بیستم فروردین در تقویم رسمی کشور به عنوان روز ملی فناوری هستهای نامگذاری شده که با توجه به اهمیت این روز و تحلیل در مورد توافقنامه لوزان سوئیس، با ابراهیم کارخانهای رئیس کمیته هستهای مجلس شورای اسلامی به گفتوگو نشستیم.
اهمیت فناوری هستهای در چیست؟
کارخانهای: مسئله هستهای و فعالیتهای صلحآمیز جمهوری اسلامی در این زمینه یکی از عواملی است که جایگاه جمهوری اسلامی ایران در بین ملتهای منطقه و همچنین در معادلات سیاسی و جهانی را ارتقا داده است.
خوشبختانه جمهوری اسلامی با وجود میل باطنی استکبار جهانی در حوزه انرژی هستهای به موفقیتهای بسیاری دست یافته که باید از دانشمندان هستهای و همچنین خانواده شهدای هستهای در این زمینه تشکر کرد.
برخی معتقدند بود و نبود انرژی هستهای در وضعیت کشور اثر چندانی ندارد و حتی نبود آن نیز شاید به نفع مردم باشد؛ نظر شما چیست.
کارخانهای: به نظرم این ادعا سادهلوحانه است، چون به طور حتم دستیابی به علم روز و خودکفایی در رفع مایحتاج جامعه یکی از موضوعاتی است که نباید از کنار آن ساده گذشت.
انرژی هستهای، جزئی از پازل پیشرفت علمی کشور بوده و باید گفت شعار «ما میتوانیم» نیز از دل همین فناوری بیرون آمد.
در مورد سابقه فعالیتهای هستهای ایران بگویید.
کارخانهای: سابقه فعالیت ایران در حوزه فناوری هستهای به دهه 50 میلادی بازمیگردد، آمریکا در آن زمان، تکنولوژی هستهای را وارد ایران کرد.
آمریکا موافقت کرد ایران به 20 هزار مگاوات برق اتمی دسترسی پیدا کند، در همین سالها نیز نخستین واحد نیروگاهی بوشهر عملیاتی شد به طوری که تا زمان پیروزی انقلاب 85 درصد این نیروگاه ساخته شد، تا اینکه با پیروزی انقلاب این اقدام متوقف گشت، در دوران جنگ تحمیلی، چندین بار این نیروگاه مورد بمباران قرار گرفت.
دلیل انتخاب ایران برای این اقدام چه بود؟
کارخانهای: با توجه به استفاده آمریکا از بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی و بازتاب منفی این اقدام از سوی جامعه جهانی، این کشور با هدف تلطیف فضای موجود، طرح اصطلاح «اتم برای صلح» را در پیش گرفت، به این معنا که با انتقال این تکنولوژی به کشورهایی که در مدار سیاسی ایالات متحده آمریکا بودند، درصدد تغییر جهتگیریها در عرصه بینالمللی نسبت به خود برآمد.
از سوی دیگر با توجه به قرارگیری جامعه بینالملل در دوران جنگ سرد، آمریکا برای حفظ منابع خود باید ایران را اتمی میکرد به همین دلیل تبدیل ایران به کشوری هستهای در برنامه کاری آمریکا قرار گرفت.
در این راستا سطح اقدامات آمریکا به چه میزان بود؟
کارخانهای: ایجاد پایگاههای نظامی مدرن در شمال کشور توسط ارتش آمریکا را میتوان اساس تجهیز ایران به تسلیحات هستهای دانست که با هدف بازدارندگی اقدام شوروی علیه ایالات متحده آمریکا انجام میشد، البته با افول قدرت کمونیسم و پیروزی انقلاب اسلامی این کار نیز ناتمام گذاشته شد.
از سرگیری فعالیتهای هستهای ایران از چه سالی بود؟
کارخانهای: در سال 69، جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت برنامه مشخصی را در رابطه با احداث نیروگاه بوشهر و به دنبال آن دستیابی به چرخه سوخت هستهای داشته باشد و برای تأمین سوخت نیروگاه اقدام کند، در این راستا با برخی کشورها مذاکره شد که در نهایت گزینه آلمان مورد تأیید قرار گرفت.
البته این کشور بعد از مدتی کار را رها کرد و بعد از آن کار به روسیه سپرده شد، تا اینکه در سال 91 این پروژه به پایان رسید، از همان ابتدا قرار شد سوخت مورد نیاز نیروگاه در داخل کشور تهیه شود و بر همین اساس ایران به فکر چرخه سوخت هستهای افتاد؛ برای ساخت یک سانتریفیوژ اولیه حدود هفت سال زمان صرف شد، 9 سال نیز طول کشید تا یک آبشار 164 تایی به عنوان یک چرخه غنیسازی کوچک راهاندازی شد.
