صراط: کیهان در ستون اخبار ویژه امروز خود نوشت:
فراکسیون ناامیدی رویش داشته این 63 نفر هم سندش!
در حالی که فراکسیون اصلاحطلبان از 168 نفر به 105 نفر کاهش یافته، قائممقام ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان میگوید این فراکسیون رویش خواهد داشت نه ریزش.
محمد میرلوحی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: بر اساس آنچه از نتیجه دو مرحلهای انتخابات به دست آمده است، 167 نفر با نام ائتلاف امید به مجلس راه پیدا کردهاند. در یک جلسه پیش از مرحله دوم و دو جلسه پس از آن با اعضای لیست امید، افراد نشان دادند که به حفظ این ارتباط و عنوان علاقهمند بوده و به قولی که دادند پایبند هستند.
وی میافزاید: وقتی 167 نفر با لیست ما به مجلس آمدهاند و ما هم دلیل و سندی نداریم که نشان دهد آنها به لیست امید و رای مردم به این صراحت و روشنی پشت کردهاند چرا باید به تحلیلهای منفی روی آوریم. متاسفانه برخی دوستان ما دچار وسوسه میشوند و میگویند منتخبین جدید ژلهای هستند و وفادار نیستند. بر چه مبنایی این حرف را میزنید؟ ما نباید گول این حرفها را بخوریم. آنها وفادار هستند و ما تا خلاف آن را نبینیم مجاز نیستیم این طور فکر کنیم. چرا حسنظن نداشته باشیم؟
میرلوحی میگوید: فکر میکنم نه تنها آن 167 نفر ریزش قابل توجهی نخواهند داشت بلکه رویش هم دارد. 167 نفر با لیست امید آمد و ما به همه آنها حسنظن داریم، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
این اظهارات در حالی است که جلسات فراکسیون امید با حضور 105 نامزد صورت گرفته و 63 نفر از حضور در این فراکسیون امتناع کردهاند.
لاریجانی بیش از حد نرمش به خرج داد/اصلاحطلبان اهل تعامل نیستند
لاریجانی در مجلس نهم لیلی به لالای اصلاحطلبان گذاشت اما آنها اهل مماشات و تعامل نیستند.
غلامرضا مصباحیمقدم نماینده مجلس نهم ضمن بیان مطلب فوق در مصاحبه با ایسنا خاطرنشان کرد: مجلس نهم یک مجلس اصولگرا بود اما ایشان (لاریجانی) به اصلاحطلبان خیلی میدان داد. شاید این به خاطر این بود که رای آنها را برای ریاست مکرر به دست بیاورد اما آنها وزنشان بسیار کم بود. شرایط به گونهای بود که اقلیت اندک اصلاحطلب جرات پیدا کردند در فراکسیون به رقابت برای نایب رئیسی مجلس بپردازند. اگر مجلس نهم دست اصلاحطلبان بود اجازه نمیدادند حتی یک پست مدیریتی به دست اصولگراها بیفتد. این طور اعتبار بخشیدن به گروهی اندک از رقبا منجر شد که مجلس تا حد زیادی با آقای لاریجانی در برخی از مسائل همراهی نکند.
وی با بیان اینکه برای ریاست مجلس، لاریجانی را بر عارف ترجیح میدهد، در مورد مسامحه لاریجانی با اصلاحطلبان در مجلس نهم و انعکاس آن در مجلس دهم گفت: اصلاحطلبان اهل این جور معامله با رقبا نیستند. آنها اگر بتوانند ریاست را از آقای لاریجانی بگیرند حتما این کار را میکنند و اگر نتوانستند حتما ملاحظات سیاسی نبوده و این طور نیست که مماشات آقای لاریجانی با آنها باعث شده باشد ایشان را انتخاب کنند. به همین خاطر است که من میگویم این همه انعطاف از سوی آقای لاریجانی جا نداشت. من مخالف این نیستم که با اصلاحطلبان، معقول و دموکراتیک عمل شود اما اصطلاحا «لیلی به لالای» آنها گذاشتن را مناسب نمیدانم. من بعید میدانم که اصلاحطلبان آقای لاریجانی را به عارف ترجیح بدهند بلکه آنها تمام تلاششان را میکنند و حداکثر ظرفیت را به کار میگیرند که عارف رئیس شود.
ارگان سیا: خیال اندیشی نکنید /جمهوری اسلامی استوار است
«اصلاحطلبان و معارضان جمهوری اسلامی خیالاندیشی میکردند و انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان، این خیالاندیشی را باطل کرد. ریاست مجلس خبرگان به زاویهداران از جنس هاشمی نمیرسد.»
