صراط: روزنامه «جمهوری اسلامی» نوشت: با بدرقه پرشکوه شهدای آتشنشان توسط مردم قدرشناس، تجلیل از فداکاران به کمال رسید و اکنون با گذشت زمان فرصتی به دست آمده است که صاحبنظران، مسئولان و سازمانهای مرتبط به لایههای زیرین حادثه بپردازند و با کنکاش و پیگیریهای کارشناسی، به مسئولیتهای تعطیلناپذیر خود عمل کنند.
اگرچه در طول این روزهای پس از فرو ریختن ساختمان پلاسکو، اولویت نخست را مهار آتش، نجات مصدومان، آواربرداری و ایمنسازی محیط تشکیل میداد ولی از این پس اولویتها به کلی متفاوت خواهد بود.
طبعاً انتظار افکار عمومی این است که از مسائل مرتبط با این فاجعه آگاه شوند و مشخصاً برای مردم به وضوح آشکار شود که این فاجعه معلول تصور یا تقصیر چه کسانی بوده و کدام سازمانها و نهادها در این زمینه باید پاسخگو باشند؟ در مقطع کنونی، حتی پاسخگویی هم بهتنهایی کافی به نظر نمیرسد بلکه سؤال اساسی این است که برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی، چه راهکارهایی وجود دارد؟ چگونه کشور را میتوان برای پیشگیری از این قبیل حوادث، توانمند ساخت؟
واقعیت این است که جامعه، روزهای سختی را بر اثر این فاجعه پشت سر گذاشته و باید با درس گرفتن از این حادثه، به گونهای مهیا، مجهز و آگاه شود که کشور را در برابر احتمال تکرار چنین فجایعی، مصون و توانمند سازد.
این حق طبیعی مردم است که از روند تحولات مثبت و منفی در این زمینه مطلع شوند تا بتوانند پیامدهای این حادثه را به خوبی رصد کنند. اطلاعرسانی درخصوص ابعاد مختلف این حادثه و بررسیهای بعدی، لازم است استمرار یابد و فقط به انعکاس اخبار و گزارشات مربوط به آواربرداری و شناسایی هویت قربانیان فاجعه محدود نشود که فقط به احساسات دامن بزند.
این نکته به ویژه با در نظر گرفتن فضاسازیهای برخی عناصر مغرض در فضای مجازی اهمیت و حساسیت مضاعفی پیدا میکند و نشان میدهد که اگر رسانهها، مسئولین مرتبط و به ویژه رسانه ملی به درستی اطلاعرسانی کنند و به ابهامات و تردیدها پاسخ دهند و انتظارات جامعه را برآورده سازند، در واقع جوسازیهای بیگانه و عوامل مغرض را تا سرحد امکان خنثی و بیتاثیر ساختهاند ولی ما با سکوت خود برای پاسخگویی مسئولانه، پای عناصر بیمسئولیت و مغرض را به این ماجرا باز میکنیم و فضای تبلیغاتی در اختیار آنها میگذاریم.
به راستی چرا ماهیت فاجعه هنوز هم برای مردم روشن نیست؟ چرا کسی مسئولیت قبول نمیکند؟ چرا هر سازمانی تلاش میکنند مسأله را به خارج از قلمرو مسئولیتش ارجاع دهند؟ چرا کسی استعفا نمیدهد بلکه سازمانهای مرتبط سعی دارند فقط به ابراز همدردی با خانواده شهدای آتشنشان اکتفا کنند؟ درحالی که چنین فاجعهای نیازمند پیگیری و تحقیق است که سهم و مسئولیت هر سازمانی در این حادثه به دقت روشن و منعکس شود. تا کسی فرصت نیابد در پشت احساسات مردم پنهان شود و از پاسخگوئی در این مقوله طفره برود یا موج سواری کند.