در همین دوران بود که فعالیتهای هستهای ایران بر اساس گزارشات غلط منافقان مبنی بر فعالیتهای غیر صلحآمیز، مورد بازرسی شدید آژانس انرژی اتمی قرار گرفت.
با وجود تعلیقهای هستهای ایران طی سالهای 82 و 83 و فشار کشورهای اروپایی، جمهوری اسلامی برنامه هستهای خود را پیش برد و تعداد سانتریفیوژهای خود را به حدود 19 هزار رساند.
دشمن بعد از مشاهده ناکارآمدی قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران، تحریمهای خود نسبت به جمهوری اسلامی را شدیدتر کرد.
همان طور که اخیراً اوباما اعلام کرد؛ «تحریمها موثر نبوده زیرا جمهوری اسلامی برنامههای خود را همچنان به پیش میبرد؛ به همین دلیل باید رو به گزینه مذاکره بیاورند» مقام معظم رهبری نیز قبلاً فرموده بودند که آمریکا به مذاکره با ایران نیاز دارد که این دوراندیشی ایشان نیز در این زمینه به اثبات رسید.
البته زیادهخواهی آمریکا و غیرقابل اعتماد بودن این کشور از دیگر نکاتی بود که رهبری به آن اشاره داشتند و در این موضوع نیز بیانات مقام معظم رهبری به همگان ثابت شد زیرا بعد از توافقنامه ژنو، کارشکنی طرف غربی به وضوح قابل مشاهده بود.
تحلیل شما در مورد توافقنامه لوزان چیست؟
کارخانهای: در مذاکرات اخیر نیز شاهدیم بعد از 9 روز مذاکره وزرای امور خارجه 6 کشور با ایران و قرائت یک بیانیه مشترک در این راستا، چند ساعت طول نکشید که آمریکاییها بیانیه خاصی را تحت عنوان «فکتشیت» منتشر کردند.
نکته جالب توجه آن که فکتشیت آمریکا با خلاصه مذاکراتی که از سوی وزارت امور خارجه کشور منتشر شده تفاوتهای اساسی و بنیادین دارد، همین موضوع فضای غبارآلودی را در خصوص آن چه در لوزان گذشته، ایجاد کرده است.
راهکار مد نظر شما در این زمینه چیست؟
کارخانهای: آن چه که مهم است باید شفافسازی در این زمینه صورت گیرد، همان طور که آمریکا فکتشیت خود را منتشر و نظرات خود را مطرح کرده، وزرای امور خارجه ایران نیز باید آن چه را مورد نظر خود بوده و قبول کرده را منتشر کند تا این فضای غبارآلود شفاف شود.
نقدهای بسیاری بر بیانیه مشترک قرائت شده توسط ظریف و موگرینی وجود دارد، نظر شما در این مورد چیست؟
کارخانهای: بله همین طور است؛ باید نسبت به این زمینه نیز شفافسازی لازم صورت گیرد و ابهامات در این مورد نیز رفع شده و فضا برای تصمیمگیری روشن شود.
برخی، منتقدان توافقنامه را صدای اسرائیل میخوانند، در این مورد چه نظری دارید؟
کارخانهای: باید نقدهای منصفانه و دلسوزانهای در خصوص این توافقنامه صورت گیرد، به طور حتم مقوله نقد و نقادی کارشناسانه، به تیم مذاکرهکننده برای دفاع بهتر از حقوق ملت ایران کمک خواهد کرد زیرا مسئله انرژی هستهای موضوعی نیست که به جناح و یا گروه خاصی تعلق داشته باشد بلکه یک موضوع و مسئله ملی است.
وفاداران و دلسوزان به نظام و انقلاب باید در هر تفکر و سلیقهای، نظرات و نقدهای خود را به صورت شفاف و منصفانه بیان کنند و زمینه برای این امر نیز باید ایجاد شود.
اینکه منتقدان به توافقنامه متهم به کمفکری و یا موضوعاتی از این دست شوند، به هیچ وجه به نفع نظام نبوده و نیست، چنین دیدگاهی ظلم به توافقنامه لوزان است، چون هرچه بیشتر نقاط قوت و ضعف این بیانیه مشخص شود در احقاق حق ایران مثمرثمرتر است.
