بهادر از همان زمان در بیمارستان بستری است و امید زیادی برای اینكه او بتواند به زودی به روی تخته برگردد وجود ندارد. آسیب دیدگی بهادر دقیقا از جاهایی است كه در وزنه برداری بیشترین فشار روی آن قسمت‌های بدن وارد می‌شود و به همین دلیل بهادر باید مدتی طولانی استراحت كند تا دوباره بتواند وزنه بزند. بعد از 40 روز از این اتفاق به دیدار مولایی در بابلسر رفتیم. او هنوز روی تخت است و اجازه راه رفتن ندارد.
*از روز انتخابی المپیک شروع کنیم. آن روز چه اتفاق‌هایی رخ داد که شورای فنی تو را خط زد؟
از هفته آخر اردوی کلای‌چای یک سری باند بازی و اتفاق ها در تیم رخ داد. دوستان سناریویی آماده کردند تا افراد مورد نظر خودشان را به المپیک ببرند و این اتفاق ها تا دقیقه 90 رخ داد. دوستان سناریو را چنان چیدند که زمانی برای اعتراض نباشد و تیم برای مراسم بدرقه برود.
مربیان چندین رکوردگیری بین اعضای تیم گذاشتند که در هیچ کدام بهداد سلیمی حضور نداشت و تنها بهانه آنها این بود که بهداد سه ماه دیرتر از بقیه وارد تیم شده است. کیانوش هم خودش تمرین می کرد و به کسی کاری نداشت و سهراب مرادی هم آماده بود و حرف هایی برای زدن داشت. دوستان روی من، علی هاشمی و محمدرضا براری زوم کردند. در کلای‌چای علی هاشمی وزنه های خوبی نتوانست بزند اما ایوب یوسفی خوب کار کرد ولی یوسفی را خط زدند و هاشمی دوباره به اردو دعوت شد. بعد از کلای‌چای به تهران آمدیم و به ما گفتن سه روز (شنبه، دوشنبه و چهارشنبه) در هفته رکورد گیری می کنیم. ما روز چهارشنبه هفته قبلش وزنه زدیم و من و براری هر چه وزنه زدیم افتاد که بعد از تمرین سرمربی تیم گفت شما دوتا نمره منفی گرفتید. علی هاشمی 215 در دوضرب زد و خوب تمرین کرد اما شما یک نمره منفی گرفتید.
ما گفتیم مگر امروز حساب می شود و گفتن بله امروز هم جزو رکورد گیری محسوب می شود.
*یعنی چند روز قبل از روزهای اعلام شده برای رکوردگیری ؟
دقیقا. ما اصلا در جریان نبودیم به ما نگفته بودند. روز شنبه برای رکوردگیری آمدم و من 440 کیلو مجموع زدم، براری هم خوب بود اما علی هاشمی وزنه هایش افتاد. دوشنبه ما تمرینات سنگینی انجام دادیم و حرکت دوضرب سرپا زدیم که فشار زیادی به ما آمد. روز چهارشنبه رکوردگیری شروع شد و من و محمدرضا براری بدترین روز دوران ورزشی خودمان را سپری می کردیم. یک هفته با استرس و خستگی به رکوردگیری رسیده بودیم. آن روز من وزنه های خوبی زدم ولی بعد از حرکت یک ضرب رییس فدراسیون به نزد من آمد و گفت یک ضرب کم زدی. به مرادی گفتم من بدنم خسته است و روز خوبی نداشتم. من در حرکت اول 188 کیلوگرم را زدم و می خواهم 192 را بزنم سرمربی تیم به من می گوید بهادر صبر کن کیانوش می خواهد بیاید بهادر صبر کن سهراب میاد و..... چند بار موقع وزنه زدن من را متوقف کردند و این کار برای وزنه بردار سم است. من بدنم سرد شده بود. و پس از 10 دقیقه من پشت وزنه رفتم و در یک ضرب وزنه را انداختم و آقایان معترض شدند که چرا یک ضرب را کم زدی.
*در دوضرب چطور؟آنجا وزنه های خوبی زدی؟ تو در مسابقات جهانی و آسیایی نشان دادی که دو ضرب زن هستی!
