صراط: سخنگوی وزارت بهداشت ضمن ارائه توضیحاتی درباره شاخصهای بهداشتی و درمانی کشور در دوران قبل از انقلاب اسلامی و مقایسه این شاخصها با بعد از پیروزی انقلاب، درباره تبعاتی که ممنوعیت ورود اتباع ایرانی به آمریکا برای این کشور (آمریکا) ایجاد میکند، توضیح داد.
دکتر ایرج حریرچی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به آغاز دهه فجر و در تشریح تاثیرات دانشگاهیان و بویژه جامعه پزشکی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران، گفت: واقعیت این است که جمعیت دانشگاهی و جوان ایران در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 حرکات انقلابی بسیاری را انجام داد. چرا که میزان گروههایی که توانستند پیام امام (ره) و ندای انقلاب اسلامی را در آن سالها دریافت کنند، به تدریج در سالهای منتهی به انقلاب افزایش قابل توجهی پیدا کرد و در معجزههایی که بعد از حرکتهای عمومی انقلابی مانند آنچه در قم و تبریز از طریق راهپیماییها و مبارزات خیابانی پیش آمد، دانشگاهیان نقش اساسی داشتند.
وی افزود: در عین حال در سالهای آخر مبارزات انقلابی، نقش دانشجویان گروههای مختلف اعم از دانشکده فنی، پزشکی و.. بسیار کلیدی بود. بر همین اساس مقارن با پیروزی انقلاب اکثر پستهای میانی و محلی را چه در جهاد دانشگاهی، چه در شهرها و چه در ارگانهای مختلف، دانشجویان تصدی میکردند. حال بعد از نهادینه شدن انقلاب بلافاصله جنگ رخ داد و در آن دوران هم دانشکدهها و دانشگاهها نقش کلیدی برای نهادینه کردن انقلاب اسلامی برعهده داشتند.
نگاهی به شاخصهای بهداشتی پیش و پس از انقلاب
حریرچی درباره شرایط و شاخصهای بهداشتی و درمانی در سالهای پیش از پیروی انقلاب اسلامی، گفت: باید توجه کرد که در آن زمان سالانه 10 الی 11 هزار نوزاد به دلیل کزاز نوزادی در کشور فوت میکردند. همچنین سالانه از جمعیت 30 میلیونی ایران، 35 هزار کودک زیر پنج سال از بین میرفتند.
قائم مقام وزیر بهداشت با بیان اینکه آمار و جزییات ارائه شده درباره شاخصهای بهداشتی و درمانی قبل از انقلاب، بر اساس دادههایی است که مسولان آن زمان جمعآوری کردهاند، افزود: بر اساس این اطلاعات در سال 55 فقط 51 درصد مردم ایران به آب بهداشتی سالم دسترسی داشتند. این درحالیست که در همان زمان این رقم برای کشور ترکیه، الجزایر و لیبی به ترتیب 68، 77 و 87 درصد بوده و در کشورهای توسعهیافته نیز این میزان نزدیک به 100 درصد بوده است.
به گفته حریرچی، میزان امید به زندگی در ایران در سالهای پیش از انقلاب، 57 سال بوده است. در حالیکه میزان آن در بسیاری از کشورها مانند آمریکا و انگلیس 72 سال، در ژاپن 74 سال، در اتحاد جماهیرشوروی 68 سال و در کوبا 70 سال بوده است. بنابراین بر اساس این آمار، شاخص امید به زندگی ایران در آن زمان وضعیت چندان مناسبی نداشته است.
قائم مقام وزیر بهداشت با اشاره به میزان مرگومیر کودکان زیر یکسال در ایران در سالهای پیش از انقلاب نیز گفت: در این زمینه در ایران شاهد فوت سالانه 102 کودک زیر یکسال در هر 1000 کودک بودیم که آمار وحشتناکی بوده است. یعنی در آن زمان از هر 10 کودک ایرانی که متولد میشدند، یک کودک زیر یکسال فوت میکرد. در زمینه مرگومیر کودکان کمتر از یکسال و امید به زندگی وضعیت ایران حتی در بین کشورهای کمتر توسعهیافته نیز نامناسب بود.
