تساوي خانگي شما تعجب‌برانگيز بود.
وقتي تك به تك و موقعيت‌هاي گل را از دست مي‌دهيم حق‌مان است كه 3 امتياز را نگيريم! كم‌دقتي خودمان باعث شد يك پيروزي خانگي را از دست بدهيم. حالا داور هم يك پنالتي ما را نگرفت و دروازه‌بان آنها را اخراج نكرد، از كجا معلوم پنالتي‌مان گل مي‌شد!
در خبرها آمده بود علي‌حنطه بعد از گل تساوي راهيان دستانش را به سمت نيمكت شما گره كرده است، چرا؟
بنده خدا يك لحظه جوگير شد و فكر كرد تيمش گل فينال جام جهاني را زده است. آخر بازي هم آمد و گفت دق‌دلي‌اش را سر سرپرست شهرداري تبريز خالي كرده كه گفتم حركتت خوب نبود. سرپرست جزو كادر ما و مثل خود من مي‌ماند و نبايد آن حركت را انجام مي‌دادي.
عليرضا اسدي دبيركل جديد فدراسيون فوتبال، زمان حضور شما در راه‌آهن مديرفني اين تيم بود، ايشان حالا باعث ناراحتي كارلوس كروش شده است و اين شائبه به وجود آمده كه از دبيركل خواسته‌اند با كروش زاويه داشته باشد.
اسدي بازيكن تيم بنياد شهيد بود و فوتبالي به شمار
مي‌آيد و از نزديك او را مي‌شناسم و از نظر من يك آدم فوتبالي و خوب است و
اتفاقاً خوب است پس از سال‌ها مي‌بينم يك نفر در فدراسيون فوتبال پيدا شده
كه از كروش نمي‌ترسد و حداقل جرأت بيان حقيقت را به سرمربي تيم ملي دارد.
ببينيد بنده حامي يا دشمن كروش نيستم، ايشان يكي از مربيان بزرگ دنياست اما
فدراسيون فوتبال بلد نيست از اين آدم كاربلد درست كار بكشد. بايد در اين
مدت ده‌ها و صدها مربي جوان را در كلاس اجباري كارلوس كروش شركت مي‌دادند
تا كار ياد بگيرند. به قول معروف بايد اين مربي را تخليه اطلاعاتي
مي‌كردند. او مربي منچستر و سرمربي رئال‌مادريد بوده است.
در عين حال
انتقاد من از كروش به نوعي تعريفش هم هست. وقتي مي‌گويم از كروش انتظار
بيشتري داريم يعني او پتانسيل بالايي دارد پس چرا نمي‌گويم از فلان مربي
باشگاهي انتظار بالاتري دارم چون از او توقعي ندارم و مي‌دانم دانشش
محدوديت دارد. ما كروش را سالي 10 ماه مي‌فرستيم پرتغال، موزامبيك آفريقا
يا دبي و براي اردوها مي‌آوريم تهران كه 2 روز بعد هم تيم ملي را برمي‌دارد
و مي‌رود اروپا يا آفريقا. خب چرا در اين سال‌ها كلاس مربيگري براي
جوان‌‌ها نگذاشته‌ايم و از كروش نخواسته‌ايم ماهي 10 روز از دانش خود براي
آنها استفاده كند و اطلاعات اين جوانان را بالا ببرد. از لحاظ نتيجه‌گيري
اوت شدن در جام ملت‌ها ولو با كم‌لطفي داور يا بدشانسي در ضربات پنالتي
مطلوب نبود.
جاسم كرار پس از كارهاي اخير، 2 روز قبل يقه پيراهن يك خبرنگار را پاره كرد، چرا اين بازيكن بر اعصابش مسلط نيست؟
بر اعصابش مسلط نيست؟ او بر خيلي كارهاي ديگر هم مسلط نيست و نمي‌تواند خويشتن‌دار باشد. الان كه در تبريز هستم چيزهايي از كرار شنيده‌ام كه تن آدم را مي‌لرزاند. كارهايي انجام داده كه با پاره كردن پيراهن خبرنگار قابل قياس نيست و اگر رسانه‌اي شود همه چيز به هم مي‌ريزد و اصلاً نمي‌دانم خود كرار چطور جرأت كرده دوباره برگردد ايران! احتمالاً فدراسيون فوتبال و حتي مسئولان باشگاه استقلال از كارهاي كرار در تبريز خبر ندارند چون امكان نداشت يك سري مسائل را بدانند و چنين آدمي را استخدام كنند.
