پانسیونها که تاریخ تولدشان به دوران جنگ جهانی اول و اسکان جنگزدگان باز میگردد، سالهای بعد کاربری خود را عوض کرد و مأمن مهاجران خارجی، اقلیتهای قومی و پناهجویان سیاسی، آوارگان شهری و برخی اقشار آسیبدیده مانند کودکان، زنان بیسرپرست، سالمندان و بیماران خاص شد؛ نکته جالب اینکه این مراکز امروز محل اسکان برخی جوانان و دانشجویان هم شده است.
دلایل مختلفی برای این پدیده ذکر میشود اما بهطور قطع رشد تعداد دانشآموختگان دانشگاهها و جستوجوی آنها برای کار در شهرهای بزرگ در سالهای اخیر به آن دامن زده است؛ حتماً هم هستند کسانی که برای ادامه تحصیل، دشواریهای زندگی در این شهرها را به جان میخرند و شاید هم رشد نامیمون طلاق، بالارفتن سن ازدواج و نداشتن یک سقف برای شروع یک زندگی مشترک و دلایل غمناک دیگر از عوامل رشد این مراکز قانونی و غیرقانونی باشد.
آنقدر به این مسأله اجتماعی توجه نشده که حتی با گذشت این همه سال، آمار دقیق و متولی مشخصی برای این سکونتگاهها نداریم؛ براساس اطلاعات اتحادیه هتلها و هتل آپارتمانها، 221 پانسیون گردشگری در 10 استان به صورت قانونی و زیرنظر این اتحادیه فعالیت میکنند، این در حالی است که شرکت یا اتحادیه خوابگاههای خودگردان تعداد واحدهای زیرنظر اتحادیه خود را 418 عضو اعلام میکند و در نهایت اتحادیه مهمانپذیران استان تهران هم تعداد اعضای خود را 162 واحد ذکر میکند که از این تعداد 49 واحد از نوع اقامتگاهی است.
پانسیونها که زمانی قرار بود به عنوان سکونتگاههای موقت به آنها نگاه شود، امروز به سرپناه دائمی برای برخی تبدیل شده است لذا باید با یک نگاه کارشناسانه دید که آیا بالاخره باید به این اقامتگاهها به چشم یک آسیب اجتماعی نگریست یا خیر؟ تجربه زندگی در شرایط جدید مشکلاتی پیشبینی نشدهای را با خود به همراه خواهد داشت حال اگر فرصت این زندگی در شهر یا کشور دیگری به وجود بیاید این مشکلات چندین برابر خواهد بود و حتی ممکن است تا مدتها زندگی فرد را تحت تأثیر خود قرار دهد، برخی از آنها حتی از حوزه فردی گذشته و به صورت آسیب اجتماعی در میآید.
پانسیوننشینی بستری برای آسیبهای اجتماعی
در همین زمینه رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در خصوص آسیب اجتماعی معتقد است هر رفتاری که مغایر با ارزشها و هنجارهای جامعه باشد و روی کیفیت زندگی مردم آن جامعه تأثیر منفی گذارد، آسیب اجتماعی محسوب میشود.
حسن موسوی چلَک اما موضوع پانسیوننشینی را مانند آپارتماننشینی از جنس آسیبهای اجتماعی نمیداند اما در عین حال اذعان دارد که میتوان به آن به مثابه بستری برای آسیب نگریست؛ وی کنترل و نظارت کمتر در سبک زندگی مجردی را مهمترین زمینه برای بروز انحرافات اجتماعی میداند علاوه بر این او به عدم وجود حق انتخاب برای تازهواردان هم اشاره میکند که این عامل میتواند سبب همنشینی با افراد ناسالم شود؛ با این شرایط و با ویژگیهای خاص دوران جوانی نظیر ابراز وجود و دوستی، اقدامات هنجارشکنانه اجتماعی دور از ذهن نخواهد بود.
از حضور دانشجو تا کارمند، کارگر حتی دزد و کیفقاپ در پانسیونها
اما «علیرضا نجفی» که تجربه حضور و زندگی در چند پانسیون را دارد درباره اوضاع نابسامان این اماکن با لحنی که انگار هنوز آن دوران سخت را فراموش نکرده است، میگوید که فشردگی و ناامنی این محیطها بسیار آزار دهنده است؛ تقریباً در یک اتاق 12 متری 8 تا 12 نفر حضور دارند که بسیار عذابآور است، بدتر از آن اینکه این تعداد هم در مدت کوتاهی جای خود را به تازهواردان دیگری میدهند که نمیشود به آنها اعتماد کرد.
علیرضا درباره کسانی که هر روز با تعدادی از آنها برخورد دارد، میگوید از هر قشری در پانسیون حضور دارند، از دانشجو گرفته تا کارمند و کارگر و حتی دزد و کیفقاپ؛ او با کمی مکث اینطور ادامه میدهد که آنها بیشتر آدمهایی ناامید، بیهدف، افسرده و سرخورده هستند.
