صراط: ادامه غیبت حسن روحانی در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام، باعث شد که نوبخت سخنگوی دولت عدم حضور رئیس جمهور در مجمع تشخیص مصلحت را این گونه توجیه کند: «دلیل این غیبتها، مشغله کاری است، ولی ارتباط دولت و مجمع تشخیص مصلحت نظام، محکم است و هر زمان فرصت برای آقای رئیس جمهور پیش بیاید، در جلسات مجمع حضور خواهد یافت».
چندی است دوباره صندلی مخصوص رئیس جمهور در مجمع تشخیص مصلحت نظام خالی شده است. عدم حضور حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور در جلسات مجمع هنگامی در کانون توجهات قرار گرفت که این غیبت به موضوع دلخوری آقای روحانی از فرایند بررسی برنامه ششم توسعه در مجمع گره خورد.
در واقع شنیده ها حاکی از آن بود که آقای روحانی به دلیل مخالفتهایی که با برنامه ششم توسعه دارند و معتقدند چون دولت مجری این برنامه بوده، طبعاً باید با نظر وی این برنامه تدوین شود، به نشانه اعتراض در جلسات اخیر شرکت نکرده است.
پیش از این هم، صفارهرندی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به روند برگزاری این جلسات، گفته بود: شاید در کل هشت ماه اخیر، سه یا چهار بار رئیسجمهور در جلسات مجمع حضور داشته و آن هم در حد کمتر از یک ساعت بوده است.
این اتفاق باعث شده است که این نوع عملکرد رئیس جمهور با عملکرد احمدی نژاد در نرفتن به جلسات مجمع در دولت دهم مقایسه شود. احمدی نژاد نیز در بین سال های 88 تا 91 تنها دو بار ـ یک بار سال ٨٨، بار دیگر اردیبهشت ٩١- در جلسات مجمع حاضر شده بود. البته هیچ گاه رابطه احمدی نژاد با مجمع تشخیص مصلحت نظام چندان دوستانه نبود.
عدم ارتباط میان دولت احمدی نژاد و مجمع تشخیص بیش از آنکه به لحاظ اداری و کاری مخدوش شده باشد، بیشتر تحتالشعاع روابط میان نگاه رئیس دولت نهم و دهم به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و بالعکس قرار داشت.
بر همین اساس در چند روز اخیر برخی توجیه کنندگان رفتار دولت با مقایسه عدم حضور احمدی نژاد و روحانی در مجمع بیان می کنند که عدم حضور احمدی نژاد با روحانی متفاوت است. احمدی نژاد اعتقادی به جلسات مجمع نداشت و وزرایش را از شرکت در این جلسه منع می کرد؛ اما روحانی به علت مشغله کاری در این جلسات شرکت نمی کند!
این در حالی است که در فاصله سه سالی که احمدینژاد ترک حضور در شورا کرده بود؛ همین افرادی که از عدم حضور روحانی به دلیل مشغله کاری حمایت می کنند، بیان می داشتند به استناد قانون اساسی حضور رئیسجمهور به عنوان یکی از اعضای حقوقی مجمع الزامی است و انتقاد اصلی را به شخص احمدینژاد وارد می کردند.
در واقع سؤال اینجاست که چرا آقای روحانی به عنوان یکی از اعضای حقوقی این مجمع که بایستی در جلسات باشد، همچون رئیسجمهور پیشین محمود احمدینژاد، غیبتهای زیادی در این زمینه دارد و به بهانههای مختلف در جلسات این مجمع مهم شرکت نمیکند؟
اینکه بیان شود علت عدم حضور رئیسجمهور در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام، مشغله کاری است. به این معناست که رئیس جمهور حضور در مجمع را یکی از وظایف خود تلقی نمی کند و جزو برنامه کاریش نیست. این در حالی است که با توجه به نقش مجمع در سیاست گذاری کلان در حوزه های مختلف نشان می دهد که حضور رئیس جمهور به عنوان مجری این سیاست ها لازم و ضروری است.
از سوی دیگر، اینکه گفته شود مشغله کاری علت عدم حضور است؛ به این معنا تلقی می شود که بقیه افرادی که در این جلسه شرکت می کنند مشغله دیگری ندارند و به نوعی بیکار هستند که این تلقی همان تلقی آقای الهام از مجمع در زمان احمدی نژاد است.
به هر حال اینکه این دولت خود را ملزم به قانون می داند و بر این اساس توانسته است اعتماد مردم را به خود جلب نماید، انتظار می رود که مشی و رفتار غیرقانونی وغیر حقوقی دولت قبل را تکرار نکند. از رئیس جمهور به عنوان کسی که مجری قانون اساسی است، انتظار می رود اگر اختلافی نیز در اداره کشور با برخی نهادها ایجاد می شود مشی قهر را برنگزیند.
مجمع تشخیص مصلحت نظام یکی از ارکان مهم و تأثیر گذار در نظام حکومتی جمهوری اسلامی است و اینکه رئیس جمهور خود را به هر دلیلی ملزم به حضور در این مجمع نداند، امری غیر قابل دفاع است. در واقع رئیس جمهور و مجموعه دولت باید از طریق حضور مؤثر در این مجمع در روند تصمیم گیری و اجرایی این مجمع تاثیرگذاری لازم را داشته باشند، چون سرنوشت میلیون ها ایرانی به آن وابسته است.