رادیو فردا ارگان رسمی سازمان سیا ضمن اظهار ناخرسندی از انتخاب آیتالله جنتی به ریاست مجلس خبرگان نوشت: انتخاب آیتالله جنتی به ریاست مجلس خبرگان رهبری توسط اکثریت اعضای این مجلس گویی برخی را شوکه کرده است. این شوک اگرچه ناموجه، ولی قابل فهم است. قابل فهم است برای این که افرادی همیشه آرزوهای خود را واقعیت میپندارند و یک اصل تنظیم کننده برای خود پروراندهاند که مطابق آن: «من این آرزوها را دارم، پس آنها عین واقعیت هستند».
وبسایت رادیو فردا میافزاید: آرزوی 37 ساله سرنگونی جمهوری اسلامی یک نمونه خوب این مدعا است. بسیاری از افراد و گروههای آرزو کننده در طی 37 سال گذشته دائماً وعده دادهاند که رژیم به پایان تاریخی خود رسیده و به زودی- مثلاً ظرف 6 ماه تا یک سال آینده- سرنگون خواهد شد. اما رژیم 37 سال به بقای خود ادامه داده و آرزوکنندگان هیچ گاه به این پرسش نیندیشیده و بدان پاسخ موجهی ندادهاند که علل و دلایل بقای رژیم جمهوری اسلامی چه بوده و چه هست؟
اکبر گاف نویسنده این تحلیل که زمانی جزو متوهمترین عناصر اصلاحطلبان بود، تصریح میکند: نباید گرفتار خیالاندیشی و واقعیتپنداری آرزوها شد که کمترین پیامد آن دوری از واقعیت و دست و پا زدن در خیالات است:
هر درونی که خیالاندیش شد
چون دلیل آری خیالش بیش شد
رادیو فردا تصریح کرد: در سالهای گذشته هیچ کس بیش از دبیر شورای نگهبان، انقلابیتر و همراهتر با سیاستهای رهبر جمهوری اسلامی نبوده است. از این رو رأی به احمد جنتی در مجلسی که بیشتر نمایندگان آن از نظر فکری به رهبر جمهوری اسلامی نزدیک هستند، چندان دور از ذهن نیست. پس از درگذشت علی مشکینی رئیس دورههای اول، دوم، سوم و پنج ماه از دوره چهارم در سال 86، در مجلسی با ترکیب تقریبی مشابه خبرگان جدید، میان اکبر هاشمی رفسنجانی و احمد جنتی، این رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود که با 41 رأی جانشین آیتالله مشکینی شد و دبیر شورای نگهبان با 34 رأی نتوانست پیروز این رقابت باشد. اما با اتفاقهای انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و مواضع متفاوت هاشمی ورق در خبرگان رهبری هم برگشت. تا آنجا که در پایان دوره دوساله ریاستش، دیگر صندلی ریاست به هاشمی رفسنجانی تعلق نگرفت.
بلومبرگ: وعده آزادی سرمایهگذاری در ایران پس از برجام عملی نشد
شبکه خبری بلومبرگ نوشت سرمایهگذاری وعده داده شده در توافق هستهای برای ایران محقق نشده است.
به گزارش بلومبرگ، ایرانیها همچنان منتظر وعده قدرتهای غربی در این زمینه هستند اما وعدههای غرب در برجام عملی نشده است.
بلومبرگ نوشت: بانکهای غیرآمریکایی پس از پرداخت 15 میلیارد دلار جریمه به خاطر نقض تحریمهای آمریکا، همچنان نگران همکاری با ایران هستند.
بانک «بی ان پی پاریباس» فرانسه، ژوییه 2014 (تیر 93) به دلیل نقض تحریمهای آمریکا علیه سودان، کوبا و ایران با پرداخت جریمه 8/9 میلیارد دلاری موافقت کرد.
«کومرتس بانک» آلمان نیز به دلیل تسهیل فعالیت بانکی از طریق نظام مالی آمریکا برای ایران و سودان با پرداخت جریمه 1/45 میلیارد دلاری موافقت کرد.
دولت مأمور جهنم درست کردن برای مردم است؟!
بیاعتنایی دولت به مقوله فرهنگ و ناهنجاریهای رسانهای در این زمینه موجب گسترش انواع جرائم اخلاقی و اجتماعی شده است.
