صراط: وقتی در اواسط دهه هفتاد شمسی، شخصی ناشناس مدعی فرادرمانی شد، کمتر کسی به او توجهی نشان داد. همین موجب شد تا وی کمی بعدتر، مدعی راهاندازی گونهای عرفان شود که این روزها با نام «حلقه» یا کیهانی میشناسیم.
مؤسس این فرقه شخصی به نام«محمدعلی طاهری»است که با ادعای فرادرمانی کار خود را آغاز کرد و به خاطر ادعاهایی که مبنی بر درمان بیماران داشت، افراد بسیاری جذب این فرقه انحرافی شدند.
سرکرده فرقه انحرافی عرفان حلقه 14 اردیبهشت سال 90 بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب بهاتهام توهین به مقدسات، مداخله غیرقانونی در امور پزشکی و درمان بیماران، ارتکاب فعل حرام و رابطه نامشروع، استفاده غیرمجاز از عناوین علمی (دکتر و مهندس)، ضالّه بودن کتب و آثار، به 5 سال حبس، پرداخت 900 میلیون تومان جزای نقدی و 74 ضربه شلاق محکوم شد.
افساد فیالارض از طریق منحرف کردن افراد، دیگر اتهام طاهری بود که دادگاه به تحقیقات صورت گرفته در این بخش اشکال نقص گرفت و پرونده برای تکمیل تحقیقات به دادسرا ارسال شد. در نهایت، دادسرا پس از رفع نواقص، پرونده را مجدداً به دادگاه ارسال کرد و ششم اسفند سال 93 برای رسیدگی به این اتهام تعیین شد اما با درخواست استمهال متهم، دادگاه برگزاری جلسه محاکمه را به تاریخ دیگری موکول کرد تا اینکه دادگاه اوایل اردیبهشت امسال به این بخش از پرونده طاهری رسیدگی کرد.
شعبه بدوی دادگاه انقلاب حکم بدوی را در خصوص طاهری صادر و به وکیل مدافع وی ابلاغ کرده اما پرونده با اعتراض متهم به حکم صادره، برای رسیدگی در مرحله تجدید نظر به دیوان عالی کشور ارسال شده است.
برای آشنایی بیشتر با انحرافات افکاری فرقه انحرافی عرفان حلقه به سراغ حجةالاسلام محمدرضا انهاری که مطالعه فراوانی در زمینه فرقه انحرافی عرفان کیهانی داشته و انجمن نجات از حلقه را نیز برای آسیب دیدگان این فرقه راهاندازی کرده، رفتیم.
مهمترین انحرافات عرفان حلقه چیست؟
انحرافات افکاری عرفان حلقه به دو بخش تقسیم میشود؛ انحرافات در اصول و انحرافات در فروع دین. البته فرصت نیست تا به همه موارد اشاره کنیم زیرا انحرافات فکری این عرفان کاذب، بسیار زیاد است.
در ارتباط با انحراف در اصول دین باید بگویم که ایشان در بحث توحید و وحدانیت، مباحثی را مطرح میکند مبنی بر اینکه ما پسر خدا هستیم؛ همان مباحثی که در تثلیث مسیحیت نیز مطرح میشود و انسان خدایی و مقام رب را برای انسان مطرح میکنند. طاهری بحث آزمایش آخر را در کتاب چند مقاله و انسان و معرفت خود بیان میکند که این بحث در فایلهای صوتی و تصویری مربوط به کلاسهای درس وی نیز وجود دارد که انسان پس از آزمون آخر به مقام خدایی میرسد و برای خود جهانی n قطبی را خلق میکند. جالب است بدانید که این فرد معتقد است حتی کثیفترین انسانها که ما آنها را انسانهای خبیث میشناسیم و زندگیشان تماماً منشاء فساد و افساد بوده، از جهنم خارج میشوند که این مسئله نقض صریح آیات الهی است.
خداوند میفرماید «بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ » آرى، کسانى که کسب گناه کنند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها اهل آتشند؛ و جاودانه در آن خواهند بود.؛ آنها خالد در جهنم هستند ولی طاهری میگوید به خاطر اینکه روح خدا در انسان وجود دارد، از جهنم خارج میشوند؛ اینها افکار و برداشتهای کاملاً شخصی و غلطی است که این فرد دارد و باید به این مسایل دقت کرد.
طاهری بحث نبوت را هم به نوعی زیر سئوال میبرد و میگوید پیامبران و امامان معصوم نیستند که فایل آن موجود است. حتی نعوذ بالله حضرت سلیمان را با عنوان بیشعور بیان میکنند که شعور الهی نداشت و به جای اینکه از خدا آگاهی بخواهد از خدا مُلک خواست لذا نفهمیده از خدا چه بخواهد. این الفاظی است که وی دقیقاً مطرح میکند و این ادبیات نشان میدهد یک ادبیات مغرضانه است و کاملاً دین را زیر سئوال میبرد.
جالب است ایشان که میگوید من یکبار قرآن را نخواندهام چطور به خود اجازه میدهد که اینگونه درباره پیامبر بزرگی که نامش قریب به 17 بار در قرآن آمده اینگونه اظهارنظر کند و حال آنکه قرآن درباره سلیمان میفرماید: فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ وَ کُلاًّ آتَیْنا حُکْماً وَ عِلْماً که حکمت و علم را به سلیمان آموختیم...
از طرف دیگر در بحث امامت نیز مطرح میکند که امامان معصوم نیستند. بحث مهدویت و رجعت را کاملاً به تمسخر میکشد و مطرح میکند که امامان میخواهند دوباره برگردند حکومت کنند و آن زمان اسب بوده و الآن باید بروند گوهینامه بگیرند و ماشین و موتور سوار شوند و اینگونه به مقام امامت توهین میکند؛ وی میگوید تا حالا دیدید امامی جایی مطرح کند که من معصوم هستم در صورتی که قرآن صراحتاً میگوید «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا». این رجس و کثیفی مذکور در آیه کاملاً نشان میدهد که خداوند منظورش این نیست که فقط بدن و لباس اینها را تمیز کند بلکه رجس از بحث گناه است یعنی خداوند اراده کرده تمام آلودگیها و گناهان را از اهل بیت پاک کند.
این فرد در بحث سوگندنامه در نقض جایگاه معصومین چه در بحث شفاء و چه در بحث توسل و تائید جایگاه شعور کیهانی در کنار جای خداوند اینگونه بیان میدارد که: در رأس قرار دادن هر نامی (حتی مقدسین و معصومین) به جای نام خداوند و هوشمندی او (شبکه شعور کیهانی) موجب قطع لایه محافظ طاهری میشود.
مسئله بعدی بحث عدالت خداست که زیر سئوال میبرد. ایشان در کتاب انسان و معرفت و در ترمهای عرفان حلقه مطرح میکنند که انسان در یک جایی با خدا به مجادله میپردازد و از آن به عنوان «یومالمجادله» یاد میکند. در یومالمجادله بیان میکند که انسانها از خدا شکایت میکنند یعنی جالب است که عرصه قیامت عرصه پاسخگویی انسان به کردههایش نیست بلکه عرصه این است که خدا باید به مردم پاسخ بدهد که چرا من تو را اینگونه خلق کردم که نتوانستی به کمال برسی؛ خیلی خنده دار است و در نگاه طاهری این خداست که محکوم میشود و انسان با هر خطایی که انجام داده در واقع عدالت خدا را نیز زیر سئوال میبرد که این چه دنیایی بود که مرا خلق کردی! (رجوع شود به فایل صوتی و کتاب انسان و معرفت) و در این مسایل نیز افکار انحرافی بسیاری دارند.
اما بحث معاد؛ ما اشارهمان این است که شاید ایشان به صراحت منکر معاد نیست ولی ایشان مبانی نظری و آموزههای دینی را زیرکانه و موذیانه تحریف میکند و مؤلفههای اسلامی و دینی را تبدیل به مولفههای کیهانی خود میکند.به عنوان مثال به مسئله معاد قائل است اما از طرف دیگر انسان خدایی را مطرح میکند. برای معاد تعریفهای جدید مطرح میکند. به عنوان مثال، بحث برزخ را مطرح میکند اما میگوید ما در برزخ فرصت توبه و جبران داریم. یعنی شما یک فردی را به قتل برسان و بعداً در آن دنیا توبه و جبران میکنی چرا که به تو آگاهیاش نرسیده که این کار را کردی و لذا میروی و در برزخ که فرصت جبران هست توبه میکنی. در واقع یک سری حرفهای بچهگانه مطرح میکند که متاسفانه طرفدارهای زیادی هم پیدا کرده است.
حتی برای قیامت که خداوند میفرماید زمانی مشخصی ندارد و چه بسا نزدیک است (لَعَلَّ السَّاعَةَ قَریب). اصلا در قرآن درباره بحث قیامت، زمان مطرح نمیشود و طوری اشاره میشود که گویی همین الآن امکان وقوع قیامت هست. طاهری قیامت را به دو قسمت قیامت زمینی و قیامت اصلی تقسیم میکند و میگوید که قیامت زمینی بر اساس قانون آنتروپی یعنی قانون افت و کهولت به وجود میآید. یعنی زمین و خورشید یک عمری دارد و چند میلیارد سال طول میکشد تا از بین برود و تمام شود و بعد از اینکه از بین رفت و تمام شد، تازه قیامت اصلی به وجود میآید. به عبارت دیگر زمانبندی قیامت را به صورت موذیانه مطرح میکند چرا که تا قیامت زمینی رخ ندهد قیامت اصلی به وقوع نمیپیوندد! و از طرف دیگر با بحث آنتروپی، ملکالموت را نیز زیر سؤال میبرد و میگوید ملکالموت یک قانون آنتروپی است. میگوید انسان با افت و کهولت از بین میرود و این مسایل در گفته و در کتاب انسان و معرفتش موجود است.
