صراط: از ابتدای سال آثار کمدی یا طنزهای اجتماعی بر پرده سینماها رفتند که برخی در جذب مخاطب ناکام ماندند (من دیه گو مارادونا) و تعدادی نیز با استفاده از از شوخیهای سخیف، شوخیهای جنسی، شوخی با لهجه و شوخی با افراد فرود دست جامعه همچنین ادبیات سخیف،نامناسب و خارج از عرف- چه در فیلمهای کمدی و چه در دیگر فیلمهای اجتماعی - نگاه مخاطب را به خود معطوف کردند.
اکران فیلم «گینس» ما را بر آن داشت تا مروری بر آثار اکران شده در حوزه سینمای کمدی و طنز اجتماعی داشته باشیم خلاصه داستان «گینس» درباره سه برادری است که با سرهای شبیه به هم(!) قصد دارند شترمرغشان را در یک مسابقه شترمرغ سواری شرکت دهند و همین است که ماجراهای فراوانی را برایشان رقم می زند. این خلاصه داستان روی کاغذ شاید قابل باور و بی عیب به نظر بیاید اما وقتی فیلم را در اجرا شاهد هستیم ، میبینیم به بهانه حضور یک برادر عقب مانده ذهنی کارگردان هر نوع دیالوگ نامناسب و رفتارهای دور از شان یک خانواده ایرانی را برای گرفتن خنده از مخاطب به کار برده است. کارگردان تنها به دلیل حضور یک برادر کم توان ذهنی هر نوع رفتاری را که در فیلمهای کمدی کمتر دیده شده است را در قالب کمدیای سخیف برای مخاطب خلق می کند. با توجه به موازین و مقرارتی که در کشور وجود دارد کارگردان تلاش کرده صحنههایی را به تصویر بکشد که ذهن مخاطب را به سمت و سوی صحنههای مستهجن سوق دهد (کنار هم قرار گرفتن دو برادر در شرایطی که از سوی خانواده همسر بهمن متهم به روابط نامشروع هستند).
به نظر می رسد صحنه توالت رفتن یکی از اجزاء لاینفک فیلمهای با موضوع کمدی است،البته در «گینس» خلاقیتی شکل گرفته و آن هم حمل یک توالت فرنگی در ماشین است و توالت فرنگی تفاوتی را با دیگر فیلم های این بازیگر ایجاد کرده است. متاسفانه باید گفت استفاده از جملات رکیک، صحنه توالت رفتن و روابط بدون پایه و اساس میان شخصیتها به اجزاء لاینفک فیلمها بدل شده است. نیاز نیست زیاد به عقب بازگردیم از ابتدای سال تاکنون سه فیلم با بازی یک بازیگر خاص به نمایش درآمده است که هریک از آنها آنچه در بالا ذکر شد را در خود جای دادهاند. به طور مثال در «استراحت مطلق» بی اخلاقی، استفاده از الفاظ رکیک و روابطی بدون پایه و اساس همچنین لخت شدن در حمام (به بهانه حضور همسر واقعی این بازیگر) به وضوح دیده می شود. در فیلم «نهنگ عنبر» هم به نوعی دیگر شاهد روابط بی پایه و اساس هستیم - البته بدون در نظر گرفتن مفاهیمی که کارگردان در نظر دارد و در قالب کمدی در لایه های زیرین اثر گنجانده است - به عنوان نمونه آنچه در خانوادههای ایرانی به عنوان عملی قبیح از آن یاد می شود در این فیلم باعث خنده مخاطب شده است به یادآورید بخشی از فیلم را که وقتی «ارژنگ» مطلع می شود که «رویا» به ایران بازگشته است، همسر خود را (که دوست رویا بود) طلاق می دهد! فیلم «گینس» هم سرشار از صحنه هایی است که رفتارهای بی ادبانه و رکیک را در فیلم شاهد هستیم تنها برای اینکه لحظه ای لبخند بر لبان مخاطب جاری شود.
اما نکته حایز اهمیت این است؛ اگر به دقت به آثار با مضمون کمدی که از ابتدای سال پرده سینماهای کشور را اشغال کردند توجه کنیم خواهیم دید شوخیهایی بسیار سخیف و نازل به گونهای طراحی شده که بیشتر محملی است برای عبور کردن از حرمت ها و حریمهایی که در جامعه اسلامی ما مورد توجه قرار گرفته است. شدت گرفتن این نوع شوخیها و حال و هوای حاکم بر فیلم های به نمایش درآمده نشان از آن دارد که کارگردانان این آثار تلاش دارند تا با اشاعه برخی رفتارها توسط بازیگران سرشناس این حوزه (رضا عطاران)، فرهنگ لمپنیزم را در جامعه ترویج کنند.
