انسان همواره در طول حیات و زندگی خویش در معرض خطا،اشتباه و فساد و
نارسایی های اخلاقی قرار داشته و دارد که برای هدایت،اصلاح و
بازدارندگی،اقداماتی تحت عنوان تنبیه مدنظر قرار گرفته می شود که اجرای
صحیح و اصولی آن سازنده و اعمال نادرست و غیر متعارف آن نیز به تبع مخرب و
زیان بار خواهد بود.
تنبیه روشی است برای اصلاح و اعمال بازدارندگی از خطاهای احتمالی که کاربرد آن در زمان مقتضی و مناسب می تواندموثر و کار آمد واقع شود.
در این گزارش به چگونگی کارکرد تنبیه و تبعات و عوارض اعمال غیر اصولی آن در کودکان در شرایط محیطی گوناگون اعم از خانه و مدرسه پرداخته می شود.
نفیسه میرگذر،روانشناس و کارشناس امور اجتماعی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران در این خصوص اظهار کرد: اعمال محرک آزار دهنده در پی یک رفتار نامطلوب با هدف کاهش و بازدارندگی از بروز مجدد آن رفتار در علم رفتار شناسی تنبیه نامیده می شود.
وی افزود:تقریبا تمامی صاحب نظران بر اصل این موضوع اتفاق نظر دارند اما در ارتباط با شیوه های اجرایی آن در خصوص تایید و یا نفی تنبیه بدنی اختلاف سلیقه وجود دارد.
وی افزود:موافقان این نوع از تنبیه(فیزیکی و بدنی)قائل به این موضوع هستند که گاها خطا و اشتباه کودک به حدی جدی و مخرب است که باید با برخوردهای شدید نسبت به ترک و جلوگیری از آن اقدام کرد.
این روانشناس و آسیب شناس اجتماعی عنوان کرد:در سوی دیگر،مخالفان تنبیه با روش های خشونت آمیز ومعتقد هستند که چنین شیوه هایی باعث ایجاد انزجار،نفرت و عقده های روحی و روانی در کودک می شود و روحیه خشونت و پرخاشگری را در او تقویت می کند.
میرگذر گفت:عمده جامعه شناسان و روانشناسان بزرگ و صاحب نظر دنیا بر ناکارآمدی تنبیه بدنی در کودک اتفاق نظر دارند و آن را روشی موقتی قلمداد می کنند که جز،تحقیر و در هم شکستن اعتماد به نفس او ثمره دیگری ندارد.
وی افزود:در چارچوب مکتب اسلام،تنبیه به معنای سازندگی و هدایت با آگاهی بخشی،روشنگری،وعظ و تکیه بر فطرت درونی انسان است.
روانشناس و آسیب شناس اجتماعی عنوان کرد:روش های غیر اصولی تنبیه،همچون توهین و فحاشی،تنبیه بدنی و محرومیت از محبت،موجب عدم ارضا نیازهای اساسی روحی و روانی در کودک می شود و به تدریج باعث تخریب و تحمیل صدماتی جدی به آرامش،اعتماد به نفس،احساس امنیت،استقلال و عزت نفسِ کودک می شود.
وی افزود:در چنین شرایطی رشد شخصیتی،روحی و روانی کودک دچار اختلال می شود و با توجه به حساس بودن این مقطع سنی،آسیب های وارده حاصله از چنین صدماتی،ممکن است تا پایان عمر در روح و روان کودک پایدار بماند.
**از تنبیه غیر اصولی تا بزهکاری
میرگذر با اشاره به ارتباط تنبیه های خشونت آمیز و غیر اصولی در افزایش ضریب انحراف و بزهکاری در کودکان عنوان کرد:پیرو تحقیقات و پژوهش های رفتاری که بر پیشینه و گذشته مجرمان و بزهکاران انجام گرفته،بخش قابل توجهی از هنجار شکنان اجتماعی در دوران کودکی به روش های سخت و خشنی تنبیه شده اند.
وی افزود:به واقع اعمال خشونت،باعث پرورش چنین رفتارهایی در کودک می شود و پس از مدتی بازتاب و بازخورد چنین رفتارهایی در جامعه مشاهده می شود که امنیت،آرامش و هنجارهای پذیرفته شده در اجتماع را تحت الشعاع قرار می دهد.
