شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۵
نسخه «کی بود کی بود من نبودم» رییس‌جمهور

چرا روحانی وعده‌های پسابرجامی‌ را انکار می‌کند؟

می‌گویند روحانی هیچ وعده خاصی به مردم نداده و بیشتر وعده‌های او هم سیاسی و اجتماعی بوده است! این حرف‌ها شاید نسخه‌هایی «نیاورانی» باشد که ستاد برجام تجویز کرده است...
کد خبر : ۳۱۸۹۸۴

صراط: در تمام حکومت‌های دنیا، از قدیم تا امروز، رسمی دیرینه و عادتی معهود وجود داشته و دارد...

و آن اینکه والیان و حاکمان و رؤسای جمهور با وعده‌هایشان و قول و قرارهایشان با مردم شناخته و قضاوت شده و می‌شوند.

چه اینکه قول و قرارها اولاً نمادی از راستگویی یا دروغگویی فرمانروایان است و ثانیاً ترازویی محسوب می‌شود که بخوبی می‌تواند میزان عُرضه و توانایی حکّام هر جامعه و جمهوری را برای مردم آشکار کند.

اما در کنار این روش مرسوم، کسانی هم در دولت یازدهم ایران و اطراف آن هستند که روشی جدید را به کار گرفته‌اند.

و روش آنها «انکار وعده‌هاست»...

آغاز: «حسن روحانی» از همان ابتدا با یک شعار و روش مشخص پا به عرصه رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری گذاشت.

مانیفست روحانی و بوطیقای تمام شعارهای او نیز معنای واضحی داشت و آن اینکه «زیربنای تمام مشکلات کشور؛ تحریم و اختلافات ایران با قدرت‌های غربی و کدخدای آنها یعنی آمریکاست. اختلافات که رفع شود؛ تحریم‌ها نیز تماماً لغو می‌شود و گشایش اقتصادی یا همان «ارزانی» پدیدار می‌شود».

او البته چند شعار سیاسی مثل «اعتدال» و «رفع حصر» را نیز بیان کرد ولی هرم داغ وعده‌هایی که مردم دریافت «ارزانی» و «گشایش اقتصادی» از آنها داشتند؛ این کنایه‌های سیاسی را به شدت تحت تأثیر خود قرار داد.

به هر روی روحانی گوی سبقت را از دیگران ربود و رئیس‌جمهور یازدهم ایران شد.

در حالیکه شاقول وعده‌هایش را نیز به گردن آویخت و در ساحت افکار عمومی، بیشتر آنها را به رخ کشید.

او به روایت جهانگیری؛ اولین دستور کاری دولتش را «مذاکره با غرب» قرار داد[1]، مذاکرات را کلید زد و بارها از این گفت که چرخ زندگی مردم باید بچرخد، گشایش اقتصادی پدید می‌آید، تمام تحریم‌ها در روز اجرای توافق لغو می‌شوند و غیره...

رئیس‌جمهور روحانی حتی برای اینکه آب پاکی را روی دست همه بریزد و خیال مخاطبانش را راحت کند؛ به ذکر مثال هم اقدام کرد و از این گفت که مشکل بیکاری هم حتی با توافق حل می‌شود و توافق نهایی ما با غرب یا همان «برجام»، سکوی جهش اقتصادی جوانان خواهد بود[2] و توافق نهایی باید حاصل شود تا حتی مشکل «آب خوردن» هم حل شود...

در این میان سمپات‌های دولت و کسانی که در پسا انتخابات خود را حامیان روحانی معرفی کرده بودند نیز به صحنه آمدند و بر آتش وعده‌ها دمیدند.

آقای هاشمی رفسنجانی زمانی در اشاره به محسّنات توافق نهایی دولت یازدهم با غرب گفته بود:‌ «یک دفعه تجارتمان چند برابر و تقویت می‌شود و ارتباطات جهانی ما تقویت می‌شود.»[3]

سعید لیلاز، ساعاتی قبل از نخستین توافق روحانی با غرب که بعدها به «توافق موقت ژنو» مشهور شد؛ اظهار کرده بود:‌ این توافق میزان دریافت‌های ارزی ایران را تا 100 درصد افزایش می‌دهد.[4]

و علی‌اکبر صالحی، وزیر خارجه احمدی‌نژاد و مقام مذاکره کننده دولت روحانی نیز طی صحبت‌هایی تأکید کرده بود: جهان دیگر جهان قبل از برجام نخواهد بود.[5]

رسانه‌ها و تریبون‌های اصلاح‌طلب نیز البته کم نگذاشتند و با وعده‌ها و تیترهایی مثل «افزایش درآمدها» و «کاهش قیمت‌ها» به صحنه آمدند.