روزنامه جوان در سرمقاله خود نوشت: در لابلای خبرهای مربوط به قتل ستایش قریشی- دختر معصوم افغانی- آمده بود که قاتل صحنههای پرنو مشاهده میکرده است. خبرها و سنجشهای اجتماعی خصوصا خروجی دادگاههای خانواده نشان میدهد که حدود 50 درصد طلاقها در شهرهای مدرن ایران متأثر از مشاهده ماهواره است. انحراف جنسی، الگوهای جنسی، تنوعطلبی جنسی، صنعت سکس و قیاس همسر با افراد و صحنههای ساخته شده در فیلمهای جنسی، مصادیقی از تأثیرات ماهواره در مسئله طلاق است....
آیا حکومت وظیفهای نسبت به پیشگیری سلبی و ایجابی از مسائل ذکر شده دارد؟ آیتالله جوادی آملی معتقدند: «در اسلام به من چه و به تو چه نداریم.» آیا روشنفکران و حتی بخشهایی از حاکمیت به این مسئله باور دارند؟
فرض کنید روزهایی که قاتل ستایش فیلمهای پرنو میدید، پلیس او را احضار میکرد و برخوردی صورت میگرفت، حتما باندهایی که استانداردهای حیات اجتماعی غرب را ترجیح میدهند، این کار را دخالت در زندگی خصوصی مردم میدانستند. ولی اکنون که جرم و جنایت صورت گرفته، همه خواستار اشد مجازات هستند و هم اگر مسئله قصاص و اعدام به میان بیاید فریاد حقوق بشری آنان گوش فلک را کر میکند. در آن سوی ماجرا، اگر حکومت بخواهد در مدارس کار ایجابی بکند آن را «نگاه ایدئولوژیک» به آموزش و پرورش میدانند و مانند زمان اصلاحات درصدد حذف معاونت پرورشی برمیآیند و به بهشت رفتن مردم را وظیفه حکومت نمیدانند، اما وقتی درهای جهنم در همین دنیا به روی زندگیهای نابود شده باز میشود، حکومت و قرائت بد از دین را عامل آن میدانند و بدون اینکه خود نسخه سلبی و ایجابی برای مواجهه داشته باشند، صرفا به تراز استانداردهای حیات غرب میاندیشند و پناه میبرند. ماهواره دیدن امری خصوصی محسوب میشود. اما آسیبهای بعدی آن اعم از هزینههای حیثیتی و اجتماعی، مالی و انسانی روی دست جامعه و حکومت میماند. اگر دولتمردان و اهل حکومت نسبت به پیشگیری از آسیبهای اجتماعی اهتمام داشتند و راه چفت و بست امر خصوصی و اجتماعی را روشن میکردند نباید رهبری شخصا چندین جلسه برای آن برگزار کنند و دستگاههایی را که مسئولیت پیشگیری و کنترل دارند، به مأموریتهای خود رهنمون نمایند. بنابراین از فضای موجود باید فهمید، دولتی که به نام اسلام و اخلاق حکومت میکند، ناظر انواع و اقسام فساد است و نه در بعد ایجابی برای آن برنامهای دارد و نه در بعد سلبی موافق آن است. به تعبیر بهتر، دولت خود را مسئول به بهشت رفتن مردم نمیداند، اما دروازههای جهنم را روی ملت بازگذاشته است و به جای چراغ قرمز بر سردر جهنم چراغ سبز نصب کرده است.
انتخاب آیتالله جنتی تدارک اصلاحطلبان را بر هم ریخت
شوک شدید انتخاب چهرههای انقلابی به ریاست مجلس خبرگان روزنامههای زنجیرهای را به سردرگمی و ضد و نقیضگویی انداخته است.
روزنامه آفتاب یزد که پیش از انتخابات هیئت رئیسه خبرگان چندین نوبت علیه هاشمی بدگویی کرده بود، اکنون مینویسد: شکست نماینده هاشمی رفسنجان در انتخابات ریاستمجلس خبرگان و ایضا امتناع وی از کاندیداتوری به معنای شکست اصلاحطلبان در انتخابات بوده است؟ آیا این جریان که مدعی پیروزی بود در مورد نتایج انتخابات غلو کرده و به مردم دروغ گفته است؟ سیر سیاسی که هاشمی رفسنجانی در 12 سال گذشته طی نموده بسیار مهم است. قطعاً هیچ ناظری نمیتواند اکنون مدعی شود که هاشمی 95 همان هاشمی 84 است.