این روانشناس و آسیب شناس اجتماعی عنوان کرد:تنبیه کودکان و دانش آموزان در مدارس،باعث پدیداری و شکل گیری حس نفرت و انزجار از معلم و مدرسه می شود و بعضا در مواقعی دلزدگی و بی میلی نسبت به تحصیل و دانش را در محصلان ایجاد می کند.
وی افزود:بارها و بارها مشاهده شده،دانش آموزانی که در حضور دوستان خود در معرض تنبیه قرار گرفته اند و یا کودکان و فرزندانی که در محیط خانواده در حضور خواهر و برادر و دیگر اعضای خانواده خود در معرض تنبیه بدنی قرار گرفته اند،بعد از مدتی اقدام به درگیری ها و مقابله های فیزیکی با گروه های هم سن و سال، در آنها شایع شده است.
میرگذر گفت:تنبیه و تشویق دو شیوه مرسوم و کارآمد درتقویت رفتارهای مثبت و مطلوب و همچنین کنترل ،کاهش و رفع رفتارهای ناخوشایند در کودکان محسوب می شود اما نباید فراموش کرد که تاثیر و کارکرد مثبت تنبیه به دو مولفه حائز اهمیت زمان و شیوه تنبیه وابسته است که همواره باید از سوی بزرگسالان سرپرستان،والدین و مربیان کودکان مدنظر قرار گیرد.
وی افزود:تنبیه و تشویق نابجا تاثیرات مخربی را در روحیه کودک بر جای می گذارد و باید همواره نسبت به زمان شناسی مناسب برای این امر خطیر دقت نظر و توجه داشت.
میرگذر عنوان کرد:یکی از بهترین روش های تنبیه در کودکان،محروم کردن موقتی آنها از امتیازها و بسته های تشویقی است که به فراخور شدت خطا و اشتباهات رفتاری کودک،روحیات،شخصیت و دلبستگی های او، نوع تنبیه نیز متفاوت و متغیر خواهد بود.
این روانشناس و آسیب شناس اجتماعی یادآور شد:و در آخر نباید از نظر دور داشت که نباید تنبیه به ابزاری برای تخلیه عصبانیت والدین مبدل شود،زیرا تنبیه متفاوت از انتقام است و همواره باید به این نکته توجه داشت که تنبیه باید در ارتباط با موضوعی مشخص اعمال شود،بدون اینکه اشتباهات و خطاهای کودک در گذشته بصورتی تحقیر آمیز برای او بازگویی شود.
تنبیه روشی است برای اصلاح و اعمال بازدارندگی از خطاهای احتمالی که کاربرد آن در زمان مقتضی و مناسب می تواندموثر و کار آمد واقع شود.
در این گزارش به چگونگی کارکرد تنبیه و تبعات و عوارض اعمال غیر اصولی آن در کودکان در شرایط محیطی گوناگون اعم از خانه و مدرسه پرداخته می شود.
نفیسه میرگذر،روانشناس و کارشناس امور اجتماعی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران در این خصوص اظهار کرد: اعمال محرک آزار دهنده در پی یک رفتار نامطلوب با هدف کاهش و بازدارندگی از بروز مجدد آن رفتار در علم رفتار شناسی تنبیه نامیده می شود.
وی افزود:تقریبا تمامی صاحب نظران بر اصل این موضوع اتفاق نظر دارند اما در ارتباط با شیوه های اجرایی آن در خصوص تایید و یا نفی تنبیه بدنی اختلاف سلیقه وجود دارد.
وی افزود:موافقان این نوع از تنبیه(فیزیکی و بدنی)قائل به این موضوع هستند که گاها خطا و اشتباه کودک به حدی جدی و مخرب است که باید با برخوردهای شدید نسبت به ترک و جلوگیری از آن اقدام کرد.
این روانشناس و آسیب شناس اجتماعی عنوان کرد:در سوی دیگر،مخالفان تنبیه با روش های خشونت آمیز ومعتقد هستند که چنین شیوه هایی باعث ایجاد انزجار،نفرت و عقده های روحی و روانی در کودک می شود و روحیه خشونت و پرخاشگری را در او تقویت می کند.
میرگذر گفت:عمده جامعه شناسان و روانشناسان بزرگ و صاحب نظر دنیا بر ناکارآمدی تنبیه بدنی در کودک اتفاق نظر دارند و آن را روشی موقتی قلمداد می کنند که جز،تحقیر و در هم شکستن اعتماد به نفس او ثمره دیگری ندارد.
