برنامه موسیقایی دستان در سالیان اخیر با همه ضعفها و کاستیهایش روندی رو به جلو و بالنده داشت و در دل مخاطبان فرهنگیاش به خوبی جا باز کرده بود.
صداوسیما به شهادت اکثریت قریب به اتفاق موسیقیدانان و اساتید برجسته این هنر، هیچگاه در جهت اعتلای هنر موسیقی گام ننهاده و سمت و سوی غالب برنامههایش اشاعه موسیقیهای مبتذل، سخیف و سطح پائین بوده است و جالب آنکه در مصاحبههای نگارنده با مسئولان متعدد این رسانه، آنها هیچ ابایی از تأیید این نکته نداشته و ندارند که پخش این نوع موسیقیهای نازل با هدف جذب و جلب مخاطبان رسانه صورت گرفته است!
اما در طول سالیان متمالی و با توجه به فشار و درخواست استادان طراز اول نسبت به اختصاص ساعاتی هرچند محدود به تولید برنامههایی تخصصی و فاخر در این حوزه وبا همکاری برخی تهیهکنندگان دلآگاه بالاخره مسئولان با ارائه برنامههایی همچون دستان موافقت کردند و جالب آنکه خود به عینه دیدند که چنین برنامههای فاخر و تخصصی نیز میتواند بینندگان و مخاطبان بیشماری را جذب کند.
اما از آنجا که متاسفانه تمامی ارکان اجتماعی و فرهنگی ما با مسائل و معضلات سیاسی و سیاست بازی درگیر و ممزوج شده و سیاسیون و جناح های سیاستباز برای منافع جناحی خود در تقابل با شکست های جناحی و جبران مافات به هر بهانه ای از جمله به تخفیف جریان های سالم فرهنگی متوسل می شوند هرازگاه از این دست اتفاقات ناگوار را شاهد هستیم. در این زمینه نیز به نظر می رسد دستان پشت پرده موجب تعطیلی برنامه پرمخاطب دستان شده است.
متاسفانه پس از گذشت سه دهه از انقلاب هنوز این تسویه حساب های سیاسی و تنگنظریها که معمولا با حمایت و فضاسازی های چند رسانه خاص صورت می پذیرد مانع برخی فعالیت های فرهنگی و ارزشمند است در صورتی که هرگز تولیدات سخیف موسیقایی و غیره مورد اعتراض و یا ممانعت این حضرات و باصطلاح دایه های مهربانتر از مادرقرار نمی گیرد.
در پایان باید ازمدیران و مسئولان محترم رسانه ملی پرسید که با توجه به پیشینه و محتوای چند ساله برنامه دستان ومخاطبان این برنامه و تاثیرگذاری و صبغه و سابقه این برنامه فرهنگی و ارزشمند چرا باید در رویکردی منفعلانه شاهد لگد کوب شدن بساط فرهنگ و هنر بوده و بی توجه به خواست مخاطبان با توقف و تعطیلی این برنامه آب به آسیاب دشمنان فرهنگی و هجمه ماهواره ها و شبکه های مختلف و اشاعه دهنده فرهنگ بیگانه در حوزه موسیقی ملی باشند.