شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۶ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۳

سروری: مطلقاً با احمدی‌نژاد وارد انتخابات نمی‌شویم

قائم مقام جمعیت رهپویان معتقد است که ممکن است شخص احمدی‌نژاد سبد رأی داشته باشد اما اطرافیان وی این موقعیت را ندارند.
کد خبر : ۲۵۸۹۲۶
صراط: سروری هم‌اکنون رئیس کمیسیون نظارت و حقوقی شورای شهر تهران است، می‌گوید که حضور احمدی‌نژاد در انتخابات مجلس خبط بزرگ سیاسی است؛ او معتقد است که ظرفیت بالای آیت‌الله مصباح یزدی، موجب قوام جریان اصولگرایی می‌شود؛ سروری بر این باور است که وحدت قطعا می‌تواند اصولگرایان را به سمت موفقیت پیش ببرد.

گفت‌وگوی تفصیلی با "پرویز سروری" قائم مقام جمعیت رهپویان را در ادامه می‌خوانید.

اصولگرایان؛ پیش به سوی انسجام

** وضعیت امروز اصولگرایان برای رسیدن به وحدت جهت حضور در انتخابات مجلس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

هر قدر که جلوتر می‌رویم، فضا به سمت انسجام و ائتلاف اصولگرایان پیش می‌رود. اصولگرایان بعد از تجربه تلخ انتخابات 92 که با سمفونی اختلاف به نوعی عرصه را به رقیب واگذار کردند و با رفتار غیرقابل قبول، موجب دلخوری و بی‌اعتمادی مردم نسبت به جریان اصولگرایی شدند، امروز با آسیب‌شناسی دقیق به این نتیجه رسیده‌اند که باید در کنار هم و با تمرکز بر اشتراکات و گذشت از اختلافات و در یک فضای متفاوت با انتخابات 92، سامان بگیرند. به همین دلیل چشم‌انداز جریان اصولگرا برای انتخابات مجلس و خبرگان رهبری را مثبت و رو به جلو می‌بینم. هرچند که فرصت‌های زیادی را از دست داده‌ایم اما متاع پر ارزش ائتلاف و انسجام بسیار قیمتی‌تر از آن است که ما بخواهیم بی‌تفاوت به آن، وارد عرصه انتخابات شویم. در بُعد دیگر شاهد برگزاری نشست‌های امیدآفرین و وحدت‌بخشی هستیم که بارقه‌های امید را برای انسجام بیشتر نیروهای انقلابی به وجود آورده است و از طرف دیگر، تشکل‌های مختلف اصولگرا که نقش میدانی انتخابات را ایفا می‌کنند، امروز به جمع‌بندی‌های بسیار امیدوارکننده‌ای رسیده‌اند.

**مدتی است که بحث شکل‌گیری شورای هماهنگی اصولگرایان مطرح شده، یکی از اهداف این شورا بنا به اظهارات بانیان آن دعوت از مهره‌های مؤثر جریان اصولگرایی از جمله آقایان لاریجانی، ولایتی و قالیباف برای همکاری است. به نظر شما آیا امکان کنار هم قرار گرفتن افراد نام‌برده‌شده در این شورا وجود دارد؟

طبیعتاً در این قسمت شرایط دشواری داریم چون افرادی که شما نام بردید، رقابت بسیار سنگینی را در سال 92 با هم داشتند و بدیهی است که جمع‌کردن این مجموعه با سختی بیشتری مواجه است اما با توجه به تعهدی که در دوستان دیده می‌شود و با نگاهی که این افراد به افق انقلاب اسلامی دارند، تولید ظرفیت‌های بیشتر برای جریان اصولگرا از اولویت بیشتری برای آنان برخوردار است.

همه اصولگرایان مثلث آیات مصباح، موحدی و یزدی را قبول دارند

**در اثنای صحبت‌تان به جلسات علمای اصولگرا اشاره داشتید. "محمدرضا باهنر" دبیرکل جبهه پیروان چندی پیش اصولگرایان را باتوجه به نگاهی که نسبت به جامعتین دارند به سه دسته تقسیم کرد؛ عده‌ای که جامعتین را فصل الخطاب جریان اصولگرا می‌دانند، عده‌ای که جامعتین را بدون "آیت‌الله مصباح" قبول دارند و بعضی دیگر که جامعتین را با حضور "مصباح یزدی" تعریف می‌کنند. به نظر شما، در غیاب آیت‌الله مهدوی‌کنی و مرحوم عسگراولادی در نهایت کدام فرد یا مرجع حرف آخر را در جریان اصولگرا برای انتخابات مجلس خواهد زد؟

تا جایی که من اطلاع دارم، همه تشکل‌ها و گروه‌های اصولگرا، فصل‌الخطاب جمع و شورای علمایی "آیت‌الله مصباح‌یزدی"، "آیت‌الله محمد یزدی" و "آیت‌الله موحدی‌کرمانی" را قبول دارند و اگر تشکل‌های اصولگرا موفق به نتیجه نشوند، طبیعتاً نظر این سه عزیز برای آن‌ها مُطاع خواهد بود، به تعبیری می‌شود گفت که این شورای علمایی هم فصل‌الخطاب و هم گشاینده گره‌های کوری است که بعضاً در عرصه‌های سیاسی به وجود می‌آید. من فکر می‌کنم که در حال حاضر، جریان اصولگرا از اختلافات خود پیرامون شورای علمایی گذر کرده و اصولگرایان این شورا را با حضور آیت‌الله مصباح‌یزدی پذیرفته‌اند و روی این مسئله اجماع به وجود آمده است. به دلیل ظرفیت بالایی که در آیت الله مصباح‌یزدی وجود دارد، طبیعتاً حضور وی می‌تواند تقویت کننده جریان اصولگرایی باشد.

