سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۶

حاشیه‌های کتاب درسال فرهنگ و اقتصاد

سال ۹۳ سال پوست اندازی و دگردیسی ادبیات و کتاب در ایران بعد از رخوتی طولانی بود اما حواشی فراوان ایجاد شده در این مسیر، طی طریق در آن را همانند بندبازی روی خط کلمات سخت و صعب کرد.
کد خبر : ۲۳۳۲۵۸
صراط: سال ۹۳ را در حوزه ادبیات و کتاب باید با چه عنوانی یاد کرد؟ این روزها و در ایام پایان سال پاسخ به این سوال از منظر افراد مختلف دارای جواب های متفاوتی است و هر یک از ظن خود یار این سوال می شوند. اما فصل مشترک تمامی پاسخ‌ها و اظهار نظرهای صورت گرفته در این زمینه را می‌شود در یک کلمه خلاصه کرد؛ پوست اندازی.

سال ۹۳ سال پوست اندازی و دگردیسی ادبیات و کتاب در ایران بعد از رخوتی طولانی بود. این عبارت البته در بطن خود هیچ جهت‌گیری مثبت یا منفی ندارد که از اساس پرداختن به آن می‌تواند منشاء اختلاف نظرهای زیادی باشد اما قدر مسلم در روزهای باقی مانده به پایان سال جاری؛ یک توقف و در ادامه چرخش و نگاهی به پشت سر به ما نشان می‌دهد که با سیلی از تغییرات در سال جاری مواجه بوده‌ایم که با عناوینی چون گسترش چند صدایی و یا اتفاقات تازه و یا سیاستگذاری جدید اعمال و هر کدام برای خود نتایج مختلفی را به همراه داشته است.

چنین تغییراتی البته ساده و بی‌حاشیه برای فعالان حوزه کتاب و ادبیات رخ نداده است و روزی نبوده که در رسانه ها، خبری از حواشی مرتبط با آنها به چشم نیاید. شاید به همین خاطر باشد که سال ۹۳ را بتوان در کنار حواشی و دگردیسی یاد شده سال حاشیه های جذاب تر از متن نیز دانست.

 جشنواره‌ها؛ فصل تازه جوایز ادبی

جشنواره های ادبی تا اردیبهشت ماه امسال و بنا به سیاست های خاص دولت مبنی بر برگزاری آن توسط گروهی خاص از اهالی ادب که همواره می شد نامشان را در داوری جوایز ادبی دولتی دید، به گفته بسیاری از اهالی فرهنگ تبدیل به موجودی بی خاصیت شده بود که در ساده‌ترین شکل ممکن از مقبولیت اهالی فن برخوردار نبود.

به عبارت ساده تر افراد و کتاب‌هایی در این جشنواره‌ها مورد تقدیر و تجلیل قرار می‌گرفتند که در خارج از مختصات این جشنواره هرگز نه مخاطب ملی و نه حتی اقبالی در میان نشریات و رسانه ها نداشتند و حاصل این شده بود که جشنواره ها و رسانه‌ها هر یک به راه خود می رفتند. در این میان اما جشنواره های ادبی در سال جاری سعی در تغییر رویه هایی دادند که برخی از آنها در نهایت توانست مفید واقع شود اما برخی نیز منجر به افتادن در دام تفریط در پی فرار از افراط شد.

هشتمین جشنواره شعر فجر نخستین جشنواره پر اعتنایی بود که در سال ۹۳ آغوشش را به روی جماعت کثیر شاعران ایرانی گشود و با شعار چند صدایی شدن جشنواره و شنیدن نظرات و صداهای شعری مختلف سعی کرد تا بتواند اتفاقی نو را در ادبیات ایران در سال ۹۳ کلید بزند غافل از اینکه افراط خیلی زود به تن این جشنواره زخم زد.

مصاحبه های تند و تیز دبیر و سخنگوی جشنواره با برخی رسانه‌های خاص و در ادامه دعوت جنجالی این جشنواره از یدالله رویایی شاعر ایرانی خارج نشین که کارنامه نامطلوبی در زمینه حمایت از آرمان های انقلاب و نظام اسلامی داشت در کنار اظهارات عجیب و غریب اعضای شورای سیاست گذاری این جشنواره در مورد جریان شعر انقلاب اسلامی چنان دامان این جشنواره را گرفت که در نهایت مدیران وزارت ارشاد چاره ای جز تبری جستن از این جشنواره پیدا نکرده و سعی کردند غائله اردیبهشتی شعر فجر را سریع جمع و جور کنند. شاید همین تجربه بود که نهمین دوره از این جشنواره را در زمستان سال جاری با محافظه کاری های عجیب دیگری مواجه کرد.

