صراط: یکسال از ناپدیدشدن پرواز ام.اچ 370 خطوط هوایی مالزی در مسیر کوالالامپور به پکن گذشت و تاکنون از سرنوشت آن خبری در دست نیست. عرصه سیاسی مالزی در این یکسال چنان دستخوش تغییر شده که تداوم حاکمیت دولت فعلی نیز در ابهام قرار گرفته است.
با گذشت یکسال از ناپدید شدن پرواز ام.اچ 370 خطوط هوایی مالزی و سرنوشت معماگونه این پرواز و 239 سرنشین آن، همچنان هر خبری با این موضوع در صدر اخبار رسانه های مالزی قرار می گیرد تا توان مدیریت این کشور و تیم بین المللی جستجو را مورد سئوال قرار دهد.
توجه مداوم رسانه های مالزی و بین المللی به گزارش های خبری در زمینه پرواز ام.اچ 370 ناشی از عملکرد دولت مالزی در روزهای نخست ناپدیدشدن این پرواز است. این حادثه ، عملکرد دولت مالزی عرصه سیاسی، دیپلماتیک و اقتصاد این کشور را در مقایسه با یک سال پیش به نحو قابل توجهی تغییر داده است.
دولت مالزی اکنون مدعی است شفافیت را در صدر برنامه های خود در خصوص حادثه ام.اچ 370 قرار داده است. بیش از 50 سال است ائتلاف حاکم بر مالزی به طور سلسله وار هدایت این کشور را در اختیار داشته و متهم به شفاف نبودن است و همواره محدودیت های عمده ای بر رسانه های خود اعمال کرده است.
سیاست رسانه ای مالزی در ساعات اولیه ناپدید شدن این پرواز و سپس روزهای پس از آن خلاصه ای از وضعیت رسانه ای این کشور در دوران 50 ساله را نشان می دهد.
مقامات ارشد مالزی در نشست هایی با روزنامه نگاران خارجی از پاسخ صریح به سئوالات خودداری کردند، اطلاعات ضد و نقیض ارائه دادند و چنین وانمود کردند که اطلاعات امنیتی زیادی است که فقط آنها می دانند.
برای مثال 19 اسفند ماه سال گذشته و دور روز پس از ناپدید شدن هواپیمای بوئینگ، هشام الدین حسین وزیر دفاع و سرپرست آن دوره وزارت حمل و نقل مالزی که توان پاسخ به برخی سئوالات خبرنگاران را نداشت با خشم گفت: شما با یک وزیر دفاع و سرپرست وزارت حمل و نقل صحبت می کنید. من نمی دانم.
برای کسانی که نخستین بار اخبار مالزی را پوشش می دادند این شائبه به وجود آمد که مقامات این کشور اطلاعاتی دارند که قصد ندارند آنها را افشا کنند. در واقع، انتقاد تند و تیزی که در رسانه های بین المللی رواج یافت، به مذاق بسیاری از مالزیایی ها خوش نیامد.
همسو با شک و تردید رسانه های بین المللی، مردم مالزی نیز با حیرت و خشم ناکارآمدی دولت خود را از طریق رسانه های اجتماعی به گوش دولتمردان این کشور رساندند.
دولت مالزی این نوع برخوردها را به طور آشکار، تهدیدی برای ادامه حیات سیاسی خود محسوب کرد و برای پاسخ به بدبینی هایی که در فضای آنلاین وجود داشت تلاش کرد اطلاعات واقعی خود را از این حادثه جمع و جور کند، به ویژه خطاهایی که در روزهای نخست ناپدیدشدن این پرواز به آن مرتکب شده بود. این عملکرد در واقع مقدمه ای برای واکنش سریع و جامع دولت مالزی به سقوط پرواز دیگر مالزی در مرز اوکراین و روسیه بود که دولت مالزی این عملکرد را مدیون پرواز ام.اچ 370 است.
عملکرد بهتر مالزی در پرواز ام.اچ 17 هم مخالفان سیاسی و هم رسانه های مالزی را انرژی داد، زیرا این امر نشان داد فشارهای داخلی و بین المللی ناشی از پرواز ام.اچ 370 باعث شد مالزی در حادثه بعدی حداقل به مقدار بیشتری شفاف سازی کند.
