مشروح پرسش و پاسخ این نشست در ادامه میآید:
* در ابتدا میخواهیم کمی به فضای عمومی هنر در داخل کشور اشاره کنید.
بنده در طول 20 سال فعالیت هنری، در دولتهای مختلف مسئولیتهای در حوزه هنر داشتهام؛ البته از سال 83 از کارهای دولتی کنار کشیدم و به دنبال کارهای هنری رفتم؛ در دولت یازدهم، آقای مرادخانی جریان هنرهای تجسمی را بر عهده بنده گذاشت. در طول یک سال که این مسئولیت را بر عهده دارم، یک بار هم توصیه و دستوری به من داده نشده است. من هم سعی کردم بر اساس اعتقاد و چارچوبهایی که میشناختم، این مسیر را جلو ببرم، اگر هم اشتباهی رخ داده، مقصر من هستم و باید تاوان بدهم.
هنرمندان تجسمی معمولاً فردی کار میکنند و آثارشان را در نگارخانههای خصوصی میفروشند؛ در واقع خیلی با بدنه دولت کار ندارند و مستقلتر هستند. قبل از ورود من به حوزه هنرهای تجسمی، این هنرمندان با بدنه دولت قهری داشتند، در جشنوارهها شرکت نمیکردند، حتی بیش از 200 نفر از این هنرمندان نامهای امضا کرده بودند که در هیچ جشنواره دولتی شرکت نمیکنند.
در راستای پیشبرد اهداف، یکی از برنامههایی که در نظر گرفتیم این بود که پیکره هنری را در فرصت جذب کنیم و قهرها تبدیل به آشتی شود.
از اول نگاهمان این بود که جریان را متعادل پیش ببریم و بتوانیم از حضور هنرمندان در اماکن دولتی و مراکز نمایشگاهی بهرهمند شویم؛ نسبتاً هم موفق شدیم؛ جریان تندروتر نیامدند، اما جریان متوسط وارد عرصه شدند.
در حال حاضر انجمنها را جمع کردیم تا در یک فضایی کار کنند. رصدی که من در این سالها میکردم این بود که فضای تجسمی ایران، جریان خوبی را پیش برده است. کاریکاتوریستها و تصویرگران حضور خوبی همراه با رشد داشتهاند همچنین حراجیها به طرف هنر ایران در خلیج فارس و در لندن آمدند.
اینها یک فرصت و تهدید است که باید درست راهبری کرد حتی در موزههای خارجی و بیینالهای خارجی از جمله ونیز نیز هنرمندان حضور داشتند، ضمن اینکه ما باید برای اینها معادل میساختیم.
یکی از موضوعاتی که برای ما خیلی اهمیت دارد موضوع دیپلماسی فرهنگی ـ هنری است که وزیر ارشاد هم روی این موضوع تأکید دارند. در این راستا حدود 120 بیینال را رصد کردیم، حدود 15 بیینال مهم را شناسایی کردیم و آنها را در اولویت گذاشتیم تا شرکت کنند.
متأسفانه سال گذشته به مشکلات بودجهای برخوردیم. قرار بود 4 میلیارد بودجه به ما بدهند که این مبلغ به 2 میلیارد تومان تنزل پیدا کرد. بدهی نیز از قبل داشتیم که در عین حال باید تلاش میکردیم از تمام پتانسیلها استفاده کنیم که حضور در عرصه بینالمللی یکی از پتانسیلها است.
* لزوم شرکت ایران در بیینال ونیز چه بوده؟
با توجه به اهمیت حضور در مجامع بینالمللی، بیینال ونیز یک فرصت خوبی است که میتوانیم فضای هنری را معرفی کنیم و قابلیت تجسمی را نشان دهیم.
امسال بیینال ونیز برای ما اهمیت داشت؛ اما پول نداشتیم تا اینکه آقای فیضنیا که چند وقتی است وی را میشناسیم، به ما مراجعه کرد و گفت: ما میخواهیم در بیینال ونیز شرکت کنیم. امسال دولتها یا ملتهای غیرانتفاعی هم شرکت میکنند.
این بنیاد برای شرکت در این جشنواره ثبت نام کرده بود. من هم به وی گفتم دوست داریم شرکت کنیم اما به دلیل وضعیت مالی نمیتوانیم برنامه دقیقی روی آن داشته باشیم.
البته بنده بررسی کردم و دیدم یک هتل در ونیز شبی 600 یورو هزینه برمیدارد. به هر حال طرح بزرگی در نظر گرفته شده بود. در این رابطه نامهای هم به آقای جنتی وزیر ارشاد دادیم که وی گفت: بنیاد فیضنیا به صورت تمام کمک کند.