مهدی قزلی مدیر عامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی که پس از برگزاری جایزه ادبی جلال عنوان می کرد که هنوز فکری برای نهمین جشنواره شعر فجر نکرده است؛ با انتخاب جواد محقق و اسماعیل امینی به عنوان دو چهره معتدل به عنوان معاونت شعر بنیاد و جشنواره نهم شعر فجر سعی در آرام کردن فضای برگزاری این جشنواره کرد.

سیاست جدید بر این شد که به جای دعوت از شاعران ایرانی خارج نشین، این بار شاعران ایرانی به خارج از مرزها دعوت شوند و در محافلی شعری شرکت کنند که البته از کم و کیف این محافل نیز جز چند فریم عکس نکته ای در نهایت به دست اهالی رسانه نرسید.

با این حال جشنواره شعر فجر با اظهارات کج دار و مریز دبیر آن در مورد رعایت اعتدال در قضاوت به مرحله نهایی رسید و برگزیدگانش را شناخت هرچند که دو نفر از کاندیداهای دریافت این جایزه یکی دو روز قبل از برگزاری آن عطای شرکت در آن را به لقایش بخشیدند!

جایزه ادبی جلال آل احمد به عنوان گرانترین جایزه ادبی ایران اما در سال جاری بیشتر از جشنواره شعر فجر حاشیه ساز شد. این جشنواره که در سال جاری به دلیل تغییر رویه داوری ها و سیاستگذاری آن تقریبا از سوی تمامی طیف های ادبی فعال در کشور معتبر و قابل اعتنا شناخته شد برای نخستین بار توانست از اتهام دولتی بودن با وجود تقبل هزینه آن از سوی دولت خودش را برهاند.

با این وجود این جایزه ادبی به دلیل انتخاب همزمان محمدکاظم مزینانی و ابوتراب خسروی به عنوان صاحبان آثار برگزیده محل انتقاداتی قرار گرفت و حتی برخی رسانه ها شائبه اعمال فشار بر هیئت داوران آن را مطرح کردند که البته به رسم معمول قویا تکذیب شد.

کتاب‌های خبرساز: جنجال در صفحات کاغذی

سال ۹۳ را می شود بی اغراق سال انتشار کتاب های جنجالی نیز دانست. جنجالی که نخستین شعله هایش را انتشار کتاب «ایران در گذر روزگاران» در نمایشگاه کتاب روشن کرد.

کتابی که شامل مصاحبه با برخی از چهره های فرهنگی درباره پاره ای از بخش های ویژه در تاریخ ایران بود که شائبه های قوی و جدی در زمینه حمایت و تبلیغ فعالیت های رژیم پهلوی را می شد در دل آن جست. با وجود اینکه برخی از جریانات فرهنگی و رسانه ای و نیز برخی از مسئولان وقت اداره کتاب عنوان کردند که این اثر و انتشارش می تواند محل تضارب آرا قرار بگیرد اما سست بودن بنیان استدلال آنها در نهایت مانع از تجدید چاپ این اثر شد.

جنجال در بازار کتاب اما با کتاب «دوازدهم» علی موذنی ادامه پیدا کرد. کتابی که در بخش هایی از آن به دلیل ادبیات خاص نویسنده شائبه توهین به مادر امام زمان(عج) مطرح می‌شد و ناشر دولتی آن عنوان می کرد که اشتباها فایل ممیزی شده کتاب را منتشر نکرده و نسخه ابتدایی را به چاپ رسانده است.

دوازدهم اما در نهایت به دلیل تعطیلی انتشاراتش عملا از چرخه توزیع در کشور باز ماند و پرونده ناشرش نیز به هیئت رسیدگی به تخلفات ناشران سپرده شد.

«زوال کلنل» محمود دولت آبادی هم در نهایت در سال جدید و دولت جدید تکلیف خود را برای رسیدن به بازار نشر بار دیگر در غیر قابل نشر بودنش یافت. کتاب جنجالی دولت آّبادی که این روزها نسخه پی دی اف آن در میان اهالی رسانه دست به دست می چرخد بعد از اظهار نظر جنجالی وی در بنیاد ادبیات داستانی بر سر زبان ها افتاد. دولت آبادی در سخنرانی خود در بنیاد مدعی شده بود که نسخه ای از کتابش که در افغانستان منتشر شده است را در داخل کشور به صورت غیر قانونی به فروش می رسانند.

