گروه سیاسی صراط - دو روز قبل در سرخه زادگاه حسن روحانی جشنی ترتیب داده شد تا یادآوری کند که او تا سال 1400 رییس جمهور میماند!
به گزارش صراط، جشن مذکور با حضور استاندار سمنان، مصطفی کواکبیان و عباس عراقچی برگزار شد و جالب اینکه عنوان "ستاد مردمی" بزرگداشت حماسه 24 خرداد نیز در آن خودنمایی می کرد؛ شاید به این دلیل که یادآوری کند مراسم توسط مردم برگزار شده حال آنکه شواهد چیز دیگری را نشان می داد.
روز 24 خرداد را هم "روز تدبیر و امید" گذاشته بودند تا احتمالا وارد تقویم بنفش ها شود. "حماسه" ای که از آن صحبت شد نیز مربوط به انتخاب میلیمتری روحانی به عنوان رییس جمهور با فقط 260 هزار رای بیشتر از نصف آرای صحیح در سال 92 بود؛ یعنی به جز سال 84 که انتخابات دومرحله ای شد، کمترین نسبت رای یک رییس جمهور منتخب در تاریخ جمهوری اسلامی.
اکنون که برجام از نگاه دولت به سرانجام رسیده، انتخابات مجلس دهم هم برگزار شده، حالا شاید بزرگترین دغدغه انتخابات 96 باشد؛ جایی که قرار است روحانی یک بار دیگر به رقابت با کاندیداهای ریاست جمهوری برود.
صادق زیباکلام مدت هاست علم درخواست انصراف را بلند کرده و از روحانی خواسته کاندیدا نشود و در عوض پشت عارف یا ظریف بایستد. اما خودش بهتر از هر کسی می داند که چنین امری احتمالا نشدنی است؛ چراکه یک عقب نشینی از سوی روحانی قلمداد می شود. ایده او البته هیچ طرفداری هم در میان اصلاح طلبان پیدا نکرده.
در نگاه حامیان سیاسی روحانی، جلیلی و قالی باف یک بار مقابل او شکست خورده اند و بار دیگر هم اگر سودای رقابت در سر داشته باشند خواهند باخت؛ محمود احمدی نژاد هم یا ردصلاحیت می شود و یا به قول روحانی "سال های 84 تا 92 هرگز تکرار نخواهد شد". از نگاه آنها جریان رقیب یعنی اصولگرایان هم هیچ گزینه بالقوه ای برای ریاست جمهوری ندارند.
بنابراین سوالی که پیش می آی این است که حامیان روحانی از چه می ترسند که همچنان انتخاب مجدد او را در سال 96 در خطر میبینند؟ اگر شرایط به گونه ای باشد که آنها توصیف کرده اند، روحنی در سال 96 باید با آرایی بسیار بیشتر از سال 92 و چه بسا با یک رکوردشکنی در تاریخ انتخابات ایران پیروز شود؛ اما چرا مدام به یاد مردم می آورند که روحانی باید تا سال 1400 بماند؟ ترس آنها از چیست؟ آیا این ترس به عملکرد اقتصادی ناموفق، بی اثر بودن برجام و عدم تحقق وعده های روحانی مربوط نیست؟
به گزارش صراط، جشن مذکور با حضور استاندار سمنان، مصطفی کواکبیان و عباس عراقچی برگزار شد و جالب اینکه عنوان "ستاد مردمی" بزرگداشت حماسه 24 خرداد نیز در آن خودنمایی می کرد؛ شاید به این دلیل که یادآوری کند مراسم توسط مردم برگزار شده حال آنکه شواهد چیز دیگری را نشان می داد.
روز 24 خرداد را هم "روز تدبیر و امید" گذاشته بودند تا احتمالا وارد تقویم بنفش ها شود. "حماسه" ای که از آن صحبت شد نیز مربوط به انتخاب میلیمتری روحانی به عنوان رییس جمهور با فقط 260 هزار رای بیشتر از نصف آرای صحیح در سال 92 بود؛ یعنی به جز سال 84 که انتخابات دومرحله ای شد، کمترین نسبت رای یک رییس جمهور منتخب در تاریخ جمهوری اسلامی.
اکنون که برجام از نگاه دولت به سرانجام رسیده، انتخابات مجلس دهم هم برگزار شده، حالا شاید بزرگترین دغدغه انتخابات 96 باشد؛ جایی که قرار است روحانی یک بار دیگر به رقابت با کاندیداهای ریاست جمهوری برود.
صادق زیباکلام مدت هاست علم درخواست انصراف را بلند کرده و از روحانی خواسته کاندیدا نشود و در عوض پشت عارف یا ظریف بایستد. اما خودش بهتر از هر کسی می داند که چنین امری احتمالا نشدنی است؛ چراکه یک عقب نشینی از سوی روحانی قلمداد می شود. ایده او البته هیچ طرفداری هم در میان اصلاح طلبان پیدا نکرده.
در نگاه حامیان سیاسی روحانی، جلیلی و قالی باف یک بار مقابل او شکست خورده اند و بار دیگر هم اگر سودای رقابت در سر داشته باشند خواهند باخت؛ محمود احمدی نژاد هم یا ردصلاحیت می شود و یا به قول روحانی "سال های 84 تا 92 هرگز تکرار نخواهد شد". از نگاه آنها جریان رقیب یعنی اصولگرایان هم هیچ گزینه بالقوه ای برای ریاست جمهوری ندارند.
بنابراین سوالی که پیش می آی این است که حامیان روحانی از چه می ترسند که همچنان انتخاب مجدد او را در سال 96 در خطر میبینند؟ اگر شرایط به گونه ای باشد که آنها توصیف کرده اند، روحنی در سال 96 باید با آرایی بسیار بیشتر از سال 92 و چه بسا با یک رکوردشکنی در تاریخ انتخابات ایران پیروز شود؛ اما چرا مدام به یاد مردم می آورند که روحانی باید تا سال 1400 بماند؟ ترس آنها از چیست؟ آیا این ترس به عملکرد اقتصادی ناموفق، بی اثر بودن برجام و عدم تحقق وعده های روحانی مربوط نیست؟
مواضع اش خيلي منطقي و عاقلانه بود
1- تحریم ویزایی امریکا برای اتباع 38 کشور که به ایران سفر می کنند.
2- غارت 2 میلیارد دلاری اموال بلوکه شده ایران
3-غارت 13 میلیون دلاری اموال ایران در کانادا
4- تعطیلی کارخانه ارج و بسیاری از کارخانجات دیگر
5- تحریمهای موشکی