شورای علمایی فصل‌الخطاب است/ وحدت بر مبنای تنزل؛ گزینه منحصربه‌فرد جریان اصولگرایی

** "محمدنبی حبیبی" دبیرکل حزب مؤتلفه در اظهاراتی گفته که سه تشکل ایثارگران، مؤتلفه و پایداری متعهد به ارائه یک لیست واحد برای انتخابات شده‌اند. ما دو تجربه از جبهه پایداری در ذهن داریم؛ یکی انتخابات مجلس نهم و دیگری انتخابات ریاست جمهوری سال 92 که در هر دو، جبهه پایداری لیست و فرد متبوع خود را وارد گود انتخابات کرد. به نظر شما، در حال حاضر چه تضمینی برای عملی‌شدن تعهدی که آقای حبیبی از آن یاد کرده‌، وجود دارد؟

شرایط انتخابات مجلس با انتخابات قبل از سال 92 یا حتی خود 92 بسیار متفاوت است و اصولگرایان با یک عدم موفقیت به واسطه عملکرد غلط خود مواجه هستند و چون همه پذیرفته‌اند که در پازل طراحی شده، تشتت و اختلاف بیشترین نقش را در از هم پاشیدگی نقشه وحدت اصولگرایی ایفا می‌کند، همین باعث شده که اصولگرایان به سمت یک لیست واحد حرکت کنند. حتی قرار بر این شده که گروه‌های مختلف اصولگرایی، لیست‌های مشترک نزدیک به هم ندهند بلکه با یک لیست حضور پیدا کنند و هر جایی هم که احساس کردیم به مشکل برخورده‌ایم که مانع از رسیدن به این هدف می‌شود، شورای علمایی که از آن یاد کردم، می‌تواند فصل‌الخطاب باشد.

ما تلاش داریم که این ائتلاف و انسجام، به طور فصلی و انتخاباتی نباشد و بتواند به صورت یک ائتلاف پایدار در جریان اصولگرایی مطرح شود. برای رسیدن به این هدف، وحدت بر مبنای تنزل، گزینه منحصربه‌فردی است که می‌تواند باعث حرکت جریان اصولگرا به طرف موفقیت شود. یک زمان هست که وحدت را بر مبنای خودمان تعریف می‌کنیم یعنی می‌گوییم که من حق هستم و بقیه باید با من همراه شوند. این به نظرم وحدت نیست بلکه روکش وحدت است. یک زمان از وحدت به عنوان تنزل یاد می‌کنیم یعنی حاضر هستیم که از صددرصد خواسته‌هایمان کوتاه بیاییم و روی 60 تا 70 درصد آن بایستیم و از 30 درصد بقیه گذشت کنیم و در بقیه موارد به نقطه ائتلاف برسیم. طبیعتاً در اینجا، 70 بهتر از صفر است. از این نظر فکر می‌کنم که مدل وحدت بر اساس تنزل، مورد وفاق همه قرار گرفته؛ همه جریانات اصولگرایی پذیرفته‌اند که صددرصد مطالبات‌شان، نمی‌تواند آن‌ها را به وحدت نزدیک کند بلکه آن‌ها را در گرداب اختلاف وارد می‌کند.

مطلقا با احمدی‌نژاد وارد انتخابات نمی‌شویم

** امروز رابطه اصولگرایان با "محمود احمدی‌نژاد" چگونه تعریف می‌شود؟

این موضوع خیلی روشن است؛ خود احمدی‌نژاد بارها اعلام کرده که فراتر از اصولگرایی است و خود را در جریان اصولگرا تعریف نمی‌کند که امروز ما بخواهیم بگوییم که رویکرد اصولگرایان نسبت به وی چگونه خواهد بود. به نظرم جریان اصولگرا مطلقاً با جریان احمدی‌نژاد وارد عرصه انتخابات نخواهد شد و تعاملی از این جهت انجام نخواهد گرفت. البته ما فکر می‌کنیم که ورود احمدی‌نژاد به عرصه انتخابات، بزرگ‌ترین برگ برنده را به دست جریان کارگزاران و اصلاح‌طلبان می‌دهد، چراکه احمدی‌نژاد قادر نیست یک تنه پیروز این میدان باشد. انتخابات شورای شهر نشان داد که خواهر احمدی‌نژاد هم در رتبه نود و پنجم تهران قرار گرفت!

**البته این فضایی که درباره احمدی‌نژاد به آن اشاره داشتید، مربوط به دو سال پیش است. نگاه امروز مردم به احمدی‌نژاد را چگونه می‌بینید؟ امروز برخی از پیروزی وی در صورت ورود به عرصه انتخابات سخن می‌گویند.

تجربه تاریخ سیاسی ایران نشان می‌دهد که افرادی که نوعی کاریزما در جامعه پیدا می‌کنند، خودشان سبد رأی دارند نه اطرافیان‌شان. شما می‌بینید که یاران رئیس دولت اصلاحات در انتخابات مجلس هفتم چه وضعیتی داشتند و هیچ کدامشان رأی نیاوردند.

**یعنی شما معتقد هستید که احمدی‌نژاد 94، فاقد پایگاه اجتماعی است؟

اگر احمدی‌نژاد بخواهد لیست ارائه کند، قطعاً آن لیست رأی نخواهد آورد. ممکن است که شخص احمدی‌نژاد یک سبد رأی داشته باشد که دارد، اما اطرافیان وی این موقعیت را ندارند و با اشاره احمدی‌نژاد هم این ظرفیت اجتماعی تولید نمی‌شود. به همین دلیل حضور احمدی‌نژاد باعث برداشته‌شدن رأی از سبد اصولگرایان می‌شود.

