مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری دولت یازدهم میگوید از احمدینژاد کینهای ندارد. او از سالهای 58 تا 65، دادستان انقلاب در خوزستان بوده، در سال 66 معاون وزیر اطلاعات و پس از سه سال به عنوان جانشین وزیر اطلاعات معرفی شد. تا اینکه در سال 1381 به عنوان رئیس گروه سیاسی اجتماعی دفتر رهبری انتخاب شد. هرچند در آن سالها پورمحمدی چهرهای رسانهای نبود ولی انتخابش در سال 84 به عنوان وزیر کشور دولت احمدینژاد او را به چهرهای رسانهای تبدیل کرد تا اینکه اختلافات وی با احمدینژاد موجب شد جایش را به محصولی بدهد ولی رئیس قوه قضائیه بلافاصله وی را به عنوان رئیس سازمان بازرسی کل کشور منصوب کرد.
شیخ قضایی دولت یازدهم متولد دیماه 1338 و دارای دکترای معادل با تحصیلات حوزوی است. سه دختر و یک پسر دارد و دامادهایش هم شغل آزاد دارند. گوشه گوشه خانه را میداند و البته طبع آشپزی هم در هنرهای آقای وزیر موج میزند. خورشت بادمجان و فسنجان و قیمه و قرمهسبزی در لیست غذاهای مورد علاقه پورمحمدی است، هرچند شبها دوست دارد غذای سبک میل کند.
رئیس سابق سازمان بازرسی کل کشور هنوز هم خودروی قدیمی پژو 405 خودش را برای امور شخصی روشن میکند اما از این خودرو زیاد راضی نیست. ضمنا با دخترعمویش ازدواج کرده و زندگی موفقی دارند. آقای وزیر مادرش را در سال 90 از دست داد. او عجیب دوست دارد در کارش دقت نظر داشته باشد. فوتبالیست قدیمی امروز با کارنامهای پر طمطراق تنها چند دقیقه وقت برای گفتوگو داشت.
* شما هم سابقهای در بحث مذاکرات دارید؛ زمانی که ساعتها با صدامحسین مذاکره کردید که تا به حال هم رسانهای نشده است. آیا آن مذاکرات را با مذاکرات فعلی همتا میدانید؟
به ملاقاتهایم حتما اشاره کردهام. من 10 سال رئیس سیاست خارجی بودم و طبعا با سران کشورها ملاقاتهایی داشتهام اما چون در فضای اطلاعاتی بود این ملاقاتها آشکار نبوده و غیرعلنی بود.
* اصل صحبت شما با صدام چه موضوعی بود؟
دو ملاقات با صدام داشتم که یکی دو ساعت و 40 دقیقه و دیگری یک ساعت و 45 دقیقه به طول انجامید.
* مترجم داشتید؟
بله.
* در اتاق ملاقات چند نفر حضور داشتند؟
طبعا صدام، من، همتای من، دو مترجم.
* بعد از صلح بود؟
بله.
* استرداد اسرا تنها موضوع مذاکره بود؟
یکی از موضوعات مطرحشده، بحث استرداد اسراء بود. بحث قرارداد 75 بود، بحث شرایط امنیتی حاکم بر دو کشور بود، بحث تعیین مرزها بود و بحث مخالفان دو کشور و نحوه برخورد با آنها بود.
* شما نتیجه این مذاکرات را با چه کسی در میان میگذاشتید؟
من هر دو سفر را به نمایندگی از طرف روسای جمهور وقت رفتم. سفر اول به نمایندگی از آقای هاشمی به عنوان رئیس اطلاعات خارجی رفتم. سفر دوم هم اوایل دولت آقای خاتمی بهوقوع پیوست. پیام سفر اول به صورت شفاهی از سوی آقای هاشمی و پیام سفر دوم به صورت مکتوب از آقای خاتمی بود. البته در سفر دوم موضوع مهمی که مطرح شده بود، خطر ترور مراجع تقلید در نجف بود که ما رفتیم بحث جدی حفاظت از جان آنها به خصوص آیتالله سیستانی را مطرح کردیم.
* ترسی نداشتید؟
چرا بترسم؟