ضمن اینکه بنده پیشنهاد کردم که سه، چهار هنرمند از طرف دولت در این بیینال حضور داشته باشند. ما هم در بخشی از این جریان حمایت مالی میکنیم.
* معیار انتخاب هنرمندان چه بود؟
اینها نگاهی به بازی بزرگ مربوط به سال 1818 داشتند؛ در این بازی حضور انگلیس و روسیه در منطقه خاورمیانه مسجل شده بود و به نوعی استعمار و استکبار در منطقه حاکم بود.
در واقع آن زمان یک بستر فرهنگی فراهم شده بود که یک سری از کشورها از لحاظ هنری از ایرانیان تغذیه میکردند که معماری ایران، آثار دیگر هنرمندان تجسمی در دربارها دیده میشد. ما هم خواستیم تا تأثیر هنر ایران طی 300 سال قبل که بر همه جریانات نقش داشته را به نمایش بگذاریم.
از چندین نفر هم مشورت گرفتیم، که غرفه ایران به عنوان مادر فرهنگی منطقه معرفی شود. 30 هنرمند ایرانی و دیگر هنرمندان کشورهای هند و افغانستان و پاکستان و آذربایجان در این بحث شرکت کردند، ضمن اینکه ما به آقای فیضنیا گفتیم یک غرفه هم به ما بدهند تا آثار چهار تن از هنرمندان در آن غرفه به نمایش گذاشته شود. علاوه بر این غرفه دیگری برای ما در نظر بگیرند که در بیینال ونیز 2016 معماری ایرانی به نمایش گذاشته شود.
در ادامه همکاری با بنیاد فیضنیا اعلام کردیم، اگر قرار است دولت ایران در این بیینال شرکت کند، باید به چند نکته توجه شود. یکی اینکه به جای معرفی بنیاد فیضنیا باید نام ایران با پرچم ایران در این غرفه به نمایش گذاشته شود، ضمن اینکه شعائر اسلامی و حجاب در این غرفهها رعایت شود. همچنین گفتیم کارهایی که قرار است در غرفه ایران به نمایش گذاشته شود باید مورد تأیید ما هم باشد؛ همین موضوع سبب شد، خیلی از هنرمندان و شرکتهای خصوصی که قرار بود با بنیاد فیضنیا همکاری کنند، بروند.
در موضوع خاص بیینال ونیز جمعی از هنرمندان آمدند و جمع دیگری از جمله «پرستو فروهر» وقتی فهمیدند که در این بیینال دولت جمهوری اسلامی نقش دارد، خودشان را کنار کشیدند و حتی خیلی از جریانهای روشنفکری بیینال ونیز را تخطئه کردند.
* طبق تحقیقاتی که در حال انجام است، بنیاد فیضنیا ویژگی خاصی دارد؛ اگر کاری برای این بنیاد منفعت اقتصادی نداشته باشد، آن کار را انجام نمیدهند؛ حالا چه اتفاقی افتاده است که این بنیاد آمده و میخواهد با پرچم ایران کار کند؟ این موضوع چه دستاوردی برای ما دارد؟ اصلاً شما از سوابق فیضنیا اطلاعی دارید؟
مزدک فیضنیا در میلان در رشته هنر درس میخواند. بنیاد فیضنیا توسط شرکت آگرین که مربوط به خانواده فیضنیا است، تأمین اعتبار میشود. این بنیاد به تازگی ثبت شده و سابقهای هم نداشتهاند. آنها به ما گفتند که میخواهند بخشی از درآمدشان را صرف فعالیتهای فرهنگی کنند؛ ما هم پذیرفتیم.
ولی اینکه بنیاد فیضنیا دنبال چه سودی است را من نمیدانم و چون که این بنیاد غیر انتفاعی بود و به نفع ما بوده است که هنر ایران در جهان مطرح شود و از این فرصتها استفاده میکنیم تا هنرمندانی و آثارشان برای نمایش مشکلی ندارد، به نمایش گذاشته شود.
در مجموع مزدک فیضنیا فردی آشنا با هنر جهان است؛ این بنیاد یک بنیاد خصوصی است که فقط این را میدانیم که آمده تا پیرامون هنر میهن کار کند؛ به گفته برخی شاید هم پشت پرده چیزهای دیگری باشد؛ که ما اطلاعی از آن نداریم.
* چرا باید یک فرد خارجی هنرمندان ایرانی را
انتخاب کند؟
«مارکو منگوتزو» از اساتید دانشگاه ایتالیا است موضوعی که وی کار میکند هنر کشورهای در حال توسعه است و با موضوع خاص آشناست. البته وی در انتخاب آثار و هنرمندان ایرانی خیلی هم شناخت نداشت چند بار آثار را بررسی کرد و بعد افراد انتخاب شدند و ما تأیید کردیم.