حضور احمدی‌نژاد در انتخابات، فرصت‌سوزی است

**آیا باعث این نمی‌شود که اصولگرایان برای حفظ سبد رأی خود به نوعی با احمدی‌نژاد به تعامل دست بزنند؟

باتوجه به سابقه رفتاری احمدی‌نژاد و جریان 11 روز خانه‌نشینی وی، معتقد هستیم که حضور احمدی‌نژاد نه تنها باعث ایجاد فرصت نمی‌شود بلکه موجب فرصت‌سوزی هم می‌شود. تا آنجایی که من اطلاع دارم، هیچ‌کدام از جریانات اصولگرای حاضر در ائتلاف، تمایلی به همراهی با احمدی‌نژاد در جریان انتخابات ندارند. ما مسیر خود را می‌رویم و همان‌طور که با جریان اصلاحات ائتلاف نمی‌کنیم با احمدی‌نژاد هم ائتلاف نخواهیم کرد.

بیشترین تمرکز احمدی‌نژاد روی انتخابات 96 است

**ولو به قیمت شکست جریان اصولگرایی؟

خیر؛ من فکر نمی‌کنم که شکستی در کار باشد. اگر احمدی‌ن‍ژاد در انتخابات حضور پیدا کند، در منظر مردم و نیروهای انقلاب به عنوان یک عنصر مؤثر در پیروزی جریان اصلاح‌طلب تلقی می‌شود و فکر هم نمی‌کنم که احمدی‌نژاد با هوشمندی سیاسی که دارد، این خطای استراتژیک و ریسک خطرناک را بپذیرد که بخواهد به طور مستقل وارد عرصه رقابت شود. من این احتمال را می‌دهم که احمدی‌نژاد بیشترین تمرکز خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 بگذارد و طبیعتاً حضور ناقص وی در انتخابات مجلس، ظرفیت سیاسی آینده او را از بین خواهد برد چراکه همه اصولگرایان، وی را عامل ضربه به سبد رأی جریان اصولگرایی خواهند دانست و طبیعتاً احمدی‌نژاد بیشترین توجه خود را به سبد رأی اصولگرایان خواهد داشت.

احمدی‌نژاد با شیرینی از کرسی ریاست فاصله نگرفت

** گفتید که بیشترین تمرکز احمدی‌نژاد روی انتخابات سال 96 خواهد بود؛ به نظر شما آیا وی می‌تواند بار دیگر به نفع خود، موج اجتماعی ایجاد کند؟

خیر؛ من فکر نمی‌کنم. جامعه ما نشان داده که ذائقه‌اش یک ذائقه خاص است. این طور نیست که فردی بتواند دو بار در عرصه رقابت پیروز باشد. در ضمن، احمدی‌نژاد با شیرینی از کرسی ریاست فاصله نگرفت. بالاخره فاصله زیادی میان دولت‌های نهم و دهم وجود دارد. دولت دهم از همان روزهای اول، با انتخاب "مشایی" به عنوان معاون اول، کار خود را با تنش آغاز کرد و تا آخر هم در تنش به سر برد. احساس می‌کنم که احمدی‌نژاد فضای دلچسبی در افق دید مردم برای خود باقی نگذاشت. اگر احمدی‌نژاد همان مسیر دولت نهم را در دولت دهم ادامه می‌داد، از شرایط بسیار مثبت‌تر و متفاوت‌تری برخوردار می‌شد.

**احمدی‌نژاد مدتی است که سلسله جلساتی را با عنوان دفاع از ارزش‌های انقلاب و با حضور چهره‌های نزدیک به خود برگزار کرده؛ نظر شما در این خصوص چیست؟

به کار بردن عنوان دفاع از ارزش‌های انقلاب یک روکش است چرا که من فکر نمی‌کنم که اصلاً موضوع دفاع از ارزش‌ها مطرح باشد. این سلسله جلسات برای سازماندهی نیروهای استانی احمدی‌نژاد برگزار می‌شود. البته چون اخبار دقیقی از این جلسات ندارم، نمی‌توانم ارزیابی دقیقی از آن داشته باشم اما این نوع تجمعات، القای تمایل برای حضور در انتخابات است ولی امیدوارم که احمدی‌نژاد این خبط سیاسی را مرتکب نشود.

اصلاح‌طلبان احمدی‌نژاد را برای حضور در انتخابات تحریک می‌کنند

**"محمدرضا خاتمی" در اظهاراتی گفته که مردم پشت دست‌شان را داغ کرده‌اند که دیگر سال‌های 84 تا 92 تکرار نشود. نظر شما در خصوص این اظهارنظر چیست؟

استراتژی اصلاح‌طلبان، تحریک احمدی‌نژاد برای حضور در انتخابات است. صحبت‌هایی از این دست هم در همین راستا تحلیل می‌شود. جریان اصلاح‌طلب تمام‌قد تلاش می‌کند که احمدی‌نژاد را به عرصه انتخابات مجلس بکشاند تا بتواند سبد آرای اصولگرایان را تقسیم کند. حسین مرعشی در اظهارات تندی گفت که احمدی‌نژاد حتی نمی‌تواند یک کرسی از مجلس را به دست بیاورد. این صحبت‌ها از این جهت عنوان می‌شود که احمدی‌نژاد، تحریک به حضور در انتخابات شود و بیاید و بگوید که تحلیل شما از ظرفیت‌های من غلط بوده است.

شورای نگهبان نهاد نظاره‌گر و گزارش‌ده نیست

**درباره هجمه اخیر اصلاح‌طلبان به شورای نگهبان صحبت کنیم. اظهاراتی در خصوص استطلاعی یا استصوابی‌بودن نظارت شورای نگهبان مطرح شده، می‌خواهم ارزیابی کلی‌تان از این موضوع را بدانم.