*نسخه اول: «تمدید زمان» برای تحقق رؤیای باغ سبز برجام

با تمام این وعده‌ها اما اگرچه از جانب تحلیلگران اصولگرا به دولت هشدار داده می‌شد که توافق نهایی روحانی اساساً و به دلایلی، قرار نیست دستاورد خاصی داشته باشد اما دولت گویا نمی‌خواست متوجه این حقیقت باشد.

اما حقیقت زمخت یا به قولی حقیقت تلخ، خودش را آرام آرام به رخ دولت کشید.

توافق اول یا همان «توافق موقت ژنو» در سال 92 حاوی دستاورد خاصی نبود.

توافقی که اگرچه روحانی در بعد از آن اعلام کرد که «دیوار تحریم‌ها ترک برداشت» و یکی از هواداران اصلاح‌طلبش نیز در صبح روز امضای آن توافق، از تریبون مجلس گفت: «توافقنامه ژنو موجب گشایش در وضعیت اقتصادی و معیشت مردم می‌شود»[6] اما حقیقت بی‌دستاوردی و عدم لمس نتایج ادعایی توسط مردم؛ چیزی نبود که بتوان با حرف کتمانش کرد.

و بماند که دولتی‌ها نیز بعدها در مقابل بی‌دستاوردی این توافق یا اذعان کردند[7] یا سکوت! و در مقابل تحریم‌های جدید آمریکا در بعد از توافق موقت ژنو نیز صرفاً به گفتن جمله معروف «مخالف روح توافق است» بسنده کردند.[8]

اما ستاد برجام در قبال این بی‌دستاوردی توافقات خود، راهبرد اصلی‌تری هم داشت و آن «تمدید زمان» بود.

تمدید زمان از ژنو به لوزان، از لوزان به برجام، از برجام به نتیجه انتخابات مجلس و از نتیجه انتخابات مجلس نیز به ریاست جمهوری دوره بعد و حتی به زمانی که هیلاری کلینتون در آمریکا روی کار بیاید...

چهره‌های اصلاح‌طلب و دولتی، در تمام این مدت به سمت دیگری حواله می‌دادند.

در ابتدای سال 94 و پس از توافق لوزان؛ نامه‌های تبریک نوشتند و از مردم خواستند برای جشن هسته‌ای به خیابان بیایند، بعد گفتند لمس دستاوردها بماند برای امضای برجام.

بعد از برجام در شهریور سال 94 نیز اعلام کردند که همه چیز تا «180 روز دیگر» و روز اجرایی شدن برجام تمام خواهد شد.

مردم در مقابل تحریم‌های پسابرجامی نیز چیزی جز سکوت و تکرار همان جمله همیشگی «مخالف روح برجام است» ندیدند و نشنیدند و بعد از اجرایی شدن برجام در دیماه نیز شاهد حرف‌های جدیدتری شدند.

رئیس‌جمهور روحانی پای «صندوق‌های میوه»! را وسط کشید و در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت:

«برداشتن تحریم‌ها مثل این است که غاصبی باغ فردی را تصاحب کرده و اجازه فعالیت به وی را ندهد. برداشته شدن تحریم‌ها به معنای بیرون کردن فرد غاصب است و امروز باغ در اختیار صاحب آن قرار گرفته است و اینکه بلافاصله بعد از برداشته شدن تحریم‌ها ثمر آن را بخواهیم مثل این است که بعد از رفع تصرف از باغ بلافاصله سراغ میوه و جعبه میوه را بگیریم»![9]

و اسحاق جهانگیری هم چند روز بعد و در آستانه نوروز تعارفات را کنار گذاشت و گفت:

«انتظار ارزانی کالا و اجناس در سال 95 درست نیست...مهمترین دستاورد دولت در سال 94 "اداره کشور" بود».[10]

و در ماه‌های اخیر هم نه تنها دیگر خبری حتی از آن «جعبه‌های میوه» هم نیست بلکه اصلاح‌طلبان و دولتی‌ها به کرّات بیان کرده‌اند که نتیجه برجام را باید در دولت دوازدهم درو کرد!

