جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۶

طنین لالایی مادران آذری به‌یاد علی‌اصغر+تصاویر

کودکان در آغوش امن مادران‏‌اند و مادران بی‏تاب «علی‎اصغر»‎ها. کودک‎ سبز پوششان را بالای سر گرفته‎اند و فریاد می‏‌زنند: «یا صاحب‌الزمان (عج)! فرزندم را نذر یاری قیام تو می‌کنم. او را برای ظهور نزدیکت برگزین و حفظ کن. یا حسین(ع)، یا علی‌اصغر (ع) ادرکنی.»
کد خبر : ۳۲۶۹۵۵

صراط: کودکان در آغوش امن مادران‏‌اند و مادران بی‏تاب «علی‎اصغر»‎ها. کودک‎ سبز پوششان را بالای سر گرفته‎اند و فریاد می‏‌زنند: «یا صاحب‌الزمان (عج)! فرزندم را نذر یاری قیام تو می‌کنم. او را برای ظهور نزدیکت برگزین و حفظ کن. یا حسین(ع)، یا علی‌اصغر (ع) ادرکنی.»

به گزارش فارس از تبریز، طنین لالایی مادران آذربایجانی به یاد طفل شیرخواره و شش ماهه امام حسین(ع) در حماسه کربلا در همایش شیرخوارگان حسینی روز جمعه همزمان با سراسر کشور در شهرها و مناطق مختلف استان آذربایجان‌شرقی برگزار شد.

امروز، 16 مهرماه همزمان با ششم محرم، تجمع بزرگ شیرخوارگان برای علی اصغر(ع) که با لب تشنه سند مظلومیت سالار شهیدان شد، برگزار شد.

بچه‌های کوچک با دست‌ها و قلب‌های کوچک همه آمدند، آری کودکانی که جزو معصومیت نقشی بر صورت‌های لطیف‌شان نبسته است می‌آیند تا مادر داغدار علی اصغر(ع) را دلداری دهند.

این همایش مردمی که میزبان آن کودکان معصوم هستند و دیگر رنگ و بوی ریا در آن مجالس به مشام نمی‌رسد؛ بلکه به همه دنیا ثابت می‌کنند که ما بچه‌کش نیستیم و با بچه‌کش‌های دنیا هم سر دشمنی داریم که این می‌تواند حرمله ملعون و یا رژیم صهیونیستی و رژیم آل‌سعود باشد.



طنین لالایی مادران آذری به‌یاد علی‌اصغر+تصاویر

زمانی که وارد مصلی امام خمینی(ره) تبریز شدم، انتظار چنین صحنه‌هایی را نداشته‌ام، کودکانی کوچک که لباس‌های منقش به نام «یا حسین(ع)» و پیشانی بندهایی بر سر، لرزه بر اندام دشمنان امام حسین(ع) و اسلام می‌نشاندند.

چه استقبال بی‌نظیری شده بود، انگلیس حق دارد از سربازگیری نظام جمهوری اسلامی از مقطع سنی شیرخوارگان بترسد، چراکه این کودکان ادامه‌دهنده راه امام حسین(ع) خواهند بود و نهضت و قیام او را تا ابد زنده نگه خواهند داشت.

از دور مادری را دیدم که هم خود و هم کودک زیبایش چنان گریه می‌کردند که به طرفشان رفتم، ابتدا نام کودک را پرسیدم و این مادر گفت: نام فرزندم ابوالفضل است و پسرم را امام حسین(ع) به من هدیه داده است.

وی همچنان با قطره‌های اشکی که از چشمانش جاری می‌شد، گفت: مگر می‌شود در ماه محرم شیرخواره‌ای را ببینی و گریه‌ات نگیره، خدایا رباب چه کشیده است.

مادر ابوالفضل با اشاره به اینکه چندین سال بود که خداوند فرزندی به من نداده بود، اضافه کرد: زمانی که توفیق زیارت کربلا نصیبم شد، خواب دیدم خداوند یک فرزند پسر به من هدیه می‌کند و بعد از به دنیا آمدن ابوالفضل تصمیم گرفتیم نامش را یادآور شهید سقا بگذارم، چراکه من هم تشنه مادری بودم.

