در این هواپیما که از شهر بارسلونای اسپانیا به دوسلدورف آلمان در حال حرکت بود، ۱۴۴ مسافر و شش خدمه پروازی حضور داشتند.
پس از رخ دادن این سانحه دردناک، به علت اینکه منطقهای که در آن هواپیما سقوط کرد کوهستانی بوده است، تکههای هواپیما تا فواصلی به شعاع دوکیلومتر پراکنده شدند و عملیات جست و جو و نجات نیز به همن دلیل بسیار دشوار شد.
آیا شرایط پرواز عادی بود؟
در گزارشهای مختلفی که
در رسانهها منتشر شده، افرادی که در روستاهای حوالی محل سانحه زندگی
میکنند اعلام کردهاند که با مشاهده هواپیما توجهشان جلب شده است اما آنها
نه دودی دیدهاند و نه صدایی عجیب. تنها نکته جالب توجه برای شواهد ارتفاع
پروازی غیر معمول هواپیما بوده است. به گفته شواهد عینی هواپیمای ایرباس
آ-۳۲۰، مدتها پیش از سانحه در ارتفاع نزدیکی نسبت به زمین حرکت میکرد.
نکته جالب دیگر این بود که پایگاههای هواشناسی هم اعلام کردند که هوا در آن موقعیت کاملا معمولی و صاف بوده و علایمی بر وجود مه و یا شرایط آب و هوایی اضطراری تایید نشده است.
با این وجود منابع معتبر اعلام کرده اند که هواپیما با سرعتی حدود ۷۰۰ کیلوموتر بر ساعت به کوه برخورد کرده است، بدون آنکه اقدام مشخصی برای متوقف کردن هواپیما یا سر دادن در مسیر مناسب جهت فرود یا فرار از سانحه انجام شده باشد.
از طرفی با اینکه مراجع مرتبط اعلام کردهاند که هواپیمای ایرباس آ-۳۲۰ در آزمایشهای پیش از پرواز وضعیت مطلوبی داشته است، اما یکی از خلبانان جرمن وینگز میگوید که این هواپیما از جمله پرندههای نیازمند تعمیر این خط هوایی بود. همچنین این خلبان اعلام کرده است که هواپیمای مذکور مدت زیادی بلا استفاده نیز بوده است.
رازهایی که جعبه سیاه برملا کرد
قبل
از این که جعبه سیاه هواپیمای ایرباس آ-۳۲۰ جرمن وینگز پیدا شود و مهمترین
و قابل استنادترین اطلاعات استخراج شوند، چند روزی از طرف کارشناسان و
مقامات، دلایل حدسگونه بسیاری در زمینه این سانحه مطرح شد.
البته کارشناسان از این نکته بسیار متعجب بودند که چرا در طول هشت دقیقه پایانی که هواپیما در حال کاهش ارتفاع بود، هیچ پیام اضطراری از طرف خلبان ارسال نشده و پاسخی هم به کنترل ترافیک هوایی ارایه نشده است.
حدس و گمانهای فنی و غیرفنی نیز در این مدت سناریوهای مختلفی برای این سانحه ارایه کرد. به عنوان مثال بعضی از کارشناسان هوایی فرانسه اعلام کردند که اگر خلبانها در چنین شرایطی تلاشی برای عدم برخورد به کوه نداشته باشند، وقوع سانحه به دلایلی همچون مرگ یا بیهوشی خلبانها یا تصمیم اجباری آنها برای سقوط ربط پیدا میکند. البته این کارشناسان در آن زمان اعلام کردند تصمیم به سقوط میتوانسته کاملا اختیاری و عمدی هم بوده باشد.
در حالی که چنین گمانهزنیهایی ادامه داشت، جعبه سیاه هواپیما در حالی پیدا شد که کمی آسیب دیده ولی قابل استفاده بود. بدین ترتیب با اطلاعاتی که از جعبه سیاه (شامل صداهای داخل کابین، گفت و گوهای رد و بدل شده و ...) بدستآمد، سناریوهای کارشناسی تقریبا کامل و رازهای این سقوط برملا شدند.