بنای نقد، مخالفت با تیم مذاکرهکننده نیست بلکه از سر تعهد به نظام است که راهکار نشان داده میشود؛ «همدلی و همزبانی» مد نظر رهبری هم یعنی رسیدن به زبان مشترک و زمینهساز پیشرفت و تعالی نظام؛
انتقاد شما به کدام بخش از این توافقنامه است؟
کارخانهای: تحلیل بندهای این توافقنامه نیاز به زمان دارد، اما برای مثال به چند مورد اشاره میکنم؛ نقطه مبهم این توافقنامه وضعیت تحریمها و زمان لغو آن است؛ اگر قرار باشد این موضوع در توافقنامه ابهام داشته باشد در آن صورت توافقنامه جایگاه خود را از دست خواهد داد.
مواردی که رهبری با صراحت بیان کردند خطوط قرمز نظام هستند که باید به آنها توجه شده و رعایت شود؛ رفع تحریمها بلافاصله بعد از آغاز اجرای توافق هستهای باید جزء توافقنامه باشد نه نتیجه آن!.
طبق ادعای آمریکا، رفع تحریمها موکول میشود به وقتی که جمهوری اسلامی، تمام تعهدات سختافزاری خود را انجام دهد، نکته جالب آن که بعد از راستیآزمایی آژانس انرژی اتمی، این تحریمها به مرور برداشته شود.
این در حالی است که این موضوع مخالف نظر مقام معظم رهبری و ملت ایران است به همین دلیل تیم مذاکرهکننده این مسئله را باید به طور شفاف در توافقنامه حل کند.
مسئله بعدی؟
کارخانهای: تعهدات غرب و ایران به هیچ عنوان از یک جنس نیستند، بدین معنا که تعهدات غرب فقط در مورد تحریمهاست در حالی که تعهدات جمهوری اسلامی از جنس سختافزاری، فنی و تخصصی است.
اگر ایران در ابتدا تمام تعهدات خود را انجام دهد یعنی تعداد سانتریفیوژها از 19 هزار مورد را به 5 هزار مورد کاهش دهد، قلب راکتور آبسنگین اراک را بیرون کرده، منهدم کند یا به خارج بفرستد و تعهدات دیگر خود در مورد فوردو را هم انجام دهد، اما آمریکا مرحله به مرحله آن هم بعد از راستیآزمایی آژانس نسبت به لغو تحریمها اقدام کند؛ این یعنی خسارت بزرگ به ایران.
توجه به این نکته نیز لازم است که در این بیانیه تعهدات جمهوری اسلامی آماری، شفاف و روشن مطرح شده اما تعهدات طرف مقابل مبهم و کلی است! هنوز روی مسئله برداشتن تحریمها هم تفسیرهای متفاوتی میشود.
نظر شما در مورد بند مربوط به بازرسی از فعالیتهای هستهای ایران در این بیانیه چیست؟
کارخانهای: در رابطه با مسئله بازرسی از فعالیتهای هستهای ایران در یک جمله عنوان شده؛ بازرسیها صورت گرفته در مورد ایران، فراپروتکلی خواهد بود که در هیچ کشوری چنین چیزی سابقه نداشته است.
از سوی دیگر عنوان شده از پیشرفتهترین و مدرنترین فناوریهای نظارتی در رابطه با برنامههای هستهای جمهوری اسلامی صورت میگیرد! نکته قابل تأمل اینکه عنوان « پیشرفتهترین و مدرنترین فناوریهای نظارتی» مبهم و کلی است.
سئوالی که در این جا مطرح میشود آن است که این فناوریها چیست و آیا این دستگاهها امنیت ما را به خطر نمیاندازد؟
جمهوری اسلامی، یک نظام استکبارستیز است و ما باید در برابر هر سلطهای که به دنبال ایجاد خدشه به استقلال ماست، محکم بایستیم.
* اگر توافقنامه نهایی با منافع ملی کشور سازگار نباشد، ورود مجلس چگونه خواهد بود؟
کارخانهای: اخیراً مجلس شورای اسلامی با صدور بیانیهای با امضای 260 نفر از نمایندگان، لغو تمام تحریمها بلافاصله پس از اجرای توافق را خواستار شدند و این مسئله جزو خطوط قرمز نظام است. اگر غیر این باشد نمایندگان در راستای دفاع از حقوق ملت به تکلیف خود عمل میکنند؛
*و سخن پایانی:
کارخانهای: تیم مذاکرهکننده باید برای حفظ دستاوردهای هستهای و عزت و اقتدار ملت در تدوین توافق نهایی، ضمن توجه به منویات مقام معظم رهبری، مسائل را شفاف عنوان کند.