جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۲ آذر ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۸

آمار سیب‌زمینی‌ها بیش از 1700 تن بود

براستی اگر قرار است با وجود وزارت خانه‌ای، تا این اندازه اوضاع کشاورزی بی برنامه باشد که کاشت، داشت و برداشت باری به هر جهت پیش برود، چه امیدی به اصلاح دیگر مشکلات این حوزه می‌توان داشت؟
کد خبر : ۲۷۲۲۳۹
صراط: به رغم آنکه وضعیت آب در کشورمان بحرانی است و آمار و ارقام حکایت از مصرف بی رویه منابع آبی کشور در کشاورزی دارند، عملکرد مسئولان متولی این امر به گونه‌ای‌ است که سؤالات پرشماری پدید می‌آورد.

پس از آنکه در روزهای گذشته خبر رسید 1700 تن سیب زمینی مازاد در استان فارس خریداری و برای تنظیم بازار دفن شده، واکنش هایی شکل گرفت (برای نمونه به اینجا بروید) که ابعاد مختلف این رویداد عجیب را نقد می کرد، ولی کمتر کسی تصور می‌کرد، این رویه به قدری در کشورمان رایج باشد که یکی دو هزار تن محصول دفن شده در استان فارس، تنها گوشه ای از آن را نشان دهد.

این در حالی است که اخبار رسیده، حکایت از آن دارد، دفن محصولات کشاورزی مازاد، آن هم در شرایطی که برای تهیه این محصولات مقادیر زیادی از منابع آبی و دیگر تسهیلات (مثل کودهای شیمیایی و آفت کش هایی که با یارانه توزیع می‌شوند) صرف می‌شوند و به همین دلیل هم که شده، باید مورد مراقبت بیشتری قرار گیرند، متأسفانه امری مرسوم به حساب می‌آید.

این را می‌شود از خبری دریافت که از فریدن اصفهان مخابره شده یا خبر دفن 2000 تن سیب زمینی در دهگلان (استان کردستان) و یا اخبار مشابه دیگر؛ اخباری که کمترین فایده قرار گرفتنشان در کنار هم، اثبات این نکته مهم است که دفن محصولات کشاورزی مازاد بر تقاضای بازار، امری رایج و پذیرفته است. آن هم در شرایطی که می‌شود این محصولات را میان نیازمندان توزیع کرد و اندکی از رنجشان کاست.

سوای این اشکال اخلاقی، نکته عجیبی که در دفن 1700 تن سیب زمینی استحصال شده در استان فارس به چشم می‌خورد، خرید این محصولات از کشاورزان بود که ظاهرا در امری استثنایی به شمار می‌آید، زیرا اخبار روایت شده درباره سیب زمینی های دفن شده در اصفهان و کردستان، حکایت از آن دارد که خبری از خرید این محصولات نبوده است.

با این حساب، می‌توان به سلیقه‌ای بودن این امر پی برد و نتیجه گرفت که یا مسئولان استان فارس در دفن پول مهارت زیادی داشته و دارند و یا مسئولان کردستان و اصفهان در حق کشاورزان این مناطق اجحافی بزرگ روا می‌دارند، که در هر دو حالت، یک بام و دوهوای مسئولان در این امر مهم را ثابت می‌کند.

اما اشکال بزرگتر آنجاست که می‌دانیم همه این اتفاقات در حالی رخ می‌دهند که کشاورزی در کشورمان آنقدر مهم و حیاتی به حساب آمده که وزارت‌خانه ای عریض و طویل متصدی پیگیری امور مرتبط با آن شده است؛ وزارت خانه ای که ظاهرا به قدر تنظیم بازار محصولات کشاورزی پیش از کشت هم توان ندارد که اگر داشت، لازم نبود چند هزار تن چند هزار تن محصول کشاورزان را در شهرهای مختلف چال کنیم!

بر این اساس جا دارد، از مسئولان این وزارت خانه بپرسیم، چگونه چنین اتفاقات غیر قابل توجیهی در حوزه عملکردشان رخ می‌دهد و آنقدر تکرار می‌شود که به رویه تبدیل می‌شود؟ آیا قابل قبول است که با وجود وزارت کشاورزی در بالاترین سطح اجرایی کشور، این همه سرمایه هدر رفته و حتی تبدیل به فرصتی برای خدمت به مردم نشود؟

آیا این روند را تأیید می‌کنند یا خیر؟ اگر تأیید می‌کنند، چرا استدلالاتشان در دفاع از این رویه را با مردم در میان نمی‌گذارند تا شائبه ها پایان بپذیرند؟ اگر تأیید نمی‌کنند چه؟ آیا برای رفع این مشکل راهکاری اندیشیده و به کار بسته اند تا مانع از تکرار چنین افتضاحی در آینده شوند؟ براستی اگر قرار است با وجود وزارت خانه‌ای، تا این اندازه اوضاع کشاورزی بی برنامه باشد که کاشت، داشت و برداشت باری به هر جهت پیش برود، چه امیدی به اصلاح دیگر مشکلات این حوزه می‌توان داشت؟!
منبع: تابناک