صراط: پنجم شوال سال 1314 هجری قمری در استانبول یکی از چهرههای مشهور تقریب مذاهب اسلامی درگذشت، سیدجمالالدین اسدآبادی در سال 1217 شمسی در اسدآباد همدان متولد شد، از پنج سالگی به فراگیری دانش نزد پدر خود پرداخت و به خاطر استعداد و نبوغ خود با تفسیر قرآن آشنا شد.
برای ادامه تحصیل به قزوین و سپس تهران مهاجرت کرد و سپس در 1228 عازم نجف اشرف شد و از محضر شیخ مرتضی انصاری و ملاحسینقلی در جزینی همدانی بهره برد، وی در 1232 بنا به دستور شیخ انصاری عازم هندوستان شد و ضمن آشنایی با علوم جدید سعی کرد تا مردم و خصوصا مسلمانان را علیه استعمار انگلستان بسیج کند، اما به دلیل سلطه همه جانبه انگلیسیها پس از یک سال و نیم آنجا را ترک و عازم عثمانی شد و چون با حسادت علمای درباری آنجا مواجه شد به مصر مهاجرت کرد.
جمالالدین اسدآبادی در مصر توانست یک نهضت فکری ضد استعماری و ضد انگلیسی را پایهگذاری کند و تشکیلاتی به نام انجمن مخفی را به وجود آورد، اما بر اثر فشار انگلستان مجبور به ترک مصر شد، حرکت سیدجمال توسط شاگردانش از جمله شیخ محمدعبده دنبال و در سالهای بعد زمینهساز قیام مردم مصر علیه استعمار انگلستان شد.
وی پس از ترک مصر، مدتی در هند اقامت کرد و سپس راهی اروپا شد، در پاریس با همکاری محمد عبده اقدام به انتشار روزنامه «عروه الوثقی» کرد و به پاسخگویی به «ارنست رنان» که مقالاتی علیه اسلام در یکی از روزنامههای پاریس مینوشت، پرداخت.
سیدجمال بعدها به دعوت ناصرالدین شاه به ایران آمد و گمان میکرد که میتواند با نزدیکی به شاه، اندیشههای اصلاح طلبانه خود را به اجرا بگذارد، اما چون ماهیت و طبع شاهانه با هیچ اصلاحی موافق نبود و سید نیز، شاه را آشکارا عامل بدبختی مردم معرفی میکرد، از ایران اخراج شد.
وی وقتی برای دومین بار به ایران آمد، به آستانه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در شهرری تبعید شد و در آنجا علیرغم کنترل مأموران مردم را به قیام علیه بیدادگری شاه تشویق میکرد، بنابراین ناصرالدین شاه دستور اخراج او را در حالی که به شدت بیمار بود صادر کرد، سیدجمال پس از اخراج از ایران وارد بصره شد و با سیدعلیاکبر شیرازی نامهای به آیتالله العظمی سیدحسن شیرازی مینویسد و به ظلمهای فراوان شاه به مردم ایران اشاره میکند.
حضور سیدجمالالدین اسدآبادی طی سالهای 71-1270 در عراق تاثیر بسزایی در حیات فکری، سیاسی و اسلامی شهرهای شیعهنشین و گسترش تبلیغ و دعوت در جامعه اسلامی گذاشت، به طوری که همگان او را به عنوان رهبر حرکت «تجدید در اسلام» میشناختند.
سیدجمال اواخر عمر خود را در عثمانی سپری کرد و غیر مستقیم تحت نظر سلطان عبدالحمید امپراطور عثمانی قرار داشت، وقتی خبر قتل ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا کرمانی از شاگردان سیدجمال، به استانبول رسید، سلطان عبدالحمید به هراس افتاد و دستور قتل سید جمال را داد و سرانجام در 19 اسفند 1275 برابر با 9 مارس 1897 او را مسموم ساختند و جنازه او را در قبرستان مشایخ اسلامبول به خاک سپردند تا اینکه در سال 1324 فیض محمدخان سفیر وقت دولت افغانستان در آنکارا موافقت دولت ترکیه را برای نبش قبر سید به دست آورد و بقایای جسد سیدجمالالدین اسدآبادی را در تابوتی به کابل انتقال دادند.
رهبر انقلاب حضرت آیتالله خامنهای در مصاحبهای که با روزنامه کیهان در سیام خرداد سال 1360 داشتند، درباره جایگاه سیدجمالالدین اسدآبادی بیان داشتند: «سیدجمال را نمیشود با کس دیگری مقایسه کرد، در عالم مبارزات سیاسی، او اولین کسی است که سلطه استعماری را برای مردم مسلمان آن زمان معنا کرد، قبل از سیدجمال چیزی به نام سلطه استعماری برای مردم مسلمان حتی شناخته شده نبود، او کسی بود که در ایران، در مصر، در ترکیه، در هند، در اروپا کلاً در خاورمیانه در آسیا و در آفریقا سلطه سیاسی مغرب زمین را مطرح و معنا کرد، مبارزات سیاسی سیدجمال چیزی است که قابل مقایسه با هیچ یک از مبارزات سیاسی افرادی که حول و حوش کار سیدجمال حرکت کردند نیست».