وی کتابهایی مانند عرفان کیهانی، انسان از منظری دیگر، موجودات غیرارگانیک و سایمنتولوژی با کمک کمیتههای خود نوشته است و چند مقاله نیز در مجلههای پزشکی که اصلاً مورد تأیید در دپارتمان علمی نیست چاپ شده است و نکته بسیار ظریف اینجاست که این کتابها به دلیل اینکه غیرقانونی است چاپهای مختلف با صفحات مختلف و به چاپ رسیده و علیرغم پخش گسترده آن در طیف حلقه هر جا مورد نقد واقع میشود گفته میشود این کتاب مورد قبول نیست و آن را در ظاهر کنار میگذارند ولی در باطن آن را تدریس و خرید و فروش میکنند. بین خودشان پخش میکنند و کلی هم از خودشان تمجید میکنند اما هیچ تأییدی از دپارتمانهای علمی وجود ندارد بدون اینکه اشکالات آن گرفته شود و بدون اینکه نهاد یا حوزه دینی و علمی این مسایل را تأیید یا رد کند برای خودشان چاپ میکنند و با قیمتهای بسیار زیاد به فروش میرسانند. کتابها در ارمنستان چاپ میشود.
آیا این کتابها مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نیز دارد؟
اولاً من گلایه شدید دارم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که چرا این عزیزان اینقدر بدون توجه علمی و حساسیتهای خاص، برخی از این کتابها را با مجوز چاپ میکنند. تنها کتاب عرفان کیهانی و انسان از منظری دیگر نیست بلکه کتابهای اوشو نیز قبلاً در زمان مهاجرانی چاپ شده است و هنوز کتابهای پائولو کوئیلو در کتابخانههای کشور موجود است.
این عزیزان را مسئول میدانم که اینگونه با اعتقادات افراد بازی میکنند زیرا وقتی یک کتاب با مجوز نهادی مثل وزارت ارشاد چاپ میشود در اصل آن نهاد، مهر تأیید میزند. چرا در جامعه این همه کتاب و لوح فشرده بدون رعایت ضوابط درست، مجوز میگیرند. زمانی که با مسترها بحث و مناظره میکنیم میگویند که این کتابها مجوز وزارت ارشاد را دارند؛ به ما می گویند چرا اینها را رد میکنید شما حتماً غرض شخصی با طاهری دارید.
حتی وکیل آقای طاهری این مسئله را مطرح میکند که کار طاهری قانونی بوده و کتابها با مجوز چاپ و تبلیغ میشده در صورتی که مجوز این کتابها بلافاصله بعد از اینکه انحرافات عرفان حلقه اعلام شد، ملغی شد.
چه سالی مجوزها باطل شد؟
دو سال بعد از مشخص شدن انحرافات عرفان کیهانی، مجوز این کتابها باطل و کاملاً انحرافی و جزو کتب ضاله اعلام شد.
یعنی اگر امروز چاپ میشود، چاپ آنها غیرقانونی است؟
بله کاملاً غیرقانونی است به خاطر همین است که مشاهده میشود برخی مواقع طرفداران عرفان حلقه میگویند فلان کتاب را قبول داریم و فلان کتاب را قبول نداریم. کتاب انسان و معرفت کتاب مهمی در عرفان حلقه است و خود طاهری آن را امضا کرده و مقدمه نوشته است. این کتابها تا دیروز بهترین بودند حالا که فهمیدند انحرافات طاهری در اینها مطرح شده، میگویند این کتابها را قبول نداریم. خب کتاب را قبول ندارید اما تمام این مسایل را در کلاسهایتان مطرح میکنید. حاضرم تک تک مواردی که در کتاب انسان و معرفت وجود دارد را با فایلهای صوتیاش تطبیق دهم و بگویم همه اینها، گفتههای طاهری است و چیزی غیر از اعتقادات و گفتهها و آموزههای طاهری نیست.
مسئله مهم این است که کتابهای طاهری چندین نوع چاپ دارد و وقتی غیرقانونی و بدون مجوز چاپ میشود، چاپهای مختلف دارد و هیچ نظارتی روی آن نیست. آیتالله مکارم شیرازی نقد خیلی عالمانهای را در بحث کتابهای مختلف طاهری دارند چون به صورت دقیق مطالعه کردند. من چهار سال است که به صورت میدانی و کتابخانهای در عرفان حلقه مطالعه دارم اما از نگاه عالمانه و نافذانه آیتالله مکارم شیرازی لذت بردم که مو به مو مسائل را مطرح میکردند. جالب بود برای من که یک مرجع تقلید با این همه مسئولیت و مشغله، در این عرفان غیرمطرح که از لحاظ علمی نیز جایگاهی ندارد، به خاطر اینکه از بحث تشیع و جایگاه آن صیانت کند، این افکار انحرافی را هم نگاه میکند و عالمانه پاسخ میدهد.
حتی دفتر آیتالله علوی گرکانی هم که رفتیم، خود ایشان مطلع بودند و مسئول دفتر و آقازادههایشان، کتابها را کاملاً مطالعه کرده بودند و تک تک موارد را رفرنس میدادند.
انحرافات افکاری عرفان حلقه در فروع دین شامل چه مواردی است؟
ایشان در بحث نماز که جزء اصلیترین فروعات دین ماست، افراد را نه تنها به یک سمتی سوق میدهد که نماز نخوانند بلکه برای نماز یک برنامه جدیدی مطرح میکند. طاهری با آموزههای خود نماز را زیر سوال میبرد. مثلاً میگوید تو که عاشق خدا نیستی، نمازت کیفیت ندارد و به درد نمیخورد. از طرف دیگر در کتاب عرفان کیهانی و در ترم هشت میگویند انسان نمیتواند عاشق خدا شود. وقتی فرد اینها را کنار هم جمع میکند، میگوید وقتی من نمیتوانم عاشق خدا شوم، نمیتوانم نماز درستی بخوانم. بر این اساس، خیلی زیرکانه، طاهری نماز را از دست مردم میگیرد. همان طور که بسمالله الرحمن الرحیم را گرفت و «به نام بینام او» را جایگزین کرد.
بنابراین میگوید چون عاشق خدا نیستید و نمازتان با کیفیت نیست، هوشمندی، ترمز دستی نمازتان را میکشد. یعنی یک طنزی است که واقعاً به آن باید خندید که این هوشمندی و روحالقدس و جبرئیل، کیست که شریعت را از دامن انسان برمیدارد. طاهری مستقیماً نمیگوید نماز نخوانید بلکه میگوید هوشمندی ترمز دستی نمازت را میکشد. ما موارد زیادی داریم از کسانی که وقتی وارد آموزههای عرفان حلقه میشوند، نماز و روزه را کنار میگذارند. چرا که طاهری میگوید همه مسیر سیر و سلوک آن، از طریق اتصال به این حلقهها صورت میگیرد، نمیگوید سلوک ما بر مبنای نماز و عبادات و ترک محرمات است و به راحتی این مسائل را زیر سئوال میبرد و یا به نوعی به دلخواه تحریف و یا توجیه میکند.
این اتصال چیست؟
اتصال به شبکه شعور کیهانی و هوشمندی؛ خود طاهری در کتابهای عرفان کیهانی و انسان از منظری دیگر در رابطه با اتصال میگوید که ماهیتش مشخص نیست. کسی که معتقد است اصلیترین مبنا برای سیر و سلوک، اتصال است، میگوید ماهیت آن مشخص نیست و توجیه میکند دنیای عرفان دنیای بیابزاری است. یک چیز خیلی بامزه اینکه اگر دنیای عرفان دنیای بیابزار و دنیای تعریف کردن نیست، این همه کتابی که طاهری نوشته و این همه کلاس و درس و بحث و جزوه، بر چه مبنایی است. همه اینها نشان میدهد که طاهری از یک مسئلهای گریزان است. وی مینویسد: منظور از اتصال در فرادرمانی، برقراری نوعی ارتباط است که هیچ تعریف دقیقی ندارد زیرا در دنیای بیابزاری صورت گرفته است. (انسان از منظر دیگر ص 82و عرفان کیهانی ص 80)
هر چه ما میگوییم این اتصالات، اتصال به چیست؟ میگویند اتصال به روحالقدس، جبرئیل، یدالله و ... است. اگر اتصال به روحالقدس و جبرئیل هست، اولاً اینکه خود فرد تعیین میکند در چه ساعتی به روحالقدس متصل شود که خیلی جالب است. ثانیاً یک ادعایی فراتر از پیامبران مطرح میکند که من شما را هم به این روحالقدس و جبرئیل وصل میکنم.
اگر اتصالات و ارتباطات شما به روحالقدس است، چرا آموزههایتان مغایر با آموزههای دین است که آیتالله مکارم شیرازی به زیبایی این را بیان میکنند و در سایت خودشان تناقضات حرفها و ادعاهای طاهری را با قرآن جواب میدهند. اگر این اتصال الهی و رحمانی است که بنده میگویم شیطانی است، چطور در این اتصالات این مقدار خطا، اشتباه و دروغ و تحریف دینی وجود دارد؟
طاهری یا روحالقدس جدید خلق کرده که ما میگوییم شیطان است و جالب است که خیلی زیبا قرآن کریم درباره بحث الهام شیطانی میفرماید«إن الشیاطین لیوحون إلى أولیائهم». شیاطین به دوستان خودشان وحی میکنند. به طور قطع یک کسی که این همه قرآن و دین را تحریف میکند، هدفش شیطان و ابلیس است. چه دوستی بالاتر از کسی که بیاید به اسم اسلام، آموزههای عرفانی را زیر سئوال ببرد و با اتصال به جنیان کافر کار خود را توجیه میکند که این اتصال به روح القدس است تا افراد نترسند و به حلقه وصل شود. یا اصلاً نمیداند روحالقدس یعنی چه که از این اسم استفاده میکند.
از دیگر انحرافات افکاری طاهر و عرفان حلقه در فروعات دین این است که وی، حجاب را زیر سئوال میبرد. یک تعریف جدیدی برای حجاب مطرح میکند و میگوید حجاب پرهیز از خودنمایی است، نه بدننمایی و این بحث را در کتاب چند مقاله نیز مطرح میکند.
طاهری میگوید یک فردی که محجبه باشد ولی خودنمایی کند و دوست داشته باشد دیگران از وی تعریف و تمجید کند، این فرد بیحجاب است ولی فردی که حجاب ندارد و از خودنمایی به دور است، این فرد با حجاب است. با رصدهای به دست آمده گروه رصد انجمن در گروههای مجازی عرفان حلقه، 80 درصد افراد عکس کاملاً بیحجاب از خودشان میگذارند که تمام این عکسها در اسناد انجمن موجود است. جالب هست وقتی با اعضای حلقه صحبت میکنیم میگویند استاد طاهری گفته تا به بلوغ عرفانی نرسی نمیتوانی حجاب را رعایت کنی و کسی که حجاب را رعایت میکند که به بلوغ عرفانی رسیده باشد و چون ما به بلوغ عرفانی نرسیدیم حجاب را رعایت نمیکنیم.