اختتامیه این تمدید زمان هم به تازگی در یک تحلیل اقتصادی به نقل از مرکز مطالعات دانشگاه کلمبیا در شماره 189 نشریه "تجارت فردا" اینگونه برگزار شد:

«حضور او (هیلاری کلینتون) در کاخ سفید می‌تواند به معنای تسریع روند برداشته شدن تحریم‌های ایران باشد... بعد از انتخاب رئیس جمهوری بعدی (آمریکا) فضا برای آغاز رابطه اقتصادی با ایران هموارتر می‌شود. بعد از اعلام نتیجه انتخابات، بانک‌های بزرگ می‌دانند که رئیس جمهور آمریکا چه سیاستی در قبال ایران دارد.»

*نسخه دوم؛ «انکار وعده‌ها»! / کی بود کی بود من نبودم...

با تمام این تکاپو و تقلّاها برای تمدید وقت و 3.5 سال آزگار؛ ارجاع دادن مردم به لازمان و لامکان اما گویا نسخه اول ستاد برجام کارایی لازم را ندارد و باید از نسخه دوم استفاده کرد...

نسخه دومی که البته شاید عده زیادی ندانند از زمان امضای برجام در دستور کار عده‌ای قرار گرفته و تقریباً می‌توان گفت که همزمان با تمدید زمان، از آن هم استفاده می‌شد.

کسانی از دولت و اصلاح‌طلبان مدعی هستند ربط دادن این وعده‌ها به دولت و ایجاد انتظارات اقتصادی! کار جُهّال و ارکانی غیر از روحانی در دولت بوده است.

استفاده‌ای که این روزها صورت پررنگ‌تری به خود گرفته و هر روز ابعادی جدید از آن هویدا می‌شود.

آن نسخه دوم یا نسخه اصلی‌تر نیز «انکار وعده‌ها» است.

انکار و کتمانی عجیب و غریب که چند ماهیست تلاش دارد ترمز وعده‌های برجامی را بکشد و در ادامه نیز از اساس منکر تمام ماجرا بشود.

و اما نگاهی به این پروژه عجیب و غریب و مصادیق آن می‌تواند وضوح بیشتری به نسخه ستاد برجام ببخشد و آن را با اتقان بیشتری برملا کند...

*وعده‌های روحانی سیاسی و اجتماعی بود نه اقتصادی!/مگر ما برجام را آورده‌ایم که انتظار رفاه دارید؟!

از آخر به اول و بر اساس خوانش ما، این «عبدالله ناصری» فعال سیاسی اصلاح‌طلب بود که در مصاحبه اخیر خود با خبرگزاری فارس و در اظهار نظری گفت:

«وعده‌های آقای روحانی در دوران انتخابات خیلی زیاد بود و اگر بخواهیم بخش اعظم آن را دسته‌بندی کنیم بیشتر در حوزه سیاسی، اجتماعی بود.»[11]

و او به همین راحتی تمام وعده‌های اقتصادی روحانی را از یاد برده و بیان می‌کند که عمده وعده‌های روحانی سیاسی و اجتماعی بوده است!

صحبت جالب بعدی مربوط به علی مطهری، نایب رئیس مجلس دهم است که در ایام انتخابات مجلس دهم طی مصاحبه‌ای در اشاره به سؤال خبرنگار فارس مبنی بر وعده‌های برجامی دولت گفته بود: دولت وعده‌ای نداده است... هیچ وعده ویژه‌ای به مردم داده نشده بود بلکه گفتند اوضاع بهتر می‌شود [12]

رئیس‌جمهور روحانی هم البته از فهرست انکار کننده‌ها برائت ندارد.