رفسنجانی در طول سالهای گذشته بسیار تغییر کرده است. هر چقدر موها و محاسنش سپید گشته افکارش نیز متحول شده است. باید اذعان کرد «دوز مردم مداری» هاشمی طی سالهای گذشته به شدت افزایش داشته است. شاید که نه، حتماً 20 سال قبل او اینگونه سخن نمیگفته است. بیش از آنکه ذکر مردم را بگوید به سبک و سیاق دلواپسان امروز اظهار نظر مینموده و دغدغههای خاص خود را داشته است.
آفتاب یزد میافزاید: هاشمی جایگاه چندانی در لایههای فوقانی قدرت ندارد و برای همین عطای ریاست را به لقایش بخشید اما او مردم را دارد.
یادآور میشود منتخبان خبرگان منتخبان مردم هستند و بنابراین 51 رأی آنها به آیتالله جنتی و بیمیلی برای رأی دادن به هاشمی نیز همان رأی مردم است.
مجیزگویی اخیر آفتاب یزد درحالی است که همین روزنامه چندین بار در طول دو سه هفته اخیر به مذمت هاشمی پرداخته بود از جمله آنجا که نوشت: چرا هاشمی گفت: «حال که مملکت به اینجا رسیده و مردم به این سطح از آگاهی رسیدهاند، میتوانم راحت سر بر بالین مرگ بگذارم؟» آیا این ناشی از توهم پدرانه است یا مظلومنمایی سیاستمدارانه در بزنگاه ریاست خبرگانی دیگر؟ شاید شعارگرایی هاشمی اینبار آن قدر توی ذوق میزند که بسیاری برای حرفهایش تره هم خرد نکنند اما در کنار این عده، گروه زیادی نیز برایشان این پرسش پیش آمده که از چه روی، هاشمی اینچنین مظلومانه و شاید هم پدرمأبانه به گونهای حرف میزند که انگار در تمام این سه دهه و نیم، هدفی جز به حد اعلا رساندن مردم کشورش نداشته و حالا که ملت به این مرز رسیدهاند او چشمانش را برای همیشه میتواند به روی هم بگذارد بیآنکه دیگر به قدرت بیندیشد! آیا این گفتهها صرفاً یک پلیتیک برای آن است که هاشمی در آستانه جدالهای انتخاباتی بر سر ریاست خبرگان، خود را بینیاز به جایگاه و مقام نشان دهد، یا اینکه او با این کلام سعی دارد خود را به مانند ناجی بر حق مردم معرفی کند؟
این روزنامه اجارهای که سردبیر آن در آمریکا پناهندگی گرفته در مطلب دیگری نوشته بود: هرچند هاشمی دنبال ناز و غنج در انتخابات ریاست خبرگان است اما احتمالاً آیتالله جنتی خلاف میل هاشمی رئیس خبرگان میشود... زمانی که مرد مرموز سیاستپیشه ایران پس از نتیجه انتخابات 94، مظلومانه و مسرورانه از خوابیدن آسوده بر بالین مرگ گفت، بسیاری حدس میزدند که این حرفهای «هاشمی رفسنجانی» یعنی اینکه او برای ریاست خبرگان دندان تیز نکرده و حال و حوصله زخم خوردن دوباره از اعضای خبرگان مثل دوره پیش را ندارد! اما شاید «رفسنجانی» با این حرفها به دنبال غنج و دلال سیاسی است و دوست دارد با همین مظلومنماییها، بار دیگر اعضای خبرگان را از بالای جایگاه ریاست ببیند. آفتاب یزد در عین حال در تحلیلی اذعان کرد: انتخاب آیتالله جنتی به ریاست مجلس خبرگان که تصویری یکسره متفاوت از ترکیب این مجلس نشان میدهد، توانست بر همه آنچه هاشمی در تدارکش بود پایان دهد. این انتخاب نشان میدهد خبرگان فعلی تداوم خبرگان قبلی است. هاشمی قبل از انتخابات گفته بود اگر به مجلس خبرگان راه یابد، خواهد توانست بالانس قدرت را به نفع جریان میانهرو تغییر دهد. اما انتخاب آیتالله جنتی به ریاست، چنین منویاتی را نقش بر آب کرده است. ... هر چند آیتالله جنتی پیشتاز شد اما درعین حال شاید بتوان برنده چنین رقابتی را اکبر هاشمی رفسنجانی دانست که به جهت جلوگیری از شکست حتمی، اساساً از شرکت در انتخابات ریاست خبرگان خودداری کرد.
