یکی از اشخاصی که مجموعه اظهار نظر یا سکوت او در سال 88 از جنبههای مختلف قابل تامل بود، آقای هاشمی رفسنجانی است. آقای هاشمی در آن سال، بر خلاف سال های گذشته، نقشی به دور از اثر گذاری غیرمستقیم و ستادی داشتند. حرف های مستقیم یا سکوتهای جهت دار در قالب اظهار نظرهای وی ظهور و بروز بیشتری نسبت به سالهای گذشته پیدا کرد. هر چند کتابی با نام "هاشمی 88" درباره عملکرد آقای هاشمی در وقایع آن سال توسط همفکران وی منتشر شده است، اما شاید نکاتی مغفول مانده درباره آقای "هاشمی در سال88" وجود دارد، که اشاره به آنها و یادآوری آن فعالیتها حتی بعد از پنج سال خالی از لطف نباشد.
دیدار با میرحسین موسوی در فروردین سال 88: من از شما حمایت می کنم
هاشمی در این دیدار ضمن ابراز خوشحالی از حضور میرحسین در انتخابات گفت: حضور شما نیروهای اصیل انقلاب را دلگرم میکند، شما محکم بایست و شعارها و برنامههای شفافی را ارائه دهید و به روز باشید از سوی دیگر خوب هم تبلیغات کنید تا قشر جوان را جذب کنید. میرحسین موسوی نیز در این دیدار ضمن تشکر از رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: شما از استوانه های نظام هستید، هروقت میدیدم که چگونه به شما توهین میشود ناراحت میشدم وجه مشترک من و شما تغییر در مدیریت کشور است. میرحسین سپس از هاشمی در مورد حمایت از وی و یا کروبی میپرسد و خواهان آن میشود که هاشمی به صراحت پاسخ دهد که وی در جواب میگوید: "حمایت من از شما خواهد بود، به دلیل تیم کارشناسی و قوی که در اطراف شماست و از سوی دیگر مطالعه شما بر روی موضوعات مختلف کشور و همچنین امکان رای آوری شما که از کروبی بیشتر است.(1)
امیدواری هاشمی به تغییر سیاست امریکا به ایران در سال 88
سیروس سازدار عضو وقت عضو فراکسیون اقلیت مجلس در فروردین سال 88 در مصاحبهای گفت: در دیدار فراکسیون اقلیت با هاشمی رفسنجانی نام کاندیدای خاصی را نیاورد اما به نظر میرسید به کاندیداهای اصلاحطلب مطرح شده خوشبین است. وی در ادامه مصاحبه خاطر نشان کرد: هاشمی رفسنجانی در سالی که پیشرو داریم در خصوص مسائل بینالمللی از نوعی امیدواری با توجه به سیاستهای جدید آمریکا و رابطه آن با ایران سخن گفت.(2)
نامه بدون سلام به مقام معظم رهبری: بنزین بر آتش افروخته بریزند
آقای هاشمی در تاریخ 19 خرداد 88، با نوشتن نامه ای بدون سلام به مقام معظم رهبری از اینکه به نفع یا ضرر افراد و جریانهای درگیر در انتخابات نشده است، می گوید و معتقد است فقط در موارد ضروری به کلیاتی مبتنی بر حضور حداکثری مردم در پای صندوقها و سلامت انتخابات اکتفا کردهاست. وی در قسمتی از این نامه آقای هاشمی مورخ می نویسد: در فرصت باقی مانده ضروری به نظر میرسد خواسته حق حضرتعالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق یابد؛ کاری که میتواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنهگران نتوانند با حدس و گمان نص پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتشافروخته بریزند.(3)
هاشمی در گفتگویی پیرامون این نامه انتشاریافته میگوید، بعد از انتشار آن نامه به رهبرانقلاب گفتم: خواست خدا بود که شما تا قبل از انتشار نبینید، چون اگر میخواندید و به من میگفتید، منتشر نمیکردم و این مناسب نبود. چون اگر بعد از انتخابات منتشر میکردم دو حالت داشت: اگر آقای احمدینژاد شکست بخورد که درست نیست با ایشان درگیر شوم. چون اخلاقاً کار درستی نیست. اگر هم پیروز شود که اصلاً درست نیست با منتخب مردم درگیر شوم و جشن انتخابات را در کام مردم تلخ کنم.(4)
آزادی فتنه گران، مقابل هم قرار دادن حکومت و مردم و اشاره دوباره به نبود انتخابات سالم در نماز جمعه
نماز جمعه 26 تیر سال 88 هاشمی رفسنجانی بعد از 45 روز از برگزاری انتخابات، در حالی اقامه شد که فضای سیاسی کشور پس از آشوبهای خیابانی هفتههای بعد از اعلام نتایج انتخابات، نسبتاً آرام و شفاف شده بود. آقای هاشمی در این نماز جمعه که برای اولین بعد از دو دهه موسوی نیز در آنحضور داشت می گوید: ما باید همه چه نظام حکومت دولت مجلس نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی و مردم یعنی معترضان همه باید در چارچوب قانون حرکت کنیم. ما اگر از قانون تجاوز کنیم دیگر هیچ مرزی ندارد. و باید با قانون مسائلمان را حل کنیم و همه قانع باشیم. حالا هرچه شد با این قانون حالا اگر کسانی از بعضی قوانین دل خوشی ندارند باید بعداً سعی کنند که قوانین اصلاح شود و هر وقت که لازم است این اشکالاتی که دیده شده یکروزی حل میشود ولی بیائیم چارچوب را قانون قرار دهیم و همه آنرا بپذیرند.