او طی یک سخنرانی پس از برجام تصریح می‌کند:‌ «می‌گویند با برجام دولت برای ملت رفاه بیاورد، مگر ما برجام را آورده‌ایم؟ ما خادم مردم هستیم، برجام را خدا آورد»![13]

رئیس جمهور البته توضیح نداده بود که پس در این میان تکلیف اختراعات تیم مذاکره کننده، احضار سیروس ناصری و حسین موسویان برای سؤالات امنیتی، تحریم‌های پسابرجامی، بدعهدی‌های آمریکا، آنهمه قول و قرار برجامی و اقتصادی با مردم و از همه مهمتر اصرار دولت به انعقاد برجام با آمریکا چه بود و خداوند متعال در آنها چه نقشی دارد؟!

اسحاق جهانگیری و محمدباقر نوبخت، دو معاون رئیس‌جمهور هم از این قافله عقب نمانده‌اند و با اظهاراتی نظیر «انتظار ارزانی درست نیست» و «باید از برجام به اندازه برجام انتظار داشت»، سهمی در پایین کشیدن فیتیله وعده‌های برجامی را به خود اختصاص داده‌اند.

نفر بعدی، حمید بعیدی‌نژاد، عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای دولت است.

او نقش و مونولوگ جالب‌تری را در این سناریو بر عهده دارد.

هم‌او بود که پس از انعقاد برجام، طی نوشته‌ای اینستاگرامی در اشاره به برجام و بسته شدن پرونده PMD ایران گفته بود: «مگر همه‌چیز پول است»؟![14]

و البته او هم توضیح نداده بود که اگر قرار نبوده همه چیز پول باشد؛ پس آنهمه وعده ایجاد اشتغال، افزایش سطح معیشت، چرخش تندتر چرخ زندگی مردم و در یک کلام «ارزانی» چرا گفته و داده شد؟!

و همینطور اگر همه چیز به زعم ستاد برجام پول نیست؛ پس چرا آنهمه بر برگزاری جشن هسته‌ای در خیابان و نشان دادن چیزی شبیه به «کلید» به مردم افراط شد؟!

سایرینی هم در میان این بزرگان البته حضور بهم رساندند.

از رسول منتجب‌نیا که طی یادداشتی گفته بود قرار نیست با توافق مسئله گرانی و تورم حل شود. تا صادق زیباکلام که در روزنامه اصلاح‌طلب شرق نوشت: برجام عصای موسی(ع) نیست و تا سعید لیلاز که بیان کرد: برای حل مشکلات اقتصادی به یک «فراتوافق» نیاز داریم و این توافق چیزی را حل نمی‌کند!

در این گیر و دار البته کسانی هم هستند که با فانوس به دنبال کلمه «ارزانی» در میان وعده‌های روحانی می‌گردند و آنرا نمی‌یابند...

جدای از اینکه فهم و رؤیت معنی ارزانی در تمام شعارهای برجامی دولت کار سختی نیست اما در اینجا اشاره به بند ششم نامه سرگشاده 4 وزیر کابینه به روحانی در مهر ماه سال 94، خالی از لطف نیست که طی آن به آسیب‌ها و مضّار «ایجاد انتظار کاهش قیمت در مردم با وعده‌های هسته‌ای» اشاره شده بود.

4 وزیر صنعت، اقتصاد، دفاع و کار در نامه خود نوشته بودند: «دستاوردهای بزرگ هسته‌ای اگر چه موقعیت بسیار ممتازی برای کشور شده است و پیامدهای اقتصادی مثبت فراوانی در آتی به همراه خواهد داشت لیکن کاهش تقاضا در بازار به دلیل انتظار در کاهش قیمت کالاها مشهود است.»[15]

و یا مثلاً روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد نیز در ماه‌های نخست پسابرجام طی یادداشتی به قلم علی رشیدی، رئیس انجمن اقتصاددانان ایران نوشته بود: «هرگونه خرید کالا چه به لحاظ کاهش قدرت خرید و چه به لحاظ انتظار برای کاهش قیمت به آینده موکول شده است.»[16]

*آلزایمر یا انکار؟!

نمونه‌های وعده‌های اقتصادی پساتوافق و پسابرجام که مدیران دولت و چهره‌های اصلاح‌طلب هوادار روحانی از صبح تا شب در تریبون‌های مختلف اعلام می‌کردند، کم نیست...