فراکسیون ناامیدی رویش داشته این 63 نفر هم سندش!
در حالی که فراکسیون اصلاحطلبان از 168 نفر به 105 نفر کاهش یافته، قائممقام ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان میگوید این فراکسیون رویش خواهد داشت نه ریزش.
محمد میرلوحی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: بر اساس آنچه از نتیجه دو مرحلهای انتخابات به دست آمده است، 167 نفر با نام ائتلاف امید به مجلس راه پیدا کردهاند. در یک جلسه پیش از مرحله دوم و دو جلسه پس از آن با اعضای لیست امید، افراد نشان دادند که به حفظ این ارتباط و عنوان علاقهمند بوده و به قولی که دادند پایبند هستند.
وی میافزاید: وقتی 167 نفر با لیست ما به مجلس آمدهاند و ما هم دلیل و سندی نداریم که نشان دهد آنها به لیست امید و رای مردم به این صراحت و روشنی پشت کردهاند چرا باید به تحلیلهای منفی روی آوریم. متاسفانه برخی دوستان ما دچار وسوسه میشوند و میگویند منتخبین جدید ژلهای هستند و وفادار نیستند. بر چه مبنایی این حرف را میزنید؟ ما نباید گول این حرفها را بخوریم. آنها وفادار هستند و ما تا خلاف آن را نبینیم مجاز نیستیم این طور فکر کنیم. چرا حسنظن نداشته باشیم؟
میرلوحی میگوید: فکر میکنم نه تنها آن 167 نفر ریزش قابل توجهی نخواهند داشت بلکه رویش هم دارد. 167 نفر با لیست امید آمد و ما به همه آنها حسنظن داریم، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
این اظهارات در حالی است که جلسات فراکسیون امید با حضور 105 نامزد صورت گرفته و 63 نفر از حضور در این فراکسیون امتناع کردهاند.
لاریجانی بیش از حد نرمش به خرج داد/اصلاحطلبان اهل تعامل نیستند
لاریجانی در مجلس نهم لیلی به لالای اصلاحطلبان گذاشت اما آنها اهل مماشات و تعامل نیستند.
غلامرضا مصباحیمقدم نماینده مجلس نهم ضمن بیان مطلب فوق در مصاحبه با ایسنا خاطرنشان کرد: مجلس نهم یک مجلس اصولگرا بود اما ایشان (لاریجانی) به اصلاحطلبان خیلی میدان داد. شاید این به خاطر این بود که رای آنها را برای ریاست مکرر به دست بیاورد اما آنها وزنشان بسیار کم بود. شرایط به گونهای بود که اقلیت اندک اصلاحطلب جرات پیدا کردند در فراکسیون به رقابت برای نایب رئیسی مجلس بپردازند. اگر مجلس نهم دست اصلاحطلبان بود اجازه نمیدادند حتی یک پست مدیریتی به دست اصولگراها بیفتد. این طور اعتبار بخشیدن به گروهی اندک از رقبا منجر شد که مجلس تا حد زیادی با آقای لاریجانی در برخی از مسائل همراهی نکند.
وی با بیان اینکه برای ریاست مجلس، لاریجانی را بر عارف ترجیح میدهد، در مورد مسامحه لاریجانی با اصلاحطلبان در مجلس نهم و انعکاس آن در مجلس دهم گفت: اصلاحطلبان اهل این جور معامله با رقبا نیستند. آنها اگر بتوانند ریاست را از آقای لاریجانی بگیرند حتما این کار را میکنند و اگر نتوانستند حتما ملاحظات سیاسی نبوده و این طور نیست که مماشات آقای لاریجانی با آنها باعث شده باشد ایشان را انتخاب کنند. به همین خاطر است که من میگویم این همه انعطاف از سوی آقای لاریجانی جا نداشت. من مخالف این نیستم که با اصلاحطلبان، معقول و دموکراتیک عمل شود اما اصطلاحا «لیلی به لالای» آنها گذاشتن را مناسب نمیدانم. من بعید میدانم که اصلاحطلبان آقای لاریجانی را به عارف ترجیح بدهند بلکه آنها تمام تلاششان را میکنند و حداکثر ظرفیت را به کار میگیرند که عارف رئیس شود.
ارگان سیا: خیال اندیشی نکنید /جمهوری اسلامی استوار است
«اصلاحطلبان و معارضان جمهوری اسلامی خیالاندیشی میکردند و انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان، این خیالاندیشی را باطل کرد. ریاست مجلس خبرگان به زاویهداران از جنس هاشمی نمیرسد.»
