جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۱ تير ۱۳۹۴ - ۲۰:۲۵

روایت جالب محمد موسوی از تماشاگران

بازیکن تیم ملی والیبال می گوید تکان‌های سقف رختکن با پایکوبی تماشاگران،بازیکنان را شارژ می‌کند.
کد خبر : ۲۴۶۱۳۸
صراط: سيد محمد موسوي دوباره بهترين مدافع روي تور ليگ جهاني شد، هر چند با مسكن و تحمل درد شديد مچ مصدومش بازي مي‌كند. او از روزهاي سخت بازي‌هاي ليگ جهاني مي‌گويد و سختي‌هايش: «نمي‌دانيد با چه بدبختي به اينجا رسيديم.» سرعتي‌زن تيم‌ ملي واليبال حالا به صعود ايران به دور نهايي ليگ جهاني خيلي اميدوار است ،آن هم ۳ امتياز بازي ديشب. او كه با كوبياك در بازي دوم كري خواند، براي جبران كارش در تهران انتظارش را مي‌كشد.

* بالاخره شروع سخت ليگ جهاني تمام شد.
بله. بدشانسي اين است كه ما هميشه ليگ جهاني را با بازي‌هاي خارج از خانه شروع مي‌كنيم. درب و داغان به تهران برمي‌گرديم. امسال هم با باخت، روحيه‌ها خيلي خراب بود و كار سخت‌تر شد. هر چند كم‌كم خوب شديم اما پير شديم. نمي‌دانيد با چه بدبختي‌اي خودمان را به اينجا رسانديم. چقدر استرس، فحش و بد و بيراه شنيديم.
* واقعاً سختي مسابقات امسال همان بود كه فكر مي‌كرديد يا بدتر بود؟
دقيقاً همان بود. مي‌دانستيم شرايط خيلي سختي داريم، حتي قبلاً گفته بودم كه اين تيم‌ها از ۲۰ سال پيش قهرمان المپيك، ليگ جهاني و قهرمان جهان هستند. بازي اول را هم در خانه آنها داشتيم. ما با اختلاف ساعت در آمريكا بازي كرديم و بعد كه بدن‌هايمان كم‌كم در حال عادت بود، دوباره به اروپا برگشتيم و با همان داستان اختلاف ساعت با لهستان مسابقه داديم. البته اين مسئله براي همه تيم‌ها هست. حتي آمريكا كه به تهران آمده است، همان آمريكاي سرحال در خانه‌‌اش نيست. شك نكنيد آمريكايي‌ها ديشب خوب نخوابيده‌اند. آنها هم در تهران شرايط ما را دارند. وقتي اختلاف ساعت پيش مي‌‌آيد و خواب به هم مي‌ريزد تا يك هفته، ۱۰ روز كسي نمي‌تواند كاري كند.
* همه دليل خوب نبودن تيم به اين مسائل برمي‌گردد؟
ما ۳ روز قبل از مسابقه با آمريكا به لس‌آنجلس رسيديم، به خاطر شرايط بد باختيم كه انتقادباران شديم. انتقادات يكسري روحيه بچه‌ها را به هم ريخت. البته بازي به بازي بهتر شديم و خدا را شكر براي بازي با روسيه خيلي خوب بوديم. بچه‌ها با اميد بيشتر بازي كردند. البته بعضي از بچه‌ها با توان صد درصد بازي نكردند وگرنه بايد ست‌ها را با اختلاف زياد مي‌برديم.
* واكنش مردم در صفحات اجتماعي شما بعد از باخت‌ها چطور بود؟
معمولاً مطبوعات بعد از باخت‌ها تيم را زير سؤال مي‌برند و جنجال‌سازي مي‌كنند. آنها جو‌سازي مي‌كنند. يكسري از مطبوعاتي‌ها مخصوصاً آنهايي كه اهل فن نيستند، انتقاد مي‌كردند؛ انتقاداتي كه به بچه‌ها فشار مي‌آورد و البته اذهان مردم را اذيت مي‌كند. بعد از باخت‌ها بعضي‌ها در صفحات اجتماعي ما پيغام مي‌گذارند كه معلوم است نخوابيده‌اند و بيرون بودند. پول گرفتند و بازي نكردند. خوشبختانه پيغام‌ها مثل فوتبالي‌ها نيست. البته من در اين مواقع نه مطبوعات را رصد مي‌كنم و نه صفحات اجتماعي را، چرا كه نمي‌خواهم با يك پيغام ذهنم را درگير كنم.
* بعد از باخت تيم حرف‌هاي زيادي زده مي‌شد؛ از اختلاف بچه‌ها با هم و حتي با كواچ. واقعاً اختلافي بود؟
از مسائل خصوصي تيم كسي خبر ندارد، مگر اينكه يكي صحبت كرده باشد. وقتي حرفي همين جوري زده مي‌شود، شايعه است. شايد بچه‌ها در بازي بارها و بارها سر هم داد زده باشند و يا به هم ‌گير داده باشند اما اين اختلاف نيست. شرايط بازي است تا به خودمان بياييم اما بعد از بازي، ما همه با هم دوست هستيم.
