در سال جاری شاهد تحولات و رخدادهای بزرگی در سطح منطقه بودیم که تاثیراتی بینالمللی به همراه داشت. کشورهای بحرین، تونس، لیبی، سوریه، عراق، مصر، ترکیه، لبنان، عربستان و برخی دیگر از کشورهای منطقه شاهد تحولات و چالشهایی بودند که محیط خاورمیانه را دچار تغییراتی کرده و حتی چیدمان قدرت و توازن در منطقه را در معرض تغییر قرار داده است. در این شرایط از جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرتی منطقهای انتظاراتی میرود که به نقش آفرینی بپردازد تا در چیدمان جدید قدرت منطقه جایگاه مناسبی داشته باشد.
همین نگاه باعث شد تا به بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در
خصوص تحولات در کشورهای مهم منطقه پرداخته و دیدگاههای مختلف در این خصوص را مورد
مداقه قرار دهیم که حاصل آن تحت عنوان سلسله گزارشها و گفتوگوهایی درباره «سیاست
خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه در سال 1393» از نظر خوانندگان میگذرد.
در ادامه این گفتوگوها نگاهی به لبنان و تحولات رخ داده در این کشور
طی این سال و روابط تهران - بیروت با محمد ایرانی سفیر پیشین ایران در لبنان و کارشناس
مسائل خاورمیانه داشتیم که حاصل آن از خوانندگان میگذرد.
****
* طرفهای خارجی در انتخاب رئیس جمهور اعمال نظر مستقیمی ندارند
انتخابات ریاست جمهوری لبنان که به گفته بسیاری باید با توافق ایران و عربستان انجام گیرد در حال حاضر با بنبست روبرو شده است. نظر شما در این باره چیست؟ آیا روابط کنونی ایران و عربستان در شرایط کنونی منطقه بر وضعیت ریاست جمهوری لبنان تاثیر گذاشته است؟
ایرانی: امور اساسی مربوط به اقدامات سیاسی در صحنه لبنان همواره به صورت توافقی انجام شده و مرهون توافقات طائفهای است. در لبنان هیچ امر سیاسی پیش نمیرود، مگر اینکه همه طوایف بر آن توافق کنند که انتخاب رئیس جمهور، رئیس مجلس و نخستوزیر همین طور است. انتخاب رئیسجمهور باید از فرقه مسیحیان مارونی باشد، اما این فرقه یکدست نیست و بخشی از مارونیها و نیز بخشی از اهل سنت در جریان 14 مارس هستند و بخش دیگری از مارونیها و اهل سنت و همه شیعیان در جریان 8 مارس هستند. انتخاب ریاست جمهوری به لحاظ سیاسی باید حاصل توافق 8 مارس و 14 مارس باشد، زیرا طایفه مارونی در هر دو جریان سیاسی عمده لبنان حضور دارد. این فرد باید از شخصیتهای معروف سیاسی یا نظامی لبنان و رجل مطرح باشد و معمولاً این اختلاف نظر بین 2 گروه باعث تاخیر در انتخاب رئیس جمهور میشود که اولین بار هم نیست و به طور معمول رخ میدهد که فاصله آن از یکی دو ماه تا 10 ماه کنونی بوده است.
اینکه گفته میشود انتخاب رئیس جمهور در اختیار جهات خارجی همچون عربستان و ایران است به این دلیل است که چون 8 مارس در محور مقاومت قرار دارد و متکی به جمهوری اسلامی است و هیچ ابایی هم از گفتن آن ندارد و جریان 14 مارس که «المستقبل» به ریاست «سعد حریری» سردمدار آن است، متکی به عربستان سعودی میباشد. بسیاری معتقدند که اگر توافق بیرونی شکل بگیرد، در داخل نیز دو طرف کنار میآیند، اما باید گفت که معمولاً طرفهای خارجی اعمال نظر مستقیمی ندارند و ترجیح میدهند طرفین به توافق برسند که جمهوری اسلامی چنین عمل کرده و عربستان هم این مطلب را بارها اعلام کرده و رایزنیهایی هم دو طرف با یکدیگر داشتهاند.
آنچه مسلم است توافق طرفین است که بین مهمترین رقبا یعنی میشل عون و سمیر جعجع در جریان است. مسائل سوریه، دخالت غرب در منطقه خاورمیانه و ناامنی در اطراف لبنان از مسائلی است که بر انتخاب رئیس جمهور تاثیرگذار است، البته دیدارهای اخیر نمایندگان حزبالله و المستقبل مثبت بوده که اگر این رویه تداوم یابد امید است که این مسئله به زودی حل شود.