از این طرف نیز میگوید حجاب منع خودنمایی است، نمیگوید که منع بدننمایی است؛ یعنی بحث حجاب را با تعابیر و مصادیق جدید نقض میکند.
نظر طاهری درباره شیطان چیست؟
طاهری میگوید شیطان مَلِک و فرشته است و روی این مسئله هم تاکید دارد و بحث تقدیس شیطان، اینجاست که مطرح میشود. در حالی که ملک یک قدیس است، ما ملک گنهکار نداریم، ملک اختیار ندارد، از نور است، زاد و ولد ندارد و از خدا تمرد و نافرمانی نمیکند.
طاهری میگوید که داستان سجده نکردن به انسان به دلیل این که خدا یک قرار و مداری با ابلیس داشته و گفته تو این کار را نکن و برو جهان دو قطبی را خلق کن. طاهری هم در کتابهایش و هم در فایلهای صوتی خود میگوید که ابلیس خالق جهان دو قطبی است. در واقع ابلیس در اینجا خالق شده است. در صورتی که قرآن کریم میفرماید «وکان من الجن» ابلیس از جن هست. جالب است وقتی با مسترها بحث میکنیم میگویند جن به معنای پوشیده است. ابلیس هم چون پوشیده است به آن جن میگویند. در صورتی که در ادامه همین آیه، خصوصیات جن کاملاً مطرح شده است «فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ» پس از امر خدا تمرّد کرد، باید دقت کرد ملک که از فرمان خدا تمرد نمیکند. این جن است که اختیار دارد و از فرمان خدا سرپیچی میکند. در ادامه نیز آمده که «أفتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِی وَ هُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظّالِمِینَ بَدَلاً» اینجا کاملاً مشخص میشود که ابلیس ذریه و اولاد دارد. ملک که نمیتواند صاحب ولد باشد. این جن است که ولد دارد. پس مشخص است که این آیه دقیقاً اشاره به جن بودن ابلیس دارد.
طاهری میگوید به خاطر اینکه خدا به ابلیس امر کرده بود به غیر از من به کسی سجده نکن، ابلیس تنها موحد عالم است و در اینجا همه فرشتهها و انبیا مشرک میشوند و جناب ابلیس موحد میشود! سپس طاهری میگوید که ابلیس خالق جهان دو قطبی است؛ اولاً انسان خودش نفس اماره دارد و چون انسان دارای اختیار است، تضادها در خود انسان وجود دارد. در روایات داریم که شیاطین در ماه رمضان در غل و زنجیر هستند؛ پس ما چرا گناه میکنیم؟ به خاطر این است که خودمان نفس اماره داریم. البته به خاطر اینکه شیاطین در این ماه در غل و زنجیر هستند میتوانیم راحتتر باشیم، وسوسه نشویم و کمتر گناه کنیم باید عرض کنم که وجود ابلیس به اذن خدای متعال می تواند انسان را گمراه کند و این دلیل بر اختیار هر دو مخلوق است و لذا میتواند مایه گمراهی شود ولی نه مامور است نه تنها موحد و نه ملک و اینها حرفهایی خندهدار است.
از طرف دیگر اگر خدا یک ماموری را ارسال میکند، چگونه در عالم قیامت و در جهان آخرت، ابلیس را که به گفته طاهری مامور است، مجازات میکند. آیا چنین چیزی امکان دارد؟ در واقع در اینجا عدالت خدا را هم زیر سئوال میبرد.
مسئله دیگر، بحث ارواح سرگردان است. طاهری میگوید یکی از دلایل بیماری انسانها، رسوخ ارواح سرگردان است. طاهری به زیرکی در یک مقاله تناسخ را رد میکند ولی جالب است که از طرف دیگر تناسخ را وارد میداند. او معتقد است بیماری انسانها به خاطر رسوخ جنیان و ارواح سرگردان است.
در حالی که ارواح سرگردان هیچ جایگاهی در اسلام ندارد و کاملاً برگرفته از آموزههای مسیحیت تحریف شده در خصوص ارواح خبیثه است. مبنای حرف وی بر این اساس است که وقتی انسان میمیرد، روح و کالبد ذهنی انسان بعد از مرگ، در عالم سرگردان است و به دلیل تعلق وارد برزخ نمیشود و در افراد دیگر رسوخ میکند. خب این همان بحث تناسخ است؛ یک تناسخ مدرن به اسم رسوخ کالبد ذهنی در افراد.
متاسفانه این افکار به شدت انحرافی است و سعی دارد تناسخ را نهادینه کند و معتقد است همه ما گرفتار رسوخ ارواح سرگردان و جنیان هستیم. در واقع یک ترس و وحشتی را در بین جامعه ایجاد میکند و فرقه خود را پناهگاه همه دردمندان میداند!
ما وقتی چند روز پیش خدمت آیتالله مکارم شیرازی رسیدیم، ضمن تشکر از تلاشهای انجام شده، به نقد برخی از انحرفات عرفان حلقه پرداختند و بر مقابله علمی و نقد مستدل کتابهای مربوط به این جریان تأکید کردند و فرمودند در زمانهای زندگی میکنیم که هجمهها به اصول و فروع اسلام و تشیع از همیشه بیشتر است، فضلای حوزه علمیه باید به شدت با این افکار انحرافی "که بخشی از آن عرض شد" مقابله کنند.
در ارتباط با آقای طاهری گفته میشود تعدادی از مراجع عظام تقلید استفتا شده و آنها حکم به ارتداد طاهری دادند. درباره این قضیه توضیح میدهید؟
در سایت نجات از حلقه استفتا 15 مرجع درباره آموزههای عرفان حلقه و شرکت در کلاسهای این عرفان و ... را مطرح کردیم. برخی مراجع شرکت در این کلاسها را حرام اعلام کردند و برخی نیز حتی بحث انحرافی بودن این آموزهها را کاملا بیان کردند اما چند تن از مراجع به صورت کلی بیان فرمودند اگر این موارد منتسب به هر شخص باشد مرتد است و به خوبی این موارد بر طاهری مترتب هست و لذا با توجه به انکار بر ضروریات به این مسئله میرسیم که ایشان مرتد است خصوصاً که آیتالله علوی گرگانی فرموده بودند اگر قبل از فتوای مراجع توبه کند بخشیده میشود و حال آنکه شهادت ایشان به وحدانیت خدا و رسول خدا و ائمه و ... در سایت رسمیاش سه ماه بعد از صدور فتوی است.
آیا در استفتائی که از مراجع صورت گرفته، موضوع کاملاً برای آنها تشریح شده است؟ طرفداران عرفان حلقه معتقدند سه سئوال کلی از مراجع پرسیده شده و مراجع نیز بر اساس سئوال جواب دادند.
استفتا از مراجع عظام تقلید، چند سال پیش انجام شده بود که اگر فردی چنین انحرافاتی را داشته باشد و منکر ضروری دین باشد، حکمش چیست؟ که سه مرجع عالیقدر فرمودند مفسد و مرتد است. اکنون وکلای پرونده به صورت زیرکانه و با استفاده از مباحث حقوقی مطرح کردند که شخص آقای محمدعلی طاهری اگر مرتد است باید توسط مراجع اثبات شود در حالی که این کار، وظیفه دادگاه است و یک مرجع هیچ وقت نمیگوید فلان شخص مرتد هست یا خیر؟ بلکه به طور کلی میگوید که اگر این آموزهها برای این شخص اثبات شود، مرتد است. آیتالله مکارم شیرازی نیز فرمودند من همان اول این را گفتم، الان هم میگویم و بعدها نیز همین را خواهم گفت و من از فتوای خودم خارج نشدم.
جالب است مسترها که کتابهای طاهری را به دفتر آیات عظام مکارم شیرازی و علوی گرگانی دادند، ایشان کتابها را به دقت مطالعه کردند. اخیرا که در حضور آیتالله مکارم شیرازی بودیم ایشان فرمودند نه تنها بر فتوای خودم هستم، بلکه حکمم قویتر نیز شده است و اعتقادتم به این فتوی بیشتر شده است.
نکتهای که وجود دارد و باز تأکید میکنم این است که الآن بحث ارتداد مطرح نیست. متاسفانه وکیل آقای طاهری فرافکنی میکند که مراجع به آقای طاهری حکم ارتداد دادند و الان پس گرفتند و در این خصوص با مصاحبه با شبکههای بیگانه بر این فرافکنی خود بر علیه مرجعیت دامن زدند. مراجع از حکم ارتداد خارج نشدند و آیات عظام فرمودند هر کسی چنین اعتقاداتی داشته باشد، مرتد است و اثبات اینکه آقای طاهری چنین اعتقاداتی دارد یا خیر با دادگاه است.
البته طاهری سه وکیل دارد به نامهای خانم طاهری، آقای خلیلی و آقای علیزاده طباطبایی. جالب است که آقای علیزاده طباطبایی وکیل خانواده آیتالله هاشمی است. نمیدانیم به یکباره و ناگهان چه شد که در کنار پرونده آقای مهدی هاشمی با آن حجم کاری، پرونده آقای طاهری را نیز در دست گرفت.
هنوز تأکید آقای علیزاده روی ارتداد است، در حالی که بحث روی افساد است و افساد هم مشخص است و در اقصی نقاط کشور، این آموزههای انحرافی چه در فضای مجازی و حقیقی در حال انتشار است و افراد بسیاری به عنوان آسیب دیده به انجمن نجات از حلقه مراجعه میکنند. ما نیز اعلام کردیم که هر کسی در هر جای ایران از آقای طاهری و مسترها و مرتبطین با حلقه و مروجین آموزههای حلقه، آسیبی دیده باشند، در شکوائیه الکترونیکی سایت نجات از حلقه حتما عنوان کنند تا شکایت شود.