دقیقا. من در دوضرب خیلی خوب کار کردم و نمی خواستم بهانه دست کسی بدهم. من در دو ضرب 190، 220، 230 و 252 را زدم. خودتان دیدید که وزنه بالای 250 را در المپیک فقط دو نفر زدند. یکی 251 زد و دیگری 258. پس از اتمام رکورد گیری اعضای شورای فنی همه آمدند به من تبریک گفتند که انتخاب شدی و منم خوشحال که بالاخره این همه استرس و فشار ختم به خیر شد.
*خب پس چرا تو را خط زدند؟
من هم سوالم همین است. بعد از پنج دقیقه گفتند ما جلسه ای باید برگزار کنیم و می رویم جلسه. دوستان همان لحظه می توانستند تیم را ببندند. وزنه برداری یک رشته رکوردی است و هرکسی که رکورد بهتری زد باید در تیم باشد.
*در آن رکوردگیری بهداد حضور داشت؟
بله.
*چه وزنه هایی زد؟
210 یک ضرب و 225 دوضرب.
*پس وزنه های تو بهتر بود.
دقیقا همینطور است. دوستان می توانستند پس از رکوردگیری تیم را همان وقت ببندند و نیاز به جلسه نبود. من در یک ضرب 182 و دوضرب 252 زدم و به من گفتند چرا یک ضربت کم بود اما کسی جرات نکرد به بهداد بگوید چرا دو ضربت پایین بود. بهداد در آن رکورد گیری 7 کیلو کمتر از من وزنه زد. همه کارشناس ها می گویند بهادر مولایی یکضرب زن نیست اما اگر اینطور باشد چطور در مسابقات جهانی 2013 من 203 کیلو زدم؟ چرا در تمرینات 205 یکضرب زدم؟ دوستان اگر شرایط اردو را درست می چیدند من وزنه بهتری می زدم.
*یعنی معتقدی تمرینات مربیان باعث شد تو نتوانی در یک ضرب وزنه خوبی بزنی؟
دقیقا همینطور است. رییس فدراسیون به من می‌گوید چرا یک ضرب کم زدی. آقای فدراسیون شما مربی خوب بیاور، کوروش باقری را بیار تا او علم تمرین و نظم و انضباطش را بیاورد ما هم برای شما وزنه خوبی می زنیم. ما با کلی خستگی و بدن درد به بر روی تختته رفتم و وزنه زدیم.
*خب برگردیم به جلسه شورای فنی. چطور شد تو را خط زدند؟
دوستان جلسه را برگزار کردند و برگشتند و دوستان رای به نرفتن من دادند. در جلسه شورای فنی 16 نفر حضور داشتند که محمدرضا براری 12 رای، علی هاشمی 10 رای و 4 رای هم من آوردم.
*آن زمان کسی اعتراضی نکرد؟ کارشناس ها و پیشکسوت ها چه واکنشی نشان دادند؟
ماشاءلله کارشناس های ما حقوق بگیر فدراسیون هستند. چرا در برنامه های تلویزیونی افرادی را می آورند که همه به فدراسیون وصل هستند؟ آنها هیچوقت از علی مرادی و فدراسیون بد نمی گویند چون حقوق بگیر مرادی هستند. آقای عطا اشرفی در تلویزیون با 65 سال سن می گوید: اتفاقی که برای بهادر افتاد باید می افتاد.همه منتظر بودند پدربزرگ من بمیرد و زندگی ورزشی من تمام شود. اما الان همه دوستان پشیمان هستند که چرا مرا به المپیک نبردند.
*فکر نمی کنی اگر تو بهداد با هم به المپیک می رفتید حداقل یک نقره را می گرفتید؟
صددرصد خیلی خوب بود. بهداد در یک ضرب به من کمک می کرد و من هم در دو ضرب. ما دوتا اگر می رفتیم نقره و برنز را می گرفتیم. ما هیج کدام‌مان طلا بگیر نبودیم ولی می توانستیم نقره و برنز را بگیریم.
*اون حرکت بهداد به نظرت خطا بود؟
هر دو حرکت بهداد خطا بود.
*بهداد سال‌هاست که اینطوری وزنه می زند.