تعداد و نحوه توزیع نیروهای بهداشتی و درمانی؛ چالش کشور پیش از انقلاب اسلامی
حریرچی در ادامه صحبتهایش به میزان نیروهای شاغل در سیستم بهداشتی و درمانی کشور در سال 55 اشاره و اظهار کرد: در کشورهای پیشرفته صنعتی به ازای هر 1000 نفر جمعیت 10 نفر شاغل بهداشتی وجود داشت. در کشورهای کمتر توسعهیافته نیز به ازای هر 1000 نفر دو نفر نیروی بهداشتی و درمانی داشتند. این آمارها در حالیست که این رقم در ایران 1.4 نفر به ازای هر 1000 نفر جمعیت، آن هم اعم از پزشک، پیراپزشک، پرستار، داروساز و... بود.
وی افزود: در عین حال ما در آن زمان در زمینه توزیع نیروی انسانی هم با مشکلات زیادی مواجه بودیم. به عنوان مثال در آن زمان حدود 10 هزار و 300 نفر پزشک عمومی داشتیم که 33 درصد آنها در تهران، 21 درصدشان در پنج شهر بزرگ مانند تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز و... شاغل بودند و سهم سایر مناطق کشور فقط 46 درصد بود. حال در بین متخصصان نیز در آن سالها 5 هزار و 890 پزشک متخصص داشتیم که 69 درصد در تهران، 18 درصد در پنج شهر بزرگ و 13 درصدشان هم در سایر نقاط کشور اعم از شهر و روستاها پراکنده بودند. حال باید توجه کرد که در آن زمان 50 تا 60 درصد مردم روستانشین بودند.
به گفته حریرچی در حوزه دندانپزشکی نیز شرایمان نامناسب بود. به طوریکه ما 2367 دندانپزشک داشتیم که 50 درصدشان در شهر تهران، 16 درصد در پنج شهر بزرگ و 34 درصدشان در سایر شهرها بودند. همچنین در سال تحصلی 56-57 از 14 دانشکده پزشکی کشور، مجموعا 667 فارغالتحصیل شدند و این در مقایسه با نیاز و کمبودی که وجود داشت بسیار کم بود. در عین حال از آنجایی که کشور با کمبود پزشک مواجه بود، مسوولان آن دوره سعی میکردند تا از کشورهای دیگر پزشک بیاورند که البته آنها هم فعالیت مناسبی نداشتند. حال جالب است که با توجه به کمبود تختی که در آن زمان وجود داشت و متاسفانه تا امروز هم ادامه دارد، هر ایرانی میتوانست در سال فقط از 0.34 روز خدمات بستری اضافه کند که در همان زمان در آمریکا و کشورهای اروپایی این میزان، بیش از سه روز یعنی بیش از 10 برابر کشور ما بود.
کاهش مرگومیر کوکان زیر 5 سال بعد از انقلاب
وی با بیان اینکه در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، بروز بیماریهای واگیر هم یکی از مسائل اصلی کشور بود و قسمت عمده مرگومیرها در کشور ناشی از بیماریهای واگیر و بیماریهای ناشی از زایمان، حاملگی و.. بود، گفت: ادامه چنین مسائلی میتوانست عوارض وحشتناکی را برایمان به دنبال داشته باشد. در آن زمان میزان مرگومیر نوزادان زیر پنج سالمان 174 در هر 1000 نفر بود؛ یعنی از هر پنج کودک ایرانی یک نفرشان تا پنج سالگی فوت میکرد. در حالیکه اکنون خوشبختانه این رقم به 15.6 کاهش یافته که رقم بسیار مهمی است.
حریرچی با بیان اینکه ما در سالهای قبل از انقلاب شاهد اختلاف شدیدی میان مناطق مختلف، روستا و شهر و دهکهای مختلف ثروتی و سوادی بودیم، ادامه داد: خوشبختانه این اختلافات به طرز قابل توجهی در بعد از انقلاب کاهش یافته است. به طوریکه اکنون در اکثر استانهای کشور و در بیش از دوسوم کشور، توانستیم اهداف هزاره سوم سازمان بهداشت جهانی و اهداف توسعه پایدار را به دست آوریم. همچنین یکی دیگر از اقدامات مهمی که انجام شده این بود که میزان احتمال مرگ به طور کلی به طرز قابل توجهی کاهش یافته و میزان امید به زندگی هم طبق اطلاعات رسمی در کشور و در زنان به طور متوسط 79.3 سال در یک بررسی و 80.4 سال در بررسی دیگر و برای مردان هم در یک بررسی 74.2 و در بررسی دیگر 76.3 است که در مقایسه با 57 سال قبل از انقلاب، افزایش مناسبی داشته است. همچنین توانستیم میزان مرگومیر ناشی از بیماریهای عفونی، مادران، نوزادان و تغذیهای، تصادفات و حوادث را طی چند دهه اخیر، کاهش دهیم. هر چند که در زمینه پیشگیری از تصادفات هنوز به نقطه ایدهآل نرسیدهایم.