هاشمی اظهار داشت: یک فضایی بوجود بیاوریم که همه اطراف بتوانند آنجا حرفشان را بزنند و هر طرف منطقی و بدون دعوا و بدون مشاجره و منطق حاکم باشد البته عمده اینکار مال صدا و سیماست که باید انجام بدهد که مستمعین زیادتری دارد و سایر رسانهها هم باید اینکار را بکنند و بحثها باید منطقی باشد برادرانه خواهرانه بنشینند با هم حرف بزنند و دلیلش را بگوید و آنهم دلیلش را بگوید و بالاخره مردم در این بین خودشان میفهمند و آخرش هم میتوان از مردم پرسید و طوری باشد که ما این اعتماد را برگردانیم.
آزادی زندانیان فتنه موضوع بعدی بود که هاشمی به آن اشاره می کند: لازم نیست در این شرایط ما افرادی را که به این نامی که الان هست در زندان داشته باشیم. اجازه بدهیم اینها به آغوش خانوادههایشان بازگردند. نگذاریم بخاطر زندانی بودن یک عده دشمنان ما، ما را سرزنش کنند شماتت کنند به ما بخندند.
***افراد حاضر در این نماز جمعه، توقع حمایت آقای هاشمی از مواضع آقای موسوی را داشتند
او در ادامه این خطبه های نماز جمعه می گوید: آسیبدیدگان این حوادثی که اتفاق افتاد باید همدردی و دلجوئی بشود آنهائی که عزا دارند هم به آنها تسلیت بدهیم و هم دل آنها را دوباره با نظام نزدیک کنیم و اینکار شدنی است. کسانیکه وفادار به انقلاب باشند و ببینند که نظام به سراغشان میرود آنها زود میتوانند با دل و جانشان با ما همراهی کنند و اینکار را باید انجام دهیم و از آنان دلجوئی کنیم.
او در پایان ابراز امیدواری می کند که سخنانش بتواند راهگشا باشد و به آنچه او «بحران» می خواند، پایان دهد و می گوید: «امیدوارم این خطبه نماز جمعه شروعی در آینده باشد و بتوانیم از مشکلی که میتوان نام بحران را روی آن گذاشت به خوبی عبور کنیم و دوباره شاهد همدلی و همراهی یک رقابت سالم باشیم، هر کسی که مردم خواستند آن گونه باشد، امیدواریم همیشه با همین روحیه در صحنه باشیم.»(5)
من از تردید سخن گفتم؛ حکومت پول دارد، نیرو دارد، رسانه دارد....
سخنرانی هاشمی در مشهد مقدس در 24 آذر سال 88 تنها 12 روز قبل از وقایع عاشورای آن سال، تکمیل کننده همان نکاتی بود که در طی روزها و ماههای فتنه سال 88 به آن اشاره کرده بود.
وی در این سخنرانی به هر دلیل می گوید: هیچ نظری درباره انتخابات ریاست جمهوری ندادم و همین الان در بین شما هم قضاوت نمیکنم، چون تحمل نمیکنند. در آن خطبه نگفتم که انتخابات درست بود یا باطل بود، گفتم: به هر دلیل برای بخش مهمی از جامعه تردید پیدا شد. این حالت که منکر ندارد.