حضور نگران کننده زنان و دختران در پانسیونها
داود عبداللهی از کارشناسان حوزه آسیبهای اجتماعی نیز درباره پانسیونها معتقد است "با تجمیع افراد مختلف و نظارت بیشتر در این مساکن ارزان قیمت، امکان ارتکاب نابهنجاریهای اجتماعی به حداقل میرسد همچنین از این فرصت میتوان به عنوان دوره گذار به مرحله اصلی زندگی و یادگیری مهارتهای اجتماعی از قبیل مدارای اجتماعی، تقویت هوش اجتماعی و ارتقای سطح انطباقپذیری با دیگران استفاده کرد."
از سوی دیگر این استاد دانشگاه به وجه منفی و آسیبزای این مراکز سکونتی مثل از بین رفتن حریم خصوصی افراد، دریافت ناخواسته برخی تجارب و رفتارهای ناپسند اجتماعی، احساس رهاشدگی و گسست هنجاری برای انواع انحرافات اخلاقی نظیر مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی هم اشاره میکند.
ترکیب افراد ساکن از نظر مؤلفههای سنی، اعتقادی، فرهنگی و سیاسی از دیگر موارد آسیبزایی است که از قول این استاد دانشگاه به آن استناد میشود اما او آسیب مضاعف را مربوط به حضور نگرانکننده زنان و دختران در این مراکز در سالهای اخیر میداند؛ براساس آمار اتحادیه مهمانپذیران استان تهران، از 49 واحد اقامتی زیر پوشش این اتحادیه، نزدیک به 29 واحد به زنان تعلق دارد.
بالا رفتن سن ازدواج و فشارهای مفرط خصوصاً از سوی خانواده عوامل اصلی افزایش پانسیوننشینی
مصیب محبی؛ کارشناس مسائل اجتماعی نیز پانسیوننشینی را به افزایش سطح تحصیلات زنان، بالا رفتن سن ازدواج و وجود فشارهای مفرط خصوصاً از سوی خانواده مرتبط میداند علاوه بر آنکه وی برخی موارد دیگر نظیر طلاق را هم در این زمینه بیتأثیر نمیداند.
وی به طور کامل به آسیبزا بودن این مراکز باور ندارد و آن را به نوعی تنوع در سبک زندگی ایرانی تلقی میکند؛ او معتقد است شکل نگاه ما تعیین کننده آسیبزا یا غیر آسیبزا بودن این پدیده خواهد بود برای مثال اگر این محیطها را به عنوان یک جای موقتِ ارزانقیمت و با یک امنیت نسبی برای مهاجران به شهرها ببینیم یک فرصت و اگر این مراکز را تقویتکننده زندگی مجردی ببینیم یک آسیب خواهد بود.
محبی اگرچه از شرایط نامناسب پانسیونها اطلاع دارد ولی آن را در مقایسه با زاغهنشینی و کارتنخوابی و حتی گاهی خانههای مجردی بسیار کمآسیبتر قلمداد میکند؛ به هر حال نباید این واقعیت را نادیده گرفت که یقیناً شانس هنجارگریزی و رفتارهای ضداجتماعی در این محیطها به خاطر نظارت کمتر خانوادهها و دستگاههای مسئول، ضعف پیوندهای اجتماعی در شهرهای بزرگ و ... بیشتر است و باید برای آن در فکر چاره بود.
غفلت خطرناک مسئولان و آسیبشناسان اجتماعی از پانسیونها
براساس شواهد موجود حتی اگر به آسیب اجتماعی پدیده پانسیوننشینی اعتقادی نداشته باشیم لااقل باید برای مشکلات روحی و افسردگی پانسیوننشینان کاری کرد؛ اینکه کارشناسان و مسئولان این حوزه آنها را فراموش کردهاند به لحاظ حرفهای و انسانی پذیرفتنی نیست.
دستگاههای نظارتی و اجرایی هم باید با قدرت بیشتری به میدان بیایند و با تشدید نظارتها جلوی اقدامات غیرقانونی را بگیرند؛ الزام مدیران این امکان به نصب دوربین و ثبت دقیق هویت و ساعات ورود و خروج افراد از اقدامات مرسومی است که باید انجام گیرد.
علاوه بر این تفکیک دقیق ساکنان بر اساس سن، شغل و ... در کاهش برخی معضلات مؤثر خواهد بود همچنین ارتباط مدیران این واحدها با خانوادهها میتواند به حل و فصل برخی مشکلات یاری رساند شاید هم تعیین مدت حضور موقت برای ساکنان، از مواردی باشد که بتوان افرادی را که به زندگی بلندمدت در این اقامتگاهها عادت کردهاند به تغییر رویه زندگی خود وادار کند.
به نظر میرسد کاهش زمان ورود خصوصاً برای خانمها به ساعات اولیه شب، جلوی بسیاری از آسیبها را خواهد گرفت؛ بیشک راه حلهای دیگری هم برای پیشگیری و حل معضلات یاد شده وجود دارد اما بار دیگر باید تأکید کرد که مدیران شهری با توجه به لزوم وجود مراکز اسکان موقت و ارزانقیمت در کلانشهرها و نیز با توجه به آسیبهایی که خصوصاً برای پسران و دختران جوان در پانسیونها برشمردیم، باید برای کاهش آسیبهای آن، با ورود همهجانبه به این مسئله، تمهیداتی جدی بیندیشند.