دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۰

حاشیه‌هایی از دیدار دانشجویان با رهبرانقلاب

برخی افراد که از مقابل دانشگاه می‌گذرند از دانشجویان علت جمع شدنشان را می‌پرسند و هر کدام با اشتیاق پاسخی می‌دهند، یکی از دانشجویان در پاسخ به یک پیرزن می‌گوید: قرار است به دیدار رهبرمان برویم، پیرزن می‌پرسد: من هم می‌توانم بیایم آقا را زیارت کنم؟
کد خبر : ۳۳۴۱۲۳
صراط: برخی افراد که از مقابل دانشگاه می‌گذرند از دانشجویان علت جمع شدنشان را می‌پرسند و هر کدام با اشتیاق پاسخی می‌دهند، یکی از دانشجویان در پاسخ به یک پیرزن می‌گوید: قرار است به دیدار رهبرمان برویم، پیرزن می‌پرسد: من هم می‌توانم بیایم آقا را زیارت کنم؟

به گزارش فارس، طبق سنت هرساله در روز اربعین تا ساعتی دیگر حدود سه هزار دانشجو در حسینیه امام خمینی ضمن دیدار با مقام معظم رهبری به عزاداری خواهند پرداخت. دانشجویان که خود را از ابتدای صبح برای این دیدار آماده می‌کنند امروز صحنه‌های دیدنی‌ای را در کنار هم رقم زدند که حاشیه‌های آن در زیر آمده است.

ساعت 7 صبح است، با عجله خود را به دانشگاه تهران رساندم. هوا کمی سرد است و تعدای از دانشجویان عضو هیات‌های دانشجویی دانشگاه‌های کشور مقابل درب دانشگاه ایستاده‌اند و خود را برای یک لحظه ماندگار آماده می‌کنند.

ثانیه به ثانیه به تعداد دانشجویان اضافه می‌شود تا آنجایی که توجه خودروها و عابران گذری به این تجمع جلب می‌شود. برخی افراد که از مقابل دانشگاه می‌گذرند از دانشجویان علت جمع شدنشان را می‌پرسند و هر کدام با اشتیاق پاسخی می‌دهند، یکی از دانشجویان در پاسخ به یک پیرزن و دخترش با شوق می‌گوید: قرار است به دیدار رهبرمان برویم و پیرزن می‌پرسد: ما هم می‌توانیم بیائیم آقا را زیارت کنیم... صدای تعدادی از دانشجویان که یک نوحه را زمزمه می‌کنند نمی‌گذار بفهم چه پاسخی به پیرزن داده می‌شود ولی هر چه که هست پیرزن را غمگین می‌کند و به راهش ادامه می‌دهد...

کمی آن‌طرف‌تر چند نفر از دانشجویان دوان دوان به جمع می‌پیوندند عده‌ای هم به دیوار تکیه زده‌اند یک عده هم پرچم‌های عزاداری را آماده می‌کنند، یک عده هم از خاطرات سال‌های گذشته دیدار با رهبری برای هم می‌گویند که یک نفر با صدای بلند همه دانشجویان را صدا می‌زند...

طولی نمی‌کشد یک دسته عزاداری تشکیل می‌شود، صدای زمزمه یا حسین دانشجویان قوت می‌گیرد و دسته عزاداری دانشجویان به سمت حسینه امام خمینی(ره) به راه می‌افتد.

تعدادی از دانشجویان سربند «یا حسین» بسته‌اند و تعدادی هم لبیک یا «خامنه‌ای». دسته عزاداری کم کم به حسینه امام نزدیک می‌شود و عزاداری دانشجویان به پایان می‌رسد تا خود رابرای حضور در حسینیه آماده کنند.

هرچه به حسینه امام خمینی(ره) نزدیک‌تر می‌شویم قدم‌های دانشجویان تندتر می‌شود تا اینکه عده‌ای سرعت قدم‌های خود را بیشتر می‌کنند و می‌دوند و بقیه هم پشت سر آنها. هر کسی تلاش می‌کند تا خود را زودتر برساند. گوئی برخی‌ها نمی‌خواهند حتی یک ثانیه هم فرصت را از دست بدهند.

دانشجویان مقابل بیت مقام معظم رهبری در صف ایستاده‌اند و منتظرند تا به نوبت داخل شوند.

یکی از دانشجویان می‌گوید: من اولین مرتبه است که می‌خواهم آقا را ببینم، واقعاً حس عجیبی دارم دیگری در جوابش می‌گوید: من یک بار دیگر هم آمده‌ام و اگر هزار بار دیگر هم قسمت شود می‌آیم....

برخی‌ها فراموش کرده‌اند کارت ورود خود را بیاورند و با نگرانی به دنبال راه چاره‌ای می‌گردند. دانشجویان وارد می‌شوند،‌ همه منتظرند تا هرچه زودتر رهبرشان را ببینند. انگار برای برخی‌ها این مهمترین لحظه زندگی‌شان است.