تختهای بیمارستانی و کمبودی همیشگی
قائم مقام وزیر بهداشت در ادامه صحبتهایش درباره چگونگی روند افزایش بیمارستانها و تختهای بیمارستانی، گفت: بر اساس آمار رسمی که در سال 55 وجود داشته، با توجه به جمعیت ایران در آن سال، 1.5 تخت به ازای هر 1000 نفر جمعیت داشتیم که این تعداد تا سال 91 تقریبا به همین صورت تداوم یافته است. بر این اساس ساخت تختهایمان فقط در حد رشد جمعیت تکافو میکرد. البته بعد از طرح تحول با اقداماتی که در حوزه افزایش تختهای بیمارستانی انجام شد، شاخص تختهایمان به 1.7 به ازای 1000 نفر جمعیت افزایش یافت. در عین حال باید توجه کرد که هنوز هم از نظر میزان تخت بیمارستانی، وضعیت بسیار نامناسبی در مقایسه با کشورهای دیگر داریم. به طوریکه یکی از نقاط ضعف ما در سیستم بهداشت و درمان کشور، کمبود تخت بیمارستانی است.
حریرچی با اشاره به فرسودگی بیمارستانهای موجود، گفت: جالب است وقتی به این موضوعات اشاره میکنیم، تعدادی فکر میکنند ما نسبت به حوزه بهداشت یا پیشگیری بی توجهیم. این در حالیست که نگاه تکبعدی در هر زمینه ما را به راه درست هدایت نمیکند. ما باید میزان تخت موجودمان را با میانگین کشورهای دیگر مقایسه کنیم. اگر هم اعلام میشود که برخی کشورها به سمت کاهش تختهای بیمارستانی رفتهاند، باید توجه کرد که آنها کشورهایی هستند که میزان تختهای بیمارستانیشان حداقل بیش از سه برابر تختهای موجود ماست.
وی در پاسخ به اینکه جایشگاه پزشکان ایرانی قبل از پیروزی انقلاب در سطح بینالمللی چگونه بوده است، گفت: در این زمینه دو بخش وجود دارد؛ اول اینکه سطح بهداشتی و درمانی مردم و سطح دسترسی مردم به خدمات بهداشتی و درمانی چگونه بوده است. در این زمینه تمام شاخصهای بهداشتی و درمانی آن زمان نشان میدهد که وضعیتمان نامناسب بوده است. البته مساله دوم بحث مهارت پزشکان است که باید گفت در آن زمان در ایران پزشکان حاذقی تربیت میشدند و درصد آنها بسیار بالا بوده است، اما متاسفانه به دلیل رابطه تنگاتنگی که در آن زمان با آمریکا وجود داشت، فارغالتحصیلان اکثر دانشکدههای پزشکی بزرگ، برای گرفتن تخصص یا ادامه تحصیل یا کار عازم آمریکا میشدند.
تمایل به رفتن و چالش بیکاری پزشکان
سخنگوی وزارت بهداشت ادامه داد: اگر چه بعد از انقلاب اسلامی تعداد دانشکدههای پزشکی و پذیرشهایمان را افزایش دادیم، اما باز هم با مشکل کمبود پزشک مواجه بودیم و علتش این است که یک تعداد از پزشکانمان به کشورهای خارجی میرفتند. از طرفی یک عده از بیکار بودن پزشکان در کشور صحبت میکنند؛ اما باید گفت که درصد بیکاری پزشکانی که در کشور تمایل به کار کردن داشته باشند، بسیار کم است. حال ممکن است که پزشکان از جایی که در آن کار میکنند، راضی نباشند یا درصد دریافتیشان پایین باشد، اما درصد بیکاری در پزشکانی که بخواهند کار کنند و شهر و منطقه خاصی مدنظرشان نباشد، زیاد نیست.