وی بیان می دارد: بعضیها گفتند، چرا در خطبه سخن از بذر تردید کردید؟! مطمئناً چند میلیون جمعیت که به خیابانها میآمدند و تظاهرات میکردند، یقین داشتند و من سخن از تردید کرده بودم. گفتم: گروهی از مردم با تردیدی که پیدا کردند، معترض شدند. راه درست این بود که تردید مردم را برطرف کنیم و جواب قانعکننده بدهیم. راه آن هم روشن است که چگونه میتوان عمل کرد، بنابراین راهحل دادم.
وی مدعی می شود از آن تاریخ که درگیریها شدید و خونین و بازداشتها زیاد شده بود، با تجربه 50 سالهاش در مبارزه و اداره کشور به این نتیجه می رسد: اولاً زندانیها را آزاد کنید، ثانیاً از کسانی که آسیب دیدند، دلجویی کنیم، ثالثاً همه تعهد کنند تابع قانون باشند.
حکومت همه چیز را در دست دارد، پول، نیرو و رسانه دارد و بالاخره کسانی را دارد که در مواقع لزوم در خیابانها جمع شوند. بسیج و سپاه را هم دارد، در آن طرف هم عده زیادی از مردم هستند. دانشجو، دانشآموز، استاد، معلم، مدیر، کارگر، کاسب، زن و مرد و... که بعضیها ساکت و بعضیها فعال هستند. این گونه که به جایی نمیرسیم.
وی در قسمت دیگر سخنرانی خود در مشهد می گوید: خانمها که تا به حال در منازل بودند و میدان مبارزه نداشتند، امروز دارند اکثریت دانشگاهها را میگیرند. او معتقد است:اینها که به دانشگاه آمدند، خیلی راحتتر و آزادتر مبارزه میکنند، چون مسئولیتهایی را که آقایان دارند، در زندگی خود کمتر دارند. مراعات آنها هم از طرف نیروهای امنیتی بیشتر است، چون هیچ کس - جز عدهای خیلی افراطی - در جامعه ما حاضر نیست با خانمها با خشونت رفتار کند. (6)
ابطحی: هم قسم شدن هاشمی، موسوی و خاتمی برای خالی نکردن پشت هم
محمد علی ابطحی در اعترافات خود در دادگاه انقلاب درباره ارتباط تشکیلاتی موسوی و خاتمی با هاشمی می گوید: پس از انتخابات در جلسه مشترکی هاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی با هم قسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکنند و بنده نمیدانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن یکدیگر پس از 11 میلیون فاصله برای چه بود.
عضو مجمع روحانیون مبارز تصریح کرد: شاید خاتمی دلیل خود را داشت، موسوی شاید کشور را نمیشناخت ولی خاتمی با همه ارادتی که به وی دارم اتفاقا برعکس همه مسائل را میدانست، توانایی و اقتدار مقام معظم رهبری را میشناخت اما به خاطر اتفاقات موسوی را همراهی کرد که این همراهی خائنانه بود.(7)
***به جز آقای هاشمی، متهمان از اعضای دیگر خانواده وی نیز در اعترافات نام بردند
اما در کنار این موضع گیریها، آقای هاشمی در مواردی که بسیاری از شخصیت های سیاسی موضع گیری کردند، سکوت اختیار کرد. در مواردی نیز در حالی آقای هاشمی سکوت کردند که تنها باید شخص وی موضع گیری می کرد، تعدادی از وقایعی که آقای هاشمی سکوت کردند به شرح زیر است:
واکنش به اظهارات عفت مرعشی درباره تقلب
اغتشاشات پس از انتخابات از 23 خرداد تا 30 خرداد
واکنش به خطبههای نماز جمعه رهبر انقلاب در 29 خرداد 1388
شعار نه غزه نه لبنان در راهپیمایی روز قدس
هتک حرمت عاشورا
حضور فائزه هاشمی در میان حرمتشکنان روز عاشورا
واکنش به صدور حکم بازداشت مهدی هاشمی
نامههای مهدی کروبی درباره دروغ تجاوز در زندانها
آقای هاشمی در سال 88، غلظت موافقان و مخالفان خود را شدت بخشید. موضع گیری ها و فعالیت های آفای هاشمی در سال 88 بیگمان نقطه مهمی در تاریخ زندگی سیاسی وی است. "هاشمی در سال 88"، بعد از پنج سال، هنوز برای عده ای مایه حیرت و برای عده ای دلیل متقن، برای حدس و گمان هایشان درباره شخصیت سیاسی هاشمی است.