این هنرمندانی هم که انتخاب شدند، یک سری هنرمند ایرانی در داخل و خارج از کشور و هنرمندان خارجی هستند که در منطقه کار میکنند. حتی برخی از آنها در خارج از مرز به دنیا آمدند، چند نفر از آنها قبل از انقلاب به خارج از کشور رفتند که به نظرم هنرمندان خوبی هستند.
* یکی از وجوه حاکم بر حرکت فرهنگی ایتالیا در بیینال ونیز، ارائه تصویر اپوزیسیون و مطالبی از سوی مخالفان حکومتهاست؛ در آثار برخی از هنرمندان منتخب ایرانی در بیینال ونیز، نگاه ضد حکومتی دیده میشود. شما این را تائید میکنید که جریان بیینال ونیز چنین چیزی را دنبال میکند؟
نه، من این مسئله را تائید نمیکنم.
* شما آثاری که بنیاد فیضنیا انتخاب کرده را کامل دیدهاید؟
بله، این آثار دیده شده است؛ البته نکتهای را بگویم که ممکن است که طی یک دورهای آثار برخی از هنرمندان خوشایند نباشد که من هم این را میپذیرم؛ اما اگر هنرمندی در ادامه این فعالیتها عناد داشته باشد، با ما همکاری نمیکند و ما حاضر نیستیم با او همکاری کنیم. اصلا اسم جمهوری اسلامی ایران خطکشی و مرزی برای خیلیها دارد.
* اما در جشنواره شعر فجر شاهد بودیم که قرار بود «یدالله رویایی» حضور داشته باشد که نشد؛ او فردی بوده که به امام و انقلاب بیاحترامی کرده بود پس این افراد میتوانند بیایند!
این موضوع بستگی به فرد و جایگاه و نوع دعوت بستگی دارد.
* یعنی برای شما سوابق هنرمندان و نسبتشان با حاکمیت، ایران و مردم مهم بوده است؟
100 درصد مهم است. در بین 30 هنرمند، چند نفری در ابتدا همراه نبودند اما اکنون در بحث هنر کارهایشان قابل نمایش است. اینها در دورههای خودشان هنرمندان ممنوعالتصویر و ممنوعالقلم هم نبودند.
ضمن اینکه اگر یک کارشناس متعهد در بین آثار به نمایش در آمده بیینال ونیز، بگوید که این کار ضد ایران، ضد سنت و ضد سیاستهای کشورمان است، آن اثر را پایین میآوریم. البته برای این بخش، هزینه بیتالمال هم خرج نشده است.
حتی به جهت این که این هنرمندان به گروه و طیف خاصی منتصب نشوند انواع رشتهها را شرکت دادیم که از همین نسلها زنان و مردان در این بیینال شرکت کردند و اقلیتهای مذهبی از جمله سنی و ارمنی هم حضور داشتند.
در مجموع اگر به جایی برسیم که ببینیم حضور در بیینال ونیز بر ضد ایران است ترجیح میدهیم که در این بیینال هیچ اسمی از ایران نباشد. اگر در جایی ببینیم که آثار هنری موجب وهن انقلاب و دین میشود، آن آثار را حذف میکنیم.
* در برخی از اسامی هنرمندان خارجی، افرادی هستند که حتی اثری از آنها در جستو جو پیدا نمیشود، این افراد به جهتی انتخاب شدند؟
افراد خارجی را آقای منگوتزو انتخاب کرده بود و به جهت این که او این افراد را میشناخت و من هم خیلی افراد خارجی را نمیشناختم. در زمینه چرایی انتخاب هنرمندان خارجی وی پاسخگو هستند.
* در سیر انتخاب هنرمندان، کاملاً مشخص است که در کنار هنرمندان شناخته شده، افرادی هستند که آثاری زیادی از آنها وجود ندارد؛ در واقع این افراد شناخته نشده را میآورند و رزومهای به آنها افزوده میشود و تا در ادامه یک سود و تجارتی به دنبال داشته باشد. پاسخ شما به این جریان چیست؟
حرف شما درست است اما نه در رابطه با ونیز. چون منگوتزو و بنیاد فیضنیا مجموعهدار نیست و جریان اقتصادی هنر را هم دنبال نمیکند. کاری که به ونیز میرود یک استعداد اقتصادی پیدا میکند که قیمت آن دو برابر میشود. اگر آنها میخواستند این کارها را بکنند این آثار را میخریدند و به امانت نمیگرفتند. در این راستا هنر دوستی افراد در اولویت است.