حریرچی افزود: بنابر اعلام رییس سازمان نظام پزشکی، در کشور 15 هزار پزشک داریم که بعد از فارغالتحصیلی فقط یکبار به نظام پزشکی مراجعه کردند و دیگر هم نیامدند. بر این اساس ما این فرد را دیگر نیروی جویای کار نمیدانیم.
وی درباره تمایل پزشکان به عزیمت به خارج از کشور نیز گفت: واقعیت این است که رفتن پزشکان به خارج از کشور موضوعی پیچیده است و باید با یک بررسی علمی به آن پاسخ داد. برخی از پزشکان به دلیل تبادلات علمی، شرایط اجتماعی و فرهنگی که خودشان تشخیص میدهند از کشور میروند، اما باید توجه کرد که درصد پزشکانی که به دلیل عدم اشتغال یا دریافتی پایین از کشور خارج میشوند، زیاد نیست.
بی تدبیری ترامپ و ضرری که آمریکاییها خواهند دید
حریرچی در پاسخ به سوالی درباره دستور رییس جمهور جدید آمریکا درباره ممنوعیت ورود شهروندان هفت کشور از جمله ایران، به آمریکا و محدودیتهایی که این کار میتواند در حوزه پزشکی ایجاد کند نیز گفت: باید توجه کرد که میزان پزشکانی که چند ماه را در ایران و چند ماه را در آمریکا میگذرانند، خیلی زیاد نیست، اما بالاخره تعدادی از پزشکلان ایرانی بویژه آنهایی که برای ادامه تحصیل رفتهاند، اگر اقامت دائم نداشته باشند، برای رفتوآمد به آمریکا دچار مشکل میشوند و این موضوع بیتدبیری و حرکت نسنجیده رییس جمهور جدید آمریکا را نشان میدهد.
وی افزود: نکته جالب توجه این است که در یکی از راهپیماییهای اعتراضی که علیه این قانون انجام شد، تصویری از یکی از معترضان منتشر شد که فرد پلاکاردی در دست داشت و روی آن نوشته بود "من جانم را مدیون پزشک ایرانیالاصل هستم". از طرفی باید توجه کرد که ترکیب جمعیتی ایرانیان مهاجر در آمریکا، به گونهای است که میزان باسوادان، فارغالتخصیلان پزشکی، متخصصان و افرادی که در دانشگاهها اقدامات تحقیقاتی سطح بالا را انجام میدهند، هستند و بدیهی است که محدودیتی که برای ایرانیان ایجاد شده، به ضرر جامعه علمی و اقتصادی آمریکا خواهد بود. بنابراین متاسفیم که اخیرا بیتدبیری و حرکات نسنجیده بیشتری را در آمریکا شاهدیم.
دکتر ایرج حریرچی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به آغاز دهه فجر و در تشریح تاثیرات دانشگاهیان و بویژه جامعه پزشکی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران، گفت: واقعیت این است که جمعیت دانشگاهی و جوان ایران در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 حرکات انقلابی بسیاری را انجام داد. چرا که میزان گروههایی که توانستند پیام امام (ره) و ندای انقلاب اسلامی را در آن سالها دریافت کنند، به تدریج در سالهای منتهی به انقلاب افزایش قابل توجهی پیدا کرد و در معجزههایی که بعد از حرکتهای عمومی انقلابی مانند آنچه در قم و تبریز از طریق راهپیماییها و مبارزات خیابانی پیش آمد، دانشگاهیان نقش اساسی داشتند.
وی افزود: در عین حال در سالهای آخر مبارزات انقلابی، نقش دانشجویان گروههای مختلف اعم از دانشکده فنی، پزشکی و.. بسیار کلیدی بود. بر همین اساس مقارن با پیروزی انقلاب اکثر پستهای میانی و محلی را چه در جهاد دانشگاهی، چه در شهرها و چه در ارگانهای مختلف، دانشجویان تصدی میکردند. حال بعد از نهادینه شدن انقلاب بلافاصله جنگ رخ داد و در آن دوران هم دانشکدهها و دانشگاهها نقش کلیدی برای نهادینه کردن انقلاب اسلامی برعهده داشتند.
نگاهی به شاخصهای بهداشتی پیش و پس از انقلاب
حریرچی درباره شرایط و شاخصهای بهداشتی و درمانی در سالهای پیش از پیروی انقلاب اسلامی، گفت: باید توجه کرد که در آن زمان سالانه 10 الی 11 هزار نوزاد به دلیل کزاز نوزادی در کشور فوت میکردند. همچنین سالانه از جمعیت 30 میلیونی ایران، 35 هزار کودک زیر پنج سال از بین میرفتند.