رادیو فردا ارگان رسمی سازمان سیا ضمن اظهار ناخرسندی از انتخاب آیتالله جنتی به ریاست مجلس خبرگان نوشت: انتخاب آیتالله جنتی به ریاست مجلس خبرگان رهبری توسط اکثریت اعضای این مجلس گویی برخی را شوکه کرده است. این شوک اگرچه ناموجه، ولی قابل فهم است. قابل فهم است برای این که افرادی همیشه آرزوهای خود را واقعیت میپندارند و یک اصل تنظیم کننده برای خود پروراندهاند که مطابق آن: «من این آرزوها را دارم، پس آنها عین واقعیت هستند».
وبسایت رادیو فردا میافزاید: آرزوی 37 ساله سرنگونی جمهوری اسلامی یک نمونه خوب این مدعا است. بسیاری از افراد و گروههای آرزو کننده در طی 37 سال گذشته دائماً وعده دادهاند که رژیم به پایان تاریخی خود رسیده و به زودی- مثلاً ظرف 6 ماه تا یک سال آینده- سرنگون خواهد شد. اما رژیم 37 سال به بقای خود ادامه داده و آرزوکنندگان هیچ گاه به این پرسش نیندیشیده و بدان پاسخ موجهی ندادهاند که علل و دلایل بقای رژیم جمهوری اسلامی چه بوده و چه هست؟
اکبر گاف نویسنده این تحلیل که زمانی جزو متوهمترین عناصر اصلاحطلبان بود، تصریح میکند: نباید گرفتار خیالاندیشی و واقعیتپنداری آرزوها شد که کمترین پیامد آن دوری از واقعیت و دست و پا زدن در خیالات است:
هر درونی که خیالاندیش شد
چون دلیل آری خیالش بیش شد
رادیو فردا تصریح کرد: در سالهای گذشته هیچ کس بیش از دبیر شورای نگهبان، انقلابیتر و همراهتر با سیاستهای رهبر جمهوری اسلامی نبوده است. از این رو رأی به احمد جنتی در مجلسی که بیشتر نمایندگان آن از نظر فکری به رهبر جمهوری اسلامی نزدیک هستند، چندان دور از ذهن نیست. پس از درگذشت علی مشکینی رئیس دورههای اول، دوم، سوم و پنج ماه از دوره چهارم در سال 86، در مجلسی با ترکیب تقریبی مشابه خبرگان جدید، میان اکبر هاشمی رفسنجانی و احمد جنتی، این رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود که با 41 رأی جانشین آیتالله مشکینی شد و دبیر شورای نگهبان با 34 رأی نتوانست پیروز این رقابت باشد. اما با اتفاقهای انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و مواضع متفاوت هاشمی ورق در خبرگان رهبری هم برگشت. تا آنجا که در پایان دوره دوساله ریاستش، دیگر صندلی ریاست به هاشمی رفسنجانی تعلق نگرفت.
بلومبرگ: وعده آزادی سرمایهگذاری در ایران پس از برجام عملی نشد
شبکه خبری بلومبرگ نوشت سرمایهگذاری وعده داده شده در توافق هستهای برای ایران محقق نشده است.
به گزارش بلومبرگ، ایرانیها همچنان منتظر وعده قدرتهای غربی در این زمینه هستند اما وعدههای غرب در برجام عملی نشده است.
بلومبرگ نوشت: بانکهای غیرآمریکایی پس از پرداخت 15 میلیارد دلار جریمه به خاطر نقض تحریمهای آمریکا، همچنان نگران همکاری با ایران هستند.
بانک «بی ان پی پاریباس» فرانسه، ژوییه 2014 (تیر 93) به دلیل نقض تحریمهای آمریکا علیه سودان، کوبا و ایران با پرداخت جریمه 8/9 میلیارد دلاری موافقت کرد.
«کومرتس بانک» آلمان نیز به دلیل تسهیل فعالیت بانکی از طریق نظام مالی آمریکا برای ایران و سودان با پرداخت جریمه 1/45 میلیارد دلاری موافقت کرد.
دولت مأمور جهنم درست کردن برای مردم است؟!
بیاعتنایی دولت به مقوله فرهنگ و ناهنجاریهای رسانهای در این زمینه موجب گسترش انواع جرائم اخلاقی و اجتماعی شده است.
