هاشمی رفسنجانی در خاطرات 6شهریور1367خود نوشته است:
ساعت نه و ربع به مجلس رسیدم. کارهای اداری را انجام دادم. ساعت ده نمایندگان امام در نیروهای مسلح آمدند. از نصب آقای [احمد] جنتی به عنوان مسئول امور فرهنگی [ستاد فرماندهی کل قوا] گله داشتند. با برنامههای ایشان، به نظر میرسد آب اینها در یک جوی نرود.
آقای [علی] رازینی آمد و در خصوص بازداشت آقای وحیدی توضیحاتی داد؛ به ایشان گفتم آزادش کنند. دستور کتبی خواست، نوشتم و ساعاتی بعد آزاد شد. [بازداشت آقای احمد وحیدی]، فرماندهان سپاه را به شدت خشمگین کرده است . آقای محسن رضائی اعلام جرم کرده که گفتم پس بگیرد و فقط تقاضای رسیدگی کند.
آقای حسنی سعدی [فرمانده نیروی زمینی ارتش] آمد. در خصوص برخوردها با عراق بعد از آتش بس توضیحاتی داد که حدود ششصد نفر از نیروهای ارتش را بدون درگیری مسلحانه، دور زده بردهاند و ناظران سازمان ملل در تلاش برای آزادی آنها هستند. آقای [احمد] جنتی هم آمد. درباره شرح وظایف ایشان صحبت شد؛ بودجه زیادی برای کار خواست.
عصر آقای [محسن] رفیق دوست و آقای [اکبر] غمخوار [مسئول لجستیک سپاه] و آقای [محمود] احمدپور [معاون وزیر سپاه] آمدند. درباره خریدهای تسلیحاتی و تدارک مذاکره شد. اخوی محمود آمد. گزارش اوضاع لبنان را داد و از نوق و سلامتی والده گفت. تا ساعت هشت و نیم شب در دفترم کار کردم و به خانه آمدم.
منبع : کتاب کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۷ « پایان دفاع، آغاز بازسازی »