قائم مقام وزیر بهداشت با بیان اینکه آمار و جزییات ارائه شده درباره شاخصهای بهداشتی و درمانی قبل از انقلاب، بر اساس دادههایی است که مسولان آن زمان جمعآوری کردهاند، افزود: بر اساس این اطلاعات در سال 55 فقط 51 درصد مردم ایران به آب بهداشتی سالم دسترسی داشتند. این درحالیست که در همان زمان این رقم برای کشور ترکیه، الجزایر و لیبی به ترتیب 68، 77 و 87 درصد بوده و در کشورهای توسعهیافته نیز این میزان نزدیک به 100 درصد بوده است.
به گفته حریرچی، میزان امید به زندگی در ایران در سالهای پیش از انقلاب، 57 سال بوده است. در حالیکه میزان آن در بسیاری از کشورها مانند آمریکا و انگلیس 72 سال، در ژاپن 74 سال، در اتحاد جماهیرشوروی 68 سال و در کوبا 70 سال بوده است. بنابراین بر اساس این آمار، شاخص امید به زندگی ایران در آن زمان وضعیت چندان مناسبی نداشته است.
قائم مقام وزیر بهداشت با اشاره به میزان مرگومیر کودکان زیر یکسال در ایران در سالهای پیش از انقلاب نیز گفت: در این زمینه در ایران شاهد فوت سالانه 102 کودک زیر یکسال در هر 1000 کودک بودیم که آمار وحشتناکی بوده است. یعنی در آن زمان از هر 10 کودک ایرانی که متولد میشدند، یک کودک زیر یکسال فوت میکرد. در زمینه مرگومیر کودکان کمتر از یکسال و امید به زندگی وضعیت ایران حتی در بین کشورهای کمتر توسعهیافته نیز نامناسب بود.
تعداد و نحوه توزیع نیروهای بهداشتی و درمانی؛ چالش کشور پیش از انقلاب اسلامی
حریرچی در ادامه صحبتهایش به میزان نیروهای شاغل در سیستم بهداشتی و درمانی کشور در سال 55 اشاره و اظهار کرد: در کشورهای پیشرفته صنعتی به ازای هر 1000 نفر جمعیت 10 نفر شاغل بهداشتی وجود داشت. در کشورهای کمتر توسعهیافته نیز به ازای هر 1000 نفر دو نفر نیروی بهداشتی و درمانی داشتند. این آمارها در حالیست که این رقم در ایران 1.4 نفر به ازای هر 1000 نفر جمعیت، آن هم اعم از پزشک، پیراپزشک، پرستار، داروساز و... بود.
وی افزود: در عین حال ما در آن زمان در زمینه توزیع نیروی انسانی هم با مشکلات زیادی مواجه بودیم. به عنوان مثال در آن زمان حدود 10 هزار و 300 نفر پزشک عمومی داشتیم که 33 درصد آنها در تهران، 21 درصدشان در پنج شهر بزرگ مانند تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز و... شاغل بودند و سهم سایر مناطق کشور فقط 46 درصد بود. حال در بین متخصصان نیز در آن سالها 5 هزار و 890 پزشک متخصص داشتیم که 69 درصد در تهران، 18 درصد در پنج شهر بزرگ و 13 درصدشان هم در سایر نقاط کشور اعم از شهر و روستاها پراکنده بودند. حال باید توجه کرد که در آن زمان 50 تا 60 درصد مردم روستانشین بودند.
به گفته حریرچی در حوزه دندانپزشکی نیز شرایمان نامناسب بود. به طوریکه ما 2367 دندانپزشک داشتیم که 50 درصدشان در شهر تهران، 16 درصد در پنج شهر بزرگ و 34 درصدشان در سایر شهرها بودند. همچنین در سال تحصلی 56-57 از 14 دانشکده پزشکی کشور، مجموعا 667 فارغالتحصیل شدند و این در مقایسه با نیاز و کمبودی که وجود داشت بسیار کم بود. در عین حال از آنجایی که کشور با کمبود پزشک مواجه بود، مسوولان آن دوره سعی میکردند تا از کشورهای دیگر پزشک بیاورند که البته آنها هم فعالیت مناسبی نداشتند. حال جالب است که با توجه به کمبود تختی که در آن زمان وجود داشت و متاسفانه تا امروز هم ادامه دارد، هر ایرانی میتوانست در سال فقط از 0.34 روز خدمات بستری اضافه کند که در همان زمان در آمریکا و کشورهای اروپایی این میزان، بیش از سه روز یعنی بیش از 10 برابر کشور ما بود.