در واقع از ابتدای ناپدید شدن پرواز ام.اچ 370، رسانه های مستقل و مخالفان دولت مالزی جرات بیشتری یافتند تا پیکان انتقاد خود را به سوی دولت به صورت جدی تر که پیش از این کمتر سابقه داشت نشانه روند که آخرین مورد آن را می توان در انتقاد از نجیب تون رزاق نخست وزیر مالزی در ارتباط با عملکرد مالی یک شرکت دولتی دانست. موضوعی که می توان آن را عامل تضعیف پایه های کرسی نخست وزیری نجیب تون رزاق معرفی کرد.
از آنجایی که 153 نفر از 227 مسافر پرواز ام.اچ 370 شهروندان چینی بودند، در روزها و هفته های پس از ناپدید شدن این هواپیما، مالزی از طرف رسانه های چینی و مردم مورد انتقادهای گسترده ای قرار گرفت و باعث شد پوتراجایا تا حدودی در مقابل چین به زانو در بیاید.
در مالزی نیز همدلی با چینی ها افزایش یافت و اظهارنظرات وزیر دفاع مالزی در مورد نقش ماهواره های چینی که عملیات جستجوی پرواز ام.اچ 370 را مختل کرده بود، باعث تغییر موثر موضع مالزی در مقابل چین شد.
گزارش هایی که یک ماه پس از ناپدیدشدن این پرواز انتشار یافت نشان داد مردم مالزی یکی از دو کشوری بودند که چین را یک متحد اصلی دانستند و همچنین سومین کشوری است که آمریکا را تهدید اصلی خود عنوان کردند.
اگر چه همدلی مردم مالزی با چینی ها افزایش یافت، اما روابط دو جانبه مالزی و چین که در سال 2013 بسیار نزدیک بود و حتی مالزی در مورد عملیات توسعه منابع طبیعی در دریای جنوبی چین قصد همکاری با پکن را داشت، ناگهان به روابط پرتنش تبدیل شد، به طوری که سفیر مالزی در چین به مقامات پوتراجایا گوشزد کرد پکن در مقابل ویتنام و فیلیپین قلدری کرده و مالزی نیز باید مراقب خود باشد و روابط دو کشور را نیز مورد بازنگری قرار دهد.
تنش روابط مالزی با چین، این کشور را مجبور به تقویت روابط خود با آمریکا کرد. تاجایی که از هواپیماهای جاسوسی آمریکا برای به کارگیری در پایگاه های داخلی خود نیز دعوت کرد و با این اقدام خشم چین را برانگیخت.
اگر چه ناپدید شدن پرواز ام.اچ 370 تنها عامل تضعیف رابطه مالزی با چین و تقویت این رابطه با آمریکا نبود، اما بدون شک شکاف روابط پوتراجایا و پکن از 17 اسفند سال گذشته تاکنون روز به روز در حال افزایش است.
خطوط هوایی مالزی که از سال 1972 تاسیس شد از جمله شرکت های مرتبط با دولت است که بسیاری از صنایع اصلی این کشور را نیز در اختیار دارد. این شرکت به عنوان یک برنامه حمایتی قلمداد می شود که بخش قابل توجهی از اموال عمومی مالزی را به هدر می دهد.
در حالی که بسیاری از شرکت های هوایی دیگر جهان در حال رشد بودند، این شرکت برای سه سال پیایی به ویژه پس از ناپدید شدن پرواز ام.اچ 370 با شرایط مالی بحرانی روبرو بود و پس از این پرواز که منجر به کاهش شدید درآمدهای آن شد، خطوط هوایی مالزی تا لبه پرتگاه ورشکستی کشانده شد.
خزانه مالزی که بیشترین سهم از این خط هوایی را در اختیار دارد برای نخستین بار در تاریخ این شرکت، یک مدیر عامل خارجی را منصوب کرد که وی نیز ضمن کاهش بسیاری از پروازهای بین المللی حدود شش هزار نفر از کارمندان خطوط هوایی مالزی را نیز برکنار کرد تا شاید راهی برای تداوم حیات اقتصادی خود بیابد.
اکنون به نظر می رسد که سرنوشت پرواز ام.اچ 370 با سرنوشت دولت مالزی گره خورده است. دولت فعلی مالزی به رهبری نجیبب تون رزاق که پس از ناپدید شدن این پرواز بیش از پیش هدف انتقادهای گسترده قرار گرفته، شاید در آینده ای نزدیک به سرنوشتی مشابه خطوط هوایی این کشور مواجه شود که تغییرات اساسی نیازمند تضمین تداوم حیات سیاسی آن باشد.