این موضوع یک بحث کهنه است؛ من تعجب کردم که رئیس‌جمهور اظهاراتی را درخصوص شورای نگهبان عنوان کرد. دکتر روحانی باید بداند که امروز صرفاً یک فعال سیاسی نیست. وی رئیس‌جمهور یک کشور است و باید مدافع نهادهای قانونی کشور باشد. صحبت‌های دکتر روحانی این موضوع را تداعی می‌کرد که کشور تا حالا انتخاباتی را برگزار نکرده و تازه می‌خواهد امسال، اولین انتخاباتش را برگزار کند و وی می‌خواهد حدود و ثغور وظایف شورای نگهبان را مشخص نماید.

شورای نگهبان بیش از 30 انتخابات سراسری را برگزار کرده و خود دکتر روحانی هم از تأیید صلاحیت همین شورای نگهبان توانست رئیس‌جمهور شود. اصلاً ضرورتی ندارد که ما بخواهیم بحث‌های 15 سال پیش درباره استطلاعی یا استصوابی‌‎بودن نظارت شورای نگهبان را دوباره تکرار کنیم. شورای نگهبان نهاد نظاره‌گر و گزارش‌ده نیست بلکه شورایی است که نظارت می‌کند و بر اساس نظارت خود تصمیم می‌‌گیرد، این مُرّ قانون اساسی است. زمانی که ما در جهنم ناامنی منطقه برای خود بهشت ثبات ساخته‌ایم، نیروهای ضدانقلاب و خارج‌نشین از این موضوعات می‌توانند برای به‌وجودآوردن مسائلی چون فتنه 88 استفاده کنند.

**به نظر شما، امروز و در سال 94، حوادث سال 88 به چه میزان می‌تواند در احراز صلاحیت اصلاح‌طلبان موثر باشد؟

شورای نگهبان پیوسته اعلام کرده که موضوعات مهم در بررسی صلاحیت‌ افراد، موضوع نقش افراد در فتنه 88 است چراکه نمی‌شود آن را نادیده گرفت. هیچ کشوری حاضر نمی‌شود، امکان حضور در عرصه سیاست را برای افرادی که قانون اساسی را نادیده گرفتند و آشوب به پا کردند و در پی از رسمیت انداختن چارچوب‌های انقلاب بودند و با براندازان هم‌پیاله و علیه مصالح و منافع ملی هم‌آواز شدند، مهیا کند. این حق هر نظامی است. شما فکر می‌کنید که در آمریکا به افرادی که کمونیست هستند اجازه ورود به کنگره داده می‌شود؟ افرادی نشان دادند که اگر تیغ‌شان می‌بُرید، سر جمهوری اسلامی را می‌بریدند ولی تیغ‌شان نبرید. شورای نگهبان مبتنی بر قانون، حتماً مانع افرادی می‌شود که در فتنه 88 نقش‌آفرینی کردند.

"اتحاد ملت" همان حزب "مشارکت" است/مجلس و وزارت کشور واکنش نشان دهند

**با وجود این صراحت موضع از سوی شورای نگهبان، ما شاهد هستیم که اصلاح‌طلبان به تاسیس حزبی به نام "اتحاد ملت" اقدام کردند که اکثر اعضای آن در "جبهه منحله مشارکت" عضو بوده‌اند. به نظر شما هدف از این اقدام چیست؟

به نظر من، اتحاد ملت همان حزب مشارکت است. حزب اتحاد ملت، حزب فتنه‌گران است. نمی‌خواهم بگویم که همه اعضای این حزب این‌گونه هستند، اما اکثر افرادی که من دیدم، سابقا جزء شورای مرکزی حزب مشارکت بودند و ما می‌بینیم که از آن حزب، الگوبرداری هم شده است. من فکر نمی‌کنم کشوری که در اوج نوسانات سیاسی رشد کرده و از معبر چالش‌های سنگین سیاسی گذشته، به وسیله این بازی‌های آماتوری فریب بخورد و آن‌ها بخواهند حزبی را با نامی دیگر بیاورند و دوباره همان رفتارهای ساختارشکنانه را تکرار کنند.

**به نظر شما هدف حزب اتحاد ملت چیست؟

اتحاد ملت درپی به‌وجودآوردن شرایطی مانند سال 88 است. همانطور که حزب مشارکت تا آخرین روز به نوعی خود را بلندگو و مدیر عرصه فتنه می‌دانست، امروز هم وجود همان نیروها زنگ خطری برای کشور به حساب می‌آید و باید حتما مجلس و وزارت کشور به این موضوع واکنش منطقی نشان داده و اجازه ندهند که عده‌ای از شرایط آزادی کشور سوءاستفاده کنند و همراه با دشمنان انقلاب، جریانات سال 88 را بازسازی کنند.

اصلاح‌طلبان به دنبال مظلوم‌نمایی هستند

**در آستانه انتخابات مجلس هفتم شاهد بودیم که تعداد کثیری از اصلاح‌طلبان توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شدند و همین موضوع باعث شد تا برخی از آنها به رهبر معظم انقلاب نامه‌نگاری و اعتراض خود را به این موضوع اعلام کنند. این گروه در واقع قصد داشتند تا با فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا، حاکمیت را مجبور به عقب‌نشینی کنند. به نظر شما چقدر احتمال دارد که دوباره همان اتفاقات با شکلی جدید، این‌بار در آستانه انتخابات مجلس دهم به وجود بیاید؟

اصلاح‌طلبان روی خطوط قرمز و حدود وظایف شورای نگهبان حساسیت نشان می‌دهند و این موضوع نگرانی را افزایش می‌دهد که عده‌ای بخواهند از صحبت‌های رئیس‌جمهور سوءاستفاده و موج اجتماعی ایجاد کنند و با این بحث، تنش‌ سیاسی به وجود بیاورند. آن‌طور که من مطلعم، اصلاح‌طلبان این برنامه‌ریزی را دارند که همه افرادی که احتمال رد صلاحیتشان بالاست، کاندیدا شوند تا از این طریق بتوانند یک موج اجتماعی تحت عنوان ردصلاحیت‌‌شده‌ها ایجاد کنند و با مظلوم‌نمایی، کار خود را در عرصه انتخابات جلو ببرند.