روزنامه جوان در سرمقاله خود نوشت: در لابلای خبرهای مربوط به قتل ستایش قریشی- دختر معصوم افغانی- آمده بود که قاتل صحنههای پرنو مشاهده میکرده است. خبرها و سنجشهای اجتماعی خصوصا خروجی دادگاههای خانواده نشان میدهد که حدود 50 درصد طلاقها در شهرهای مدرن ایران متأثر از مشاهده ماهواره است. انحراف جنسی، الگوهای جنسی، تنوعطلبی جنسی، صنعت سکس و قیاس همسر با افراد و صحنههای ساخته شده در فیلمهای جنسی، مصادیقی از تأثیرات ماهواره در مسئله طلاق است....
آیا حکومت وظیفهای نسبت به پیشگیری سلبی و ایجابی از مسائل ذکر شده دارد؟ آیتالله جوادی آملی معتقدند: «در اسلام به من چه و به تو چه نداریم.» آیا روشنفکران و حتی بخشهایی از حاکمیت به این مسئله باور دارند؟
فرض کنید روزهایی که قاتل ستایش فیلمهای پرنو میدید، پلیس او را احضار میکرد و برخوردی صورت میگرفت، حتما باندهایی که استانداردهای حیات اجتماعی غرب را ترجیح میدهند، این کار را دخالت در زندگی خصوصی مردم میدانستند. ولی اکنون که جرم و جنایت صورت گرفته، همه خواستار اشد مجازات هستند و هم اگر مسئله قصاص و اعدام به میان بیاید فریاد حقوق بشری آنان گوش فلک را کر میکند. در آن سوی ماجرا، اگر حکومت بخواهد در مدارس کار ایجابی بکند آن را «نگاه ایدئولوژیک» به آموزش و پرورش میدانند و مانند زمان اصلاحات درصدد حذف معاونت پرورشی برمیآیند و به بهشت رفتن مردم را وظیفه حکومت نمیدانند، اما وقتی درهای جهنم در همین دنیا به روی زندگیهای نابود شده باز میشود، حکومت و قرائت بد از دین را عامل آن میدانند و بدون اینکه خود نسخه سلبی و ایجابی برای مواجهه داشته باشند، صرفا به تراز استانداردهای حیات غرب میاندیشند و پناه میبرند. ماهواره دیدن امری خصوصی محسوب میشود. اما آسیبهای بعدی آن اعم از هزینههای حیثیتی و اجتماعی، مالی و انسانی روی دست جامعه و حکومت میماند. اگر دولتمردان و اهل حکومت نسبت به پیشگیری از آسیبهای اجتماعی اهتمام داشتند و راه چفت و بست امر خصوصی و اجتماعی را روشن میکردند نباید رهبری شخصا چندین جلسه برای آن برگزار کنند و دستگاههایی را که مسئولیت پیشگیری و کنترل دارند، به مأموریتهای خود رهنمون نمایند. بنابراین از فضای موجود باید فهمید، دولتی که به نام اسلام و اخلاق حکومت میکند، ناظر انواع و اقسام فساد است و نه در بعد ایجابی برای آن برنامهای دارد و نه در بعد سلبی موافق آن است. به تعبیر بهتر، دولت خود را مسئول به بهشت رفتن مردم نمیداند، اما دروازههای جهنم را روی ملت بازگذاشته است و به جای چراغ قرمز بر سردر جهنم چراغ سبز نصب کرده است.
انتخاب آیتالله جنتی تدارک اصلاحطلبان را بر هم ریخت
شوک شدید انتخاب چهرههای انقلابی به ریاست مجلس خبرگان روزنامههای زنجیرهای را به سردرگمی و ضد و نقیضگویی انداخته است.
روزنامه آفتاب یزد که پیش از انتخابات هیئت رئیسه خبرگان چندین نوبت علیه هاشمی بدگویی کرده بود، اکنون مینویسد: شکست نماینده هاشمی رفسنجان در انتخابات ریاستمجلس خبرگان و ایضا امتناع وی از کاندیداتوری به معنای شکست اصلاحطلبان در انتخابات بوده است؟ آیا این جریان که مدعی پیروزی بود در مورد نتایج انتخابات غلو کرده و به مردم دروغ گفته است؟ سیر سیاسی که هاشمی رفسنجانی در 12 سال گذشته طی نموده بسیار مهم است. قطعاً هیچ ناظری نمیتواند اکنون مدعی شود که هاشمی 95 همان هاشمی 84 است.
