صراط: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر اینکه تغییر سبک زندگی مقدمه نفوذ است، گفت: متاسفانه برخیها این اهمیت را متوجه نشدند و در همان دوران برجام ماندند، پسا برجام یعنی اینکه یک عدهای میخواهند آن اتفاقاتی که افتاده را مقدمهای قرار دهند تا همه چیز را مباح و عادیسازی کنند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، محمدحسین صفارهرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام قبل از ظهر امروز در همایش گفتمان عزت و پیشرفت با اشاره به ابعاد و اشکال مختلف نفوذ گفت: یکی از ابعاد و اشکال نفوذ شامل نفوذ امنیتی است که همین موضوع را میتوان در ابتدای انقلاب مشاهده کرد و کسانی که در کانونهای حساس جاگیر شده بودند و در زمان حیاتی ضربههایی را از طرف سفارش دهندگان پلیدی که کینهشان با انقلاب بود زدند که از جمله میتوان به شهادت شهید بهشتی و یارانش در نفوذ یک عنصر نفاق در حزب جمهوری اسلامی اشاره داشت.
وی تاکید کرد: البته به تدریج به شرایطی رسیدیم که نفوذ امنیتی در انقلاب معنایش را از دست داد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نفوذ سیاسی را یکی دیگر از اشکال و ابعاد نفوذ دانست و افزود: در پی این نفوذ کسانی همسو با جریان انقلاب همراه بودند در حالی که آرمانهای آنها با آرمان جریان اصلی انقلاب متفاوت بود و با اهداف خاص خود آمده بودند و آنقدر هم جایگاه و وجاهت داشتند که در مراسم حکومتی جای بگیرند.
صفار هرندی ادامه داد: در زمان نخستوزیری پس از انقلاب کسی که دولت تشکیل داد فردی است که متعلق به دستگاه فکری متفاوت از جریان مرکزیت نظام بود که به هر ترتیب با اقتضاعات آن زمان آقای مصدق روی کار آمد و ایشان به دلیل تدینی که داشت مورد تایید حضرت امام قرار گرفته بود اما در دولت و کابینه ایشان افراد نفوذی و کاشته شده بیرونیها بودند که اهداف آنها را دنبال میکنند که نمونه مشخص آن امیر انتظام بود که البته در ادامه پس از روشن شدن موضوع توسط حضرت امام، عملا نفود این چنینی نداشتیم و نفوذ از این جنس هم منتفی شد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به نفوذ اقتصادی تصریح کرد: حقیقت این است که در نظام برآمده از انقلاب تجربههای پیشین در حکومتداری نداشت و نسخه مشخصی برای اداره وضعیت اقتصادی کشور وجود نداشت و طبیعی بود که افرادی با دیدگاههای مختلف در حکومت رخنه کنند و نگاههای شخصی خود را پیش ببرند و البته این وضعیت دوام آورد و حتی به دهه دوم انقلاب رسید.
صفار هرندی ادامه داد: در یک دورهای یکسری از افرادی که نگرش اقتصادی جامعهنگر داشتند این نگاه در یک دورهای ادامه داشت که منجر به آثار و تبعات میشد و در ادامه کسانی هم که جایگزین این افراد شدند معکوس آن مسیر طی شده را پیمودند و به سراغ آزادسازی و رویکرد اقتصاد باز رفتند و همین موضوع منجر شد که پای نظریهپردازان جهانی در سال 70 به محیط اقتصادی ما باز شود که در این مقطع زمانی در دولت سازندگی عملا نسخههای پیچیده شده توسط بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول در دستور کار دولت قرار گرفت و مقامات دولتی بنا داشتند تا آخرین مرحله این راه را طی کنند که در این شرایط اگر مداخله حضرت آقا برای جلوگیری از آن وضعیت نبود ما دچار بحرانهای سنگین می شدیم.