**به نظر شما حوادث سال 88، تا چه زمانی در احراز صلاحیت اصلاح‌طلبان موثر خواهد بود؟

الی یوم‌الدین.

به عذرخواهی فتنه‌گران نیازی نداریم

**به نظر شما، به صرف عذرخواهی، خسارات آن جریانات جبران می‌شود؟

بالاخره این عذرخواهی التیام‌دهنده است. ما نیازمند عذرخواهی آن‌ها نیستیم، اما عذرخواهی به این معناست که من قبول دارم که اشتباه کرده‌ام و دیگر آن کار را مرتکب نخواهم شد. این موضوع برای ثبات سیاسی کشور مهم است. کسی بیاید تخلفی مرتکب شود و از تخلف خود ابراز ندامت هم نکند، این باعث می‌شود که همان فرد، دوباره تخلف خود را تکرار کند. بنابراین اولین قدم برای بازگشت، ابراز ندامت است.

**البته هنوز همین قدم هم برداشته نشده است.

بله؛ همینطور است.

**فکر می‌کنید دلیل آن چیست؟

اصلا این‌ها به آن حوادث اعتقاد دارند و از لحاظ مبانی آن اتفاقات را درست می‌دانند. این اشتباه را نباید کرد که آن‌ها مثلا خجالت می‌کشند که عذرخواهی کنند، بلکه آن‌ها آن جریانات را قبول دارند و معتقدند که تیرشان به سنگ خورده و ملت و تدابیر رهبری در مقابلشان سد شده و آن‌ها را زمین‌گیر کرد. اگر امکانی برای آن‌ها فراهم بود، دوباره سر آشوب و تنش را باز می‌کردند. به خاطر همین است که رهبر معظم انقلاب بارها اعلام کردند که بزرگان این‌ها بیایند و عذرخواهی کنند و بگویند که اشتباه کرده‌اند تا ملت آغوش خود را به روی آن‌ها باز کند و گذشت خود را نشان دهد. اما اینکه آن‌ها می‌خواهند بدون پرداخت هزینه بار دیگر همان مسیر را طی کنند، قطعا امکان‌پذیر نیست و باید آن‌ها مبانی خود را تغییر دهند و البته تاکنون هم نشان داده‌اند که حاضر به تغییر مبانی خود نیستند.

نظام ممنوعیتی برای حضور اصلاح‌طلبان ایجاد نکرده است

**در این میان ما شاهد هستیم که افرادی نظیر محمدرضا عارف و صادق خرازی به دلیل انتقاداتی که از عملکرد جریان اصلاحات دارند، مورد هجمه هم‌طیفان خود قرار گرفته‌اند. به نظر شما افرادی نظیر این دو، چقدر می‌توانند برای خود در انتخابات مجلس، امکان موفقیت قائل باشند و تا چه اندازه جریان اصلاحات به شخصیت‌های این چنینی اجازه ورود و عرض اندام سیاسی خواهد داد؟

کسانی که از فتنه برائت کردند و در فتنه نقشی نداشتند، آزادانه می‌توانند در انتخابات شرکت کنند و تا فتح قله‌های سیاسی کشور هم پیش بروند. کشور ممنوعیتی برای حضور اصلاح‌طلبان ایجاد نکرده، منع برای فتنه‌گران است که متاسفانه قسمت عمده‌ای از آن‌ها با جریان اصلاح‌طلبی گره خورده‌اند. شورای نگهبان نشان داده که با جریان اصلاح‌طلبی که در مدار قانون حرکت کرده و در فتنه هم نقش نداشته و اگر هم داشته ابراز ندامت کرده است، با سعه صدر برخورد می‌کند. از همین حیث، اصلاح‌طلبان به راحتی در انتخابات شرکت خواهند داشت و مشکلی از این جهت وجود ندارد.

افراطیون اصلاح‌طلب سنگ‌اندازی می‌کنند

**سوالم را بار دیگر تکرار می‌کنم، آیا موثرین در حوادث سال 88، به امثال آقایان عارف و خرازی اجازه عرض اندام خواهند داد؟

باید ببینیم که چه اتفاقاتی می‌افتد. بسیاری از این افرادی که اعلام برائت کرده‌اند، به نوعی واگرایی خودشان را با افراطیون اصلاح‌طلب نشان داده‌اند. البته این را هم باید گفت که افراطیون اصلا‌ح‌طلب سنگ‌اندازی‌های خود را خواهند داشت. امروز هرکسی از جریان اصلاح‌طلب که بخواهد، خارج از فتنه وارد عرصه انتخابات شود، باید پیه اظهارات تندی مانند جاسوس و نفوذی و بدلی را به تن خود بزند. افرادی نظیر عارف و خرازی، سفره خود را از بقیه اصلاح‌طلبانی که در 88 نقش داشتند، جدا کرده‌اند و به تعبیری می‌شود گفت که آن‌ها خیلی ملاحظه این را نمی‌کنند که افراطیون اصلاح‌طلب این اجازه را به آن‎ها برای شرکت در انتخابات خواهند داد یا نه، اما قطعا فضا و فشار سنگینی برای عدم حضورشان به وجود می‌آید.

خارج از دایره هدایت‌های رئیس دولت اصلاحات یعنی اصلاح‌طلب بدلی!

**اصلاح‌طلبان بنا به صحبت‌های خودشان، اصلاح‌طلبی را به دو قسمت "بدلی" و "واقعی" تقسیم‌بندی می‌کنند. به نظر شما منشأ این تقسیم‌‌بندی از کجاست؟ 

جالب است که هر جریانی که خارج از هدایت‌ها و مدیریت رئیس دولت اصلاحات، قصد ظهور و بروز در عرصه‌های سیاسی را داشته باشد، بدلی و خارج از دایره اصلاح‌طلبی به حساب می‌آید. آن‌ها معتقدند که همه اقدامات اصلاح‌طلبان باید زیر چتر رئیس دولت اصلاحات باشد. البته این اصلاح‌طلبان بدلی، خود را اصلاح‌طلب انقلابی و در چارچوب نظام می‌دانند.

**اما به هر حال امثال آقایان عارف و خرازی از چهره‌های نزدیک به رئیس دولت اصلاحات هستند.

بله، همین‌طور است؛ اما شما می‌بینید که شروع به کار حزب "ندای ایرانیان"، با مخالفت‌های رئیس دولت اصلاحات روبه‌رو شد اما این‌ها کار خودشان را کردند. امروز جریان "ندا" به عنوان یک جریان شورشی و بدلی معرفی شده است. مهم در این‌جا تبعیت از رئیس دولت اصلاحات است اما آقای عارف روابط بسیار نزدیکی با رئیس دولت اصلاحات و از وی تبعیت هم دارد؛ مثلا در انتخابات 92 دیدیم که تبعیت عارف از وی باعث شد که رأی اصلاح‌طلبان در سبد رأی روحانی قرار بگیرد. اصلاح‌طلبان، عارف را بدلی نمی‌دانند؛ شاید اختلافات و انتقاداتی نسبت به برخی موضع‌گیری‌های عارف وجود داشته باشد اما همین‌ها جریان ندا را بدلی می‌دانند.

رابطه کارگزاران و اصلاح‌طلبان ائتلافی است نه مبنایی

**امثال "محمد عطریانفر" از اعضای حزب کارگزاران گفت که ما "نقد لاریجانی را به نسیه عارف ترجیح می‌دهیم". از این جهت به نظر می‌‌رسد که فشارهای زیادی روی عارف وجود دارد و هنوز پیرامون سرلیستی وی اختلاف است.

اصلاح‌طلبان، کارگزاران را خیلی اصلاح‌طلب نمی‌دانند و در حقیقت نگاه اصلاح‌طلبان به کارگزاران یک نگاه ائتلافی است و معتقدند که کارگزاران از نظر مبانی با ما یکی نیستند. حزب کارگزاران خود را بیشتر متعلق به تفکر آیت‌الله هاشمی می‌داند و آیت‌الله هاشمی هم به هیچ‌وجه خود را زیر چتر مبانی فکری رئیس دولت اصلاحات قرار نمی‌دهد بلکه خود را بالاتر از آن می‌بیند. به همین دلیل اصلاح‌طلبان و کارگزاران نمی‌توانند تحت یک عنوان از نظر مبانی جمع شوند. اصلاح‌طلبان در جلسات داخلی خود عموما اعلام می‌کنند که کارگزاران اصلاح‌طلب نیستند اما چون همراه ما هستند، در جبهه ائتلافی با ما قرار دارند و در حقیقت اصلاح‌طلبان و کارگزاران خود را نیازمند به یکدیگر می‌بینند. به نوعی این دو جریان، در حال دادو‌ستد با یکدیگر هستند. اگر مصاحبه جدید محمد قوچانی را بخوانید، وی اشاره دارد که کارگزاران، اصلاح‌طلبانی ممتاز از اصلاح‌طلبان موجود هستند. کارگزاران در حقیقت خود را سر اصلاح‌طلبی می‌داند.

کارگزاران خود را متعلق به تفکر آیت‌الله هاشمی می‌داند نه رئیس دولت اصلاحات

**اخیرا اعضای حزب کارگزاران دیداری را با رئیس دولت اصلاحات داشتند.

سروری: بله؛ این‌ها برای اینکه سبد رأی‌شان با هم ترکیب شود، این تعاملات را با هم دارند و طبیعتا این نشست و برخاست‌ها وجود دارد اما در نهایت کارگزاران خود را متعلق به تفکر آیت‌الله هاشمی می‌داند نه رئیس دولت اصلاحات. اصلاح‌طلبان برای افزایش آرای خود، خود را ملزم به هم‌پیمانی با جریان اعتدال و کارگزاران می‌دانند که البته این موضوع تحلیل خاص خود را دارد.

**ورود چهره‌هایی همچون "قوچانی" و "لیلاز" از جریان اصلاح‌طلبی به  کارگزاران در سالیان اخیر، جزء همان داد و ستدهایی است که شما عنوان کردید؟

سروری: خیر؛ تفکر آقایان قوچانی و لیلاز بیشتر به کارگزاران تمایل دارد.


احزاب در ایران چارچوب‌بندی‌شده نیستند

**اما در دوران اصلاحات، شاهد بودیم که سخت‌ترین حمله‌ها و هجمه‌ها علیه آیت‌الله هاشمی از سوی چنین افرادی صورت گرفت.

سروری: من این موضوع را رد نمی‌کنم؛ ببینید، احزاب در ایران نتوانسته‌اند صلابت ساختاری خود را برای اعضای‌شان تبیین کنند و خیلی احزاب چارچوب‌بندی‌شده نیستند. مثلا در جریان اصلاح‌طلبی، برخی از لحاظ مبانی به کارگزاران نزدیک‌ترند. مثلا برخی در نگاه فرهنگی در جبهه اصلاح‌طلبان هستند ولی به جریان اصولگرایی قرابت دارند. مثلا میان تفکر فرهنگی آقای "مسجدجامعی" با مهاجرانی، قوچانی و محمدرضا خاتمی فاصله وجود دارد. چنین نمونه‌هایی باعث می‌شود که یک سری داد و ستدهای غیررسمی به صورت مبانی بین دو طرف به وجود بیاید. مثلا من نوعی، خودم را در جریان  کارگزاران می‌بینیم اما از لحاظ نوع تفکر اقتصادی با اصلاح‌طلبان همراهم؛ به خاطر همین نمی‌شود به صورت مطلق در این نوع مسائل قضاوت کرد اما یک سری چارچوب‌های کلی را می‌شود مشخص کرد که تمایلات افراد به چه سمت و سویی است.

سبد کارگزاران خالی است/ اصلاح‌طلبان تمایلی به رقابت با دولت ندارند

**با توجه به تفاوت گفتمانی که میان کارگزاران و اصلاح‌طلبان وجود دارد، آیا این دو جریان در نهایت لیست مشترک در انتخابات خواهند داد؟

سروری: به نظرم یک رقابت گسترده و دو زمانه در انتخابات پیش‌رو، به وجود خواهد آمد. در این‌جا دو بحث درباره اصلاح‌طلبان مطرح است و آن هم اینکه آیا ایشان مجبور به ائتلاف با دولت و جریان اعتدال هستند یا اعتدالیون دولت مجبور به ائتلاف با اصلاح‌طلبان می‌شوند. این دو با هم تفاوت دارد. به نظر من، دولت در این‌جا جلوتر است چراکه قدرت، پول و رسانه دارد و از این نظر در حال پی‌ریزی یک طراحی است. دولت تمایل ندارد که مجلس آینده یک مجلس اصلاح‌طلبی باشد اما به سبد اصلاح‌طلبان به شدت نیاز دارد چراکه سبد کارگزاران یک سبد خالی است و ظرفیت اجتماعی ندارد و بیشتر نخبه‌گرا است اما اصلاح‌طلبان ظرفیت توده‌ای دارند. با این وجود که دولت به سبد رای اصلاح‌طلبان نیاز دارد، اما نمی‌خواهد که امتیازات زیادی به ایشان بدهد.

سروری: بازی دولت در این‌جا بسیار ظریف است؛ در حقیقت دولت می‌خواهد با یک قسمت از اصولگرایان طرح دوستی بریزد و به آن‌ها نزدیک شود و حتی حاضر است ریاست مجلس را به آن‌ها بدهد. اصلاح‌طلبان در اینجا مجبور می‌شوند با دولت و اصولگرایان در دو جبهه رقابت کنند که قادر به این کار نخواهند بود و قطعا شکست خواهند خورد و اگر هم شکست بخورند، دو شکست را متحمل شده‌اند، یکی در انتخابات و دیگری اینکه رقیب دولت شده‌اند و دولت دیگر اصلاح‌طلبان را به عنوان همراه خود نمی‌بیند و بعد از انتخابات مجلس، تمامی امکاناتی که در اختیار اصلاح‌طلبان قرار داده را از دست آن‌ها خارج و همه اصلاح‌طلبان را از سیستم دولتی قیچی خواهد کرد. بنابراین اصلاح‌طلبان به هیچ وجه تمایلی به رقابت با دولت ندارند چون نمی‌خواهند به شرایط قبل از سال 92 بازگردند. در اینجا اصلاح‌طلبان با خود می‌گویند که اگر با دولت همراه شوند یک سهمی از مجلس خواهند برد ولو اینکه آن سهم ریاست مجلس یا اکثریت آن نباشد؛ بنابراین استراتژی دولت از همراهی با اصولگرایان، یکی تضعیف جریان اصولگرایی خواهد بود و دیگری اینکه اصلاح‌طلبان را مجبور به همراهی با خود می‌کند. یعنی با یک تیر دو نشان خواهد زد.

**گمانه‌زنی‌هایی که مبنی بر قرابت دولت با "رهروان ولایت" مطرح می‌شود، در راستای همین فرضیه‌ای است که شما مطرح کردید؟ 

سروری: یکی از احتمالات همین است؛ البته معتقد هستم که "رهروان"، متداول به یک حزب نیست که عناصرش انقیاد حزبی داشته باشند یعنی شما نمی‌توانید بگویید که همه اعضای رهروان یک جور فکر می‌کنند ولی طبیعتا ظرفیت موجود در رهروان، تمایل به ائتلاف با دولت است.

اصلاح‌طلبان قصد بزرگ‌نمایی اختلاف "علی لاریجانی" با جبهه پایداری را دارند

**نزدیکی اصلاح‌طلبان به چهره‌هایی نظیر "علی لاریجانی" را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ چندی پیش شاهد بودیم که یکی از جریده‌های اصلاح‌طلب در مطلبی عنوان کرد که "لاریجانی دیگر اصولگرا نیست" و او "همواره دست دوستی اصلاح‌طلبان را به گرمی فشرده است".

سروری: اصلاح‌طلبان قصد دارند تا با نشر این مطالب و بزرگ‌‎نمایی اختلافاتی که به طور طبیعی میان "علی لاریجانی" و جبهه پایداری وجود دارد، زمینه را برای جدایی لاریجانی از جریان اصولگرا  فراهم نمایند تا رئیس مجلس به سمت دولت سوق پیدا کند. دقیقا این مسئله در تحرکات رسانه‌ای اصلاح‌طلبان دیده می‌شود. اما من فکر می‌کنم که لاریجانی باتوجه به سوابقی که دارد، نمی‌تواند خود را از جریان اصولگرایی جدا کند و طبیعتا از وی توقع می‌رود که به پیروزی جریان اصولگرا بیشتر از اختلافات خود با پایداری بیاندیشد اما جریان دولت به شدت به دنبال این است که بتواند با ائتلاف با لاریجانی، نقش برهم‌زننده انسجام اصولگرایان را ایفا و از آن طرف اصلاح‌طلبان را به ائتلاف با خود مجبور کند.