* رئیس جمهور در لبنان یک «نماد» است
با توجه به اینکه امور بیشتر از طریق نخست وزیر انجام میشود، انتخاب رئیس جمهور چقدر مهم است؟
ایرانی: عمده مسئولیت اجرایی در لبنان بر عهده نخستوزیر بوده و پس از توافق «طائف» نقش رئیس جمهور کاهش یافته است. اما فارغ از اینکه چه فردی یا جریانی در داخل قویتر است یا قدرت بیشتری دارد، رئیس جمهور علاوه بر مواردی که در قانون اساسی برایش تعریف شده از جمله مسئولیت ارتش و انتخاب چهرههایی در کابینه به صورت مستقیم و همچنین ریاست کابینه، اگر چه مسئولیت اجرایی با نخست وزیر است، رئیسجمهور نماد یک طائفه است و اگر انتخاب وی به تاخیر افتد آن طائفه احساس میکند حقوقش نادیده گرفته شده یا آن طائفه در معادلات سیاسی وزن خود را از دست داده یا تحقیر شده است. بر همین مبناست که تلاش میشود تا رئیسجمهور انتخاب شود.
* اگر از ایران کمک خواسته شود میتواند از نفوذش استفاده کند
نقش جمهوری اسلامی در این خصوص چیست؟
ایرانی: از همان زمان کنار رفتن میشل سلیمان، موضوع نقش ایران مطرح شد که ایران آن را رد کرده و اعلام داشت که اگر طرفین هر کسی را انتخاب کنند، نظر ایران همان خواهد بود، چرا که این موضوعی داخلی است، اما اگر طرفین کمک بخواهند جمهوری اسلامی حاضر است از نفوذ خود استفاده کند تا شرایط هر چه زودتر به وضعیت عادی برگردد.
* پذیرش «هبه» تسلیحاتی ایران بعید به نظر میرسد
موضوع «هبه» تسلیحاتی ایران به لبنان برای چه و با چه اهدافی عنوان و نتیجه آن چه شد؟
ایرانی: این موضوع تاثیر زیادی بر روابط ایران و لبنان نداشت. ارتش لبنان یک ساختار غربی و آمریکایی دارد و در مجموع ارتش ضعیفی است که عمده مسئولیت آن در امور داخلی است و بیشتر نقش نیروی انتظامی را ایفا میکند. همچنین برخورد با گروههای تروریستی در داخل با ارتش است.
تعریف شکلگیری ارتش برای مقابله با هجوم خارجی نبود و برای حفظ و دفاع از تمامیت این کشور نیز تا سالهای طولانی ارتش سوریه این نقش را ایفا میکرد تا سال 2005 که پس از آن نقش ارتش بارزتر شد و مقاومت در جنوب لبنان هم فضای بازتری برای ارتش ایجاد کرد و اجازه داد در مناطق مرزی جنوب وارد شود و پاسگاه داشته باشد که در برخی درگیریها حضور داشته و چند شهید هم داده است. با فعالتر شدن ارتش، احساس نیاز بیشتر به سلاح، آموزش و تدارکات قویتر شد و پیشنهاد ایران هم همین بود که اگر ارتش خواهان ایفای نقش قویتری است، ما حاضریم بخشی از نیازهای آن را تامین کنیم، اما ساختار ارتش عمدتاً مسیحی و سنی است و فرماندهان آن مسیحی هستند و رابطه آنها عمدتاً با فرانسه و آمریکا بوده و کمکهای نظامی را از این کشورها دریافت میکنند.
طبیعی است که از هر طرف دیگری به جز این کشورها به ارتش لبنان کمک شود، حساسیت آنها را به همراه خواهد داشت. بسیار بعید بود که ارتش و مقامات لبنان هدیه جمهوری اسلامی را بپذیرند، زیرا توانایی برخورد غرب را ندارند و بر این اساس و از ترس تهدید به قطع کمکهای نظامی و مالی که سالانه بین 180 تا 400 میلیون دلار میشود، ترجیح دادند روند گذشته را دنبال کنند و از پذیرفتن هدیه سر باز زدند. طبیعیترین و بهترین گزینه این بود که کمکهای ایران به ارتش در چارچوب کمک به سایر طوایف دیده شود. در چارچوب تعریف 3 طائفه لبنان و کمکهای خارجی به این 3 طرف شاید بتوان این کمکها را دنبال کرد.
* اهداف ایران از «هبه» نظامی به لبنان
اهداف ایران از این کمک چه بوده است؟
ایرانی: اهداف ایران تقویت بنیه نظامی ارتش در مقابله با دشمن خارجی بود که یکی رژیم صهیونیستی در جنوب و دیگری مقابله با جریانات افراطی در شمال به خصوص طرابلس و عرسال بوده که جمهوری اسلامی احساس کرد ارتش باید برای مقابله با آنها تقویت شود.