آقای علیزاده مدعی است که کتابهای طاهری را علما و مراجع نخواندند. آقای علیزاده در این قضیه خیلی اشتباه میکند چرا که ایشان از طرف مراجع قضاوت میکند. ایشان ظاهراً مقام مرجعیت را نشناخته است و به شبکههای بیگانه بیان میکند که با مراجع صحبت کردند و مراجع حکم خود را پس گرفتند. آقای طباطبایی میگوید من با دفتر آیتالله علوی گرکانی صحبت کردم در حالی که دفتر آیتالله علوی گرکانی تکذیب کرد. اینها کاملاً تکذیب شده است و ایشان مقام مرجعیت را نمیشناسد که یک وکیل برای پس گرفتن حکم اعدام بخواهد اینگونه با مقام مرجعیت بازی کند و بگوید مراجع کتابها را نخواندند. این در حالی است هم حضرت آیتالله مکارم شیرازی و هم آیتالله علوی گرگانی، کتابها را به دقت خواندهاند.
آقای علیزاده طباطبایی میگوید کار اینها قانونی بوده و و طاهری مؤسسه داشته و کتابها نیز این انحرافاتی که میگویند را ندارد. سئوال من این است، مؤسسهای که مجوزش توسط یک دختر از سازمان ملی جوانان گرفته شده و یک ساله هم لغو و باطل شده، چگونه میتواند کلاس و دوره برگزار کند و گواهینامه و پایاننامه اعطا کند. این مجوز، یک ساله باطل شد و بعد دیگر مجوز نداشتند. این فعالیت چند ساله بدون مجوز را آقای علیزاده طباطبایی چگونه توجیه میکند. از طرفی دیگر، کتابها الان مجوز ندارد و جالب است بر اساس این مستندات میگویند کارشان قانونی بوده است. بیایند توضیح دهند که چگونه قانونی بوده تا ما هم استفاده کنیم. اصلاً بنده حتماً میخواهم که آقای علیزاده بیاید به بنده اثبات کنند که این آموزهها انحرافی نیست و تمام کلاسهای طاهری شرعی و قانونی بوده و انحرافات تهمت به شخص طاهری است و در این صورت مباحثهای علمی بین من و وکیل طاهری انجام شود.
باید این مطلب را هم بگویم که مادر محترم آقای طاهری در بیانیههایی منتسب به خود و فایل تصویری در یوتیوب اعلام کردند که فرزندشان در وضعیت نابسامانی در زندان به سر میبرد و از مراجع خواستند که فتوای خود را تغییر بدهند! و دادگاه نیز ایشان را مورد عفو قرار دهد باید عرض کنم که این مادر از سر دلسوزی مادرانه که از کانادا بیانیه صادر میکند ای کاش بود و پای سخنان جمع کثیری از پدران و مادران داغ دیدهای که فرزندشان به واسطه ورود به این فرقه دست ساخته محمدعلی خودکشی کرده و یا دچار جنون شده و یا تحت مداوای شدید روانپزشکان هستند مینشست و از نزدیک شاهد همه آسیبهای اجتماعی که به فرد و اجتماع وارد آمده و موجب طلاقهای بسیاری گشته، فرزندان بسیاری آواره شده و همچنین چندین ترور و... میشد و این مادر خود را ملامت میکرد که ای کاش در وقت تربیت فرزندم (محمد علی) میکوشیدم تا اکنون شاهد این همه افساد فی الارض ایشان نمیشدم. با این اوصاف نباید اشتباهات محمد را به گردن دیگران بیندازد و بایستی از مراجع به خاطر بیانیه تند خود و جامعه درد کشیده و آسیب دیده عذرخواهی کند.
در برخی گواهینامههایی که صادر شده بود بعضا امضای رئیس دانشگاه علوم پزشکی وجود داشت.
من گلایه میکنم از دانشگاه علوم پزشکی به خاطر اینهمه اشتباه و تشکر میکنم از مجمع قرآن و عترت دانشجویان وزارت بهداشت که واقعاً مردانه به میدان آمدند و بیانیه صادر کردند. مطالعه و تحقیقات میدانی کرده و اعلام کردند که دکترای طاهری زیر سوال است و جایگاهی علمی در وزارت علوم ندارد اما ما از دانشگاه علوم پزشکی و آن سالن آمفیتئاتری که در اختیار عرفان حلقه گذاشتند و با امضایی که جعل شده بود، گواهینامه دادند، گلایه داریم. جعلی بودن این گواهینامهها محرز بود و حتی من کارتهایی سفید امضایی را دیدم که از قبل آماده شده بود اما نمیدانم چرا اینها را تکذیب نمیکنند و یا علیه این موضوع اقدامی نمیکنند امیدوارم که مسئولان دانشگاه پاسخ بدهند.
متأسفانه از سوی دیگر در یکی از برنامههای تلویزیون در شبکه آموزش برنامه صبحی دیگر، کتاب انسان از منظری دیگر آقای طاهری به عنوان یک کتاب عرفانی به مخاطبان معرفی میشود که این مسئله برای ما جای سئوال دارد که چرا چنین اقدامی صورت میگیرد. از طرف دیگر شبکه چهار، طاهری را در ایامی که از زندان مرخصی گرفته و از ارمنستان مدرک دکتری میگیرد، به عنوان یک دانشمند مطرح در جهان معرفی میکند. ما در این خصوص از شبکه چهار و مسئولان آن گلایهمند هستیم که چرا بدون تحقیق، فردی را که معضلات اینچنینی دارد، به عنوان یک دانشمند معرفی میکند. مدرک طاهری اصلاً مورد تأیید وزارت علوم نیست اما شبکه چهار اینگونه این فرد را معرفی میکند. از پزشکان تقاضا دارم مردانه پا به میدان بگذارند و به بحث دخالت طاهری و مجموعه عرفان حلقه در درمان بیماران، پاسخی علمی و کوبنده بدهند.
به استحضار پزشکان هم برسانم شاگرد طاهری که خود را جانشین وی خطاب میکند نیز در این 5 سال نتوانست در اینتریونیورسالیزم خود اثبات کند که این درمانگری بر پایههای علمی مورد تأیید است. جالب اینکه تعداد زیادی از پزشکان در کشورهای خارجی علیه این دخالت در درمان بیماران به پا خاستند و باید پزشکان ما نیز در این حوزه ورود کنند و کذب بودن این ادعاها را اثبات کنند و در دپارتمانهای علمی این مسایل را مورد بحث قرار دهند.
ماجرای شکوائیه الکترونیکی چیست؟
شکوائیه الکترونیکی بر این مبناست که ما با وکلای حاذق و آسیب دیدهها جلساتی داشتیم. آسیب دیدهها با وکلا صحبت کردند و انحرافات عرفان حلقه و آسیبهای اجتماعی را مشخص کردند. در نهایت بر اساس مواد و ماده تبصرههای قانون مدنی، یک شکوائیه الکترونیکی تنظیم شد و روی سایت انجمن قرار گرفت. افراد به هر نحوی از عرفان حلقه آسیب دیده باشد اعم از آسیب به خانواده یا خودش، میتوانند شکوائیه را امضا کنند تا از طریق وکلا، اقدام به شکایت شود.
در هر شهر، وکیل این کار مشخص شده و به صورت افتخاری به ما و آسیب دیدهها کمک میکنند. از آسیب دیدهها نیز تقاضا داریم این شکوائیه را تکمیل کنند و از دستگاه قضایی نیز درخواست داریم در این ماجرا کمک حال ما باشد. مسترها بدانند در آینده نزدیک حتماً شاکی خصوصی خواهند داشت و قطعاً در مراجع ذیربط با شاکی خصوصی مواجه خواهند شد و این موارد 100 درصد پیگیری میشود.
تاکنون شکایتی از طریق شکوائیه الکترونیکی صورت گرفته است؟
در کمتر از یک هفته گذشته از آغاز به کار این شکوائیه الکترونیکی، قریب به 100 نفر شکوائیه را امضا کردند و قطعاً این آمار افزایش خواهد یافت همان طور که کمپین نجات از حلقه به 15000 نفر رسید. خیلی از مردم هنوز خبر ندارند و قطعا آمار این شکایت به دهها هزار شکایت خواهد رسید و سوگندنامهها و کارتهایی که از سوی مسترها امضا شده، به عنوان سند است. لذا آسیبدیدهها فایلهای خود را برای ما ارسال میکنند و ما این فایلها را در اختیار وکلا قرار میدهیم و همه اینها به عنوان سند است و هر مستندی که از سوی آسیب دیدهها ارسال شود، در اختیار وکلا قرار میدهیم. قطعا افرادی که آسیب دیدند، اسامی مسترها را میدانند و حتی از خود طاهری هم شکایت میکنند به عنوان کسی که این بحث را راه انداخت. از افرادی که عرفان حلقه را به عنوان راه درمان معرفی کردند هم شکایت میشود.
بیشتر چه افرادی جذب عرفان حلقه میشدند؟
بیشتر خانمهای مطلقه، و یا خانه دار، و یا افرادی که اطلاعات دقیق و بینش علمی و دینی ندارند، جذب عرفان حلقه میشوند. افرادی هم که به اسم درمان به کلاسهای عرفان حلقه می روند ولو پزشک هم باشند، افرادی هستند که دنبال مطالعه و تحقیق نیستند. به عنوان مثال طاهری در بحث نظر میگوید با وجود اتصال، دیگر نیازی به مطالعه و تحقیق نیست، همین که به اتصال برسی، علم به شما الهام میشود.
ماجرای چالش آتشزدن سوگندنامهها چیست؟
ما برگزاری چالشی تحت عنوان آتش زدن سوگندنامههای عرفان حلقه را فراخوان کردهایم. بر این اساس، طاهری اعلام کرده کسی که با اهل بیت در ارتباط باشد و نام اهل بیت را جای نام هوشمندی الهی و شعور کیهانی بگذارد، این لایههای محافظ قطع میشود. مسترهای عرفان حلقه، اعضای خود را از سوگندنامهها خیلی میترسانند و این ترس باعث شده، اعضا سوگندنامههای خود را حفظ کنند و مواردی که موجب نقض آن است را انجام ندهند یکی از این موارد توسل به اهل بیت و زیارت اهل بیت است. ما در این چالش اعلام کردیم که نشان بدهید که با پاره کردن سوگندنامهها و آتش زدن آنها هیچ اتفاقی برایشان نمیافتد. خوشبختانه استقبال بسیار خوبی از این چالش صورت گرفته و فیلمهای پاره کردن و آتش زدن سوگندنامهها را برایمان میفرستند.