وی با بیان اینکه از ابتدای انقلاب تاکنون شاهد برخی نفوذهای فرهنگی بودهایم، گفت: نفوذ یعنی موثر واقع شدن و به انتها رسیدن که تا حالا عملیات نفوذ در کشورما نتوانسته به انتها برسد و نفوذیهای ضد انقلاب هم با هدف فروپاشی صورت میگرفت که در این نفوذها شاهد به شهادت رسیدن بزرگان انقلاب بودیم که البته شهادت این بزرگان مانع از رسیدن این عناصر ضد انقلاب به اهداف اصلیشان شد که حاصل این ناکامی دشمن هم خرد و شجاعت و توجه به ابعاد مختلف از سوی رهبران انقلاب از جمله حضرت امام و مقام معظم رهبری بوده است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: اولین نشانههای نفوذ جدید در کلام خود حضرت آقا ظاهر شد در آنجایی که ایشان تعبیر تهاجم فرهنگی را به کار بردند و الان هم وقتی به مصادیق مورد نظر ایشان توجه میکنیم می فهمیم آنچه که امروز ایشان بیان میکنند کسانی قصد نفوذ از بعد فرهنگی و فکری به ساحت انقلاب دارند همان روز هم این نگاه را داشتند منتها آن روز ذهن ما مبتدی بود و وقتی که تهاجم فرهنگی مطرح شد بسیاری از ما قضیه را به مسائل محدود کشاندند.
صفار هرندی در ادامه تصریح کرد: خیلی برای ما عجیب است، کسی که در دهه 60 مربی ما برای مقابله با ضد انقلاب بود حالا ایشان می گوید اگر ما تندرویهایی نکرده بودیم خیلی از این اتفاقات اول انقلاب نمیافتاد که از این صحبت اینطور برداشت میشود که مسئول تمام مصیبتهایی که بر سرمان آمده خودمان هستیم.
وی ادامه داد: یا اینکه می گویند اگر تندرویها و بعضی از این کارهایی که تندروها در اول انقلاب کرده بودند، نبود صدام به ایران حمله نمیکرد، درست برخلاف تمام تحلیلهایی که تا کنون داشتیم در حالی که مسئول تمام این اتفاقات آن خبیث (صدام) بود که سالها قبل برنامهریزی شده بود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: این مطالب از سوی کسانی مطرح میشود که خودشلن مسئول تنظیم ذهن جامعه در آن زمان بر این مبنا بوده که دشمن شروع کننده جنگ بود و آن بساط را راه انداخت در حالی که ما کاری به کار آنها نداشتیم و هنگامی که این صحبتها را مطرح میکنند یعنی اینکه دارند تاریخ را از منظر خودشان تغییر میدهند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: متاسفانه عملیات نفوذ وقتی که وارد کار میشود سراغ کسانی میآید که با تابلوی حزبالهی و اصولگرایی وارد صحنه شدند و آن را هم آلوده میکنند و میبینیم در دولتی نظریهپردازی برای مکتب ایرانی در برابر مکتب اسلامی مطرح میشود و پای این موضوع هم میایستند.
صفار هرندی با تاکید بر اینکه تغییر سبک زندگی مقدمه نفوذ است گفت: تغییر محیط پرورش فرزندان و زندگی نیز زمینه و مقدمه نفوذ است.
وی با اشاره به مسئله برجام و با طرح این سوال که چرا آقا پسابرجام را مهمتر از برجام مطرح میکنند گفت: متاسفانه برخیها این اهمیت را متوجه نشدند و در همان دوران برجام ماندند، پسا برجام یعنی اینکه یک عدهای میخواهند آن اتفاقاتی که افتاده را در نظر دارند مقدمهای قرار دهند تا همه چیز را مباح و عادیسازی کنند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با طرح این سوال که چرا رهبر انقلاب مذاکره با آمریکا را ممنوع کردهاند گفت: چون طرف مقابل میخواهد به اسم مذاکره یک باب عاطفی را باز کند و عواطفی که رد و بدل میشود به نفع دو شخص است اما هزینههایی که پرداخت میشود از جیب یک ملت است.
صفار هرندی خاطر نشان کرد: 10 سال پیش که آن سند امضا شد تا همه چیز را پلمب کنیم چند صد تا سانتریفیوژ در اختیار داشتیم و وقتی که آنها حکم کردند قرار شد که حتی یک سانتریفیوژ هم نداشته باشیم.