کمی به عقب برگردیم خواهیم دید فیلمهای موسوم به کمدی سطحی در یک برهه از زمان(نیمه دهه 70 تا نیمه دهه 80)، حدود 70 درصد کل ظرفیت اکران و تولید را به خود اختصاص داده بودند و شاید بتوان گفت حدود سه چهارم اکران به این فیلم ها اختصاص داشت. سطحی بودن کمدیها باعث شد تا فیلمها دیگر نظر مخاطب را جلب نکند از سوی دیگر وزارت ارشاد هم سختگیری در فرآیند ارایه مجوز ساخت و نمایش همچنین حمایت تبلیغاتی را برای این آثار اعمال کرد و شورای صنفی به گونه ای برنامه ریزی می کرد که در میان فیلم های اکران شده تنها یک فیلم کمدی اجازه اکران داشته باشد تا آرام آرام با این روش و اشباع شدن ذائقه مخاطب و پس زدن این نوع سینما توسط مخاطب فهیم سینما، کارگردانان از ساخت آثار سخیف صرفنظر کنند.
اما ما امروز متاسفانه شاهد بازگشت دوباره به همان مسیر هستیم و نوعی از سینمای کمدی را بر پرده سینماها میبینیم که خلاق در جامعه را هدف قرار داده و با نمایش گرایشهای جنسی غلط و شوخیهای اتاق خوابی و غیراخلاقی اهداف خاصی را دنبال میکند. مسائل مربوط به اخلاق خانواده که در میان شعارهای مدیران سینمایی به وفور دیده می شود و جزء تاکیدات مقام معظم رهبری است باید در آثار سینمایی لحاظ شود اما ما شاهد بی اخلاقی در این حوزه هستیم. توجه به تولیدات فیلم های کمدی در سالهای اخیر این مهم را به ذهن متبادر می کند که در یک فرآیند تدریجی با شیب تند، سینمای ایران به سمت ساخت آثار کمدی حرکت کرده است که در آن عرف جامعه اسلامی رعایت نشده و شوخیهای رکیک و جنسی دیده می شود که خارج از عرف و اخلاق در جامعه اسلامی است. در این سالها نه تنها سینمای خانوادگی و اخلاق خانوادگی ترویج نشده است بلکه بدنه سینما (اجتماعی و کمدی) به سمت بیاخلاقی و بی توجهی به رکن اصلی جامعه (خانواده) حرکت کرده است.
اکران فیلم «گینس» ما را بر آن داشت تا مروری بر آثار اکران شده در حوزه سینمای کمدی و طنز اجتماعی داشته باشیم خلاصه داستان «گینس» درباره سه برادری است که با سرهای شبیه به هم(!) قصد دارند شترمرغشان را در یک مسابقه شترمرغ سواری شرکت دهند و همین است که ماجراهای فراوانی را برایشان رقم می زند. این خلاصه داستان روی کاغذ شاید قابل باور و بی عیب به نظر بیاید اما وقتی فیلم را در اجرا شاهد هستیم ، میبینیم به بهانه حضور یک برادر عقب مانده ذهنی کارگردان هر نوع دیالوگ نامناسب و رفتارهای دور از شان یک خانواده ایرانی را برای گرفتن خنده از مخاطب به کار برده است. کارگردان تنها به دلیل حضور یک برادر کم توان ذهنی هر نوع رفتاری را که در فیلمهای کمدی کمتر دیده شده است را در قالب کمدیای سخیف برای مخاطب خلق می کند. با توجه به موازین و مقرارتی که در کشور وجود دارد کارگردان تلاش کرده صحنههایی را به تصویر بکشد که ذهن مخاطب را به سمت و سوی صحنههای مستهجن سوق دهد (کنار هم قرار گرفتن دو برادر در شرایطی که از سوی خانواده همسر بهمن متهم به روابط نامشروع هستند).