کاهش مرگومیر کوکان زیر 5 سال بعد از انقلاب
وی با بیان اینکه در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، بروز بیماریهای واگیر هم یکی از مسائل اصلی کشور بود و قسمت عمده مرگومیرها در کشور ناشی از بیماریهای واگیر و بیماریهای ناشی از زایمان، حاملگی و.. بود، گفت: ادامه چنین مسائلی میتوانست عوارض وحشتناکی را برایمان به دنبال داشته باشد. در آن زمان میزان مرگومیر نوزادان زیر پنج سالمان 174 در هر 1000 نفر بود؛ یعنی از هر پنج کودک ایرانی یک نفرشان تا پنج سالگی فوت میکرد. در حالیکه اکنون خوشبختانه این رقم به 15.6 کاهش یافته که رقم بسیار مهمی است.
حریرچی با بیان اینکه ما در سالهای قبل از انقلاب شاهد اختلاف شدیدی میان مناطق مختلف، روستا و شهر و دهکهای مختلف ثروتی و سوادی بودیم، ادامه داد: خوشبختانه این اختلافات به طرز قابل توجهی در بعد از انقلاب کاهش یافته است. به طوریکه اکنون در اکثر استانهای کشور و در بیش از دوسوم کشور، توانستیم اهداف هزاره سوم سازمان بهداشت جهانی و اهداف توسعه پایدار را به دست آوریم. همچنین یکی دیگر از اقدامات مهمی که انجام شده این بود که میزان احتمال مرگ به طور کلی به طرز قابل توجهی کاهش یافته و میزان امید به زندگی هم طبق اطلاعات رسمی در کشور و در زنان به طور متوسط 79.3 سال در یک بررسی و 80.4 سال در بررسی دیگر و برای مردان هم در یک بررسی 74.2 و در بررسی دیگر 76.3 است که در مقایسه با 57 سال قبل از انقلاب، افزایش مناسبی داشته است. همچنین توانستیم میزان مرگومیر ناشی از بیماریهای عفونی، مادران، نوزادان و تغذیهای، تصادفات و حوادث را طی چند دهه اخیر، کاهش دهیم. هر چند که در زمینه پیشگیری از تصادفات هنوز به نقطه ایدهآل نرسیدهایم.
تختهای بیمارستانی و کمبودی همیشگی
قائم مقام وزیر بهداشت در ادامه صحبتهایش درباره چگونگی روند افزایش بیمارستانها و تختهای بیمارستانی، گفت: بر اساس آمار رسمی که در سال 55 وجود داشته، با توجه به جمعیت ایران در آن سال، 1.5 تخت به ازای هر 1000 نفر جمعیت داشتیم که این تعداد تا سال 91 تقریبا به همین صورت تداوم یافته است. بر این اساس ساخت تختهایمان فقط در حد رشد جمعیت تکافو میکرد. البته بعد از طرح تحول با اقداماتی که در حوزه افزایش تختهای بیمارستانی انجام شد، شاخص تختهایمان به 1.7 به ازای 1000 نفر جمعیت افزایش یافت. در عین حال باید توجه کرد که هنوز هم از نظر میزان تخت بیمارستانی، وضعیت بسیار نامناسبی در مقایسه با کشورهای دیگر داریم. به طوریکه یکی از نقاط ضعف ما در سیستم بهداشت و درمان کشور، کمبود تخت بیمارستانی است.
حریرچی با اشاره به فرسودگی بیمارستانهای موجود، گفت: جالب است وقتی به این موضوعات اشاره میکنیم، تعدادی فکر میکنند ما نسبت به حوزه بهداشت یا پیشگیری بی توجهیم. این در حالیست که نگاه تکبعدی در هر زمینه ما را به راه درست هدایت نمیکند. ما باید میزان تخت موجودمان را با میانگین کشورهای دیگر مقایسه کنیم. اگر هم اعلام میشود که برخی کشورها به سمت کاهش تختهای بیمارستانی رفتهاند، باید توجه کرد که آنها کشورهایی هستند که میزان تختهای بیمارستانیشان حداقل بیش از سه برابر تختهای موجود ماست.