موضوع مهمتر به پیشگیریهای لازم و اجتناب ناپذیر برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی باز میگردد. این برای مردم بسیار دردناک است که در یک آتش سوزی، چنین خسارات بزرگ و جبران ناپذیر جانی و مالی را شاهد باشند و همه چیز با بدرقه پیکر آتش نشانان شهید، به فراموشی سپرده شود. نباید بگذاریم که این حادثه جانسوز مشمول مرور زمان شود و مردم را از آگاهی درباره مسائل مرتبط با آن محروم سازیم. به راستی شهرداری و شورای شهر تهران در کجای این فاجعه قرار دارند و در کجا باید قرار میداشتند؟ آیا آنها به مسئولیتهای مورد انتظار به درستی عمل کردهاند و اگر کرده اند، این فاجعه چگونه قابل توجیه است؟ آیا آتش نشانی از تجهیزات و امکانات لازم برای مهار آتش و از جمله از مواد مناسب جهت اطفاء حریق توسط «کف» با هدف پرهیز از استفاده بیحد و مرز از آب، بهرهمند بوده است که مانع سنگینتر شدن سازه بر اثر آب نشود؟
یا حکم رئیس جمهور، هیأت ویژه گزارش ملی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو تشکیل شده است گفته میشود: این هیأت ویژه متشکل از کارشناسان زبده و کارآشنا و مرتبط با مسائل قابل طرح و پیگیری در مقوله فاجعه پلاسکو میباشد که میتوانند موارد مرتبط را از دیدگاه تخصصی پیگیری نمایند.
تشکیل این هیأت و پیگیری مسأله صرفاً از دیدگاه فنی - تخصصی و مشخصاً به دور از هرگونه پیشداوری و پرهیز از اعمال حب و بغض سیاسی میتواند گرهی از مشکلات جامعه را بگشاید و ما را در راه مقابله و مهمتر از آن پیشگیری از حوادث مشابه، یاری دهد. این کمترین انتظاری است که مردم از دستگاهها، سازمانها و نهادهای مسئول دارند و مایلند نتایج بررسیها به یک جمع بندی روشن و کارآمد منجر شود که برای حال و آینده، گرهگشا و موثر باشد.
اطلاع یافتن افکار عمومی از قصورها و تقصیرها میتواند به مردم برای شناخت افراد کمک کند. این شناخت، مهمترین امکان برای قضاوت مردم درباره افراد و تصمیم گیری آگاهانه درباره آنان در مواقع لازم است.
موضوع مهمی که باید در کانون توجه مسئولین قرار گیرد، تامین نیازهای آتش نشانی و سایر دستگاههای مقابله با حوادث است که ماجرای ساختمان پلاسکو نشان داد در این زمینه کم توجهیهای زیای صورت گرفته است. جای تاسف بسیار است که بعضی امور غیرمرتبط با دستگاههای مسئول، بودجههای کلانی دریافت میکنند و کار مفیدی هم انجام نمیدهند ولی آتش نشانی حتی در مرکز کشور فاقد امکانات لازم و ضروری است. در فضای دور از احساسات کنونی باید به این واقعیت تلخ توجه شود و این کمبودها برطرف گردد.
اگرچه در طول این روزهای پس از فرو ریختن ساختمان پلاسکو، اولویت نخست را مهار آتش، نجات مصدومان، آواربرداری و ایمنسازی محیط تشکیل میداد ولی از این پس اولویتها به کلی متفاوت خواهد بود.
طبعاً انتظار افکار عمومی این است که از مسائل مرتبط با این فاجعه آگاه شوند و مشخصاً برای مردم به وضوح آشکار شود که این فاجعه معلول تصور یا تقصیر چه کسانی بوده و کدام سازمانها و نهادها در این زمینه باید پاسخگو باشند؟ در مقطع کنونی، حتی پاسخگویی هم بهتنهایی کافی به نظر نمیرسد بلکه سؤال اساسی این است که برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی، چه راهکارهایی وجود دارد؟ چگونه کشور را میتوان برای پیشگیری از این قبیل حوادث، توانمند ساخت؟
واقعیت این است که جامعه، روزهای سختی را بر اثر این فاجعه پشت سر گذاشته و باید با درس گرفتن از این حادثه، به گونهای مهیا، مجهز و آگاه شود که کشور را در برابر احتمال تکرار چنین فجایعی، مصون و توانمند سازد.
این حق طبیعی مردم است که از روند تحولات مثبت و منفی در این زمینه مطلع شوند تا بتوانند پیامدهای این حادثه را به خوبی رصد کنند. اطلاعرسانی درخصوص ابعاد مختلف این حادثه و بررسیهای بعدی، لازم است استمرار یابد و فقط به انعکاس اخبار و گزارشات مربوط به آواربرداری و شناسایی هویت قربانیان فاجعه محدود نشود که فقط به احساسات دامن بزند.