وی افزود:در چارچوب مکتب اسلام،تنبیه به معنای سازندگی و هدایت با آگاهی بخشی،روشنگری،وعظ و تکیه بر فطرت درونی انسان است.
روانشناس و آسیب شناس اجتماعی عنوان کرد:روش های غیر اصولی تنبیه،همچون توهین و فحاشی،تنبیه بدنی و محرومیت از محبت،موجب عدم ارضا نیازهای اساسی روحی و روانی در کودک می شود و به تدریج باعث تخریب و تحمیل صدماتی جدی به آرامش،اعتماد به نفس،احساس امنیت،استقلال و عزت نفسِ کودک می شود.
وی افزود:در چنین شرایطی رشد شخصیتی،روحی و روانی کودک دچار اختلال می شود و با توجه به حساس بودن این مقطع سنی،آسیب های وارده حاصله از چنین صدماتی،ممکن است تا پایان عمر در روح و روان کودک پایدار بماند.
**از تنبیه غیر اصولی تا بزهکاری
میرگذر با اشاره به ارتباط تنبیه های خشونت آمیز و غیر اصولی در افزایش ضریب انحراف و بزهکاری در کودکان عنوان کرد:پیرو تحقیقات و پژوهش های رفتاری که بر پیشینه و گذشته مجرمان و بزهکاران انجام گرفته،بخش قابل توجهی از هنجار شکنان اجتماعی در دوران کودکی به روش های سخت و خشنی تنبیه شده اند.
وی افزود:به واقع اعمال خشونت،باعث پرورش چنین رفتارهایی در کودک می شود و پس از مدتی بازتاب و بازخورد چنین رفتارهایی در جامعه مشاهده می شود که امنیت،آرامش و هنجارهای پذیرفته شده در اجتماع را تحت الشعاع قرار می دهد.
این روانشناس و آسیب شناس اجتماعی عنوان کرد:تنبیه کودکان و دانش آموزان در مدارس،باعث پدیداری و شکل گیری حس نفرت و انزجار از معلم و مدرسه می شود و بعضا در مواقعی دلزدگی و بی میلی نسبت به تحصیل و دانش را در محصلان ایجاد می کند.
وی افزود:بارها و بارها مشاهده شده،دانش آموزانی که در حضور دوستان خود در معرض تنبیه قرار گرفته اند و یا کودکان و فرزندانی که در محیط خانواده در حضور خواهر و برادر و دیگر اعضای خانواده خود در معرض تنبیه بدنی قرار گرفته اند،بعد از مدتی اقدام به درگیری ها و مقابله های فیزیکی با گروه های هم سن و سال، در آنها شایع شده است.
میرگذر گفت:تنبیه و تشویق دو شیوه مرسوم و کارآمد درتقویت رفتارهای مثبت و مطلوب و همچنین کنترل ،کاهش و رفع رفتارهای ناخوشایند در کودکان محسوب می شود اما نباید فراموش کرد که تاثیر و کارکرد مثبت تنبیه به دو مولفه حائز اهمیت زمان و شیوه تنبیه وابسته است که همواره باید از سوی بزرگسالان سرپرستان،والدین و مربیان کودکان مدنظر قرار گیرد.
وی افزود:تنبیه و تشویق نابجا تاثیرات مخربی را در روحیه کودک بر جای می گذارد و باید همواره نسبت به زمان شناسی مناسب برای این امر خطیر دقت نظر و توجه داشت.
میرگذر عنوان کرد:یکی از بهترین روش های تنبیه در کودکان،محروم کردن موقتی آنها از امتیازها و بسته های تشویقی است که به فراخور شدت خطا و اشتباهات رفتاری کودک،روحیات،شخصیت و دلبستگی های او، نوع تنبیه نیز متفاوت و متغیر خواهد بود.
این روانشناس و آسیب شناس اجتماعی یادآور شد:و در آخر نباید از نظر دور داشت که نباید تنبیه به ابزاری برای تخلیه عصبانیت والدین مبدل شود،زیرا تنبیه متفاوت از انتقام است و همواره باید به این نکته توجه داشت که تنبیه باید در ارتباط با موضوعی مشخص اعمال شود،بدون اینکه اشتباهات و خطاهای کودک در گذشته بصورتی تحقیر آمیز برای او بازگویی شود.