از او جدا شدم و به طرف مادر دیگری رفتم، نکته جالب اینجا بود که تا آن لحظه فکر می‌کردم فقط کودکان پسر می‌توانند در این مراسم شرکت کنند، اما کودکی که من دیدم یک دختر بود که داشت با پیشانی بندش بازی می‌کرد کودک را در بغل گرفتم و از مادرش پرسیدم، مگر دخترها هم می‌توانند شرکت کنند، مادرش تبسمی کرد و گفت: من لباس‌های ریحانه خانم را از کربلا آورده‌ام؛ زمانی که هنوز به دنیا نیامده بود، چون همیشه علاقه داشتم اگر روزی دارای فرزندی شدم در مراسم شیرخوراگان شرکت کند.

خوش خلقی این کودک چنان چشمگیر بود که مادرش در این زمینه ادامه داد: همیشه دوست داشتم فرزندم عاشق شیعه باشد، از این رو همیشه زیارت عاشورا خواندم و همیشه سعی کردم فرزندم در مساجد و حسینیه قد بکشد؛ البته نشانه مسلمان واقعی خوش خلقی است که شامل حال دخترم شده است.

دوقلوهای زیبا در میان انبوه یاران خردسال امام حسین(ع) به چشم می‌خوردند، سریع به طرفشان رفتم و گفت‌وگوی صمیمی با مادرشان را آغاز کردم، مادر این کودکان از مکتب حسینی چنین گفت: تیری که حرمله رها کرد تا ابد بر همگان ثابت کرد دشمنان این مذهب نه دین و نه آزادگی دارند و صرفاً حیواناتی هستند که پوست آدمیزاد را نقاب خود کرده‌اند.

وی ادامه داد: حرمله‌های امروزی در حال انقراض خود هستند، اما این حرام لقمه‌ها در این روزها منقرض خواهند شد.

طنین لالایی مادران آذری به‌یاد علی‌اصغر+تصاویر

طنین لالایی مادران آذری به‌یاد علی‌اصغر+تصاویر

به پایان مراسم رسیده بودیم، مادر و کودکی دیگر نظرم را به خودشان جلب کردند، کودک کلاه و ماسک داشت و خود را به پرچم منقش به نام امام حسین(ع) پیچانده بود، وقتی سر صحبت با مادر این کودک زیبا را آغاز کردم متوجه بیماری کودک شدم، مادر فقط به یک جمله اکتفا کرد که شفای پسرم را خواهم گرفت.

در گوشه‌ای نشستم و جمع‌بندی مطلبی و صحنه‌هایی که از این مراسم دیده‌ام پرداختم، بسم رب‌الحسین(ع)، فقط برای تو از عشق می‌نویسم، آن هم در روزهایی که درس عاشقی به نهایت خود نزدیک می‌شود، باید عاشق شده باشی تا بفهمی ترک جان و تن در راه عشق یعنی چه؟ باید دلداده باشی تا بتوانی سر دهی، تا درک کنی دلداده را سر به چه کار آید؟ اگر در راه دلدار قدم نزند و دلدار نباشد؛ دلداده که باشی دیگر تفاوت در سن و سال نیست، حتی می‌توانی شیرخوار باشی و سر در راه پدر دهی.

آری به درستی که غرب حق دارد از شیرخوارگان حسینی بترسد، وقتی که روزنامه «هارتص» با تیتر « بمب‌های خطرناک» به همایش شیرخوارگان حسینی پرداخت و گفت: ایران در حال سربازگیری برای خود است؛ این یعنی قدرت پوشالی که از شیرخواره هم وحشت دارند.

چه زیبا مقام معظم رهبری فرمودند که اسرائیل تا 25 سال دیگر نخواهد بود، البته الان هم وجود خارجی ندارد و به جایی رسیده است که از طفل‌های خردسال به عنوان سربازان ایران یاد می‌کنند و ترس وجودشان را فرا می‌گیرد.

گزارش امروز تجربه بسیار زیبا و نابی برایم بود، این اولین باری است که در این مراسم شرکت می‌کردم و با خود اندیشیدم وقتی سخن از ایثار، فداکاری و گذشت از جان می‌شود، آیا به این توجه کرده‌ایم که ما چه کاری می‌توانیم بکنیم؟ تصمیم امام حسین(ع) برای احیای دین جدش پیامبراکرم(ص) و گذشتن از هرچه که دارد حتی طفل 6 ماهه خود، چه نکاتی را برایمان اثبات می‌کند؟ آیا روزی ما هم می‌توانیم این کار را انجام دهیم؟

ما نیز ظهور حضرت ولیعصر(عج) را در پیش داریم چقدر آماده چنین فداکاری‌هایی هستیم؟