این نکته به ویژه با در نظر گرفتن فضاسازیهای برخی عناصر مغرض در فضای مجازی اهمیت و حساسیت مضاعفی پیدا میکند و نشان میدهد که اگر رسانهها، مسئولین مرتبط و به ویژه رسانه ملی به درستی اطلاعرسانی کنند و به ابهامات و تردیدها پاسخ دهند و انتظارات جامعه را برآورده سازند، در واقع جوسازیهای بیگانه و عوامل مغرض را تا سرحد امکان خنثی و بیتاثیر ساختهاند ولی ما با سکوت خود برای پاسخگویی مسئولانه، پای عناصر بیمسئولیت و مغرض را به این ماجرا باز میکنیم و فضای تبلیغاتی در اختیار آنها میگذاریم.
به راستی چرا ماهیت فاجعه هنوز هم برای مردم روشن نیست؟ چرا کسی مسئولیت قبول نمیکند؟ چرا هر سازمانی تلاش میکنند مسأله را به خارج از قلمرو مسئولیتش ارجاع دهند؟ چرا کسی استعفا نمیدهد بلکه سازمانهای مرتبط سعی دارند فقط به ابراز همدردی با خانواده شهدای آتشنشان اکتفا کنند؟ درحالی که چنین فاجعهای نیازمند پیگیری و تحقیق است که سهم و مسئولیت هر سازمانی در این حادثه به دقت روشن و منعکس شود. تا کسی فرصت نیابد در پشت احساسات مردم پنهان شود و از پاسخگوئی در این مقوله طفره برود یا موج سواری کند.
موضوع مهمتر به پیشگیریهای لازم و اجتناب ناپذیر برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی باز میگردد. این برای مردم بسیار دردناک است که در یک آتش سوزی، چنین خسارات بزرگ و جبران ناپذیر جانی و مالی را شاهد باشند و همه چیز با بدرقه پیکر آتش نشانان شهید، به فراموشی سپرده شود. نباید بگذاریم که این حادثه جانسوز مشمول مرور زمان شود و مردم را از آگاهی درباره مسائل مرتبط با آن محروم سازیم. به راستی شهرداری و شورای شهر تهران در کجای این فاجعه قرار دارند و در کجا باید قرار میداشتند؟ آیا آنها به مسئولیتهای مورد انتظار به درستی عمل کردهاند و اگر کرده اند، این فاجعه چگونه قابل توجیه است؟ آیا آتش نشانی از تجهیزات و امکانات لازم برای مهار آتش و از جمله از مواد مناسب جهت اطفاء حریق توسط «کف» با هدف پرهیز از استفاده بیحد و مرز از آب، بهرهمند بوده است که مانع سنگینتر شدن سازه بر اثر آب نشود؟
یا حکم رئیس جمهور، هیأت ویژه گزارش ملی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو تشکیل شده است گفته میشود: این هیأت ویژه متشکل از کارشناسان زبده و کارآشنا و مرتبط با مسائل قابل طرح و پیگیری در مقوله فاجعه پلاسکو میباشد که میتوانند موارد مرتبط را از دیدگاه تخصصی پیگیری نمایند.
تشکیل این هیأت و پیگیری مسأله صرفاً از دیدگاه فنی - تخصصی و مشخصاً به دور از هرگونه پیشداوری و پرهیز از اعمال حب و بغض سیاسی میتواند گرهی از مشکلات جامعه را بگشاید و ما را در راه مقابله و مهمتر از آن پیشگیری از حوادث مشابه، یاری دهد. این کمترین انتظاری است که مردم از دستگاهها، سازمانها و نهادهای مسئول دارند و مایلند نتایج بررسیها به یک جمع بندی روشن و کارآمد منجر شود که برای حال و آینده، گرهگشا و موثر باشد.
اطلاع یافتن افکار عمومی از قصورها و تقصیرها میتواند به مردم برای شناخت افراد کمک کند. این شناخت، مهمترین امکان برای قضاوت مردم درباره افراد و تصمیم گیری آگاهانه درباره آنان در مواقع لازم است.
موضوع مهمی که باید در کانون توجه مسئولین قرار گیرد، تامین نیازهای آتش نشانی و سایر دستگاههای مقابله با حوادث است که ماجرای ساختمان پلاسکو نشان داد در این زمینه کم توجهیهای زیای صورت گرفته است. جای تاسف بسیار است که بعضی امور غیرمرتبط با دستگاههای مسئول، بودجههای کلانی دریافت میکنند و کار مفیدی هم انجام نمیدهند ولی آتش نشانی حتی در مرکز کشور فاقد امکانات لازم و ضروری است. در فضای دور از احساسات کنونی باید به این واقعیت تلخ توجه شود و این کمبودها برطرف گردد.