ممکن است برخی جریانات مخالف نفوذ جمهوری اسلامی این ادعا را داشته باشند که اگر ایران به ارتش کمک کند، نفوذش در این نهاد بیشتر میشود و غرب و برخی کشورهای عربی در این خصوص ترغیب به کمک بیشتر شدند. یکی از از آنها کمک عربستان سعودی به صورت غیر مستقیم به ارتش لبنان بود که در چارچوب این طرح به کمپانیهای تسلیحاتی فرانسوی پول پرداخت شده و آنها سلاحهای لازم را در اختیار ارتش قرار میدادند که این موضوع به تاخیر افتاده بود، ولی با تحرکات اخیر و اقدام جمهوری اسلامی، این روند سرعت یافت.
* لبنان میتواند نقش ترانزیت کالاهای ایران به اروپا را ایفا کند
روابط اقتصادی بین 2 کشور را چطور ارزیابی میکنید. وضعیت برخی قراردادها مانند ساخت نیروگاه برق چگونه است؟
ایرانی: دولت لبنان به دلیل تحولات داخلی هنوز مستقر نشده و متاثر از تحولات منطقهای میباشد. حضور داعش در مرزهای این کشور سبب شده تا همه تمرکز مقامات این کشور بر مقابله با این گروههای تروریستی و نیز حفظ امنیت باشد. علاوه بر این و به طور کلی لبنان کشور کوچکی است با جمعیت 4 میلیون نفر که نیازمندیهای کمی دارد.
آنچه انتظار داریم این است که به دلیل نقش و حضور تجار لبنانی در نقاط مختلف دنیا و نقش بالقوهای که این تجار در افزایش روابط ایران و لبنان و تجارت با طرفهای ثالث دارند، این موضوع عملیاتی شده و منجر به تجارت دوجانبه در حوزههای دیگر غیر از لبنان شود و محصولات ایرانی از این کشور به سایر کشورها ترانزیت شود؛ مانند اتفاقی که در امارات متحده عربی رخ میدهد.
در خصوص قراردادهای مربوط به ساخت نیروگاههای برق در لبنان نیز باید گفت که بخش عمدهای از خدمات فنی مهندسی که از گذشته از سوی ایران وجود داشته همچنان دنبال میشود، اما باید توجه داشت که صحنه رقابت در لبنان همه بخشها از جمله اقتصاد را نیز شامل میشود. جریانهای سیاسی سنی در لبنان با کشورهای عربی- غربی رابطه دارند و تلاش میکنند تا روند کنونی روابط سیاسی و تجاری با ایران همچنان دنبال شود.
* روابط سیاسی و فرهنگی تهران- بیروت در بهترین شرایط است
نقاط ضعف و قوت سیاست خارجی جمهوری اسلامی در خصوص لبنان از نظر شما چه مواردی را شامل میشود؟
ایرانی: جایگاه ایران پس از انقلاب اسلامی در لبنان ارتقاء یافته است. پس از انقلاب، جایگاه شیعه در لبنان ارتقاء یافت و نقش آنها جدیتر شد و به لحاظ معنوی جایگاه و پشتوانه محکمی یافتند و از لحاظ نظامی نیز شکلگیری جریان مقاومت در لبنان که نقشآفرینی بارزی در خروج اشغالگران در سال 1982 تا منطقه زهرانی و سال 2000 از جنوب لبنان داشتند، پیروزی بزرگی برای مقاومت رقم خورد که نقش جمهوری اسلامی در لبنان را کاملاً برجسته کرد.
همچنین نقش جمهوری اسلامی در کمک به حفظ تمامیت ارضی این کشور بسیار قابل توجه بوده و در حوزههای مختلف هم روابط گسترده شد. امروز ایران به جز جریان شیعه با سایر طوایف همکاری نزدیکی دارد؛ ممکن است حجم تجارت ما گسترده نباشد، اما به لحاظ سیاسی و فرهنگی در منطقه بهترین شرایط را داریم. باید تلاش شود وضعیت در سال جدید از این بهتر شود، چرا که در حوزه روابط اقتصادی جای فعالیت بسیاری وجود دارد.
تمرکز ایران بر حمایت از مرزهای لبنان در جنوب در مقابل رژیم صهیونیستی و نیز مرزهای شمالی در مقابله با تروریستها از نکات مثبت افزایش روابط دو کشور است و تلاشهای خوبی در این زمینه میشود که در سال آینده تاثیرات آن بارز خواهد بود. شاید تاثیر همکاری 2 کشور در سال آینده به امنیت این کشور مشخصتر و بارزتر شود.