در ادامه اشاره‌های بالا فهرست پایین را هم ببینید:

1_ مجید انصاری: دولت بعد از اجرایی کردن توافق و رفع تحریم‌ها، گشایش بزرگی را برای جذب سرمایه گذاری، ایجاد اشتغال برای جوانان ایجاد خواهد کرد.

2_ علی جنتی: بی تردید «برجام» در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و از جمله در حوزه فرهنگ و هنر تاثیرگذار است و می‌تواند زمینه‌هایی را برای توسعه فرهنگ و هنر و تعامل بین‌المللی فرهنگ و هنر فراهم کند.

3_ اسحاق جهانگیری: دولت می‌تواند در دوران پساتحریم با برنامه‌ریزی جدی، انبوهی از سرمایه را وارد کشور کند.

4_ علی یونسی:‌ مهمترین وظیفه دولت برای رفع بیکاری «توافق برجام» بود.

5_ داود هرمیداس باوند: با لغو اولین گروه از تحریم‌ها، فضا به کلی متفاوت خواهد شد.

6_ داریوش قنبری (فعال اصلاح‌طلب): با این توافق از میزان جرم و جنایت کاسته می‌شود.

7_ احمد نقیب‌زاده (از استادان اصلاح‌طلب): این توافق، آمریکا از شلیک موشک‌هایش که می‌توانستند 200 متر در بتن نفوذ کنند منصرف شد.

.

.

.

و البته نکته آنجاست که مزاج تمام این حرف‌های اشاره شده و نشده! نیز چیزی جز اقتصاد و ارزانی نبوده و اثر تأثیرگذاری هم از وعده‌های «اجتماعی» و «سیاسی»! در میان آنها دیده نمی‌شود.

اگرچه همه می‌دانیم که رئیس‌جمهور وعده‌هایی مثل «فکّ حصر» یا «بازگرداندن احترام به پاسپورت ایرانی» را هم داشته که اولاً نسبت آنها با وعده‌های اقتصادی و برجامی؛ یک به 99 است!

و ثانیاً دولت اعتدال، در همان‌ها هم نه تنها هیچ توفیقی نداشت بلکه حالا برخی کشورهای ماجراجوی منطقه به وزیر روحانی هم حتی پاسپورت نمی‌دهند و اخیراً رسانه‌های خارجی نیز گزارش دادند که رتبه پاسپورت ایرانی در دنیا افزایش که هیچ... تنزّل هم داشته است.

*بهانه‌گیری و مقصّرتراشی به جای «عذرخواهی»

سوگمندانه باید گفت که این قصه ادامه دارد و البته شاید بخش‌های مهمتر آن نیز هنوز باقی مانده باشد...

از اینکه کسانی از دولت و اصلاح‌طلبان مدعی هستند ربط دادن این وعده‌ها به دولت و ایجاد انتظارات اقتصادی! کار جُهّال و ارکانی غیر از روحانی در دولت بوده است. (به روایت علی شمخانی و به روایت غلامحسین کرباسچی [17] و [18])

تا کسانی همچون ولی‌الله سیف، رئیس بانک مرکزی و اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور که مدعی هستند بی‌دستاوردی برجام به دلیل تلاش یک «عده» در داخل کشور است که بدخواه هستند و نمی‌گذارند دستاوردهای برجام برای مردم آشکار است.[19]

و البته نه سیف و نه جهانگیری بیان نکرده‌اند که آن کدام عده هستند که دستی پرزورتر از دولت در سیاست و امور اجرایی دارند؟!

خلاصه اینکه به نظر نمی‌رسد دولتی‌ها و اصلاح‌طلبان؛ بویژه در هفته دولت، راه خوبی را برای توجیه بی‌دستاوردی برجام انتخاب کرده باشند و نسخه‌های کافه نادری و نیاورانی مثل تمدید وقت، انکار وعده‌ها و مقصّرتراشی یقیناً نخواهد توانست جای چیزی به نام «عذرخواهی» را پر کند...

خاصّه آنکه گویا روزهای تلخ‌تری هم برای برجام در پیش است و مشخص نیست بدعهدی‌های آمریکا چه فرجامی را برای برجام تدارک دیده است؟!