با این وجود علی شجاعی صائین در واپسین مصاحبه خود با شماره نوروزی هفته نامه پنجره برای نخستین بار اعلام کرد که این کتاب و ماجرای فروش نسخه منتشر شده در افغانستان آن به وزارت ارشاد ارتباطی ندارد و کتاب دولت آبادی پس از دو نوبت بررسی در اداره کتاب غیر مجاز شاخته شده و مراتب نیز به انتشارات اعلام شده است.

داغ ترین حاشیه بازار کتاب اما توزیع کتاب «لولیتا» ولادمیر ناباکوف در میان دستفروشان کتاب تهران بود؛ کتابی که ناشری افغان داشت و مشخص نبود چگونه و از چه کانالی پای خود را به خیابان های تهران باز کرده است.

اما شاید حساسیت برانگیزترین کتاب امسال «من این نسل» بود. کتابی که برخی رسانه ها خبر از توزیع غیرقانونی آن علی رغم دارا بودن محتوای توهین آمیزش خطاب به انقلاب اسلامی و مسئولانش می دادند و در مقابل خود او مدعی بوده کتابش از هیچ مجرای قانونی در کشور توزیع نشده و تنها خود وی ۲۰۰ نسخه از آن را که در جمهوری آذربایجان منتشر شده است، به دوستانش هدیه داده که جرم محسوب نمی شود. نویسنده کتاب نیز در اظهارنظرهای مختلف، خود را متعلق به جریان انقلاب اسلامی دانست و سخنگوی وزارت ارشاد نیز بر این مساله صحه گذاشت.

«من این نسل» اما زمانی بیشتر جنجال برانگیز شد که برای دو نوبت توسط اداره کتاب تهران و اصفهان غیر قابل انتشار شناخته شد و رئیس وقت اداره کتاب اعلام کرد که بابت انتشار این کتاب به معاون فرهنگی وزارت ارشاد تذکر داده است؛ اظهار نظری جنجالی که باعث برکناری این مدیر با سابقه وزارت ارشاد نیز شد.

با این حال شجاعی در مصاحبه ای به صورت تلویحی اعلام کرد منظورش از تذکر، نامه ای بوده است که درباره این کتاب به صالحی نوشته است.

عزل و نصب‌ها؛ صاحبان جدید صندلی‌های چرمی

مهمترین و شاید حساس‌ترین عزل و نصب فرهنگی را در سال جاری می توان تغییر در مدیریت نهاد کتابخانه های عمومی کشور دانست. در بحبوحه نمایشگاه بین المللی کتاب امسال خبرهایی در رسانه ها مبنی بر حضور علیرضا مختارپور به جای محمد حسن ملک احمدی به عنوان دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور دست به دست چرخید و در نهایت نیز جامه عمل به خود پوشید.

این انتصاب در حالی رخ داد که انتصاب مدیر پیشین نهاد کتابخانه ها با واکنش منفی رسانه ها و اصحاب فرهنگ مواجه شده بود و این تغییر را می توان واکنشی به این اظهارات و انتقادات دانست. انتصاب مختارپور به عنوان فردی آشنا به حوزه کتاب و دارای سابقه معاونت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را می توان از نقاط عطف کارنامه فرهنگ سال جاری دانست.

در این میان استعفای مدیرعامل خانه کتاب نیز  در سال جاری کم حاشیه نبود.

نجفعلی میرزایی مدیرعامل جنجالی خانه کتاب که در مدت زمان حضورش در این نهاد فرهنگی ساختار این موسسه را دچار تغییرات متعدد کرد در حالی به گفته خودش به خاطر فقر منابع مالی اقدام به استعفا کرد که مدت ها بود حرف و حدیث ها حاکی از نارضایتی مدیران عالی رتبه وزارت ارشاد از فعالیت ها و اظهار نظرهای وی داشت. این شائبه زمانی قوی تر شد که پس از برکناری میرزایی هیچگاه مراسم تکریم و معارفه نیز برای وی برگزار نشد.

خروج محمدرضا وصفی از دفتر مجامع و تشکل های وزرات ارشاد، انتصاب علی اصغر سیدآبادی به عنوان مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی و کتابخوانی به جای مصطفی امیدی نیز از دیگر اتفاقات قابل توجه در حوزه فرهنگ در سال جاری بود. با این حال شاه بیت عزل و نصب های فرهنگی سال به تغییر عجیب مدیر کل دفتر ترویج کتاب و کتابخوانی (اداره کتاب سابق!) بود.

