صراط:فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: ما اصلاحطلبان با اصولگراها در رقابت هستیم و مشارکتی با آنها نداریم اما اینکه لاریجانی به جهت عملکردش در مجلس نهم و بویژه مساله برجام نسبتا متعادل عمل کرده است، او را نسبت به افراد جبهه پایداری ارجح میدانیم اما لاریجانی نمیتواند سمبل و سرگروه جبهه اصلاحات باشد.
روزنامه آرمان امروز گفت و گویی با جواد امام فعال سیاسی اصلاحطلب انجام داده که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
تکلیف نهایی مجمع ایثارگران چه شد؟
باید از دوستان هیات موسس این سوال را پرسید اما آنچه که از خبرها و گوشه و کنار به گوش میرسد این است که در حقیقت این درخواست، قربانی آنهایی که مسئول نداشته و دخالتهایی میکردند و میکنند شده است و همین موضوع سبب شده که تا امروز موانعی ایجاد شود و با وجود اینکه همه پروسههای قانونی طی شده و همه استعلامها صورت گرفته است اما کماکان باید در کمیسیون ماده10 احزاب مطرح تا منجر به تصمیمی برای تصویب مجمع شود. به صورت کلی باید اذعان داشت که این درخواست مجوز ایثارگران در هر جلسه با اشکالتراشیهایی مواجه میشود و به همین دلیل است که تاکنون نتیجهای از آن حاصل نشده است.
مجمع ایثارگران یک تشکل سیاسی است؟
بله؛ مجمع ایثارگران یک تشکل سیاسی است و در قالب قانون احزاب تقاضای فعالیت و پروانه کرده و همچنین به دنبال طی کردن پروسههای قانونی است تا در نهایت موفق به کسب مجوز شود. در کنار مجمع ایثارگران، هیات ایثارگران است که فعالیت مذهبی دارد و این هیات هیچ گونه فعالیت سیاسی نخواهد داشت. هیات که خارج از فعالیت سیاسی تعریف شده است، مجموعهای مانند سایر هیاتهای مذهبی است که در این عرصه ورود پیدا کردهاند. هیات ایثارگران در کنار سایر هیاتها فعالیت میکند اما به هرحال شیوه و سبک این هیات میتواند متفاوت باشد و اینکه در مقابل هیات مذهبی باشد باید گفت اینطور نیست. این هم یک هیات مذهبی است اما به هر روی سبک و سیاق این هیات نسبت به هیئات دیگر متفاوت است. هیات ایثارگران برخلاف برخی هیاتها که تبدیل به ابزار فعالیت سیاسی شدهاند، چنین هدفی را دنبال نمیکند.
برای هیات هم باید مجوز گرفته شود؟
برای عرض ادب به ساحت مقدس اهلبیت، تاکنون این مساله مطرح نبوده که برای این اقدامات و اهداف تقاضای مجوز شود. افرادی با گرایشهای مختلف در هیات حضور دارند که میتوانند برای عرض ادب به اهلبیت و در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و غیره فعالیت داشته باشند و این فعالیتها هیچ ارتباطی به فعالیت سیاسی نخواهد داشت.
کمی هم به انتخابات بپردازیم. اصلاحطلبان شانس پیروزی حداکثری را در انتخابات آتی مجلس دارند؟
فضای عمومی جامعه امروز گرایش و اقبال زیادی به سمت اصلاحطلبی و اصلاحات دارد اما با این وجود، پیروزی حداکثری بستگی به حضور اصلاحطلبان و برخوردی دارد که دستگاههای مسئول در امر انتخابات میتوانند داشته باشند.
نباید فراموش کنیم اصلاحطلبان در سال 76 و همچنین مجلس ششم پیروز انتخابات شدند اما در سال 84 نتیجه را به رقیب واگذار کردند. امکان دارد که یکبار دیگر در انتخابات پیشرو این تجربه تکرار شود ؟
دوستان اصلاحطلب تجربه سال 84 را مدنظر دارند و از این تجربه به نحو احسن استفاده خواهند کرد. اکنون فضای عمومی حاکم بر اصلاحات از وفاق و اتفاق نظر حکایت میکند. گمان نمیرود که آن اختلافات و رقابتها در جبهه اصلاحات دیده شود، بلکه در این مقطع، انسجام و اتحاد بیش از هرچیز در جبهه اصلاحات وجود دارد و اصلاحطلبان با قدرت با جریان مقابل رقابت خواهند کرد.