مؤسس این فرقه شخصی به نام«محمدعلی طاهری»است که با ادعای فرادرمانی کار خود را آغاز کرد و به خاطر ادعاهایی که مبنی بر درمان بیماران داشت، افراد بسیاری جذب این فرقه انحرافی شدند.
سرکرده فرقه انحرافی عرفان حلقه 14 اردیبهشت سال 90 بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب بهاتهام توهین به مقدسات، مداخله غیرقانونی در امور پزشکی و درمان بیماران، ارتکاب فعل حرام و رابطه نامشروع، استفاده غیرمجاز از عناوین علمی (دکتر و مهندس)، ضالّه بودن کتب و آثار، به 5 سال حبس، پرداخت 900 میلیون تومان جزای نقدی و 74 ضربه شلاق محکوم شد.
افساد فیالارض از طریق منحرف کردن افراد، دیگر اتهام طاهری بود که دادگاه به تحقیقات صورت گرفته در این بخش اشکال نقص گرفت و پرونده برای تکمیل تحقیقات به دادسرا ارسال شد. در نهایت، دادسرا پس از رفع نواقص، پرونده را مجدداً به دادگاه ارسال کرد و ششم اسفند سال 93 برای رسیدگی به این اتهام تعیین شد اما با درخواست استمهال متهم، دادگاه برگزاری جلسه محاکمه را به تاریخ دیگری موکول کرد تا اینکه دادگاه اوایل اردیبهشت امسال به این بخش از پرونده طاهری رسیدگی کرد.
شعبه بدوی دادگاه انقلاب حکم بدوی را در خصوص طاهری صادر و به وکیل مدافع وی ابلاغ کرده اما پرونده با اعتراض متهم به حکم صادره، برای رسیدگی در مرحله تجدید نظر به دیوان عالی کشور ارسال شده است.
برای آشنایی بیشتر با انحرافات افکاری فرقه انحرافی عرفان حلقه به سراغ حجةالاسلام محمدرضا انهاری که مطالعه فراوانی در زمینه فرقه انحرافی عرفان کیهانی داشته و انجمن نجات از حلقه را نیز برای آسیب دیدگان این فرقه راهاندازی کرده، رفتیم.
مهمترین انحرافات عرفان حلقه چیست؟
انحرافات افکاری عرفان حلقه به دو بخش تقسیم میشود؛ انحرافات در اصول و انحرافات در فروع دین. البته فرصت نیست تا به همه موارد اشاره کنیم زیرا انحرافات فکری این عرفان کاذب، بسیار زیاد است.
در ارتباط با انحراف در اصول دین باید بگویم که ایشان در بحث توحید و وحدانیت، مباحثی را مطرح میکند مبنی بر اینکه ما پسر خدا هستیم؛ همان مباحثی که در تثلیث مسیحیت نیز مطرح میشود و انسان خدایی و مقام رب را برای انسان مطرح میکنند. طاهری بحث آزمایش آخر را در کتاب چند مقاله و انسان و معرفت خود بیان میکند که این بحث در فایلهای صوتی و تصویری مربوط به کلاسهای درس وی نیز وجود دارد که انسان پس از آزمون آخر به مقام خدایی میرسد و برای خود جهانی n قطبی را خلق میکند. جالب است بدانید که این فرد معتقد است حتی کثیفترین انسانها که ما آنها را انسانهای خبیث میشناسیم و زندگیشان تماماً منشاء فساد و افساد بوده، از جهنم خارج میشوند که این مسئله نقض صریح آیات الهی است.
خداوند میفرماید «بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ » آرى، کسانى که کسب گناه کنند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها اهل آتشند؛ و جاودانه در آن خواهند بود.؛ آنها خالد در جهنم هستند ولی طاهری میگوید به خاطر اینکه روح خدا در انسان وجود دارد، از جهنم خارج میشوند؛ اینها افکار و برداشتهای کاملاً شخصی و غلطی است که این فرد دارد و باید به این مسایل دقت کرد.
طاهری بحث نبوت را هم به نوعی زیر سئوال میبرد و میگوید پیامبران و امامان معصوم نیستند که فایل آن موجود است. حتی نعوذ بالله حضرت سلیمان را با عنوان بیشعور بیان میکنند که شعور الهی نداشت و به جای اینکه از خدا آگاهی بخواهد از خدا مُلک خواست لذا نفهمیده از خدا چه بخواهد. این الفاظی است که وی دقیقاً مطرح میکند و این ادبیات نشان میدهد یک ادبیات مغرضانه است و کاملاً دین را زیر سئوال میبرد.
جالب است ایشان که میگوید من یکبار قرآن را نخواندهام چطور به خود اجازه میدهد که اینگونه درباره پیامبر بزرگی که نامش قریب به 17 بار در قرآن آمده اینگونه اظهارنظر کند و حال آنکه قرآن درباره سلیمان میفرماید: فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ وَ کُلاًّ آتَیْنا حُکْماً وَ عِلْماً که حکمت و علم را به سلیمان آموختیم...
از طرف دیگر در بحث امامت نیز مطرح میکند که امامان معصوم نیستند. بحث مهدویت و رجعت را کاملاً به تمسخر میکشد و مطرح میکند که امامان میخواهند دوباره برگردند حکومت کنند و آن زمان اسب بوده و الآن باید بروند گوهینامه بگیرند و ماشین و موتور سوار شوند و اینگونه به مقام امامت توهین میکند؛ وی میگوید تا حالا دیدید امامی جایی مطرح کند که من معصوم هستم در صورتی که قرآن صراحتاً میگوید «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا». این رجس و کثیفی مذکور در آیه کاملاً نشان میدهد که خداوند منظورش این نیست که فقط بدن و لباس اینها را تمیز کند بلکه رجس از بحث گناه است یعنی خداوند اراده کرده تمام آلودگیها و گناهان را از اهل بیت پاک کند.
این فرد در بحث سوگندنامه در نقض جایگاه معصومین چه در بحث شفاء و چه در بحث توسل و تائید جایگاه شعور کیهانی در کنار جای خداوند اینگونه بیان میدارد که: در رأس قرار دادن هر نامی (حتی مقدسین و معصومین) به جای نام خداوند و هوشمندی او (شبکه شعور کیهانی) موجب قطع لایه محافظ طاهری میشود.
مسئله بعدی بحث عدالت خداست که زیر سئوال میبرد. ایشان در کتاب انسان و معرفت و در ترمهای عرفان حلقه مطرح میکنند که انسان در یک جایی با خدا به مجادله میپردازد و از آن به عنوان «یومالمجادله» یاد میکند. در یومالمجادله بیان میکند که انسانها از خدا شکایت میکنند یعنی جالب است که عرصه قیامت عرصه پاسخگویی انسان به کردههایش نیست بلکه عرصه این است که خدا باید به مردم پاسخ بدهد که چرا من تو را اینگونه خلق کردم که نتوانستی به کمال برسی؛ خیلی خنده دار است و در نگاه طاهری این خداست که محکوم میشود و انسان با هر خطایی که انجام داده در واقع عدالت خدا را نیز زیر سئوال میبرد که این چه دنیایی بود که مرا خلق کردی! (رجوع شود به فایل صوتی و کتاب انسان و معرفت) و در این مسایل نیز افکار انحرافی بسیاری دارند.
اما بحث معاد؛ ما اشارهمان این است که شاید ایشان به صراحت منکر معاد نیست ولی ایشان مبانی نظری و آموزههای دینی را زیرکانه و موذیانه تحریف میکند و مؤلفههای اسلامی و دینی را تبدیل به مولفههای کیهانی خود میکند.به عنوان مثال به مسئله معاد قائل است اما از طرف دیگر انسان خدایی را مطرح میکند. برای معاد تعریفهای جدید مطرح میکند. به عنوان مثال، بحث برزخ را مطرح میکند اما میگوید ما در برزخ فرصت توبه و جبران داریم. یعنی شما یک فردی را به قتل برسان و بعداً در آن دنیا توبه و جبران میکنی چرا که به تو آگاهیاش نرسیده که این کار را کردی و لذا میروی و در برزخ که فرصت جبران هست توبه میکنی. در واقع یک سری حرفهای بچهگانه مطرح میکند که متاسفانه طرفدارهای زیادی هم پیدا کرده است.
حتی برای قیامت که خداوند میفرماید زمانی مشخصی ندارد و چه بسا نزدیک است (لَعَلَّ السَّاعَةَ قَریب). اصلا در قرآن درباره بحث قیامت، زمان مطرح نمیشود و طوری اشاره میشود که گویی همین الآن امکان وقوع قیامت هست. طاهری قیامت را به دو قسمت قیامت زمینی و قیامت اصلی تقسیم میکند و میگوید که قیامت زمینی بر اساس قانون آنتروپی یعنی قانون افت و کهولت به وجود میآید. یعنی زمین و خورشید یک عمری دارد و چند میلیارد سال طول میکشد تا از بین برود و تمام شود و بعد از اینکه از بین رفت و تمام شد، تازه قیامت اصلی به وجود میآید. به عبارت دیگر زمانبندی قیامت را به صورت موذیانه مطرح میکند چرا که تا قیامت زمینی رخ ندهد قیامت اصلی به وقوع نمیپیوندد! و از طرف دیگر با بحث آنتروپی، ملکالموت را نیز زیر سؤال میبرد و میگوید ملکالموت یک قانون آنتروپی است. میگوید انسان با افت و کهولت از بین میرود و این مسایل در گفته و در کتاب انسان و معرفتش موجود است.