به مناسبت سالروز وفات سیدجمالالدین اسد آبادی تصاویری از مزار وی در ادامه میآید:
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
برای ادامه تحصیل به قزوین و سپس تهران مهاجرت کرد و سپس در 1228 عازم نجف اشرف شد و از محضر شیخ مرتضی انصاری و ملاحسینقلی در جزینی همدانی بهره برد، وی در 1232 بنا به دستور شیخ انصاری عازم هندوستان شد و ضمن آشنایی با علوم جدید سعی کرد تا مردم و خصوصا مسلمانان را علیه استعمار انگلستان بسیج کند، اما به دلیل سلطه همه جانبه انگلیسیها پس از یک سال و نیم آنجا را ترک و عازم عثمانی شد و چون با حسادت علمای درباری آنجا مواجه شد به مصر مهاجرت کرد.
جمالالدین اسدآبادی در مصر توانست یک نهضت فکری ضد استعماری و ضد انگلیسی را پایهگذاری کند و تشکیلاتی به نام انجمن مخفی را به وجود آورد، اما بر اثر فشار انگلستان مجبور به ترک مصر شد، حرکت سیدجمال توسط شاگردانش از جمله شیخ محمدعبده دنبال و در سالهای بعد زمینهساز قیام مردم مصر علیه استعمار انگلستان شد.
وی پس از ترک مصر، مدتی در هند اقامت کرد و سپس راهی اروپا شد، در پاریس با همکاری محمد عبده اقدام به انتشار روزنامه «عروه الوثقی» کرد و به پاسخگویی به «ارنست رنان» که مقالاتی علیه اسلام در یکی از روزنامههای پاریس مینوشت، پرداخت.
سیدجمال بعدها به دعوت ناصرالدین شاه به ایران آمد و گمان میکرد که میتواند با نزدیکی به شاه، اندیشههای اصلاح طلبانه خود را به اجرا بگذارد، اما چون ماهیت و طبع شاهانه با هیچ اصلاحی موافق نبود و سید نیز، شاه را آشکارا عامل بدبختی مردم معرفی میکرد، از ایران اخراج شد.
وی وقتی برای دومین بار به ایران آمد، به آستانه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در شهرری تبعید شد و در آنجا علیرغم کنترل مأموران مردم را به قیام علیه بیدادگری شاه تشویق میکرد، بنابراین ناصرالدین شاه دستور اخراج او را در حالی که به شدت بیمار بود صادر کرد، سیدجمال پس از اخراج از ایران وارد بصره شد و با سیدعلیاکبر شیرازی نامهای به آیتالله العظمی سیدحسن شیرازی مینویسد و به ظلمهای فراوان شاه به مردم ایران اشاره میکند.
حضور سیدجمالالدین اسدآبادی طی سالهای 71-1270 در عراق تاثیر بسزایی در حیات فکری، سیاسی و اسلامی شهرهای شیعهنشین و گسترش تبلیغ و دعوت در جامعه اسلامی گذاشت، به طوری که همگان او را به عنوان رهبر حرکت «تجدید در اسلام» میشناختند.
سیدجمال اواخر عمر خود را در عثمانی سپری کرد و غیر مستقیم تحت نظر سلطان عبدالحمید امپراطور عثمانی قرار داشت، وقتی خبر قتل ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا کرمانی از شاگردان سیدجمال، به استانبول رسید، سلطان عبدالحمید به هراس افتاد و دستور قتل سید جمال را داد و سرانجام در 19 اسفند 1275 برابر با 9 مارس 1897 او را مسموم ساختند و جنازه او را در قبرستان مشایخ اسلامبول به خاک سپردند تا اینکه در سال 1324 فیض محمدخان سفیر وقت دولت افغانستان در آنکارا موافقت دولت ترکیه را برای نبش قبر سید به دست آورد و بقایای جسد سیدجمالالدین اسدآبادی را در تابوتی به کابل انتقال دادند.
رهبر انقلاب حضرت آیتالله خامنهای در مصاحبهای که با روزنامه کیهان در سیام خرداد سال 1360 داشتند، درباره جایگاه سیدجمالالدین اسدآبادی بیان داشتند: «سیدجمال را نمیشود با کس دیگری مقایسه کرد، در عالم مبارزات سیاسی، او اولین کسی است که سلطه استعماری را برای مردم مسلمان آن زمان معنا کرد، قبل از سیدجمال چیزی به نام سلطه استعماری برای مردم مسلمان حتی شناخته شده نبود، او کسی بود که در ایران، در مصر، در ترکیه، در هند، در اروپا کلاً در خاورمیانه در آسیا و در آفریقا سلطه سیاسی مغرب زمین را مطرح و معنا کرد، مبارزات سیاسی سیدجمال چیزی است که قابل مقایسه با هیچ یک از مبارزات سیاسی افرادی که حول و حوش کار سیدجمال حرکت کردند نیست».
به مناسبت سالروز وفات سیدجمالالدین اسد آبادی تصاویری از مزار وی در ادامه میآید:
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی