صراط: علی ثابت از همرزمان شهید سردار حسین همدانی از فرماندهان خبره نظامی کشورمان در جنگ تحمیلی از
رشادت ها و خاطرات ابو وهب اطلاعات کلیدی از
شهادت و ناگفتههایی از این سردار شهید گفت.
علی ثابت درباره توصیهای که سردار همدانی به وی داشته است گفت: ایشان به من
اشاره داشت که حداکثر عمر ما 60، 70 سال است و باید از مال دنیا دوری کرد و
امیدوارم بتوانیم پرچمی که ایشون برافراشت را بالا نگه داریم چون ایشان یک
استاد تمام اخلاق است و همواره با یگانها و نیروهایی که با ایشان بودند
روابط اخلاقی و فرهنگی هم داشتند.
سردار
حسین همدانی یکی از فرماندهان
قدیمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی و از بنیانگذاران سپاه
همدان بود و مدتی نیز فرماندهی لشکر 27 محمدرسولالله را برعهده داشت. این
شهید گرانقدر که از مستشاران ارشد نظامی ایران در دفاع از حرم عقیله بنی
هاشم حضرت
زینب(س) بود، پنج شنبه شب 16 مهر ماه در سوریه به شهادت رسید.
علی ثابت از همرزمان این شهید در جنگ تحمیلی از رشادت ها و خاطرات ابو وهب اطلاعات کلیدی از شهادت و ناگفتههایی از این سردار شهید گفت.
این
شهید از سال 1390 به عنوان مستشار عالی در حالی به کشور سوریه برای دفاع
از حریم اهل بیت به ویژه حرم حضرت زینب (س) میرود که این کشور در حال سقوط
بود. تا آن جایی که کاخ ریاست جمهوری همواره مورد هدف قرار میگرفت.
وی
میافزاید: تکفیری ها و جبهه النصره 4 سال به دنبال شهادت سردار بودند و
یک مرتبه در محل سکونت خودش مورد هدف اسلحه های دور برد و دوربین دار قرار
گرفت که به سرانجام نرسید.
ثابت درباره مهمترین اقدامات ابو وهب در سوریه میگوید: این شهید صرف نظر
از امنیت در حرم حضرت زینب (س)، سازماندهی، برنامهریزی برای ارتش سوریه و
تشکیل بسیج مردمی در سوریه را عهده دار بود و نیروهای 16 استان سوریه را به
تفکیک سازماندهی کرد. سردار شاهرگ حیاتی دشمن در نوار حماس را که از طریق
آن صهیونیسم و جبهه النصره تامین مالی و تجهیزاتی میشدند از بین برد و پس
از آن بود که آرامشی در سوریه برای برگزاری یک انتخابات برقرار شد.
بنابراین سوریه و مردم آن مدیون سردار همدانی و همکارانش هستند.
وی
ادامه داد: به قول مفسرین نطامی دنیا سردار همدانی در جنگهای پارتیزنی
تخصص بسیار خوبی داشت و شخصیت کاریزماتیک و جاذبه سردار باعث شد میان شیعه و
سنی در آن مناطق وحدت به وجود بیاید.
ثابت گفت: انتخاب شهید همدانی به عنوان مستشار نظامی در سوریه به دلیل
شناخت دقیق سردار قاسم سلیمانی و سرلشکر جعفری از تخصص های وی از زمان دفاع
مقدس بود. بعد از شهید شوشتری به سردار همدانی شیخ طایفه می گفتند.
محبوبیت زیادی در میان بسیجیان سطح کشور داشتند دو دوره در کشور جانشین
فرماندهی نیروی مقاومت بسیج را بر عهده داشتند.
همرزم
شهید همدانی گفت: ماهیت نیروی قدس سپاه و ماموریت هایی که انجام می دهند
سری است. حتی سردار از جلساتی که با حضرت آقا داشت مواردی بیان نمیکرد
اما در پیام رهبری میشود علاقه ایشان را به وی فهمید. حضرت آقا توصیه و
سفارش های مخصوصی برای سردار داشتند.