وی کتابهایی مانند عرفان کیهانی، انسان از منظری دیگر، موجودات غیرارگانیک و سایمنتولوژی با کمک کمیتههای خود نوشته است و چند مقاله نیز در مجلههای پزشکی که اصلاً مورد تأیید در دپارتمان علمی نیست چاپ شده است و نکته بسیار ظریف اینجاست که این کتابها به دلیل اینکه غیرقانونی است چاپهای مختلف با صفحات مختلف و به چاپ رسیده و علیرغم پخش گسترده آن در طیف حلقه هر جا مورد نقد واقع میشود گفته میشود این کتاب مورد قبول نیست و آن را در ظاهر کنار میگذارند ولی در باطن آن را تدریس و خرید و فروش میکنند. بین خودشان پخش میکنند و کلی هم از خودشان تمجید میکنند اما هیچ تأییدی از دپارتمانهای علمی وجود ندارد بدون اینکه اشکالات آن گرفته شود و بدون اینکه نهاد یا حوزه دینی و علمی این مسایل را تأیید یا رد کند برای خودشان چاپ میکنند و با قیمتهای بسیار زیاد به فروش میرسانند. کتابها در ارمنستان چاپ میشود.
آیا این کتابها مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نیز دارد؟
اولاً من گلایه شدید دارم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که چرا این عزیزان اینقدر بدون توجه علمی و حساسیتهای خاص، برخی از این کتابها را با مجوز چاپ میکنند. تنها کتاب عرفان کیهانی و انسان از منظری دیگر نیست بلکه کتابهای اوشو نیز قبلاً در زمان مهاجرانی چاپ شده است و هنوز کتابهای پائولو کوئیلو در کتابخانههای کشور موجود است.
این عزیزان را مسئول میدانم که اینگونه با اعتقادات افراد بازی میکنند زیرا وقتی یک کتاب با مجوز نهادی مثل وزارت ارشاد چاپ میشود در اصل آن نهاد، مهر تأیید میزند. چرا در جامعه این همه کتاب و لوح فشرده بدون رعایت ضوابط درست، مجوز میگیرند. زمانی که با مسترها بحث و مناظره میکنیم میگویند که این کتابها مجوز وزارت ارشاد را دارند؛ به ما می گویند چرا اینها را رد میکنید شما حتماً غرض شخصی با طاهری دارید.
حتی وکیل آقای طاهری این مسئله را مطرح میکند که کار طاهری قانونی بوده و کتابها با مجوز چاپ و تبلیغ میشده در صورتی که مجوز این کتابها بلافاصله بعد از اینکه انحرافات عرفان حلقه اعلام شد، ملغی شد.
چه سالی مجوزها باطل شد؟
دو سال بعد از مشخص شدن انحرافات عرفان کیهانی، مجوز این کتابها باطل و کاملاً انحرافی و جزو کتب ضاله اعلام شد.
یعنی اگر امروز چاپ میشود، چاپ آنها غیرقانونی است؟
بله کاملاً غیرقانونی است به خاطر همین است که مشاهده میشود برخی مواقع طرفداران عرفان حلقه میگویند فلان کتاب را قبول داریم و فلان کتاب را قبول نداریم. کتاب انسان و معرفت کتاب مهمی در عرفان حلقه است و خود طاهری آن را امضا کرده و مقدمه نوشته است. این کتابها تا دیروز بهترین بودند حالا که فهمیدند انحرافات طاهری در اینها مطرح شده، میگویند این کتابها را قبول نداریم. خب کتاب را قبول ندارید اما تمام این مسایل را در کلاسهایتان مطرح میکنید. حاضرم تک تک مواردی که در کتاب انسان و معرفت وجود دارد را با فایلهای صوتیاش تطبیق دهم و بگویم همه اینها، گفتههای طاهری است و چیزی غیر از اعتقادات و گفتهها و آموزههای طاهری نیست.
مسئله مهم این است که کتابهای طاهری چندین نوع چاپ دارد و وقتی غیرقانونی و بدون مجوز چاپ میشود، چاپهای مختلف دارد و هیچ نظارتی روی آن نیست. آیتالله مکارم شیرازی نقد خیلی عالمانهای را در بحث کتابهای مختلف طاهری دارند چون به صورت دقیق مطالعه کردند. من چهار سال است که به صورت میدانی و کتابخانهای در عرفان حلقه مطالعه دارم اما از نگاه عالمانه و نافذانه آیتالله مکارم شیرازی لذت بردم که مو به مو مسائل را مطرح میکردند. جالب بود برای من که یک مرجع تقلید با این همه مسئولیت و مشغله، در این عرفان غیرمطرح که از لحاظ علمی نیز جایگاهی ندارد، به خاطر اینکه از بحث تشیع و جایگاه آن صیانت کند، این افکار انحرافی را هم نگاه میکند و عالمانه پاسخ میدهد.
حتی دفتر آیتالله علوی گرکانی هم که رفتیم، خود ایشان مطلع بودند و مسئول دفتر و آقازادههایشان، کتابها را کاملاً مطالعه کرده بودند و تک تک موارد را رفرنس میدادند.
انحرافات افکاری عرفان حلقه در فروع دین شامل چه مواردی است؟
ایشان در بحث نماز که جزء اصلیترین فروعات دین ماست، افراد را نه تنها به یک سمتی سوق میدهد که نماز نخوانند بلکه برای نماز یک برنامه جدیدی مطرح میکند. طاهری با آموزههای خود نماز را زیر سوال میبرد. مثلاً میگوید تو که عاشق خدا نیستی، نمازت کیفیت ندارد و به درد نمیخورد. از طرف دیگر در کتاب عرفان کیهانی و در ترم هشت میگویند انسان نمیتواند عاشق خدا شود. وقتی فرد اینها را کنار هم جمع میکند، میگوید وقتی من نمیتوانم عاشق خدا شوم، نمیتوانم نماز درستی بخوانم. بر این اساس، خیلی زیرکانه، طاهری نماز را از دست مردم میگیرد. همان طور که بسمالله الرحمن الرحیم را گرفت و «به نام بینام او» را جایگزین کرد.
بنابراین میگوید چون عاشق خدا نیستید و نمازتان با کیفیت نیست، هوشمندی، ترمز دستی نمازتان را میکشد. یعنی یک طنزی است که واقعاً به آن باید خندید که این هوشمندی و روحالقدس و جبرئیل، کیست که شریعت را از دامن انسان برمیدارد. طاهری مستقیماً نمیگوید نماز نخوانید بلکه میگوید هوشمندی ترمز دستی نمازت را میکشد. ما موارد زیادی داریم از کسانی که وقتی وارد آموزههای عرفان حلقه میشوند، نماز و روزه را کنار میگذارند. چرا که طاهری میگوید همه مسیر سیر و سلوک آن، از طریق اتصال به این حلقهها صورت میگیرد، نمیگوید سلوک ما بر مبنای نماز و عبادات و ترک محرمات است و به راحتی این مسائل را زیر سئوال میبرد و یا به نوعی به دلخواه تحریف و یا توجیه میکند.
این اتصال چیست؟
اتصال به شبکه شعور کیهانی و هوشمندی؛ خود طاهری در کتابهای عرفان کیهانی و انسان از منظری دیگر در رابطه با اتصال میگوید که ماهیتش مشخص نیست. کسی که معتقد است اصلیترین مبنا برای سیر و سلوک، اتصال است، میگوید ماهیت آن مشخص نیست و توجیه میکند دنیای عرفان دنیای بیابزاری است. یک چیز خیلی بامزه اینکه اگر دنیای عرفان دنیای بیابزار و دنیای تعریف کردن نیست، این همه کتابی که طاهری نوشته و این همه کلاس و درس و بحث و جزوه، بر چه مبنایی است. همه اینها نشان میدهد که طاهری از یک مسئلهای گریزان است. وی مینویسد: منظور از اتصال در فرادرمانی، برقراری نوعی ارتباط است که هیچ تعریف دقیقی ندارد زیرا در دنیای بیابزاری صورت گرفته است. (انسان از منظر دیگر ص 82و عرفان کیهانی ص 80)
هر چه ما میگوییم این اتصالات، اتصال به چیست؟ میگویند اتصال به روحالقدس، جبرئیل، یدالله و ... است. اگر اتصال به روحالقدس و جبرئیل هست، اولاً اینکه خود فرد تعیین میکند در چه ساعتی به روحالقدس متصل شود که خیلی جالب است. ثانیاً یک ادعایی فراتر از پیامبران مطرح میکند که من شما را هم به این روحالقدس و جبرئیل وصل میکنم.
اگر اتصالات و ارتباطات شما به روحالقدس است، چرا آموزههایتان مغایر با آموزههای دین است که آیتالله مکارم شیرازی به زیبایی این را بیان میکنند و در سایت خودشان تناقضات حرفها و ادعاهای طاهری را با قرآن جواب میدهند. اگر این اتصال الهی و رحمانی است که بنده میگویم شیطانی است، چطور در این اتصالات این مقدار خطا، اشتباه و دروغ و تحریف دینی وجود دارد؟
طاهری یا روحالقدس جدید خلق کرده که ما میگوییم شیطان است و جالب است که خیلی زیبا قرآن کریم درباره بحث الهام شیطانی میفرماید«إن الشیاطین لیوحون إلى أولیائهم». شیاطین به دوستان خودشان وحی میکنند. به طور قطع یک کسی که این همه قرآن و دین را تحریف میکند، هدفش شیطان و ابلیس است. چه دوستی بالاتر از کسی که بیاید به اسم اسلام، آموزههای عرفانی را زیر سئوال ببرد و با اتصال به جنیان کافر کار خود را توجیه میکند که این اتصال به روح القدس است تا افراد نترسند و به حلقه وصل شود. یا اصلاً نمیداند روحالقدس یعنی چه که از این اسم استفاده میکند.
از دیگر انحرافات افکاری طاهر و عرفان حلقه در فروعات دین این است که وی، حجاب را زیر سئوال میبرد. یک تعریف جدیدی برای حجاب مطرح میکند و میگوید حجاب پرهیز از خودنمایی است، نه بدننمایی و این بحث را در کتاب چند مقاله نیز مطرح میکند.
طاهری میگوید یک فردی که محجبه باشد ولی خودنمایی کند و دوست داشته باشد دیگران از وی تعریف و تمجید کند، این فرد بیحجاب است ولی فردی که حجاب ندارد و از خودنمایی به دور است، این فرد با حجاب است. با رصدهای به دست آمده گروه رصد انجمن در گروههای مجازی عرفان حلقه، 80 درصد افراد عکس کاملاً بیحجاب از خودشان میگذارند که تمام این عکسها در اسناد انجمن موجود است. جالب هست وقتی با اعضای حلقه صحبت میکنیم میگویند استاد طاهری گفته تا به بلوغ عرفانی نرسی نمیتوانی حجاب را رعایت کنی و کسی که حجاب را رعایت میکند که به بلوغ عرفانی رسیده باشد و چون ما به بلوغ عرفانی نرسیدیم حجاب را رعایت نمیکنیم.
