صراط: استقبال از مجموعه شعر غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، کتاب «هنوز هم ...» از انتشارات سوره مهر را به چاپ دوم رساند.
به گزارش فارس، غلامعلی حداد عادل درباره این مجموعه گفت: آنچه در این دفتر آمده، به استثنای چند شعر قدیمی، شعرهایی است که پس از انقلاب سروده شده است.
وی افزود: من از دوران دبیرستان، در اواخر دهه سی و اوایل دهه چهل، به قول مولانا «کور و کبود» شعرهایی میگفتم؛ اما پس از آن تا سالها بهندرت چیزی سرودم. اتفاقی که باعث شد دوباره با حال و هوایی دیگر به شعر گفتن بازگردم شهادت برادرم، مجید، بود. تأثیر این اتفاق در من شبیه تأثیر بعضی زمینلرزههای سخت بود که سبب پیدا شدن چشمههای جدیدی در زمین میشوند؛ شعرهایی که در این دفتر آمده، عمدتاً، شعرهایی است که پس از آن سرودهام.
حداد عادل در پاسخ به این سوال که چگونه میان سیاست و شعر پل زدهاید، گفت: بیشتر مردم بهخصوص در شانزده سال اخیر، مرا در کسوت سیاستمدار، رئیس مجلس شورای اسلامی و نماینده مجلس شناختهاند. سیاستمداران هم معمولا خیلی به شعر و شاعری روی خوش نشان نمیدهند. ولی شعر تخصص نمیشناسد، حتی اگر سیاست مدار، فیلسوف، طبیب و ... هم که باشی، باز شعر به سراغت میآید. نمونه بارز این مسئله امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری هستند که هر دو شاعرند و اتفاقا خوب هم شعر گفتهاند.
رئیس بنیاد سعدی افزود: در خانواده ما هم بودند افرادی که به شعر علاقه داشتند. مرحوم پدرم با اینکه 6 کلاس ابتدایی قدیم بیشتر نخوانده بودند و شغل ایشان هم تناسبی به شعر و شاعری نداشت ولی شاید چندین هزار بیت شعر از حفظ داشت و من از 9 سالگی ترجیع بند حافظ را در محضر او خواندم و حفظ کردم.
وی افزود: شعر یک علاقه شخصی است. من هم به شعر و شاعری علاقه داشتم و در طول سالیان گذشته برای دل خودم چیزهایی میگفتم، ولی رغبتی به چاپ این ها نداشتم؛ زیرا شعر را با سیاست سازگار نمیدیدم. ولی مقدر شد در سال 95 این مجموعه اشعار با عنوان «هنوز هم...» منتشر شود.
رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی درباره قالبهای شعری این مجموعه گفت: از میان قالبهای شعر فارسی، طبع من به غزل راغبتر است. افزون بر غزل، چند قصیده و قطعه و رباعی هم در این دفتر چاپ شده است. ترتیب اشعار در این مجموعه از این قرار است: تحمیدیه، غزلها، بهاریها، بارانیها، دوستانهها، شوخطبعیها، قصیدهها، قطعهها، رباعیها و ترجمهها (برگردان شعر به شعر).
وی در پایان خاطرنشان کرد: اعتقادم این است که شعر گفتن، شعر فهمیدن و شعر شناختن از خصوصیات ملت ایران است. فرهنگ ایران از شعر جدا شدنی نیست و از علائم فرهیختگی و ایرانی بودن انس با شعر است و بنده کسانی را که با شعر انس دارند ایرانیتر از دیگران میدانم.
سروده ذیل، غزلی به چاپ رسیده در این کتاب است که عنوان اثر نیز برگرفته از همین غزل است:
با من به خنده گفت که باری هنوز هم؟
گریان جواب دادمش، آری هنوز هم
آری اگر تو نام من از یاد بردهای
از دل نرفته یاد تو، باری، هنوز هم
شوق هزار غنچه نشکفته با من است
تا بشکفد به باغ بهاری، هنوز هم
سر مینهم به بالش حسرت، در این امید
تا سر نهم به دامن یاری، هنوز هم
زآن آتشی که عشق تو در جان من فکند
مانده است شعلهوار شراری، هنوز هم
عادل! صبور باش که در این جهان کسی
یک گل نچیده بیغم خاری هنوز هم