چهارشنبه ۰۹ آبان ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۷:۲۲

شهرداری کتاب عباس جدیدی را تضمینی خرید؟! +عکس

عباس جدیدی ملی پوش سابق کشتی کشور و عضو شورای شهر پایتخت که با دو تالیف به نام خودش در نمایشگاه کتاب حاضر شده بود، بخش اعظم کتاب‌هایش را به زیرمجموعه های شهرداری تهران فروخت.
کد خبر : ۲۹۹۳۰۸
صراط: عباس جدیدی ملی پوش سابق کشتی کشور و عضو شورای شهر پایتخت که با دو تالیف به نام خودش در نمایشگاه کتاب حاضر شده بود، بخش اعظم کتاب‌هایش را به زیرمجموعه های شهرداری تهران فروخت.

به گزارش صراط، کتاب های مذکور "آموزش نماز و گزیده‌های اخلاقی و معرفتی" و "من و نماز و نیاز" نام دارند و در غرفه ای ویژه در نمایشگاه کتاب در معرض دید عموم قرار گرفته بودند.

پس از رونمایی از این دو کتاب در نمایشگاه، اکنون خبر رسیده که زیرمجموعه های شهرداری تهران اقدام به خرید این کتاب ها کرده و بخشی از مشکل درآمدزایی و فروش آنها را حل کرده اند.

بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند عضویت اعضای ورزشکار در شوراهای اسلامی کلانشهرها از جمله تهران، که انتخابشان صرفا مدیون شهرت آنهاست، وزن این شوراها را پایین تر آورده. با این وجود تعدادی از این افراد پس از عضویت در شورای شهر به واسطه شهرت خود به حوزه های دیگری نیز روی آورده اند.

عباس جدیدی که هنوز معلوم نیست با کدام سابقه فرهنگی و یا مذهبی دست به تالیف کتاب در حوزه آموزش نماز زده، درباره کتاب های خود گفته بود: "با توجه به اینکه جوان‌ها اغلب از هنرمندان و چهره‌های ورزشی الگو می‌گیرند، از این رو تلاش کردم تا کتابی با این نگاه بنویسم تا رویکرد جدیدی در زندگی آنها نسبت به نماز پیدا شود؛ چرا که معتقدم نماز می‌تواند آنها را از بسیاری از انحرافات و آسیب‌های اجتماعی مصون نگه دارد."

گفتنی است جدیدی که عکس خود را هم در طراحی کتاب های مذکور گنجانده در پشت جلد یکی از این دو کتاب نیز خواستار خرید آنها توسط مردم و تبلیغ این کتاب شده است.

شهرداری کتاب عباس جدیدی را تضمینی خرید! +عکس
نظرات بینندگان
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۱۶ - ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۵
۵
۰
وزن شعر آخرش ، نشان از کثرت سواد ایشون ، و پرباری اثرشون داره
اگه دور و بریاش هم دو زار سواد داشتن ، بهش می گفتن یا این شعر رو نذاره ، یا حداقل اگر از نام پیامبر و امیر المونین استفاده کرده ، میبرد یه شاعر یا یه نویسنده واقعی به جاش شعر میگفت

مثلا میتونست بنویسه
به محشر که از ترس ، لرزد جسد
علی و محمد به دادم رسد