از این طرف نیز میگوید حجاب منع خودنمایی است، نمیگوید که منع بدننمایی است؛ یعنی بحث حجاب را با تعابیر و مصادیق جدید نقض میکند.
نظر طاهری درباره شیطان چیست؟
طاهری میگوید شیطان مَلِک و فرشته است و روی این مسئله هم تاکید دارد و بحث تقدیس شیطان، اینجاست که مطرح میشود. در حالی که ملک یک قدیس است، ما ملک گنهکار نداریم، ملک اختیار ندارد، از نور است، زاد و ولد ندارد و از خدا تمرد و نافرمانی نمیکند.
طاهری میگوید که داستان سجده نکردن به انسان به دلیل این که خدا یک قرار و مداری با ابلیس داشته و گفته تو این کار را نکن و برو جهان دو قطبی را خلق کن. طاهری هم در کتابهایش و هم در فایلهای صوتی خود میگوید که ابلیس خالق جهان دو قطبی است. در واقع ابلیس در اینجا خالق شده است. در صورتی که قرآن کریم میفرماید «وکان من الجن» ابلیس از جن هست. جالب است وقتی با مسترها بحث میکنیم میگویند جن به معنای پوشیده است. ابلیس هم چون پوشیده است به آن جن میگویند. در صورتی که در ادامه همین آیه، خصوصیات جن کاملاً مطرح شده است «فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ» پس از امر خدا تمرّد کرد، باید دقت کرد ملک که از فرمان خدا تمرد نمیکند. این جن است که اختیار دارد و از فرمان خدا سرپیچی میکند. در ادامه نیز آمده که «أفتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِی وَ هُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظّالِمِینَ بَدَلاً» اینجا کاملاً مشخص میشود که ابلیس ذریه و اولاد دارد. ملک که نمیتواند صاحب ولد باشد. این جن است که ولد دارد. پس مشخص است که این آیه دقیقاً اشاره به جن بودن ابلیس دارد.
طاهری میگوید به خاطر اینکه خدا به ابلیس امر کرده بود به غیر از من به کسی سجده نکن، ابلیس تنها موحد عالم است و در اینجا همه فرشتهها و انبیا مشرک میشوند و جناب ابلیس موحد میشود! سپس طاهری میگوید که ابلیس خالق جهان دو قطبی است؛ اولاً انسان خودش نفس اماره دارد و چون انسان دارای اختیار است، تضادها در خود انسان وجود دارد. در روایات داریم که شیاطین در ماه رمضان در غل و زنجیر هستند؛ پس ما چرا گناه میکنیم؟ به خاطر این است که خودمان نفس اماره داریم. البته به خاطر اینکه شیاطین در این ماه در غل و زنجیر هستند میتوانیم راحتتر باشیم، وسوسه نشویم و کمتر گناه کنیم باید عرض کنم که وجود ابلیس به اذن خدای متعال می تواند انسان را گمراه کند و این دلیل بر اختیار هر دو مخلوق است و لذا میتواند مایه گمراهی شود ولی نه مامور است نه تنها موحد و نه ملک و اینها حرفهایی خندهدار است.
از طرف دیگر اگر خدا یک ماموری را ارسال میکند، چگونه در عالم قیامت و در جهان آخرت، ابلیس را که به گفته طاهری مامور است، مجازات میکند. آیا چنین چیزی امکان دارد؟ در واقع در اینجا عدالت خدا را هم زیر سئوال میبرد.
مسئله دیگر، بحث ارواح سرگردان است. طاهری میگوید یکی از دلایل بیماری انسانها، رسوخ ارواح سرگردان است. طاهری به زیرکی در یک مقاله تناسخ را رد میکند ولی جالب است که از طرف دیگر تناسخ را وارد میداند. او معتقد است بیماری انسانها به خاطر رسوخ جنیان و ارواح سرگردان است.
در حالی که ارواح سرگردان هیچ جایگاهی در اسلام ندارد و کاملاً برگرفته از آموزههای مسیحیت تحریف شده در خصوص ارواح خبیثه است. مبنای حرف وی بر این اساس است که وقتی انسان میمیرد، روح و کالبد ذهنی انسان بعد از مرگ، در عالم سرگردان است و به دلیل تعلق وارد برزخ نمیشود و در افراد دیگر رسوخ میکند. خب این همان بحث تناسخ است؛ یک تناسخ مدرن به اسم رسوخ کالبد ذهنی در افراد.
متاسفانه این افکار به شدت انحرافی است و سعی دارد تناسخ را نهادینه کند و معتقد است همه ما گرفتار رسوخ ارواح سرگردان و جنیان هستیم. در واقع یک ترس و وحشتی را در بین جامعه ایجاد میکند و فرقه خود را پناهگاه همه دردمندان میداند!
ما وقتی چند روز پیش خدمت آیتالله مکارم شیرازی رسیدیم، ضمن تشکر از تلاشهای انجام شده، به نقد برخی از انحرفات عرفان حلقه پرداختند و بر مقابله علمی و نقد مستدل کتابهای مربوط به این جریان تأکید کردند و فرمودند در زمانهای زندگی میکنیم که هجمهها به اصول و فروع اسلام و تشیع از همیشه بیشتر است، فضلای حوزه علمیه باید به شدت با این افکار انحرافی "که بخشی از آن عرض شد" مقابله کنند.
در ارتباط با آقای طاهری گفته میشود تعدادی از مراجع عظام تقلید استفتا شده و آنها حکم به ارتداد طاهری دادند. درباره این قضیه توضیح میدهید؟
در سایت نجات از حلقه استفتا 15 مرجع درباره آموزههای عرفان حلقه و شرکت در کلاسهای این عرفان و ... را مطرح کردیم. برخی مراجع شرکت در این کلاسها را حرام اعلام کردند و برخی نیز حتی بحث انحرافی بودن این آموزهها را کاملا بیان کردند اما چند تن از مراجع به صورت کلی بیان فرمودند اگر این موارد منتسب به هر شخص باشد مرتد است و به خوبی این موارد بر طاهری مترتب هست و لذا با توجه به انکار بر ضروریات به این مسئله میرسیم که ایشان مرتد است خصوصاً که آیتالله علوی گرگانی فرموده بودند اگر قبل از فتوای مراجع توبه کند بخشیده میشود و حال آنکه شهادت ایشان به وحدانیت خدا و رسول خدا و ائمه و ... در سایت رسمیاش سه ماه بعد از صدور فتوی است.
آیا در استفتائی که از مراجع صورت گرفته، موضوع کاملاً برای آنها تشریح شده است؟ طرفداران عرفان حلقه معتقدند سه سئوال کلی از مراجع پرسیده شده و مراجع نیز بر اساس سئوال جواب دادند.
استفتا از مراجع عظام تقلید، چند سال پیش انجام شده بود که اگر فردی چنین انحرافاتی را داشته باشد و منکر ضروری دین باشد، حکمش چیست؟ که سه مرجع عالیقدر فرمودند مفسد و مرتد است. اکنون وکلای پرونده به صورت زیرکانه و با استفاده از مباحث حقوقی مطرح کردند که شخص آقای محمدعلی طاهری اگر مرتد است باید توسط مراجع اثبات شود در حالی که این کار، وظیفه دادگاه است و یک مرجع هیچ وقت نمیگوید فلان شخص مرتد هست یا خیر؟ بلکه به طور کلی میگوید که اگر این آموزهها برای این شخص اثبات شود، مرتد است. آیتالله مکارم شیرازی نیز فرمودند من همان اول این را گفتم، الان هم میگویم و بعدها نیز همین را خواهم گفت و من از فتوای خودم خارج نشدم.
جالب است مسترها که کتابهای طاهری را به دفتر آیات عظام مکارم شیرازی و علوی گرگانی دادند، ایشان کتابها را به دقت مطالعه کردند. اخیرا که در حضور آیتالله مکارم شیرازی بودیم ایشان فرمودند نه تنها بر فتوای خودم هستم، بلکه حکمم قویتر نیز شده است و اعتقادتم به این فتوی بیشتر شده است.
نکتهای که وجود دارد و باز تأکید میکنم این است که الآن بحث ارتداد مطرح نیست. متاسفانه وکیل آقای طاهری فرافکنی میکند که مراجع به آقای طاهری حکم ارتداد دادند و الان پس گرفتند و در این خصوص با مصاحبه با شبکههای بیگانه بر این فرافکنی خود بر علیه مرجعیت دامن زدند. مراجع از حکم ارتداد خارج نشدند و آیات عظام فرمودند هر کسی چنین اعتقاداتی داشته باشد، مرتد است و اثبات اینکه آقای طاهری چنین اعتقاداتی دارد یا خیر با دادگاه است.
البته طاهری سه وکیل دارد به نامهای خانم طاهری، آقای خلیلی و آقای علیزاده طباطبایی. جالب است که آقای علیزاده طباطبایی وکیل خانواده آیتالله هاشمی است. نمیدانیم به یکباره و ناگهان چه شد که در کنار پرونده آقای مهدی هاشمی با آن حجم کاری، پرونده آقای طاهری را نیز در دست گرفت.
هنوز تأکید آقای علیزاده روی ارتداد است، در حالی که بحث روی افساد است و افساد هم مشخص است و در اقصی نقاط کشور، این آموزههای انحرافی چه در فضای مجازی و حقیقی در حال انتشار است و افراد بسیاری به عنوان آسیب دیده به انجمن نجات از حلقه مراجعه میکنند. ما نیز اعلام کردیم که هر کسی در هر جای ایران از آقای طاهری و مسترها و مرتبطین با حلقه و مروجین آموزههای حلقه، آسیبی دیده باشند، در شکوائیه الکترونیکی سایت نجات از حلقه حتما عنوان کنند تا شکایت شود.