وی
افزود یکی از دوستان نزدیک سردار میگفت: حضرت آقا بعد از ماموریتها به
سردار همدانی میگفتند برای حفظ شما دعا می کنم، سردار هم گفته بود توجه
شما خستگی را از تن ما در میآورد.
شهید
سردار همدانی دارای 2 فرزند پسر و 2 فرزند دختر است. فرزند بزرگ وی وهب
نام دارد که به همین علت سردار در سوریه به نام ابووهب مشهور بود.
وی
درباره بهترین تفریح و علاقه شهید می گوید: سردار همدانی به هنر خواندن و
نوشتن علاقه بسیاری داشت و از این راه کارهای فرهنگی انجام میداد؛
کتابخانه بزرگی در منزل داشت و همیشه دوستان و جوانان رابه کتاب خوانی
سفارش میکرد؛ همواره به دوستان کتاب هدیه میداد و برای هدایت هر شخصی
برایش کتاب میخرید. برای کار کردن به درجه، منصب و جایگاه فکر نمیکرد و
هر جا کار بود اول حاضر میشد. اگرچه شهادت وی داغ بزرگی است اما مزد زحمات
و مجاهدت هایش را گرفت.
همرزم
شهید همدانی از ملاقات خانوادگی سردار در یکشنبه یک هفته قبل از شهادت
میگوید: سردار از همسرش خواسته بود تا تمام فرزندان را دور هم جمع کند، با
اینکه پسر بزرگشان مشغله داشت اما سردار اصرار کرد تا حتما خودش را به جمع
خانواده برساند، آن شب روحیه شادابی داشت گویا می دانست قرار است دیگر بر
نگردد.
وی
افزود همسر سردار در این ملاقات گفت: از رفتن شما به سوریه راضی نیستم که
سردار در پاسخ گفت شهادت آرزوی من است. همسرش هم به شرط شفاعت وی بعد از
شهادت آرام و راضی شد. آن شب سردار با هر کدام از پسرانش وهب و مهدی
جداگانه صحبت و سفارشهایی کرد.
قبل
از آخرین سفر وی به سوریه خدمت حضرت آقا رفت.روز سفر با وی قرار داشتم، هر
بار تماس می گرفتم جوابی نمی داد تا اینکه به تلفن خانه زنگ زدم و همسرشان
گفتند حاج آقا عجله دارد. حتی با خودشان لباس هم نبردند.کیفیت شهادت هم
اینگونه بود که ساعت 3.5 همان روز با همکارانش برای بازدید و شناسایی به
منطقهای که دست تکفیریها بود رفته و در راه به کمین بر می خورند، پاره ای
از آتشی که دشمن در ان جا روشن کرده به ماشین اصابت می کند و ماشین را
منحرف کرده و به رگبار می بندند و راننده از ناحیه کمر و سردار از ناحیه
چشم و سر آسیب جدی دیده و به بیمارستان فرستاده می شود که ساعت 8 شب شهید
می شود.
وی ادامه می دهد: قرار بود پس از برگشتن سردار او را ببینم اما با اینکه سر موعد برگشت اما شهید شد.
همرزم
شهید همدانی از خاظرات دوران دفاع مقدس سردار می گوید: سال 80 وقتی به سمت
فرماندهی لشکر پیاده مکانیزه حضرت رسول استان تهران می رسند همزمان جانشین
قرارگاه ثار الله هم بودند. در زمان معارفه می گفت: من فرمانده لشکر
نیستم من امانتدار هستم و فرمانده شهید متوسلیان است. در سال 62 هم جز اهرم
های تیپ محمد رسول اله (ص) همراه با شهیدان همت، شهبازی، متوسلیان بود.
همیشه
سخنانش برگرفته از دفاع مقدس یا منویات رهبر یا حضرت امام بود. آلبومی از
حضرت امام و مقام معظم رهبری داشت و هر وقت دلش می گرفت آن را نگاه می کرد.
بسیار ولایت مدار بود و می گفت اگر حضرت آقا دستور دهند تا پای جان حاضر
به انجام آن هستم و درنگ نمی کنم.