* یعنی آن قدر هنر دوستی آنها بالاست که حاضرند میلیونها دلار اعتبار خرج کنند؟!
حتماً. اتفاقی که برای بنیاد فیضنیا افتاد این بود که گروهی قرار بود با وی همراهی کنند این کار را انجام نداند چون گفتند این کار دولتی شده و دولت میتواند از هزینه خودش این بحث را ادامه دهد و شاید اگر بنیاد فیضنیا به صورت شخصی وارد بیینال میشد بیشتر به نفعش بود چون حامیان دیگر او را ترک کردند. به نفع ما هم هست که در ونیز جای 2 هزارمتری برای نمایش آثار حتی 5 تن از هنرمندانمان باشد که کارشان دیده شود.
* اگر از کل آثاری که برای غرفه ایران انتخاب شده، بخواهید در چند جمله توصیفی کنید چه میگویید؟
من به عنوان یک بیننده بینالمللی میگویم که با این آثار مشخص است که ایران یک پشتوانه قوی داشته که در تمام کشورها گسترده شده است. بنده در بین آثار دیدهام که هنرمندان آثاری خارجی موضوعات ضداستکباری را دنبال کردهاند. حتی منگوتزو نگاه حضور ضد بیگانه در منطقه را دارد.
* میزان دقیق حمایتهای وزارت ارشاد از این بیینال ونیز 2015 چقدر بوده است؟
در این بحث دو حمایت معنوی داشتیم که شامل امور گمرکی برای بازگرداندن آثار هنری به کشور بود و جلب اعتماد هنرمندان. در بحث مادی هم قرار بوده مبلغی نزدیک به یک میلیارد تومان برای اختصاص 400 متر از غرفه ایران برای حضور هنرمندانی از جمله محمد احصایی، جمشید بایرامی، سمیرا علیخانزاده و محمود بخشی در این غرفه اختصاص بدهیم که هنوز این مبلغ پرداخت نشده است.
* میزان مشارکت انجمنهای تخصصی هنری در حوزه انتخابگری و سهمی که میتواند از تصویر ایران در خارج از کشور و بیینال ونیز داشته باشند، مشخص نبود؛ این مسئله مورد اعتراض قرار گرفت؛ پاسخ شما چیست؟
در دورههای قبل ایران اصلا شرکت نمیکرد اگر هم شرکت میکرد با تعداد محدودی اثر حضور داشت. اکنون فرصت خوبی را داریم و در رابطه با اعتراضها هم بگویم در هر صورت اعتراض وجود دارد؛ وقتی که گروهی را انتخاب میکنید، گروه دیگری ابراز نارضایتی میکنند که من این را میپذیرم و باید فرصتها آن قدر زیاد باشد که همه بتوانند حضور داشته باشند. ضمن اینکه انجمنها را در خیلی از برنامهها از جمله دوسالانههای داخلی شرکت دادیم.
* شما در مصاحبهای با یکی از رسانهها گفته بودید که «اینجا اداره هنرهای تجسمی انقلاب نیست»؛ چه پاسخی برای این صحبتتان دارید؟
من در این زمینه حرفم را پس میگیرم صحبتی کردیم که چرا هنرمندان انقلابی در بیینال ونیز حضور ندارند که من هم گفتم این جا فقط برای هنرمندان انقلابی نیست. هنرمندان انقلابی روی چشم ما جا دارند اما این که بخواهیم بگوییم انقلابیها را اینجا راه نمیدهیم یک استنباط و برداشت منفی از حرفم بوده است. حرفم را پس میگیرم و مخلص بچههای انقلابی هستم.
ما با بچههای انقلابی همکلاس و هم دوره بودیم اگر در جایی دوستان بگویند که حضور ملانوروزی در جایی، انقلاب را تهدید میکند من در آنجا نیستم و قول میدهم بگذارم بروم. اگر این حرف را هم زدم اشتباه کردم و حرفم را پس میگیرم. منظورم این نبود.
* حضور رسانههای داخلی برای انعکاس اخبار رویدادهای بینالمللی هنری از اهمیت بالایی برخوردار است چه برنامهای برای این موضوع دارید؟
در این رابطه خیلی امکانات دولتی نداریم. بنده هم در طی 20 سال فعالیتی که داشتم با هزینه شخصیام سفرهای خارجی را رفتهام اما در رابطه با رویدادهای هنری در خارج از کشور دیده شده که مجلههای خارجی نگاه مثبتی به این غرفهها داشتهاند و به خوبی به آنها پرداختند ضمن این که میخواهیم هنرمندان اصولگرا که دغدغهمند هم هستند در این بیینال حاضر شوند. چرا که افراد اصولگرا برای من مهم هستند و خودم را از این بدنه میدانم.