آیا خلبان نیاز به دستشویی داشت؟
کارشناسان با
توجه اطلاعات بدست آمده از جعبه سیاه و شرایط موجود و کنار هم چیدن قطعات
مختلف پازل این سانحه اعلام کردهاند که در اواسط مسیر و هنگام پرواز در
مرحله کروز (پرواز بدون تغییر ارتفاع و تقریبا مستقیم در ارتفاع 38هزار
پایی معادل 11500 متری از سطح زمین)، خلبان اول از کابین خارج شده و کنترل
هواپیما را به کمک خلبان میسپارد. اطلاعات بدست آمده از جعبه سیاه نیز
نشان میدهد که آخرین ارتباط بین خلبان و کمکش نیز همین موضوع بوده و پس از
آن گفتوگویی از آنها ثبت نشده است. با این که علت خروج خلبان هنوز به
وضوح مشخص نیست، ولی گفته میشود بیشترین احتمال نیاز خلبان برای رفتن به
دستشویی بوده است.
به هر حال شواهد نشان میدهد که پس از خروج خلبان از کابین، کمک خلبان در کابین را قفل کرده و به صورت دستی دستورکاهش ارتفاع هواپیما را اجرا میکند. خلبان که خارج از کابین (احتمالا در دستشویی) متوجه این امر میشود، به سرعت خود را به در کابین رسانده و تقاضا میکند تا کمکش ارتفاع را افزایش دهد. با این وجود کمک خلبان بیتوجه به درخواستها ارتفاع هواپیما را کمتر و کمتر کرده و در نهایت سانحه دلخراش رخ میدهد.
البته در این میان فرضیهای مطرح شده بود که بیهوشی یا حمله قلبی کمک خلبان را در رخ دادن این سانحه دلیل اصلی نامیده بود. اما صدای ضبط شده (در جعبه سیاه) از داخل کابین، تنفسی عادی را نشان میدهد که باعث رد شدن این فرضیه شد.
شواهد نشان می دهد که «اندرو لوبیتز» کمک خلبان این پرواز که یک شهروند آلمانی است در یک تصمیم کاملا ارادی این سانحه را رقم زده است. او ۶۳۰ ساعت تجربه پرواز داشته و از سال ۲۰۱۳ / 1392 به جرمن وینگز ملحق شده است. در حالی که خلبان این پرواز دارای تجربهای بیش از ده سال و حدود ۶۰۰۰ ساعت پرواز بوده و در این دوران هیچ مشکل و یا ضعفی در مهارتهای فنی نداشته است. همچنین از نظر سایر خلبانان جرمن وینگز، خلبان این پرواز یکی از مسلطترین و بهترین خلبانان این مجموعه به حساب میآمده است.
کارشناسان و رسانهها در نهایت اعلام کردند که دو فرضیه میتواند در چنین شرایطی مطرح شود. این که کمک خلبان خودکشی کرده باشد و یا پای تروریستها در میان بوده و قضیه مربوط به یک عملیات تروریستی باشد.
البته در سوانح هوایی مشابه گذشته، خودکشی خلبان علت اصلی بوده است. ولی مسئولان جرمن وینگز اعلام کردهاند که خلبانان هرسال آزمونهای روانشناسی را میگذرانند و در آزمونهای کمک خلبان مورد آنچنان مشکوک و چشمگیری نبوده است. از طرفی سازمانهایی نظیر اف.بی.آی اعلام کردهاند که هیچ ارتباطی میان این کمک خلبان وگروههای تروریستی وجود ندارد. تمامی اینها اطلاعاتی است که در طی چند روز بدست آمده و احتمالا در روزهای آتی پرونده این ماجرا نیز نهایی شود.
پرواز با چند خلبان! آری یا نه؟
نکته جالب اینجاست
که پس از سانحه دردناک هوایی جرمن وینگز و شواهدی که کمک خلبان را مقصر
اصلی نامیدهاند، تعدادی از خطوط هوایی و شرکتهای هواپیمایی خواستار
تغییری در اساسنامه و قوانین خود در زمینه تعداد خلبانها شدهاند. از یک
طرف آژانس امنیت هوایی اروپا اعلام کرده استکه در هر پرواز حضور تنها یک
خلبان کافی است و نیازی به خدمه بیشتر در کابین خلبان نیست؛ در سوی دیگر،
بعضی سازمانهای دیگر مانند هواپیمایی کانادا، اداره هوانوردی فدرال اف.آ.آ
و سازمان هواپیمایی هند هم قانونی گذاشتهاند که در هرلحظه دونفر باید در
کابین حضور داشته باشند و اگر خلبان یا کمکش بنا به دلایلی از کابین خارج
شد یکی از خدمه به کابین رود تا خلبان بازگردد.