به گزارش ایسنا، مراسم ترحیم زندهیاد داود رشیدی عصر امروز، 12 شهریور ماه با حضور خانواده این هنرمند، هنرمندان، مسؤولان صداوسیما و جمع کثیری از دوستداران و علاقهمندان وی در مسجد بلال برگزار شد.
هنرمندانی از جمله لیلی رشیدی، علی دهکردی، داریوش اسدزاده، علیرضا خمسه، مرضیه برومند، صدیقه کیانفر، رضا رویگری، گیتی معینی، رضا کیانیان، زهرا حاتمی، داود میرباقری، آهو خرمند، محمود بصیری، رضا بنفشه خواه، جمشید گرگین، محمدرضا هدایتی، کتایون ریاحی، پرویز پرستویی، حسین کلانی بازیکن اسبق تیم ملی، سعید راد، فتحعلی اویسی، سید ضیاءالدین دری، بهرام شاهمحمدلو، شقایق فراهانی، شبنم فرشادجو، مائده طهماسبی، سعید امیرسلیمانی و لیلا بلوکات در مراسم امروز حضور داشتند.
بر اساس این گزارش، مراسم هفتمین روز از درگذشت زندهیاد داود رشیدی در مسجد بلال همچنین با حضور مرتضی میرباقری (معاون سیما)، علیرضا برازش (مدیر شبکه یک سیما) و داود نعمتی (مدیر روابط عمومی کل صدا و سیما) همراه بود. همچنین اجرای این مراسم را حسن سلطانی، مجری صدا و سیما بر عهده داشت.
در ابتدای این مراسم پیامهایی که به مناسبت درگذشت زندهیاد داود رشیدی از سوی مقامات و مسئولان کشوری ارسال شده بود، یادآوری شد.
مرتضی میرباقری (معاون سیما)، داوود میرباقری (کارگردان سینما و تلویزیون)، علی دهکردی و پرویز پرستویی از جمله سخنرانان این مراسم ترحیم در صدا و سیما بودند.
داود رشیدی فقط یک بازیگر نبود
علی دهکردی در ابتدای این مراسم با یادآوری صفات زندهیاد داود رشیدی گفت: ما با داود رشیدی به عنوان یک نجیبزاده روبهرو هستیم. یک تحصیلکرده در بهترین و معتبرترین دانشگاههای دنیا. شاید خیلی از ما بدانیم که پدر ایشان دیپلمات عالیرتبه در بسیاری از سفارتخانهها بودند و کمتر کسی از ما میداند که پدربزرگ ایشان علامه شیخ محمد حائری مازندرانی بود؛ کسی که اولین مسجد شیعیان را در هندوستان بنا کرد. بزرگواری که از مراجع تقلید در دوران قاجار بود.
دهکردی ادامه داد: اگر امروز از پایینترین قشر جامعه تا رییس جمهور گرفته برای از دست دادن این هنرمند بزرگ پیام دادهاند، اگر صدا و سیما امروز این مجلس را برگزار کرده است به این دلیل است که داود رشیدی دارای چنین پشتوانه بزرگی است. ایشان سالهای سال مدیر و رییس بود. پیش از انقلاب اسلامی هم در تلویزیون ملی رییس بودند. در تئاتر رییس بودند؛ آن هم یک رییس سالم و شریف و در پرونده کاری و مدیریت ایشان لحظهای ابهام و ناراحتی وجود نداشت. ایشان یکی از تاثیرگذارترین افراد در شکلگیری خانه سینما بودند و در دوران ریاست ایشان بر انجمن بازیگران افتخار داشتیم چندین دوره در خدمت ایشان باشیم.
دهکردی در پایان یادآور شد: داود رشیدی فقط یک بازیگر نبود که در فیلمها، سریالها و قاب تلویزیون حضور داشته باشد. برای ما افتخار است که او بیش از اینها بود؛ به نوعی که تعداد زیادی از خانوادههای متوفی تحت حمایت ایشان بودند.
انتقاد پرستویی از حاضران در مراسم تشییع پیکر داود رشیدی
پرویز پرستویی به عنوان یکی از هنرمندان حاضر در مراسم ترحیم داود رشیدی، ضمن تسلیت به حضار بابت درگذشت این هنرمند، مطالبی را که از پیش یادداشت کرده بود برای حاضران قرائت کرد.
او گفت: به نام خدایی که همه ما دیر یا زود راهی ضیافت نورش هستیم. به من گفتند از عزیز سفر کرده من بگو. از همسر، پدر و رفیق داود رشیدی. اطاعت امر کردم و با پای سر آمدم اما دریغ و درد که نمیدانم چه بگویم که حق مطلب ادا شود که لااقل اندکی از داود رشیدی را گفته باشم که دلهای گرگرفته را تسلی دهم.
پرستویی ادامه داد: ما در سینما پنج تن داشتیم که میتوانستیم با خاطری آسوده در بازیگری در عین نقش شدن، در از وجود مایه گذاشتن، در حرفهای بودن و از همه مهمتر در انسانبودن به آنها اقتدا کنیم. حال چهار تن شدهاند و یکی از آنها بار سفر بسته است و راهی ضیافت عشق و نور شده است.
وی که این مطالب را با احساس و در نهایت غم یادآوری میکرد، بیان کرد: میگفتند این اواخر دچار آلزایمر شده بود. کدام اواخر؟ چه کسی؟ من که باور نمیکنم و دلیل هم دارم برای این ناباوری. پنج ماه با او در «آوای فاخته» که نقش پدرم را داشت، زندگی کردم و به قدر یک پدر از او آموختم و زوایای وجود نازنینش را شناختم. همان بخشی که هرگز آلزایمر نمی گیرد. در آستانه عید هم به دیدارش رفتم و همچنان روح بزرگ او را دیدم. آدم بودن مهم است نه مطرح بودن؛ البته که باور نمیکنم و آلزایمری در کار نبود.
پرستویی در ادامه یادآور شد: بانو احترام برومند، باورش فرو ریخت زمانی که در تلویزیون از شنیدن صدای داود رشیدی یکی از 5 تن تکرارنشدنی تاریخ سینمای ایران را شنید که از او یاد میکند و چه قابلی داشت که جایزه جشنواره برای پیشکش به این عزیزان داده میشد.
این هنرمند سپس با انتقاد از اینکه در مراسم تشییع داود رشیدی کسی داغدار او نبود و همه مشغول عکس و فیلم گرفتن بودند، یادآور شد: پاهایم به فرمان مغزم عمل نکردند که به مراسم تشییع بیایم. در عوض نشستم و عکسها و فیلمهایی که با او خاطره داشتم نگاه و نگاه کردم.
در مراسم تشییع استاد چنان دلم به درد آمد، از حرمت غریب بازماندگان داود رشیدی که نماندم و مجلس را ترک کردم اما امروز آمدم که به عزاداریمان برسیم و از بزرگمردی یاد کنیم که خیلی برایمان عزیز بود و هرگز کسی مثل او را نخواهیم داشت. آمدم که به خودِ خودش بگویم که باور نمیکنم آلزایمر داشتی مرد. سقوط خودخواسته شاید ولی فراموشی مطلق هرگز. آمدم تا او را به آغوش خدایی پر مهر بسپاریم.