شاید طی چند ماه اخیر اجرای صحنهای هنرمندان خارجی در ایران عادی شده باشد اما تا پیش از این برگزاری چنین کنسرتهایی آنقدر دشوار بود که اگر کنسرت یکی از آنها روی صحنه میرفت، تصور بر این بود که تهیهکننده خیلی کار شاقی کرده است.
کریس دیبرگ، ریچارد کلایدرمن، نادر عباسی، مورات ککیلی، آرکادی ولدوس، یانی و جیپسی کینگز برای برخی ایرانیها، نامهای آشنایی هستند که قرار بود، روزی به ایران بیایند و اجرای زنده داشته باشند؛ اما با وجود تبلیغات گستردهای که برای این اجراها شد، این هنرمندان به دلایل نامعلوم هیچوقت در تهران کنسرت ندادند.
فعالیتهای اخیر موزیسینهای خارجی در ایران نشان میدهد که گویا آن موانع سخت، تا حدی برطرف شده است. حداقل آمار برگزاری اجراهای خارجی طی چند ماه اخیر رو به رشد بوده است. هرچند که خیلی از این هنرمندان مانند لانگ یو یا الکساندر رودین با حمایت بخش دولتی در ایران کنسرت دادند.
شاید بد نباشد، بدانید که روند حضور یک موزسین خارجی در ایران چگونه طی میشود و هنرمندان آنها چه بندهایی را در قرارداهایشان پیش روی کنسرتگزاران ایرانی میگذارند.
وقتی تهیهکنندهی کنسرت مدارک لازم را برای برگزاری اجرای صحنهای به وزارت ارشاد میبرد، پرونده از طریق دفتر موسیقی به وزارت اطلاعات و وزارت امور خارجه ارجاع داده میشود تا صلاحیت حضور هنرمند خارجی در ایران به تایید برسد.
وزارت اطلاعات شرایط فعالیت هنرمند در ایران را بررسی میکند و طی دو تا سه هفته نتیجهی مثبت یا منفی خود را اعلام میکند. سپس نوبت وزارت امور خارجه است که معمولا استعلامهایش نزدیک 3 ماه زمان میبرد تا مشخص شود هنرمند مدعو میتواند، ویزای کار بگیرد یا خیر.
پس از مثبت بودن پاسخ هر دو وزارتخانه، تازه زمان ارایهی مدارک شخصی آن هنرمند به دفتر موسیقی میرسد و کنسرتگزار باید مبلغی را بهعنوان پیش پرداخت به سالن میزبان کنسرت بپردازد و سایر هزینهها پس از برگزاری کنسرت پرداخت میشود.
اینها فقط یک طرف ماجرا است و خارجیها هم برای خودشان شرط و شروطی دارند. وقتی کیتارو به ایران آمد، خیلیها تعجب کردند که چرا او برند آب معدنی را هم که مینوشد، برای کنسرتگزارش در ایران تعیین کرده است؛ اما این یک روال عادی برای درجه یکهای موسیقی است. حتی ارکستر فیلارمونیک چین هم پیش از حضورش در ایران تاکید کرده بود که باید هتل 5 ستاره برای تمامی اعضای ارکسترش رزرو شود.
هنرمندان خارجی با سازشان به کشوری دیگر وارد میشوند و بنابرین کنسرتگزار در کشور میزبان موظف است، علاوه بر تهیهی بلیت، هواپیمای هنرمند برای ساز او نیز صندلی بخرد که بهای این صندلی شاید از بلیت عادی برای مسافر گرانتر باشد.
همچنین، در قراردادی که بین هنرمند و کنسرتگزار منعقد میشود، معمولا از برند شامپویی که آن هنرمند مصرف میکند تا ماشینی که باید او را ترانسفر کند، نوشیدنیاش، خوراکش و خیلی چیزهای دیگر نوشته میشود و تهیهکننده موظف به فراهم کردن همهی آنها است.
یکی از کنسرتگزاران که سابقهی همکاری با هنرمندان خارجی را هم دارد، در اینباره به ایسنا، توضیح داد: برگزاری کنسرت برای هنرمندان خارجی کار مشکلی است و کنسرتگزار تا روز آخر نمیداند، چه اتفاقی برای کنسرتش قرار است بیافتد. حالا اگر این کنسرت لغو هم شود، خسارت مالی هم به استرسها اضافه میشود.
او گفت: در راستای برگزاری چنین اجراهایی ترجیح میدهم که اگر میخواهند کنسرتم را لغو کنند، پیش از ورود آن هنرمند به ایران این اتفاق بیافتد، چون در این صورت تنها خسارت هزینهی پیشپرداخت سالن است اما اگر پس از ورود او به ایران کنسرت لغو شود، خسارت بلیت هواپیما و هتل هم به آن اضافه میشود.
حالا میشود گفت که دیگر بازار برگزاری کنسرتهای خارجی در تهران داغ شده است و اگر روال مثل همین روزهای اخیر بهصورت عادی طی شود، قطعا انگیزهی بخش خصوصی برای برگزاری کنسرتهای موسیقی در ژانرهای متفاوت بیشتر خواهد شد.