* در بازي دوم با لهستان قرار نبود با مصدوميت مچ پايت بازي كني. چطور به زمين رفتي؟
مچ پايم خيلي شديد درد مي‌كرد، طوري كه در بازي اول با لهستان از كواچ خواستم تا مرا تعويض كند. بعد افروزي پزشك تيم خواست تا به تهران برگردم و با درمان و استراحت براي بازي‌هاي تهران آماده شوم. ظهر خوابيدم، وقتي بيدار شدم، ديدم نمي‌توانم بازي كنم اما اگر بازي نمي‌كردم، خودم را تا آخر عمرم نمي‌بخشيدم. بنابراين خواستم آمپول مسكن بزند. فكر كنم رگ لري‌ام گل كرده بود (‌با خنده). دكتر هم گفت با مسئوليت خودت بازي كن.
* يك امتياز از لهستان تيم را زنده كرد، نه؟
با يك امتيازي كه از لهستان گرفتيم، شرايط خيلي بهتر شد. تنها شانس ما براي برد، روسيه بود. هر چه داشتيم رو كرديم، چرا كه اگر امتياز از دست مي‌داديم، ديگر اميدي براي صعود نداشتيم. شانس صعود ما در گرو برد روسيه بود. بچه‌ها هم همت كردند و دو برد گرفتيم.
* قضيه كري‌خواني تو با كوبياك‌ چه بود؟
كوبياك معمولاً در بازي‌ها با همه كري مي‌خواند. عادتش است. سال قبل هم در قهرماني جهان با من كري خواند و دعوا درست كرد. اين سري هم انگار دفاع من و نگاهم خيلي برايش سنگين تمام شد كه داد و بيداد به راه انداخت. البته من در تهران منتظرش هستم.
* خيلي‌ها بعد از برد روسيه مي‌گفتند اين تيم، روسيه هميشگي نيست.
اين تيم فقط از سال قبل موزرسكي را نداشت. يك پاسور هم دارند كه چند سالي است بازي نمي‌كند. مثل اينكه حالا بگويند چرا امير حسيني در تيم ايران نيست. اين حرف‌ها هميشگي است. ما وقتي تيم ‌ملي جوان شد، با زنده‌ياد حسين معدني در AVC كاپ قهرمان شديم. تيم‌هاي چين و ژاپن بازيكنان قديمي را نداشتند، همان موقع مي‌گفتند هيچ كدام، بازيكنان اصلي‌شان را نداشتند. حالا همان بازيكنان جوان سال‌هاي سال است كه دارند بازي مي‌كنند. يكسري از ايراني‌ها عادت دارند از پيروزي تيم‌هاي ملي خوشحال نمي‌شوند. در حالي كه تيم‌ ملي با باشگاه فرق دارد. هر ايراني با عرق به وطنش خوشحال مي‌شود اما بعضي‌ها ناراحت مي‌شوند و مي‌گويند حريف ضعيف بوده است. تيم هم كه مي‌بازد، مي‌گويند شب بيرون بودند.
* با اين شرايط بايد به صعود تيم ايران اميدوار باشيم؟
بازي لهستان و روسيه را ديدم، استرس آن بيشتر از بازي خودمان بود. لهستان يك امتياز از دست داد كه به نفع ما مي‌شود، با ۳ امتياز بازي دیشب با آمريكا ۹۰ درصد به دور نهايي صعود مي‌كنيم. حالا شرايط خيلي فرق دارد. بچه‌ها خسته نيستند، شرايط مهياست، غذاهاي ايراني مي‌خوريم و تماشاچي‌هاي استثنايي داريم. البته تماشاگران واليبال با فوتبال فرق دارند اما براي ايران تماشاگران فوتبالي هستند. صداي آنها در سالن ۱۲ هزار نفري بيشتر از يك استاديوم ۱۰۰ هزار نفري است. شايد باور نكنيد اما تا يك ساعت بعد از بازي چيزي نمي‌شنويم و گوش‌هايمان سوت مي‌كشد.
* با اين حال حضورشان را دوست داري؟
شايد باور نكنيد، چيزي كه برايم لذت‌بخش است، اين است كه وقتي در رختكن هستيم و تماشاچي‌ها روي سكو‌ها پا مي‌كوبند، احساس مي‌كني هر لحظه ممكن است سقف رختكن پايين بيايد. با اين صحنه هميشه مو به تنم سيخ مي‌شود. ما وحشتناك شارژ مي‌شويم براي جنگيدن. لحظه خيلي خوبي است. من هميشه خودم را به جاي بازيكنان حريف مي‌گذارم، شرايط، شرايط سختي است براي آنها.
منبع: مشرق