آقای علیزاده مدعی است که کتابهای طاهری را علما و مراجع نخواندند. آقای علیزاده در این قضیه خیلی اشتباه میکند چرا که ایشان از طرف مراجع قضاوت میکند. ایشان ظاهراً مقام مرجعیت را نشناخته است و به شبکههای بیگانه بیان میکند که با مراجع صحبت کردند و مراجع حکم خود را پس گرفتند. آقای طباطبایی میگوید من با دفتر آیتالله علوی گرکانی صحبت کردم در حالی که دفتر آیتالله علوی گرکانی تکذیب کرد. اینها کاملاً تکذیب شده است و ایشان مقام مرجعیت را نمیشناسد که یک وکیل برای پس گرفتن حکم اعدام بخواهد اینگونه با مقام مرجعیت بازی کند و بگوید مراجع کتابها را نخواندند. این در حالی است هم حضرت آیتالله مکارم شیرازی و هم آیتالله علوی گرگانی، کتابها را به دقت خواندهاند.
آقای علیزاده طباطبایی میگوید کار اینها قانونی بوده و و طاهری مؤسسه داشته و کتابها نیز این انحرافاتی که میگویند را ندارد. سئوال من این است، مؤسسهای که مجوزش توسط یک دختر از سازمان ملی جوانان گرفته شده و یک ساله هم لغو و باطل شده، چگونه میتواند کلاس و دوره برگزار کند و گواهینامه و پایاننامه اعطا کند. این مجوز، یک ساله باطل شد و بعد دیگر مجوز نداشتند. این فعالیت چند ساله بدون مجوز را آقای علیزاده طباطبایی چگونه توجیه میکند. از طرفی دیگر، کتابها الان مجوز ندارد و جالب است بر اساس این مستندات میگویند کارشان قانونی بوده است. بیایند توضیح دهند که چگونه قانونی بوده تا ما هم استفاده کنیم. اصلاً بنده حتماً میخواهم که آقای علیزاده بیاید به بنده اثبات کنند که این آموزهها انحرافی نیست و تمام کلاسهای طاهری شرعی و قانونی بوده و انحرافات تهمت به شخص طاهری است و در این صورت مباحثهای علمی بین من و وکیل طاهری انجام شود.
باید این مطلب را هم بگویم که مادر محترم آقای طاهری در بیانیههایی منتسب به خود و فایل تصویری در یوتیوب اعلام کردند که فرزندشان در وضعیت نابسامانی در زندان به سر میبرد و از مراجع خواستند که فتوای خود را تغییر بدهند! و دادگاه نیز ایشان را مورد عفو قرار دهد باید عرض کنم که این مادر از سر دلسوزی مادرانه که از کانادا بیانیه صادر میکند ای کاش بود و پای سخنان جمع کثیری از پدران و مادران داغ دیدهای که فرزندشان به واسطه ورود به این فرقه دست ساخته محمدعلی خودکشی کرده و یا دچار جنون شده و یا تحت مداوای شدید روانپزشکان هستند مینشست و از نزدیک شاهد همه آسیبهای اجتماعی که به فرد و اجتماع وارد آمده و موجب طلاقهای بسیاری گشته، فرزندان بسیاری آواره شده و همچنین چندین ترور و... میشد و این مادر خود را ملامت میکرد که ای کاش در وقت تربیت فرزندم (محمد علی) میکوشیدم تا اکنون شاهد این همه افساد فی الارض ایشان نمیشدم. با این اوصاف نباید اشتباهات محمد را به گردن دیگران بیندازد و بایستی از مراجع به خاطر بیانیه تند خود و جامعه درد کشیده و آسیب دیده عذرخواهی کند.
در برخی گواهینامههایی که صادر شده بود بعضا امضای رئیس دانشگاه علوم پزشکی وجود داشت.
من گلایه میکنم از دانشگاه علوم پزشکی به خاطر اینهمه اشتباه و تشکر میکنم از مجمع قرآن و عترت دانشجویان وزارت بهداشت که واقعاً مردانه به میدان آمدند و بیانیه صادر کردند. مطالعه و تحقیقات میدانی کرده و اعلام کردند که دکترای طاهری زیر سوال است و جایگاهی علمی در وزارت علوم ندارد اما ما از دانشگاه علوم پزشکی و آن سالن آمفیتئاتری که در اختیار عرفان حلقه گذاشتند و با امضایی که جعل شده بود، گواهینامه دادند، گلایه داریم. جعلی بودن این گواهینامهها محرز بود و حتی من کارتهایی سفید امضایی را دیدم که از قبل آماده شده بود اما نمیدانم چرا اینها را تکذیب نمیکنند و یا علیه این موضوع اقدامی نمیکنند امیدوارم که مسئولان دانشگاه پاسخ بدهند.
متأسفانه از سوی دیگر در یکی از برنامههای تلویزیون در شبکه آموزش برنامه صبحی دیگر، کتاب انسان از منظری دیگر آقای طاهری به عنوان یک کتاب عرفانی به مخاطبان معرفی میشود که این مسئله برای ما جای سئوال دارد که چرا چنین اقدامی صورت میگیرد. از طرف دیگر شبکه چهار، طاهری را در ایامی که از زندان مرخصی گرفته و از ارمنستان مدرک دکتری میگیرد، به عنوان یک دانشمند مطرح در جهان معرفی میکند. ما در این خصوص از شبکه چهار و مسئولان آن گلایهمند هستیم که چرا بدون تحقیق، فردی را که معضلات اینچنینی دارد، به عنوان یک دانشمند معرفی میکند. مدرک طاهری اصلاً مورد تأیید وزارت علوم نیست اما شبکه چهار اینگونه این فرد را معرفی میکند. از پزشکان تقاضا دارم مردانه پا به میدان بگذارند و به بحث دخالت طاهری و مجموعه عرفان حلقه در درمان بیماران، پاسخی علمی و کوبنده بدهند.
به استحضار پزشکان هم برسانم شاگرد طاهری که خود را جانشین وی خطاب میکند نیز در این 5 سال نتوانست در اینتریونیورسالیزم خود اثبات کند که این درمانگری بر پایههای علمی مورد تأیید است. جالب اینکه تعداد زیادی از پزشکان در کشورهای خارجی علیه این دخالت در درمان بیماران به پا خاستند و باید پزشکان ما نیز در این حوزه ورود کنند و کذب بودن این ادعاها را اثبات کنند و در دپارتمانهای علمی این مسایل را مورد بحث قرار دهند.
ماجرای شکوائیه الکترونیکی چیست؟
شکوائیه الکترونیکی بر این مبناست که ما با وکلای حاذق و آسیب دیدهها جلساتی داشتیم. آسیب دیدهها با وکلا صحبت کردند و انحرافات عرفان حلقه و آسیبهای اجتماعی را مشخص کردند. در نهایت بر اساس مواد و ماده تبصرههای قانون مدنی، یک شکوائیه الکترونیکی تنظیم شد و روی سایت انجمن قرار گرفت. افراد به هر نحوی از عرفان حلقه آسیب دیده باشد اعم از آسیب به خانواده یا خودش، میتوانند شکوائیه را امضا کنند تا از طریق وکلا، اقدام به شکایت شود.
در هر شهر، وکیل این کار مشخص شده و به صورت افتخاری به ما و آسیب دیدهها کمک میکنند. از آسیب دیدهها نیز تقاضا داریم این شکوائیه را تکمیل کنند و از دستگاه قضایی نیز درخواست داریم در این ماجرا کمک حال ما باشد. مسترها بدانند در آینده نزدیک حتماً شاکی خصوصی خواهند داشت و قطعاً در مراجع ذیربط با شاکی خصوصی مواجه خواهند شد و این موارد 100 درصد پیگیری میشود.
تاکنون شکایتی از طریق شکوائیه الکترونیکی صورت گرفته است؟
در کمتر از یک هفته گذشته از آغاز به کار این شکوائیه الکترونیکی، قریب به 100 نفر شکوائیه را امضا کردند و قطعاً این آمار افزایش خواهد یافت همان طور که کمپین نجات از حلقه به 15000 نفر رسید. خیلی از مردم هنوز خبر ندارند و قطعا آمار این شکایت به دهها هزار شکایت خواهد رسید و سوگندنامهها و کارتهایی که از سوی مسترها امضا شده، به عنوان سند است. لذا آسیبدیدهها فایلهای خود را برای ما ارسال میکنند و ما این فایلها را در اختیار وکلا قرار میدهیم و همه اینها به عنوان سند است و هر مستندی که از سوی آسیب دیدهها ارسال شود، در اختیار وکلا قرار میدهیم. قطعا افرادی که آسیب دیدند، اسامی مسترها را میدانند و حتی از خود طاهری هم شکایت میکنند به عنوان کسی که این بحث را راه انداخت. از افرادی که عرفان حلقه را به عنوان راه درمان معرفی کردند هم شکایت میشود.
بیشتر چه افرادی جذب عرفان حلقه میشدند؟
بیشتر خانمهای مطلقه، و یا خانه دار، و یا افرادی که اطلاعات دقیق و بینش علمی و دینی ندارند، جذب عرفان حلقه میشوند. افرادی هم که به اسم درمان به کلاسهای عرفان حلقه می روند ولو پزشک هم باشند، افرادی هستند که دنبال مطالعه و تحقیق نیستند. به عنوان مثال طاهری در بحث نظر میگوید با وجود اتصال، دیگر نیازی به مطالعه و تحقیق نیست، همین که به اتصال برسی، علم به شما الهام میشود.
ماجرای چالش آتشزدن سوگندنامهها چیست؟
ما برگزاری چالشی تحت عنوان آتش زدن سوگندنامههای عرفان حلقه را فراخوان کردهایم. بر این اساس، طاهری اعلام کرده کسی که با اهل بیت در ارتباط باشد و نام اهل بیت را جای نام هوشمندی الهی و شعور کیهانی بگذارد، این لایههای محافظ قطع میشود. مسترهای عرفان حلقه، اعضای خود را از سوگندنامهها خیلی میترسانند و این ترس باعث شده، اعضا سوگندنامههای خود را حفظ کنند و مواردی که موجب نقض آن است را انجام ندهند یکی از این موارد توسل به اهل بیت و زیارت اهل بیت است. ما در این چالش اعلام کردیم که نشان بدهید که با پاره کردن سوگندنامهها و آتش زدن آنها هیچ اتفاقی برایشان نمیافتد. خوشبختانه استقبال بسیار خوبی از این چالش صورت گرفته و فیلمهای پاره کردن و آتش زدن سوگندنامهها را برایمان میفرستند.