وی افزود: اما وقتی که 20 هزار سانتریفیوژ داشتیم آن وقت دیگر نتوانستند بگویند ایران هیچ سانتریفیوژی نداشته باشد بلکه بر وجود 6 هزار سانتریفیوژ اقرار کردند که حضرت آقا هم این موضوع را یکی از مسائل مثبت برجام اشاره داشتند و سپس فرمودند علت قبول طرف مقابل بر قبول 6 هزار سانتریفیوژ این بود که ما 20 هزار سانتریفیوژ داشتیم.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، محمدحسین صفارهرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام قبل از ظهر امروز در همایش گفتمان عزت و پیشرفت با اشاره به ابعاد و اشکال مختلف نفوذ گفت: یکی از ابعاد و اشکال نفوذ شامل نفوذ امنیتی است که همین موضوع را میتوان در ابتدای انقلاب مشاهده کرد و کسانی که در کانونهای حساس جاگیر شده بودند و در زمان حیاتی ضربههایی را از طرف سفارش دهندگان پلیدی که کینهشان با انقلاب بود زدند که از جمله میتوان به شهادت شهید بهشتی و یارانش در نفوذ یک عنصر نفاق در حزب جمهوری اسلامی اشاره داشت.
وی تاکید کرد: البته به تدریج به شرایطی رسیدیم که نفوذ امنیتی در انقلاب معنایش را از دست داد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نفوذ سیاسی را یکی دیگر از اشکال و ابعاد نفوذ دانست و افزود: در پی این نفوذ کسانی همسو با جریان انقلاب همراه بودند در حالی که آرمانهای آنها با آرمان جریان اصلی انقلاب متفاوت بود و با اهداف خاص خود آمده بودند و آنقدر هم جایگاه و وجاهت داشتند که در مراسم حکومتی جای بگیرند.
صفار هرندی ادامه داد: در زمان نخستوزیری پس از انقلاب کسی که دولت تشکیل داد فردی است که متعلق به دستگاه فکری متفاوت از جریان مرکزیت نظام بود که به هر ترتیب با اقتضاعات آن زمان آقای مصدق روی کار آمد و ایشان به دلیل تدینی که داشت مورد تایید حضرت امام قرار گرفته بود اما در دولت و کابینه ایشان افراد نفوذی و کاشته شده بیرونیها بودند که اهداف آنها را دنبال میکنند که نمونه مشخص آن امیر انتظام بود که البته در ادامه پس از روشن شدن موضوع توسط حضرت امام، عملا نفود این چنینی نداشتیم و نفوذ از این جنس هم منتفی شد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به نفوذ اقتصادی تصریح کرد: حقیقت این است که در نظام برآمده از انقلاب تجربههای پیشین در حکومتداری نداشت و نسخه مشخصی برای اداره وضعیت اقتصادی کشور وجود نداشت و طبیعی بود که افرادی با دیدگاههای مختلف در حکومت رخنه کنند و نگاههای شخصی خود را پیش ببرند و البته این وضعیت دوام آورد و حتی به دهه دوم انقلاب رسید.
صفار هرندی ادامه داد: در یک دورهای یکسری از افرادی که نگرش اقتصادی جامعهنگر داشتند این نگاه در یک دورهای ادامه داشت که منجر به آثار و تبعات میشد و در ادامه کسانی هم که جایگزین این افراد شدند معکوس آن مسیر طی شده را پیمودند و به سراغ آزادسازی و رویکرد اقتصاد باز رفتند و همین موضوع منجر شد که پای نظریهپردازان جهانی در سال 70 به محیط اقتصادی ما باز شود که در این مقطع زمانی در دولت سازندگی عملا نسخههای پیچیده شده توسط بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول در دستور کار دولت قرار گرفت و مقامات دولتی بنا داشتند تا آخرین مرحله این راه را طی کنند که در این شرایط اگر مداخله حضرت آقا برای جلوگیری از آن وضعیت نبود ما دچار بحرانهای سنگین می شدیم.
