صراط: علی درستکار مجری صدا و سیما و دانش آموخته دانشگاه امام صادق(ع) گفته که در این دانشگاه برنامهای برای رسیدن دانشجویان به سمتهای بالای مدیریتی وجود نداشته است.
او که در حال حاضر مدیر روابط عمومی صندوق بازنشستگی کشوری است، در گفت و گویی که با هفتهنامه «تماشاگران امروز» داشته هم نمایی کلی از فضای حاکم بر دانشگاه امام صادق را روشن کرده و هم در مورد حضور دانش آموختگان این دانشگاه در سمتهای بالای مدیریتی نظام جمهوری اسلامی ایران سخن گفته است. موضوعی که به عقیده او اتفاقی بوده و از قبل برای آن برنامهریزی نشده است.
او با بیان این که پیش از رفتن به اتاق بازرگانی ایران و پذیرفتن روابط عومی پارلمان بخش خصوصی، 5-6 سالی مدیر مرکز خدمات رسانهای دانشگاه امام صادق بوده، گفته: «آنجا بچهها زبانها را بلدند و بعد مرحوم آیت الله مهدوی کنی هم متقاعد شده بود و معتقد بود باید اطلاعات بچهها نسبت به دنیا، بهروز باشد. در نتیجه آن زمانی که ویدئو ممنوع بود، به همت آقای دکتر آشنا ایشان به ما اجازه دادند ماهواره بگذاریم. چند دیش روی بام گذاشتند و ما از ماهوارههای آنالوگ، دهها شبکه را مونیتور میکردیم .»
به گفته درستکار مجموعه تحت مدیریت او منطبق با رشتههای مختلفی که در دانشگاه بوده، برنامههای مناسب را انتخاب و ادیت میکرده و به زبانهای انگلیسی و عربی و فرانسه برای دانشجویان پخش میکرده. البته این مجموعه هم روزانه پخش خبر داشته و هم کلوپهای دانشجویی مدیریت، اقتصاد، حقوق، علوم سیاسی و الهیات راهاندازی شده بوده و برنامههای انتخاب شده را به اینها میداده اند؛« این بچهها خودشان زبانشان خوب بود، تولید بستههای آموزشی میکردند و متن برنامه را پیاده میکردند و به زبان خود آن فیلم یا برنامه مباحثه یا گفتوگو انجام میدادند؛ اینها همه تمرینهایی برای تقویت زبان تخصصی آنها بود و... »
او در پاسخ به این پرسش که همین بچهها بعدها همه در ردههای بالای مدیریتی به کار گرفته شدند؟ گفته:«ما به این قصد کار را انجام نمیدادیم و اتفاقا این گله را از آقای مهدوی داریم که چرا این برنامهریزی را برای ما انجام نداده بود و تا همین جا هم که تعدادی از بچهها وارد پستهای مدیریتی شدند، اتفاقی بوده و هیچ برنامهای برای آن از پیش تعیین نشده بود .»
درستکار معتقد است که رفته رفته وقتی یکی دو نفر از بچهها مشغول به کار شدند بقیه را هم با خود میبردند. کلا این ایده وجود نداشت که این بچهها باید مدیران دولتی شوند. البته یکی دو بار شاید یکی دو تا از مسوولان دانشگاه مثلا سر نماز یا اجتماع دانشجویی گفته باشد که انشالله شما در آینده از مسوولان نظام باشید و... در حدی که در همه مدارس میگویند؛ بعد از آن شد دیگر! تعداد مسوولانی که از این دانشگاه بیرون آمدند، زیادند ولی تلاش خودشان بوده. یعنی من نمیشناسم مثلا کسی که از آقای مهدوی سفارشی گرفته باشد به وزارت امور خارجه یا صدا و سیما برود.
او در پاسخ به این پرسش که سعید جلیلی هم همین وضعیت را داشته؟ گفته:« سعید جلیلی را هم آقای مهدوی راضی نبود برود.»
او که در حال حاضر مدیر روابط عمومی صندوق بازنشستگی کشوری است، در گفت و گویی که با هفتهنامه «تماشاگران امروز» داشته هم نمایی کلی از فضای حاکم بر دانشگاه امام صادق را روشن کرده و هم در مورد حضور دانش آموختگان این دانشگاه در سمتهای بالای مدیریتی نظام جمهوری اسلامی ایران سخن گفته است. موضوعی که به عقیده او اتفاقی بوده و از قبل برای آن برنامهریزی نشده است.
او با بیان این که پیش از رفتن به اتاق بازرگانی ایران و پذیرفتن روابط عومی پارلمان بخش خصوصی، 5-6 سالی مدیر مرکز خدمات رسانهای دانشگاه امام صادق بوده، گفته: «آنجا بچهها زبانها را بلدند و بعد مرحوم آیت الله مهدوی کنی هم متقاعد شده بود و معتقد بود باید اطلاعات بچهها نسبت به دنیا، بهروز باشد. در نتیجه آن زمانی که ویدئو ممنوع بود، به همت آقای دکتر آشنا ایشان به ما اجازه دادند ماهواره بگذاریم. چند دیش روی بام گذاشتند و ما از ماهوارههای آنالوگ، دهها شبکه را مونیتور میکردیم .»
به گفته درستکار مجموعه تحت مدیریت او منطبق با رشتههای مختلفی که در دانشگاه بوده، برنامههای مناسب را انتخاب و ادیت میکرده و به زبانهای انگلیسی و عربی و فرانسه برای دانشجویان پخش میکرده. البته این مجموعه هم روزانه پخش خبر داشته و هم کلوپهای دانشجویی مدیریت، اقتصاد، حقوق، علوم سیاسی و الهیات راهاندازی شده بوده و برنامههای انتخاب شده را به اینها میداده اند؛« این بچهها خودشان زبانشان خوب بود، تولید بستههای آموزشی میکردند و متن برنامه را پیاده میکردند و به زبان خود آن فیلم یا برنامه مباحثه یا گفتوگو انجام میدادند؛ اینها همه تمرینهایی برای تقویت زبان تخصصی آنها بود و... »
او در پاسخ به این پرسش که همین بچهها بعدها همه در ردههای بالای مدیریتی به کار گرفته شدند؟ گفته:«ما به این قصد کار را انجام نمیدادیم و اتفاقا این گله را از آقای مهدوی داریم که چرا این برنامهریزی را برای ما انجام نداده بود و تا همین جا هم که تعدادی از بچهها وارد پستهای مدیریتی شدند، اتفاقی بوده و هیچ برنامهای برای آن از پیش تعیین نشده بود .»
درستکار معتقد است که رفته رفته وقتی یکی دو نفر از بچهها مشغول به کار شدند بقیه را هم با خود میبردند. کلا این ایده وجود نداشت که این بچهها باید مدیران دولتی شوند. البته یکی دو بار شاید یکی دو تا از مسوولان دانشگاه مثلا سر نماز یا اجتماع دانشجویی گفته باشد که انشالله شما در آینده از مسوولان نظام باشید و... در حدی که در همه مدارس میگویند؛ بعد از آن شد دیگر! تعداد مسوولانی که از این دانشگاه بیرون آمدند، زیادند ولی تلاش خودشان بوده. یعنی من نمیشناسم مثلا کسی که از آقای مهدوی سفارشی گرفته باشد به وزارت امور خارجه یا صدا و سیما برود.
او در پاسخ به این پرسش که سعید جلیلی هم همین وضعیت را داشته؟ گفته:« سعید جلیلی را هم آقای مهدوی راضی نبود برود.»