با گذشت یکسال از ناپدید شدن پرواز ام.اچ 370 خطوط هوایی مالزی و سرنوشت معماگونه این پرواز و 239 سرنشین آن، همچنان هر خبری با این موضوع در صدر اخبار رسانه های مالزی قرار می گیرد تا توان مدیریت این کشور و تیم بین المللی جستجو را مورد سئوال قرار دهد.
توجه مداوم رسانه های مالزی و بین المللی به گزارش های خبری در زمینه پرواز ام.اچ 370 ناشی از عملکرد دولت مالزی در روزهای نخست ناپدیدشدن این پرواز است. این حادثه ، عملکرد دولت مالزی عرصه سیاسی، دیپلماتیک و اقتصاد این کشور را در مقایسه با یک سال پیش به نحو قابل توجهی تغییر داده است.
دولت مالزی اکنون مدعی است شفافیت را در صدر برنامه های خود در خصوص حادثه ام.اچ 370 قرار داده است. بیش از 50 سال است ائتلاف حاکم بر مالزی به طور سلسله وار هدایت این کشور را در اختیار داشته و متهم به شفاف نبودن است و همواره محدودیت های عمده ای بر رسانه های خود اعمال کرده است.
سیاست رسانه ای مالزی در ساعات اولیه ناپدید شدن این پرواز و سپس روزهای پس از آن خلاصه ای از وضعیت رسانه ای این کشور در دوران 50 ساله را نشان می دهد.
مقامات ارشد مالزی در نشست هایی با روزنامه نگاران خارجی از پاسخ صریح به سئوالات خودداری کردند، اطلاعات ضد و نقیض ارائه دادند و چنین وانمود کردند که اطلاعات امنیتی زیادی است که فقط آنها می دانند.
برای مثال 19 اسفند ماه سال گذشته و دور روز پس از ناپدید شدن هواپیمای بوئینگ، هشام الدین حسین وزیر دفاع و سرپرست آن دوره وزارت حمل و نقل مالزی که توان پاسخ به برخی سئوالات خبرنگاران را نداشت با خشم گفت: شما با یک وزیر دفاع و سرپرست وزارت حمل و نقل صحبت می کنید. من نمی دانم.
برای کسانی که نخستین بار اخبار مالزی را پوشش می دادند این شائبه به وجود آمد که مقامات این کشور اطلاعاتی دارند که قصد ندارند آنها را افشا کنند. در واقع، انتقاد تند و تیزی که در رسانه های بین المللی رواج یافت، به مذاق بسیاری از مالزیایی ها خوش نیامد.
همسو با شک و تردید رسانه های بین المللی، مردم مالزی نیز با حیرت و خشم ناکارآمدی دولت خود را از طریق رسانه های اجتماعی به گوش دولتمردان این کشور رساندند.
دولت مالزی این نوع برخوردها را به طور آشکار، تهدیدی برای ادامه حیات سیاسی خود محسوب کرد و برای پاسخ به بدبینی هایی که در فضای آنلاین وجود داشت تلاش کرد اطلاعات واقعی خود را از این حادثه جمع و جور کند، به ویژه خطاهایی که در روزهای نخست ناپدیدشدن این پرواز به آن مرتکب شده بود. این عملکرد در واقع مقدمه ای برای واکنش سریع و جامع دولت مالزی به سقوط پرواز دیگر مالزی در مرز اوکراین و روسیه بود که دولت مالزی این عملکرد را مدیون پرواز ام.اچ 370 است.
عملکرد بهتر مالزی در پرواز ام.اچ 17 هم مخالفان سیاسی و هم رسانه های مالزی را انرژی داد، زیرا این امر نشان داد فشارهای داخلی و بین المللی ناشی از پرواز ام.اچ 370 باعث شد مالزی در حادثه بعدی حداقل به مقدار بیشتری شفاف سازی کند.
