صراط: ماجرای تلخ سگ کشی در شیراز موجی از اعتراضات مردمی را به دنبال داشت مردمی که پیش از این به آلودگی هوا، بنزین وارداتی، ریزگردها، شکار غیرقانونی، واگذاریهای غیراصولی مناطق حفاظت شده و... معترض بودهاند و پاسخی جز سکوت از مسئولان محیط زیست دریافت نکردهاند اما چرا این بار معصومه ابتکار در صف معترضان به سگ کشی قرار گرفته است؟
طی یک ماه گذشته 5 قلاده پلنگ ایرانی کشته شد. اواخر اسفند ماه پلنگ شیراز که برای عمل جراحی فک به تهران منتقل شده بود بر اثر اقدامات غیرکارشناسانه مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست در نتیجه تزریق نادرست داروی بیهوشی، ریکاور نشد و تلف شد و در سال جدید در ازای هر 5 روز، یک قلاده پلنگ ایرانی قربانی تصادفات جاده ای شده و یا به دست دامداران در مناطق حفاظت شده سازمان حفاظت محیط زیست کشته شدند. گونه با ارزش و رو به انقراضی که سازمان حفاظت محیط زیست، به عنوان متولی حفاظت از آن پاسخی جز سکوت مطلق برای معترضان نداشت.
در هفته گذشته نیز خبر ذبح گوزنهای اروپایی در باغ وحش تهران با مجوز سازمان حفاظت محیط زیست و اعتراف مسئولان باغ وحش به فروش گوشت ذبح شده گوزن به قیمت یک میلیون تومان، موج اعتراضات را به سوی پردیسان نشینان روانه کرد و در نهایت، معصومه ابتکار در صفحه فیسبوک خود نوشت «بررسی میکنیم و اطلاع میدهیم» اما آیا جواز ذبحی را که خود محیط زیست صادر کرده بررسی میکنند؟!
نهایتا مجید خرازیان مقدم مدیرکل دفتر حیات وحش در توجیه امضای مجوز ذبح گوزنهای ارم، با بیان این جملات آب پاکی را بر دست دوستداران محیط زیست ریخت: «گوزن های قرمز و زرد اروپایی نه تنها بومی ایران نیستند و نقشی در تنوع زیستی کشورمان ندارند بلکه به طور کلی گونه های باغ وحشی برای سازمان محیط زیست ارزش حفاظتی ندارند. دیدگاه سازمان محیط زیست حفاظت از گونه های ارزشمند است نه حمایت از حقوق حیوانات. مالک این گوزن ها باغ وحش ارم است و ما نمی توانستیم به جای مالک گوزن ها تصمیم بگیریم.»
از سوی دیگر مدتهاست سازمان دامپزشکی راه حلی برای نجات ببر بی نوای سیبری که بیش از 4 سال است به دلیل احتمال ابتلا به مشمشه در قرنطینه گرفتار شده پیش پای سازمان حفاظت محیط زیست قرار داده است. برای نجات این ببر سیبری که قربانی پروژه شکست خورده احیای ببر در میانکاله شد، تنها 100 مترمربع زمین از مناطق حفاظت شده سازمان حفاظت محیط زیست مورد نیاز است تا در آن، آزمایشات لازم از حیوان گرفته شود و در صورت منفی بودن نتیجه آزمایش، حیوان به یکی از باغ وحشهای متقاضی منتقل شود و در صورت مثبت بودن تا آخر عمر در همان فضای 100 متری بماند و لااقل از استنشاق هوای تازه و نور آفتاب محروم نباشد. اما سازمان حفاظت محیط زیست حتی از این راه حل پیشنهادی سازمان دامپزشکی هم استقبالی نکرد.
حمایت خانم ابتکار از معترضان مردمی و فعالان محیط زیست در محکوم کردن عاملان سگ کشی در شیراز که این هفته در مقابل سازمان محیط زیست انجام شد قابل تقدیر است اما پاسخ به این پرسش قابل تأمل خواهد بود که چرا رئیس سازمان محیط زیست در موضوعی که مسئولیت آن با شهرداری است این قدر مجدانه پیگیر است و حتی نامهنگاریها در پیگیری موضوع را تا حد وزیر کشور هم پیش میبرد ولی در موضوعاتی که مستقیم مسئولیت آن با محیط زیست است هیچ ورودی نمیکند؟
آیا صدای اعتراضات مردمی درباره آلودگی هوا، بنزین وارداتی، ریزگردها، شکار غیرقانونی، کشتار پلنگها، واگذاریهای غیراصولی مناطق حفاظت شده و... هنوز به گوش رئیس سازمان محیط زیست نرسیده است؟
آیا محیط زیست چارهای هم برای سگهای بینوایی که در شرایطی دلخراش در باغ وحشهای مجاز سازمان حفاظت محیط زیست مورد آزار و توله کشی قرار میگیرند و سرانجام در سکوت تلف میشوند هم میاندیشد؟
ای کاش تمام این شنیدنها و نشنیدنهای مسئولان بدون هیچ سیاسی کاری، فقط «اتفاقی» بود.