رفسنجانی در طول سالهای گذشته بسیار تغییر کرده است. هر چقدر موها و محاسنش سپید گشته افکارش نیز متحول شده است. باید اذعان کرد «دوز مردم مداری» هاشمی طی سالهای گذشته به شدت افزایش داشته است. شاید که نه، حتماً 20 سال قبل او اینگونه سخن نمیگفته است. بیش از آنکه ذکر مردم را بگوید به سبک و سیاق دلواپسان امروز اظهار نظر مینموده و دغدغههای خاص خود را داشته است.
آفتاب یزد میافزاید: هاشمی جایگاه چندانی در لایههای فوقانی قدرت ندارد و برای همین عطای ریاست را به لقایش بخشید اما او مردم را دارد.
یادآور میشود منتخبان خبرگان منتخبان مردم هستند و بنابراین 51 رأی آنها به آیتالله جنتی و بیمیلی برای رأی دادن به هاشمی نیز همان رأی مردم است.
مجیزگویی اخیر آفتاب یزد درحالی است که همین روزنامه چندین بار در طول دو سه هفته اخیر به مذمت هاشمی پرداخته بود از جمله آنجا که نوشت: چرا هاشمی گفت: «حال که مملکت به اینجا رسیده و مردم به این سطح از آگاهی رسیدهاند، میتوانم راحت سر بر بالین مرگ بگذارم؟» آیا این ناشی از توهم پدرانه است یا مظلومنمایی سیاستمدارانه در بزنگاه ریاست خبرگانی دیگر؟ شاید شعارگرایی هاشمی اینبار آن قدر توی ذوق میزند که بسیاری برای حرفهایش تره هم خرد نکنند اما در کنار این عده، گروه زیادی نیز برایشان این پرسش پیش آمده که از چه روی، هاشمی اینچنین مظلومانه و شاید هم پدرمأبانه به گونهای حرف میزند که انگار در تمام این سه دهه و نیم، هدفی جز به حد اعلا رساندن مردم کشورش نداشته و حالا که ملت به این مرز رسیدهاند او چشمانش را برای همیشه میتواند به روی هم بگذارد بیآنکه دیگر به قدرت بیندیشد! آیا این گفتهها صرفاً یک پلیتیک برای آن است که هاشمی در آستانه جدالهای انتخاباتی بر سر ریاست خبرگان، خود را بینیاز به جایگاه و مقام نشان دهد، یا اینکه او با این کلام سعی دارد خود را به مانند ناجی بر حق مردم معرفی کند؟
این روزنامه اجارهای که سردبیر آن در آمریکا پناهندگی گرفته در مطلب دیگری نوشته بود: هرچند هاشمی دنبال ناز و غنج در انتخابات ریاست خبرگان است اما احتمالاً آیتالله جنتی خلاف میل هاشمی رئیس خبرگان میشود... زمانی که مرد مرموز سیاستپیشه ایران پس از نتیجه انتخابات 94، مظلومانه و مسرورانه از خوابیدن آسوده بر بالین مرگ گفت، بسیاری حدس میزدند که این حرفهای «هاشمی رفسنجانی» یعنی اینکه او برای ریاست خبرگان دندان تیز نکرده و حال و حوصله زخم خوردن دوباره از اعضای خبرگان مثل دوره پیش را ندارد! اما شاید «رفسنجانی» با این حرفها به دنبال غنج و دلال سیاسی است و دوست دارد با همین مظلومنماییها، بار دیگر اعضای خبرگان را از بالای جایگاه ریاست ببیند. آفتاب یزد در عین حال در تحلیلی اذعان کرد: انتخاب آیتالله جنتی به ریاست مجلس خبرگان که تصویری یکسره متفاوت از ترکیب این مجلس نشان میدهد، توانست بر همه آنچه هاشمی در تدارکش بود پایان دهد. این انتخاب نشان میدهد خبرگان فعلی تداوم خبرگان قبلی است. هاشمی قبل از انتخابات گفته بود اگر به مجلس خبرگان راه یابد، خواهد توانست بالانس قدرت را به نفع جریان میانهرو تغییر دهد. اما انتخاب آیتالله جنتی به ریاست، چنین منویاتی را نقش بر آب کرده است. ... هر چند آیتالله جنتی پیشتاز شد اما درعین حال شاید بتوان برنده چنین رقابتی را اکبر هاشمی رفسنجانی دانست که به جهت جلوگیری از شکست حتمی، اساساً از شرکت در انتخابات ریاست خبرگان خودداری کرد.