در 2012 هم وزنه زدنش خطا بود. آقای نصیری در لیگ و انتخابی بارها به مربیان و داوران گفت این نوع وزنه زدن خطا است و شما نباید این را از بهداد قبول کنید اما کسی گوش نداد. دیدید که در المپیک قبول نکردند. سایت فدراسیون جهانی پس از این بازی‌ها حرکت بهداد را آنالیز کرد و نشان داد که خطا بود. دوستان الان بهداد را گذاشتند جلو و خودشان را پشت او قایم کردند. دوستان در المپیک اشتباهات خنده داری داشتند. یک وزنه براری را سوزاندند و اصلا مشخص نشد چه اتفاقی رخ داد.
*فکر نمی کنی سجاد انوشیروانی در انتخاب وزنه برای بهداد اشتباه کرد؟
صددرصد. اگر آقایان یک 236 را برای بهداد انتخاب می کردند مدال نقره بهداد صددرصد می شد. نباید برای اولین وزنه 245 را انتخاب می کردند. حالا شما 245 را انتخاب کردی، برای بار دوم وزنه را بالاتر انتخاب کن تا بهداد کمی استراحت کنه. این اشتباهات مدال را از ما گرفت. اگر مربی با تجربه و کار بلد بود این اتفاق ها رخ نمی داد. حالا دوستان بحث مافیا را راه انداختند که خودشان را پشتش قایم کنند.
*حال وضعیت خودت چطور است، از چه زمانی می توانی ورزش را شروع کنی؟
در حال حاضر 40 روز از عمل دوم من میگذرد و تازه گچ دستم را باز کردم. 45 روز دیگر باید به نزد پزشک بروم و شرایطم را بررسی کند. در حال حاضر فقط روی تخت دراز کشیده هستم و اجازه راه رفتن ندارم.
*دلت برای وزنه تنگ نشده؟
اصلا.
*نمی خوای برگردی؟
من در حال حاضر نمی توانم راه برم چه برسد که بخواهم برگردم. در ضمن در هیچ شرایطی با این مجموعه کار نمی کنم.
*مربی یا فدراسیون؟
جفتشان. تا زمانی که علی مرادی در فدراسیون است جایی برای من نیست یعنی نمی خواهند من باشم. دوم اینکه اگر من بیایم باید کوروش باقری به عنوان سرمربی تیم ملی حضور داشته باشد. کوروش باقری بهترین مربی بود. هیچکس نمی توانست روی حرف باقری حرفی بزند حتی وزیر. نظم و انضباطی که در دوران باقری وجود داشت هیچگاه در تیم ملی نبود.
*بعد از تصادف کسی از فدراسیون جویای حالت شد؟
آقایان چند روز بعد از تصادف در بیمارستان به عیادت من آمدند ولی دیگر پیدایشان نشد. دوستان زندگی خانوادگی و ورزشی من را خراب کردند ولی دیگر پیدایشان نشد.
*مخارج عمل و درمانت را کسی تقبل نکرد؟
هیچکس حتی یک زنگ به من نزد چه برسد به تقبل هزینه درمان. دوستان من را از المپیک و مدالش محروم کردند و به چنین روزی مرا انداختند و باید پاداش برنز را به من بدهند. تیم وزنه برداری ما ضعیف ترین دوره خود را سپری کرد اما سرمربی تیم به اندازه مدال هایی که کسب کرده پاداش گرفته است. به من بهادر مولایی هم باید حداقل پاداش برنز را بدهند. پاداشی که آپ، رفاه، وزارت و کمیته داد را باید به من هم بدهند و گرنه از آقایان می کنم.
*نگفتی چرا کمیته فنی تو را خط زد؟
آقایان بهانه جالبی آوردند. به من گفتند چون ناخنت کوتاه است تو را خط می‌زنیم. من در این ده سال با همین انگشت و ناخن وزنه زدم. اصلا شست من کوچک. باز دم من گرم که با این شست کوچک وزنه می زدم. مگر دوران گذشته شست خود آقای انوشیروانی کوتاه نبود؟ آن زمان این آقا ناخن مصنوعی می گذاشت و وزنه می زد. شما اگر به آرشیو عکس ها و فیلم ها نگاه کنید می بینید سجاد انوشیروانی همیشه دستش مشت است تا ناخنش معلوم نشود. در مسابقات آسیایی وقتی داشت وزنه می زد ناخن مصنوعی‌اش از انگشتش جدا شد.