طی یک ماه گذشته 5 قلاده پلنگ ایرانی کشته شد. اواخر اسفند ماه پلنگ شیراز که برای عمل جراحی فک به تهران منتقل شده بود بر اثر اقدامات غیرکارشناسانه مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست در نتیجه تزریق نادرست داروی بیهوشی، ریکاور نشد و تلف شد و در سال جدید در ازای هر 5 روز، یک قلاده پلنگ ایرانی قربانی تصادفات جاده ای شده و یا به دست دامداران در مناطق حفاظت شده سازمان حفاظت محیط زیست کشته شدند. گونه با ارزش و رو به انقراضی که سازمان حفاظت محیط زیست، به عنوان متولی حفاظت از آن پاسخی جز سکوت مطلق برای معترضان نداشت.
در هفته گذشته نیز خبر ذبح گوزنهای اروپایی در باغ وحش تهران با مجوز سازمان حفاظت محیط زیست و اعتراف مسئولان باغ وحش به فروش گوشت ذبح شده گوزن به قیمت یک میلیون تومان، موج اعتراضات را به سوی پردیسان نشینان روانه کرد و در نهایت، معصومه ابتکار در صفحه فیسبوک خود نوشت «بررسی میکنیم و اطلاع میدهیم» اما آیا جواز ذبحی را که خود محیط زیست صادر کرده بررسی میکنند؟!
نهایتا مجید خرازیان مقدم مدیرکل دفتر حیات وحش در توجیه امضای مجوز ذبح گوزنهای ارم، با بیان این جملات آب پاکی را بر دست دوستداران محیط زیست ریخت: «گوزن های قرمز و زرد اروپایی نه تنها بومی ایران نیستند و نقشی در تنوع زیستی کشورمان ندارند بلکه به طور کلی گونه های باغ وحشی برای سازمان محیط زیست ارزش حفاظتی ندارند. دیدگاه سازمان محیط زیست حفاظت از گونه های ارزشمند است نه حمایت از حقوق حیوانات. مالک این گوزن ها باغ وحش ارم است و ما نمی توانستیم به جای مالک گوزن ها تصمیم بگیریم.»
از سوی دیگر مدتهاست سازمان دامپزشکی راه حلی برای نجات ببر بی نوای سیبری که بیش از 4 سال است به دلیل احتمال ابتلا به مشمشه در قرنطینه گرفتار شده پیش پای سازمان حفاظت محیط زیست قرار داده است. برای نجات این ببر سیبری که قربانی پروژه شکست خورده احیای ببر در میانکاله شد، تنها 100 مترمربع زمین از مناطق حفاظت شده سازمان حفاظت محیط زیست مورد نیاز است تا در آن، آزمایشات لازم از حیوان گرفته شود و در صورت منفی بودن نتیجه آزمایش، حیوان به یکی از باغ وحشهای متقاضی منتقل شود و در صورت مثبت بودن تا آخر عمر در همان فضای 100 متری بماند و لااقل از استنشاق هوای تازه و نور آفتاب محروم نباشد. اما سازمان حفاظت محیط زیست حتی از این راه حل پیشنهادی سازمان دامپزشکی هم استقبالی نکرد.
حمایت خانم ابتکار از معترضان مردمی و فعالان محیط زیست در محکوم کردن عاملان سگ کشی در شیراز که این هفته در مقابل سازمان محیط زیست انجام شد قابل تقدیر است اما پاسخ به این پرسش قابل تأمل خواهد بود که چرا رئیس سازمان محیط زیست در موضوعی که مسئولیت آن با شهرداری است این قدر مجدانه پیگیر است و حتی نامهنگاریها در پیگیری موضوع را تا حد وزیر کشور هم پیش میبرد ولی در موضوعاتی که مستقیم مسئولیت آن با محیط زیست است هیچ ورودی نمیکند؟
آیا صدای اعتراضات مردمی درباره آلودگی هوا، بنزین وارداتی، ریزگردها، شکار غیرقانونی، کشتار پلنگها، واگذاریهای غیراصولی مناطق حفاظت شده و... هنوز به گوش رئیس سازمان محیط زیست نرسیده است؟
آیا محیط زیست چارهای هم برای سگهای بینوایی که در شرایطی دلخراش در باغ وحشهای مجاز سازمان حفاظت محیط زیست مورد آزار و توله کشی قرار میگیرند و سرانجام در سکوت تلف میشوند هم میاندیشد؟
ای کاش تمام این شنیدنها و نشنیدنهای مسئولان بدون هیچ سیاسی کاری، فقط «اتفاقی» بود.