موضوع حمایت از علی لاریجانی از سوی بخشی از اصلاحطلبان مطرح میشود. موافق هستید که از اصولگراهای میانهرویی مانند رئیس مجلس استقبال شود؟
ما اصلاحطلبان با اصولگراها در رقابت هستیم و مشارکتی با آنها نداریم اما اینکه لاریجانی به جهت عملکردش در مجلس نهم و بویژه مساله برجام نسبتا متعادل عمل کرده است، او را نسبت به افراد جبهه پایداری ارجح میدانیم. اما لاریجانی نمیتواند سمبل و سرگروه جبهه اصلاحات باشد.
اگرچه نباید تعصبی داشت اما فکر نمیکنید آقای لاریجانی بهترین گزینه با توجه به شرایط حال حاضر به نظر برسد؟
القا کردن این مساله که عارف توانایی اداره مجلس را ندارد، درست نیست.
اما با توجه به سوابق لاریجانی در ریاست مجلس و همچنین پشتوانه سیاسی خوبی که دارد، میتواند گزینه مطلوبی برای اصلاحطلبان باشد؟
عارف هم پشتوانههایی از این جهت در میان جریان اصلاحات دارد و قدرت وی قدرت فردی محسوب نمیشود. اگر کسی در جایگاه رئیس مجلس قرار بگیرد، میتواند متکی به آرای بسیاری باشد اما عارف کاندیدای ریاست مجلس نیست. اگر عارف در صحنه انتخابات حضور پیدا کند، به عنوان کاندیدای نمایندگی مجلس رای خواهد آورد. مساله ریاست مجلس بازمیگردد به اینکه تا چه میزان اصلاحطلبان در مجلس اجماع دارند و از چه جایگاهی در جامعه و مجلس برخوردارند؛ در حقیقت آن جایگاه است که رئیس مجلس را تعریف میکند. شاید عارف تجربه ریاست مجلس را نداشته باشد اما اگر گمان ببریم که نمیتواند مجلس را مدیریت کند، گمان اشتباهی است زیرا سوابق عارف در عرصه ریاست دانشگاه، نظارت و معاونت ریاستجمهوری و... سوابق خوبی است. در نهایت انتخاب عارف به عنوان رئیس مجلس، بستگی به نفوذ و حضور اصلاحطلبان در مجلس آتی و همچنین میزان تقویت این لابیها از سوی آنها دارد تا در نهایت بتوانند نماینده مورد نظر خود را بر مسند ریاست بنشانند.
شما آقای لاریجانی را اصولگرا خطاب کردید که نباید از او حمایت شود اما با مرور انتخابات سال92 مشاهده میکنید که اصلاحطلبان از آقای روحانی که یک اصولگرا و از اعضای جامعه روحانیت مبارز بود، حمایت کردند. نظرتان در این مورد چیست؟
اصلاحطلبان اهم ومهم کردند و با توجه به شعارهای روحانی در سال 92 که در حقیقت از خاستگاه اصلاحطلبان بود از او حمایت کردند. به عبارتی جریان اصلاحطلب به این وفاق رسیده بود که برای انسجام بیشتر از روحانی حمایت کند. باید در نظر گرفت که روحانی تا اندازهای خاستگاه جریان اصلاحات را به جلو میبرد و اگر چه اصلاحطلبان آنچنان که باید و شاید در دولت کنونی حضور ندارند اما جریان اصلاحات کاملا پشتیبان دولت است و از برنامههای دولت حمایت و پشتیبانی به عمل میآورد. عارف هم که در سال 92 از خود گذشتگی از خود نشان داد، به این دلیل بود که آرای ملت ایران به بار بنشیند. اگرچه آقای روحانی به عنوان عضوی از جریان اصلاحات مطرح و شناختهشده نبود اما همان خاستگاههای جریان اصلاحات را دنبال میکند. کشور هم نیاز به یک تعادل، برنامه و مدیریت قوی داشت. با توجه به مسائل هشتسال گذشته اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت کردند. امروز هم اصلاحطلبان از جمله عارف و سایرین از تصمیم خود خوشحال هستند. روحانی در سال92 در قامتی بود که توانست تعاملی برقرار و در نهایت نظر اصلاحطلبان را جلب کند. عارف متفاوت از لاریجانی است که خود را یک اصولگرا میداند. اصلاحطلبان به هیچوجه منکر این مساله نیستند و همچنان آن شعارها مورد حمایت اصلاحطلبان بوده و هنوز هم از برنامههای دولت حمایت میکنیم و پشیمان نیستیم. اما اگر قرار بر این باشد که عارف و سایر چهرههای شاخص اصلاحطلب رئیس مجلس نشوند و ریاست مجلس آینده مثلا به عهده رسایی باشد، ترجیح اصلاحطلبان به لاریجانی است.