به نظر می رسد صحنه توالت رفتن یکی از اجزاء لاینفک فیلمهای با موضوع کمدی است،البته در «گینس» خلاقیتی شکل گرفته و آن هم حمل یک توالت فرنگی در ماشین است و توالت فرنگی تفاوتی را با دیگر فیلم های این بازیگر ایجاد کرده است. متاسفانه باید گفت استفاده از جملات رکیک، صحنه توالت رفتن و روابط بدون پایه و اساس میان شخصیتها به اجزاء لاینفک فیلمها بدل شده است. نیاز نیست زیاد به عقب بازگردیم از ابتدای سال تاکنون سه فیلم با بازی یک بازیگر خاص به نمایش درآمده است که هریک از آنها آنچه در بالا ذکر شد را در خود جای دادهاند. به طور مثال در «استراحت مطلق» بی اخلاقی، استفاده از الفاظ رکیک و روابطی بدون پایه و اساس همچنین لخت شدن در حمام (به بهانه حضور همسر واقعی این بازیگر) به وضوح دیده می شود. در فیلم «نهنگ عنبر» هم به نوعی دیگر شاهد روابط بی پایه و اساس هستیم - البته بدون در نظر گرفتن مفاهیمی که کارگردان در نظر دارد و در قالب کمدی در لایه های زیرین اثر گنجانده است - به عنوان نمونه آنچه در خانوادههای ایرانی به عنوان عملی قبیح از آن یاد می شود در این فیلم باعث خنده مخاطب شده است به یادآورید بخشی از فیلم را که وقتی «ارژنگ» مطلع می شود که «رویا» به ایران بازگشته است، همسر خود را (که دوست رویا بود) طلاق می دهد! فیلم «گینس» هم سرشار از صحنه هایی است که رفتارهای بی ادبانه و رکیک را در فیلم شاهد هستیم تنها برای اینکه لحظه ای لبخند بر لبان مخاطب جاری شود.
اما نکته حایز اهمیت این است؛ اگر به دقت به آثار با مضمون کمدی که از ابتدای سال پرده سینماهای کشور را اشغال کردند توجه کنیم خواهیم دید شوخیهایی بسیار سخیف و نازل به گونهای طراحی شده که بیشتر محملی است برای عبور کردن از حرمت ها و حریمهایی که در جامعه اسلامی ما مورد توجه قرار گرفته است. شدت گرفتن این نوع شوخیها و حال و هوای حاکم بر فیلم های به نمایش درآمده نشان از آن دارد که کارگردانان این آثار تلاش دارند تا با اشاعه برخی رفتارها توسط بازیگران سرشناس این حوزه (رضا عطاران)، فرهنگ لمپنیزم را در جامعه ترویج کنند.
کمی به عقب برگردیم خواهیم دید فیلمهای موسوم به کمدی سطحی در یک برهه از زمان(نیمه دهه 70 تا نیمه دهه 80)، حدود 70 درصد کل ظرفیت اکران و تولید را به خود اختصاص داده بودند و شاید بتوان گفت حدود سه چهارم اکران به این فیلم ها اختصاص داشت. سطحی بودن کمدیها باعث شد تا فیلمها دیگر نظر مخاطب را جلب نکند از سوی دیگر وزارت ارشاد هم سختگیری در فرآیند ارایه مجوز ساخت و نمایش همچنین حمایت تبلیغاتی را برای این آثار اعمال کرد و شورای صنفی به گونه ای برنامه ریزی می کرد که در میان فیلم های اکران شده تنها یک فیلم کمدی اجازه اکران داشته باشد تا آرام آرام با این روش و اشباع شدن ذائقه مخاطب و پس زدن این نوع سینما توسط مخاطب فهیم سینما، کارگردانان از ساخت آثار سخیف صرفنظر کنند.
اما ما امروز متاسفانه شاهد بازگشت دوباره به همان مسیر هستیم و نوعی از سینمای کمدی را بر پرده سینماها میبینیم که خلاق در جامعه را هدف قرار داده و با نمایش گرایشهای جنسی غلط و شوخیهای اتاق خوابی و غیراخلاقی اهداف خاصی را دنبال میکند. مسائل مربوط به اخلاق خانواده که در میان شعارهای مدیران سینمایی به وفور دیده می شود و جزء تاکیدات مقام معظم رهبری است باید در آثار سینمایی لحاظ شود اما ما شاهد بی اخلاقی در این حوزه هستیم. توجه به تولیدات فیلم های کمدی در سالهای اخیر این مهم را به ذهن متبادر می کند که در یک فرآیند تدریجی با شیب تند، سینمای ایران به سمت ساخت آثار کمدی حرکت کرده است که در آن عرف جامعه اسلامی رعایت نشده و شوخیهای رکیک و جنسی دیده می شود که خارج از عرف و اخلاق در جامعه اسلامی است. در این سالها نه تنها سینمای خانوادگی و اخلاق خانوادگی ترویج نشده است بلکه بدنه سینما (اجتماعی و کمدی) به سمت بیاخلاقی و بی توجهی به رکن اصلی جامعه (خانواده) حرکت کرده است.