ناطق‌نوری جوری رفتار می‌کند که متهم به قرارگرفتن در جبهه اصلاح‌طلبان نشود

**قرابت اصلاح‌طلبان به ناطق‌نوری را چگونه می‌بینید؟

سروری: به نظرم، تحلیل قرابت اصلاح‌طلبان به ناطق‌نوری در گذشته جدی‌تر بود اما مدتی است که احساس می‌کنم آقای ناطق از این عرصه کنار کشیده‌ و به صورت پررنگ در عرصه این تحلیل، حضور ندارد. من قبلا احساس می‌کردم که بیشترین اهتمام  و تمرکز جریان اعتدال و کارگزاران ابتدائا روی آقای ناطق است اما امروز اصلاح‌طلبان، نسبت به اینکه بتوانند وی را به حضور در عرصه انتخابات اقناع کنند، ناامیدند. ناطق امروز تلاش دارد تا جوری رفتار کند که متهم به قرار گرفتن در یک جبهه واحد با اصلاح‌طلبان نشود.

اصلاح‌طلبان می‌خواهند از ظرفیت اصولگرایی برای پیروزی در انتخابات استفاده کنند

**یکی از برنامه‌های "شورای هماهنگی جبهه اصلاحات" ائتلاف با نیروهای معتدل اصولگرایی همچون ناطق‌نوری است. در بیان چرایی این استراتژی، "محسن رهامی" گفته که هدف ما "جلوگیری از ورود اصولگرایان تندرو به مجلس" است. ارزیابی شما از این رویکرد چیست؟

سروری: به نظرم، این تحلیل آماتوری است، در پس این صحبت‌ها، ایجاد اختلاف در جریان اصولگرا نهفته است و تقسیم‌بندی اصولگرایان به کندرو و تندرو در راستای همین برنامه است. این‌ها قصد دارند با طرح چنین موضوعاتی، زمینه را برای تشدید اختلافات میان اصولگرایان فراهم کنند. من این تحلیل را قبول ندارم که آقای رهامی به دنبال این است که اصولگرایان معتدل به مجلس راه پیدا کنند تا جلوی اصولگرایان تندرو گرفته شود. اصلاح‌طلبان می‌خواهند از ظرفیت اصولگرایی برای پیروزی در انتخابات استفاده کنند.

اقتصاد کشور به مذاکرات شرطی شده

**اندکی پیرامون تاثیر مذاکرات هسته‌ای در فضای سیاسی کشور صحبت کنیم. فکر می‌کنید تصویب یا عدم تصویب "برجام" چه تاثیری بر اقبال مردمی نسبت به جریان اصولگرایی داشته باشد؟

سروری: این مسئله از مولفه‌های تاثیرگذار است. امروز اقتصاد کشور به مذاکرات، شرطی شده است و در قبض کامل آن است. این اتفاق بدی است. جامعه ما نسبت به مذاکرات دو علامت بد نشان داده، یکی بعد از ژنو و دیگری بعد از وین؛ به‌خصوص بعد از وین تلقی همه بر این بود که یک بسط اقتصادی رخ خواهد داد اما این اتفاق نیفتاد و به نظرم ما در حال ورود به رکود تورمی هستیم که این می‌تواند وضعیت معیشتی مردم را با مشکل روبه‌رو کند. اگر دولت نتواند با لغو تحریم‌ها، پیام منطقی و مثبتی را به بازار اقتصادی کشور بدهد، تا زمان انتخابات این فشارهای اقتصادی مثل فنری که دست روی آن گذاشته شده، به یکباره خود را رها می‌کند. من خوشبین نیستم که لغو تحریم‌ها بتواند تا موعد انتخابات، گشایشی را در اقتصاد ما به وجود بیاورد، مگر اینکه یکسری اقدامات تبلیغاتی صرفا برای اینکه عرصه انتخابات به نفع اصلاح‌طلبان بچرخد، انجام شود.

"برجام"؛ مولفه تاثیرگذار در نحوه آرای مردم 

**افزایش انتظارات از برجام و اینکه برخی مسئولین رده اول دولت می‌گویند که "ما در مذاکرات کاری کردیم کارستان"، در راستای همین تحلیل است؟

سروری: من دقیقا اینگونه صحبت‌ها را در همین راستا می‌بینم. اینکه برجام به چه سرانجامی برسد، یک مولفه تاثیرگذار در نحوه آرای مردم است. باید منتظر بود که ببینیم کنگره چه تصمیمی را در قبال برجام خواهد گرفت. من معتقدم که کنگره لب مرزی برجام را رد خواهد کرد و این امکان را به اوباما خواهد داد که آن را وتو کند و با چماق وتو از ما امتیاز بگیرد. در ایران هم شرایط بسیار پیچیده است چراکه در جریان مذاکرات، امتیازات حداقلی گرفته‌ایم و امتیازات حداکثری داده‌ایم. که طبیعتا مجلس ممکن است نسبت به مفاد برجام در بعضی قسمت‌ها جلوی کار را بگیرد و سلسله شروطی در قالب مصوبات تجلی پیدا کند که فرآیند برجام را طولانی‌تر خواهد کرد و این جزء حقوق مجلس است چراکه به سرنوشت کشور فکر می‌کند و باید به همین دلیل بررسی‌های دقیق و موشکافانه انجام شود.