بنابراین از رئیس جمهوری که وعده عمل به قانون و مقررات و همچنین پی نگرفتن مشی دولت گذشته در تعامل با ساختارهای حکومتی را داده است، انتظار می رود، با اصلاح روند قبلی به وظایف قانونی خود عمل کند و از ادبیات توجیهی گذشته نیز استفاده ننماید!
چندی است دوباره صندلی مخصوص رئیس جمهور در مجمع تشخیص مصلحت نظام خالی شده است. عدم حضور حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور در جلسات مجمع هنگامی در کانون توجهات قرار گرفت که این غیبت به موضوع دلخوری آقای روحانی از فرایند بررسی برنامه ششم توسعه در مجمع گره خورد.
در واقع شنیده ها حاکی از آن بود که آقای روحانی به دلیل مخالفتهایی که با برنامه ششم توسعه دارند و معتقدند چون دولت مجری این برنامه بوده، طبعاً باید با نظر وی این برنامه تدوین شود، به نشانه اعتراض در جلسات اخیر شرکت نکرده است.
پیش از این هم، صفارهرندی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به روند برگزاری این جلسات، گفته بود: شاید در کل هشت ماه اخیر، سه یا چهار بار رئیسجمهور در جلسات مجمع حضور داشته و آن هم در حد کمتر از یک ساعت بوده است.
این اتفاق باعث شده است که این نوع عملکرد رئیس جمهور با عملکرد احمدی نژاد در نرفتن به جلسات مجمع در دولت دهم مقایسه شود. احمدی نژاد نیز در بین سال های 88 تا 91 تنها دو بار ـ یک بار سال ٨٨، بار دیگر اردیبهشت ٩١- در جلسات مجمع حاضر شده بود. البته هیچ گاه رابطه احمدی نژاد با مجمع تشخیص مصلحت نظام چندان دوستانه نبود.
عدم ارتباط میان دولت احمدی نژاد و مجمع تشخیص بیش از آنکه به لحاظ اداری و کاری مخدوش شده باشد، بیشتر تحتالشعاع روابط میان نگاه رئیس دولت نهم و دهم به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و بالعکس قرار داشت.
بر همین اساس در چند روز اخیر برخی توجیه کنندگان رفتار دولت با مقایسه عدم حضور احمدی نژاد و روحانی در مجمع بیان می کنند که عدم حضور احمدی نژاد با روحانی متفاوت است. احمدی نژاد اعتقادی به جلسات مجمع نداشت و وزرایش را از شرکت در این جلسه منع می کرد؛ اما روحانی به علت مشغله کاری در این جلسات شرکت نمی کند!
این در حالی است که در فاصله سه سالی که احمدینژاد ترک حضور در شورا کرده بود؛ همین افرادی که از عدم حضور روحانی به دلیل مشغله کاری حمایت می کنند، بیان می داشتند به استناد قانون اساسی حضور رئیسجمهور به عنوان یکی از اعضای حقوقی مجمع الزامی است و انتقاد اصلی را به شخص احمدینژاد وارد می کردند.
در واقع سؤال اینجاست که چرا آقای روحانی به عنوان یکی از اعضای حقوقی این مجمع که بایستی در جلسات باشد، همچون رئیسجمهور پیشین محمود احمدینژاد، غیبتهای زیادی در این زمینه دارد و به بهانههای مختلف در جلسات این مجمع مهم شرکت نمیکند؟
اینکه بیان شود علت عدم حضور رئیسجمهور در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام، مشغله کاری است. به این معناست که رئیس جمهور حضور در مجمع را یکی از وظایف خود تلقی نمی کند و جزو برنامه کاریش نیست. این در حالی است که با توجه به نقش مجمع در سیاست گذاری کلان در حوزه های مختلف نشان می دهد که حضور رئیس جمهور به عنوان مجری این سیاست ها لازم و ضروری است.
از سوی دیگر، اینکه گفته شود مشغله کاری علت عدم حضور است؛ به این معنا تلقی می شود که بقیه افرادی که در این جلسه شرکت می کنند مشغله دیگری ندارند و به نوعی بیکار هستند که این تلقی همان تلقی آقای الهام از مجمع در زمان احمدی نژاد است.
به هر حال اینکه این دولت خود را ملزم به قانون می داند و بر این اساس توانسته است اعتماد مردم را به خود جلب نماید، انتظار می رود که مشی و رفتار غیرقانونی وغیر حقوقی دولت قبل را تکرار نکند. از رئیس جمهور به عنوان کسی که مجری قانون اساسی است، انتظار می رود اگر اختلافی نیز در اداره کشور با برخی نهادها ایجاد می شود مشی قهر را برنگزیند.
مجمع تشخیص مصلحت نظام یکی از ارکان مهم و تأثیر گذار در نظام حکومتی جمهوری اسلامی است و اینکه رئیس جمهور خود را به هر دلیلی ملزم به حضور در این مجمع نداند، امری غیر قابل دفاع است. در واقع رئیس جمهور و مجموعه دولت باید از طریق حضور مؤثر در این مجمع در روند تصمیم گیری و اجرایی این مجمع تاثیرگذاری لازم را داشته باشند، چون سرنوشت میلیون ها ایرانی به آن وابسته است.
بنابراین از رئیس جمهوری که وعده عمل به قانون و مقررات و همچنین پی نگرفتن مشی دولت گذشته در تعامل با ساختارهای حکومتی را داده است، انتظار می رود، با اصلاح روند قبلی به وظایف قانونی خود عمل کند و از ادبیات توجیهی گذشته نیز استفاده ننماید!