در واقع از ابتدای ناپدید شدن پرواز ام.اچ 370، رسانه های مستقل و مخالفان دولت مالزی جرات بیشتری یافتند تا پیکان انتقاد خود را به سوی دولت به صورت جدی تر که پیش از این کمتر سابقه داشت نشانه روند که آخرین مورد آن را می توان در انتقاد از نجیب تون رزاق نخست وزیر مالزی در ارتباط با عملکرد مالی یک شرکت دولتی دانست. موضوعی که می توان آن را عامل تضعیف پایه های کرسی نخست وزیری نجیب تون رزاق معرفی کرد.
از آنجایی که 153 نفر از 227 مسافر پرواز ام.اچ 370 شهروندان چینی بودند، در روزها و هفته های پس از ناپدید شدن این هواپیما، مالزی از طرف رسانه های چینی و مردم مورد انتقادهای گسترده ای قرار گرفت و باعث شد پوتراجایا تا حدودی در مقابل چین به زانو در بیاید.
در مالزی نیز همدلی با چینی ها افزایش یافت و اظهارنظرات وزیر دفاع مالزی در مورد نقش ماهواره های چینی که عملیات جستجوی پرواز ام.اچ 370 را مختل کرده بود، باعث تغییر موثر موضع مالزی در مقابل چین شد.
گزارش هایی که یک ماه پس از ناپدیدشدن این پرواز انتشار یافت نشان داد مردم مالزی یکی از دو کشوری بودند که چین را یک متحد اصلی دانستند و همچنین سومین کشوری است که آمریکا را تهدید اصلی خود عنوان کردند.
اگر چه همدلی مردم مالزی با چینی ها افزایش یافت، اما روابط دو جانبه مالزی و چین که در سال 2013 بسیار نزدیک بود و حتی مالزی در مورد عملیات توسعه منابع طبیعی در دریای جنوبی چین قصد همکاری با پکن را داشت، ناگهان به روابط پرتنش تبدیل شد، به طوری که سفیر مالزی در چین به مقامات پوتراجایا گوشزد کرد پکن در مقابل ویتنام و فیلیپین قلدری کرده و مالزی نیز باید مراقب خود باشد و روابط دو کشور را نیز مورد بازنگری قرار دهد.
تنش روابط مالزی با چین، این کشور را مجبور به تقویت روابط خود با آمریکا کرد. تاجایی که از هواپیماهای جاسوسی آمریکا برای به کارگیری در پایگاه های داخلی خود نیز دعوت کرد و با این اقدام خشم چین را برانگیخت.
اگر چه ناپدید شدن پرواز ام.اچ 370 تنها عامل تضعیف رابطه مالزی با چین و تقویت این رابطه با آمریکا نبود، اما بدون شک شکاف روابط پوتراجایا و پکن از 17 اسفند سال گذشته تاکنون روز به روز در حال افزایش است.
خطوط هوایی مالزی که از سال 1972 تاسیس شد از جمله شرکت های مرتبط با دولت است که بسیاری از صنایع اصلی این کشور را نیز در اختیار دارد. این شرکت به عنوان یک برنامه حمایتی قلمداد می شود که بخش قابل توجهی از اموال عمومی مالزی را به هدر می دهد.
در حالی که بسیاری از شرکت های هوایی دیگر جهان در حال رشد بودند، این شرکت برای سه سال پیایی به ویژه پس از ناپدید شدن پرواز ام.اچ 370 با شرایط مالی بحرانی روبرو بود و پس از این پرواز که منجر به کاهش شدید درآمدهای آن شد، خطوط هوایی مالزی تا لبه پرتگاه ورشکستی کشانده شد.
خزانه مالزی که بیشترین سهم از این خط هوایی را در اختیار دارد برای نخستین بار در تاریخ این شرکت، یک مدیر عامل خارجی را منصوب کرد که وی نیز ضمن کاهش بسیاری از پروازهای بین المللی حدود شش هزار نفر از کارمندان خطوط هوایی مالزی را نیز برکنار کرد تا شاید راهی برای تداوم حیات اقتصادی خود بیابد.
اکنون به نظر می رسد که سرنوشت پرواز ام.اچ 370 با سرنوشت دولت مالزی گره خورده است. دولت فعلی مالزی به رهبری نجیبب تون رزاق که پس از ناپدید شدن این پرواز بیش از پیش هدف انتقادهای گسترده قرار گرفته، شاید در آینده ای نزدیک به سرنوشتی مشابه خطوط هوایی این کشور مواجه شود که تغییرات اساسی نیازمند تضمین تداوم حیات سیاسی آن باشد.