ارزیابی شما از حضور آیتا... هاشمی در انتخابات پیش رو چیست؟
گمان میرود آیتا... هاشمی همان عمل و رفتاری که در سال 92 داشت را ادامه دهد، همان مسیر را طی کند و بیش از هر چیز به دنبال انسجام در میان جریان اصلاحات باشد. او در مسیر برقراری تعامل جهت جلوگیری از خسارتها و هزینههایی که اکنون متاسفانه در بخشهایی از کشور شاهد آن هستیم و مصداق بارز آن هم رفتارهای برخی از نمایندگان درمجلس نسبت به مساله برجام بوده است باید وارد عمل شود.
آیتا... هاشمی سالهاست که مورد هجمه برخی جریانهای اصولگرا و حتی در برخی موارد اصلاحطلبان قرار گرفته است؛ چه مسالهای سبب شده که وی سکوت پیشه کرده و هجمهها همانطور ادامه پیدا کند؟
متاسفانه امروز مقایسههایی مبنی بر هجمه اصلاحطلبان و اصولگراها به هاشمی صورت میگیرد. به گمان من اینطور نبوده و این دو جریان کاملا با یکدیگر متفاوتند. در درون جبهه اصلاحات افرادی منتقد به عملکرد دولت هاشمی بودند و رفتارهایی که گاهی صورت میگرفت کاملا شخصی بوده و ارتباطی به جناح اصلاحات ندارد. امروز جریانی که تحت عنوان تندروها در کشور مطرح است به صورت هماهنگ پیش میرود و نشات گرفته از یک رفتار فردی نیست. هیچگاه جریان اصلاحات در مقابل آیتا... هاشمی نبوده است شاید هزینه آن را اصلاحات داده است اما بعضا افراد بودند که این نقش را داشتند. متاسفانه افرادی هم با وجود اینکه فعالیت سیاسی نداشتند اکنون وارد عرصه فعالیت سیاسی شده و با رسانهها گفتوگو میکنند. شاید در حقیقت این نوع گفتوگوها با رسانهها شائبه هدایت شدهای را فراهم کرده و همچنین تحریک میکنند که اصلاحطلبان در مقابل هاشمی قرار گرفتند.
منظورتان دهه 70 و مخالفتهای برخی اصلاحطلبان با آقای هاشمی است؟
سخنان امروز مخالفان در حقیقت تحریف گذشته است.
عدهای هم اجازه ندادند که به آیتا... هاشمی نقدی وارد شود کما اینکه همه
دستگاههای اجرایی، تصمیمگیری و قانونگذاری میتوانند مورد نقد واقع شوند
اما مساله تخریب و حملههای صورت گرفته به ایشان با نقد متفاوت بود. آن
زمان افرادی آیتا... هاشمی را مورد تخریب قرار میدادند که رفتارهایشان
فردی بود اما متاسفانه هزینههای آن به پای برخی از اصلاحطلبان نوشته شده
است.