وی با بیان اینکه از ابتدای انقلاب تاکنون شاهد برخی نفوذهای فرهنگی بودهایم، گفت: نفوذ یعنی موثر واقع شدن و به انتها رسیدن که تا حالا عملیات نفوذ در کشورما نتوانسته به انتها برسد و نفوذیهای ضد انقلاب هم با هدف فروپاشی صورت میگرفت که در این نفوذها شاهد به شهادت رسیدن بزرگان انقلاب بودیم که البته شهادت این بزرگان مانع از رسیدن این عناصر ضد انقلاب به اهداف اصلیشان شد که حاصل این ناکامی دشمن هم خرد و شجاعت و توجه به ابعاد مختلف از سوی رهبران انقلاب از جمله حضرت امام و مقام معظم رهبری بوده است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: اولین نشانههای نفوذ جدید در کلام خود حضرت آقا ظاهر شد در آنجایی که ایشان تعبیر تهاجم فرهنگی را به کار بردند و الان هم وقتی به مصادیق مورد نظر ایشان توجه میکنیم می فهمیم آنچه که امروز ایشان بیان میکنند کسانی قصد نفوذ از بعد فرهنگی و فکری به ساحت انقلاب دارند همان روز هم این نگاه را داشتند منتها آن روز ذهن ما مبتدی بود و وقتی که تهاجم فرهنگی مطرح شد بسیاری از ما قضیه را به مسائل محدود کشاندند.
صفار هرندی در ادامه تصریح کرد: خیلی برای ما عجیب است، کسی که در دهه 60 مربی ما برای مقابله با ضد انقلاب بود حالا ایشان می گوید اگر ما تندرویهایی نکرده بودیم خیلی از این اتفاقات اول انقلاب نمیافتاد که از این صحبت اینطور برداشت میشود که مسئول تمام مصیبتهایی که بر سرمان آمده خودمان هستیم.
وی ادامه داد: یا اینکه می گویند اگر تندرویها و بعضی از این کارهایی که تندروها در اول انقلاب کرده بودند، نبود صدام به ایران حمله نمیکرد، درست برخلاف تمام تحلیلهایی که تا کنون داشتیم در حالی که مسئول تمام این اتفاقات آن خبیث (صدام) بود که سالها قبل برنامهریزی شده بود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: این مطالب از سوی کسانی مطرح میشود که خودشلن مسئول تنظیم ذهن جامعه در آن زمان بر این مبنا بوده که دشمن شروع کننده جنگ بود و آن بساط را راه انداخت در حالی که ما کاری به کار آنها نداشتیم و هنگامی که این صحبتها را مطرح میکنند یعنی اینکه دارند تاریخ را از منظر خودشان تغییر میدهند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: متاسفانه عملیات نفوذ وقتی که وارد کار میشود سراغ کسانی میآید که با تابلوی حزبالهی و اصولگرایی وارد صحنه شدند و آن را هم آلوده میکنند و میبینیم در دولتی نظریهپردازی برای مکتب ایرانی در برابر مکتب اسلامی مطرح میشود و پای این موضوع هم میایستند.
صفار هرندی با تاکید بر اینکه تغییر سبک زندگی مقدمه نفوذ است گفت: تغییر محیط پرورش فرزندان و زندگی نیز زمینه و مقدمه نفوذ است.
وی با اشاره به مسئله برجام و با طرح این سوال که چرا آقا پسابرجام را مهمتر از برجام مطرح میکنند گفت: متاسفانه برخیها این اهمیت را متوجه نشدند و در همان دوران برجام ماندند، پسا برجام یعنی اینکه یک عدهای میخواهند آن اتفاقاتی که افتاده را در نظر دارند مقدمهای قرار دهند تا همه چیز را مباح و عادیسازی کنند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با طرح این سوال که چرا رهبر انقلاب مذاکره با آمریکا را ممنوع کردهاند گفت: چون طرف مقابل میخواهد به اسم مذاکره یک باب عاطفی را باز کند و عواطفی که رد و بدل میشود به نفع دو شخص است اما هزینههایی که پرداخت میشود از جیب یک ملت است.
صفار هرندی خاطر نشان کرد: 10 سال پیش که آن سند امضا شد تا همه چیز را پلمب کنیم چند صد تا سانتریفیوژ در اختیار داشتیم و وقتی که آنها حکم کردند قرار شد که حتی یک سانتریفیوژ هم نداشته باشیم.
وی افزود: اما وقتی که 20 هزار سانتریفیوژ داشتیم آن وقت دیگر نتوانستند بگویند ایران هیچ سانتریفیوژی نداشته باشد بلکه بر وجود 6 هزار سانتریفیوژ اقرار کردند که حضرت آقا هم این موضوع را یکی از مسائل مثبت برجام اشاره داشتند و سپس فرمودند علت قبول طرف مقابل بر قبول 6 هزار سانتریفیوژ این بود که ما 20 هزار سانتریفیوژ داشتیم.