این عزل جنجالی از سوی علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به دلیل تخطی از یک بخش نامه اداری انجام شد در حالی که شجاعی صائین آن را حاصل فشارهای سیاسی به جنتی و مربوط به مصاحبه اش با روزنامه جوان در مورد کتاب محمدرضا اسدزاده می دانست.

با این حال آتش این عزل چنان دامان ارشاد را گرفت که جنتی در اقدامی عجیب در روزهای پس از این تغییر در بخشنامه ای مدیران معاونت فرهنگی را ممنوع المصاحبه اعلام کرد و هر نوع اظهار نظری در این اداره را منوط به اظهارنظرهای سخنگوی وزارت ارشاد دانست.

محمود آموزگار دبیر پرسابقه و فعال اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نیز در سال جاری در یک انتخابات صنفی توانست ریاست اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران به عنوان یکی از مهمترین اتحادیه های صنفی نشر در کشور را به دست بیاورد.

اظهارنظرهای جنجالی؛ آتش در جان کلام

شاید اغراق نباشد که راس همه جنجال های مطبوعاتی سالانه در حوزه فرهنگ را در اظهار نظرهایی مدیران عالی رتبه ای بدانیم که به بهانه فرهنگ و یا در مورد فرهنگ صورت می پذیرد.

رئیس جمهور نیز در یک سال گذشته در مواردی چند چنین اظهارنظرهایی داشت که شاید نخستین و مهمترینش اظهارات او در افتتاحیه نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بود که در آن از مخالفانش خواست با شناسنامه به اظهارنظر بپردازند یا در اظهاراتی که در حاشیه مراسم اهدای جایزه کتاب سال در سال جاری داشت در مورد ممیز کتاب گفت: «من نمی‌گویم ممیزی بر کتاب باشد یا نباشد. چیز دیگری می‌گویم، می‌گویم نمی‌شود صد اصل درست کنیم برای ممیزی. ۲ الی ۴ اصل قرار دهید اخلاق، مقدسات، امنیت ملی و مصالح ملی به عنوان اصل باشد. صد تا نمی‌شود. این خط قرمز که می‌گویند یا مثلث و یا مربع است و خیلی بشود ۷ ضلعی است، هزار ضلع نداریم. ما باید نظارت کتاب را قدم به قدم به صاحبان امر بسپاریم، آنها بیایند، ناشران، نویسندگان برجسته، اساتید برجسته آنها نظارت کنند و اگر کتاب چاپ شد و خواندند، دومرتبه از چاپ دوم از هفت خوان رستم عبور نکنند.»

در کنار روحانی، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در سال جاری سخنرانی‌های جنجالی کمی نداشت. از اظهارنظر او مبتنی بر لزوم تغییر مکان برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تا سخنرانی وی در شهر قم و در میان مراجع که عنوان کرد به هیچ عنوان وزارتخانه مطبوع وی قصد دادن مجوز به کتاب «زوال کلنل» محمود دولت آبادی را ندارد و اخباری که در این زمنیه به گوش علما می رسد، کذب است.

در همین زمینه محمد حسن نوش‌آبادی نیز که در مقام سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال جاری اظهار نظرهای جنجال برانگیر زیادی داشته است در سخنانی جنجالی که با واکنش نویسنده نیز روبرو شد، اظهار داشت: «وزارت ارشاد‌ مجوز‌ها را براساس شخصیت افراد نمی‌دهد بلکه معیارش محتواست. بر همین اساس کتاب «زوال کلنل» منهای شخصیت آقای دولت‌آبادی، به دلیل اشکالات و نواقص محتوایی که در آن وجود دارد، تاکنون مجوز انتشار نگرفته است و تا زمانی که اصلاح نشود مجوزی برای انتشار آن صادر نخواهد شد.»

در مجموع آنچه در این گزارش به صورت مختصر مورد بازخوانی و مرور قرار گرفت، تنها گوشه ای از حاشیه های بسیاری است که در طول سال گذشته در کارنامه فرهنگ و ادب کشور به ثبت رسیده است. حاشیه هایی که گاه پررنگ تر از متن در رسانه ها بازتاب پیدا می کنند و زود فراموش می شوند اما هر یک حامل واقعیت ها  و نکاتی است که توجه به آن ها در بلندمدت می تواند منشأ تحولات و تاثیرات جدی تر در متن رویدادها باشد.


منبع: مهر