برای رفتن به سامرا فقط یک راننده مطمئن و خوش اخلاق کم داشتیم که آن هم نصیب ما شد. «علی» و «حسین» دو برادری که کارشان جابجایی زائران در مسیر کاظمین - سامرا است، چنان به این کار علاقه دارند که برخلاف دیگر رانندهها، صحبت از کرایه برای آنها مهم نیست.
میشد عشق به ایرانیها را در چشمان این دو برادر دید. 9 نفر سوار دو ماشین شدیم و به سمت سامرا حرکت کردیم.
هنوز 10 کیلومتر از کاظمین دور نشده بودیم که در اولین ایستگاه بازرسی، سرباز ارتش عراق با چهرهای درهم، جلوی ماشین را گرفت. کمی دلهره داشتیم، ولی در مسیر مرز مهران تا کاظمین دیده بودیم و پیش از آن هم شنیده بودیم که نظامیهای عراقی احترام خاصی برای زائران ایرانی قائل هستند و ماشینهایی که زائران ایرانی در آنها باشند بدون کمترین وقفه و بازرسی از ایستگاههای عبور میکنند.
خودمان را آماده کرده بودیم برای پیادهشدن و بازرسی. به محض اینکه علی ترمز کرد، سرباز عراقی سرش را نزدیک راننده آورد و با صدای بلند گفت: «الله، محمد، علی، حسین صلوات»
کمی که جلوتر رفتیم، علی، دیواره بتنی بلند که حدود 500 متر در حاشیه اتوبان ایجاد شده بود را به ما نشان داد که بیش از 300 داعشی در آن زندانی هستند. برادر علی در این زندان کار میکرد و او اطلاعات زیادی از نحوه دستگیری و زندانیشدن تروریستها دارد.
هر چه جاده زیر چرخهای ماشین رد میشد، تعداد ایستگاهها و نیروهای مردمی و ارتش عراق پررنگتر میشدند. از خانهها و مغازههای فروریخته کنار اتوبان میشد عمق فاجعه تسلط داعشیها بر اتوبان را فهمید. داعشیها روی پشت بام بعضی از این خانهها سنگرهایی درست کرده بودند که به اندازه دید یک نفر سوراخ داشت.
چالههایی که وسط اتوبان قرار داشت و رانندهها مجبور بودند سرعتشان را کم کنند، برای ما جای سئوال بود. علی گفت: داعشیها بخشهای مختلف این جاده را منفجر کردند تا ماشینهایی که از این محور عبور میکنند، سرعتشان را کم کنند و آنها بتوانند از طریق تفنگهای دوربیندار، راننده و سرنشینهای خودروها را شکار کنند.
امامزاده سیدمحمد(ع) در غربت
مقصد نخست ما بقعه امامزاده سیدمحمد فرزند امام هادی(ع) و برادر امام حسن عسکری(ع) بود. این امامزاده که در شهر بلد مدفون است نزد عربها جایگاه و کرامت خاصی دارد.
گفته میشود عربها دعواهای خود را با قسم به این امامزاده پایان میدادند؛ اما داعشیها بلایی بر سر اهالی این شهر آوردند که حتی جرات نمیکردند بقعه امامزاده سیدمحمد را زیارت کنند.
شهر بلد که حدود 50 کیلومتر از سامرا فاصله دارد، مدتها آماج حملات خمپارهای داعشیها بود. ورودی این شهر تابلوی بزرگی از تصاویر شهدا نصب شده که در بین آنها چهرههای معصومانه کودکان هم دیده میشد.
ورودی این شهر تابلوی بزرگی از تصاویر شهدا نصب شده که در بین آنها چهرههای معصومانه کودکان هم دیده میشد
نزدیک بقعه امامزاده بودیم که بعضی از دوستان به شوخی صحبت از حمله داعشیها میکردند. راننده ما با خنده میگفت: شهادت برای ما افتخار و امری عادی است. چهار نفر از بستگان ما توسط داعشیها شهید شدند و اگر ما از شهادت و کشته شدن ترس داشتیم، پایمان به این مسیر باز نمیشد.
ورود چشمگیر زائران ایرانی در این بقعه شریف، رغبت عراقیها را برای زیارت امامزاده سیدمحمد(ع) بیشتر کرده بود. بازار اطراف این امامزاده هم پیش از این رونقی نداشت. یکی از دستفروشان میگفت: زائران ایرانی از چند روز گذشته بقعه امامزاده سیدمحمد(ع) را از غربت خارج کردند و بازار ما هم رونق گرفت.
مرز بین دلدادگی و عاشقی
هر چه به سامرا نزدیکتر میشدیم، آثار جنایات داعش بیشتر دیده میشد. دیدن نخلستانهای سوخته، خودروها و پلهای منفجر شده، ایستگاههای بازرسی ویران شده و... شاید در دل زائران ایرانی که نخستین بار به سامرا میروند تردید ایجاد کند اما اولین شعاری که در ورودی سامرا چشمها را خیره میکند «هیهات من الذله» است.
سامرا که اندوهگین به دیوارهای تیرخورده تکیه داده و غربت حرمین عسکریین دلها را به غم میبرد، این روزها با حضور هزاران زائر ایرانی از غربت خارج میشود. زائرانی که سختی راه را به جان میخرند تا امامانشان تنها نمانند.
باورمان نمیشد، جایی که قرار بود هیچ زائری نداشته باشد، این روزها جای سوزن انداختن نیست. زائران ایرانی که مرز دلدادگی و عاشقی را در این شهر غمزده تجربه میکنند، بغضهای فروخورده را زیر گنبد این حرم باز میکنند.
قدم به قدم این شهر بوی خون و جهاد میدهد. کسی نیست که با دیدن دیوارهای تیرخورده حرم، دلش فرو نریزد
شاید بتوان تخمین زد که در یک شب بیش از 10 هزار نفر در زیرزمین حرمین شریفین اسکان داده شدند. صفهای نماز جماعت این حرم به بیرون از صحنها میرسد. حتی موکبهای این حرمین شریفین را ایرانیها اداره میکنند.
قدم به قدم این شهر بوی خون و جهاد میدهد. کسی نیست که با دیدن دیوارهای تیرخورده حرم، دلش فرو نریزد. هر کسی از هر جایی که میتوانست به سمت حرمین شریفین تیراندازی کرد.
حضور زائران ایرانی در حرمین شریفین در بعضی ساعتها به قدری پرشکوه میشود که مسیر منتهی به حرمین شریفین از 10 کیلومتری مسدود میشود و زائران با پای پیاده، این مسیر را عاشقانه طی میکنند.
بیخود نیست که رانندههای عراقی افتخار میکنند که زائران ایرانی را به اماکن متبرکه منتقل کنند.