وی در پاسخ به اینکه جایشگاه پزشکان ایرانی قبل از پیروزی انقلاب در سطح بینالمللی چگونه بوده است، گفت: در این زمینه دو بخش وجود دارد؛ اول اینکه سطح بهداشتی و درمانی مردم و سطح دسترسی مردم به خدمات بهداشتی و درمانی چگونه بوده است. در این زمینه تمام شاخصهای بهداشتی و درمانی آن زمان نشان میدهد که وضعیتمان نامناسب بوده است. البته مساله دوم بحث مهارت پزشکان است که باید گفت در آن زمان در ایران پزشکان حاذقی تربیت میشدند و درصد آنها بسیار بالا بوده است، اما متاسفانه به دلیل رابطه تنگاتنگی که در آن زمان با آمریکا وجود داشت، فارغالتحصیلان اکثر دانشکدههای پزشکی بزرگ، برای گرفتن تخصص یا ادامه تحصیل یا کار عازم آمریکا میشدند.
تمایل به رفتن و چالش بیکاری پزشکان
سخنگوی وزارت بهداشت ادامه داد: اگر چه بعد از انقلاب اسلامی تعداد دانشکدههای پزشکی و پذیرشهایمان را افزایش دادیم، اما باز هم با مشکل کمبود پزشک مواجه بودیم و علتش این است که یک تعداد از پزشکانمان به کشورهای خارجی میرفتند. از طرفی یک عده از بیکار بودن پزشکان در کشور صحبت میکنند؛ اما باید گفت که درصد بیکاری پزشکانی که در کشور تمایل به کار کردن داشته باشند، بسیار کم است. حال ممکن است که پزشکان از جایی که در آن کار میکنند، راضی نباشند یا درصد دریافتیشان پایین باشد، اما درصد بیکاری در پزشکانی که بخواهند کار کنند و شهر و منطقه خاصی مدنظرشان نباشد، زیاد نیست.
حریرچی افزود: بنابر اعلام رییس سازمان نظام پزشکی، در کشور 15 هزار پزشک داریم که بعد از فارغالتحصیلی فقط یکبار به نظام پزشکی مراجعه کردند و دیگر هم نیامدند. بر این اساس ما این فرد را دیگر نیروی جویای کار نمیدانیم.
وی درباره تمایل پزشکان به عزیمت به خارج از کشور نیز گفت: واقعیت این است که رفتن پزشکان به خارج از کشور موضوعی پیچیده است و باید با یک بررسی علمی به آن پاسخ داد. برخی از پزشکان به دلیل تبادلات علمی، شرایط اجتماعی و فرهنگی که خودشان تشخیص میدهند از کشور میروند، اما باید توجه کرد که درصد پزشکانی که به دلیل عدم اشتغال یا دریافتی پایین از کشور خارج میشوند، زیاد نیست.
بی تدبیری ترامپ و ضرری که آمریکاییها خواهند دید
حریرچی در پاسخ به سوالی درباره دستور رییس جمهور جدید آمریکا درباره ممنوعیت ورود شهروندان هفت کشور از جمله ایران، به آمریکا و محدودیتهایی که این کار میتواند در حوزه پزشکی ایجاد کند نیز گفت: باید توجه کرد که میزان پزشکانی که چند ماه را در ایران و چند ماه را در آمریکا میگذرانند، خیلی زیاد نیست، اما بالاخره تعدادی از پزشکلان ایرانی بویژه آنهایی که برای ادامه تحصیل رفتهاند، اگر اقامت دائم نداشته باشند، برای رفتوآمد به آمریکا دچار مشکل میشوند و این موضوع بیتدبیری و حرکت نسنجیده رییس جمهور جدید آمریکا را نشان میدهد.
وی افزود: نکته جالب توجه این است که در یکی از راهپیماییهای اعتراضی که علیه این قانون انجام شد، تصویری از یکی از معترضان منتشر شد که فرد پلاکاردی در دست داشت و روی آن نوشته بود "من جانم را مدیون پزشک ایرانیالاصل هستم". از طرفی باید توجه کرد که ترکیب جمعیتی ایرانیان مهاجر در آمریکا، به گونهای است که میزان باسوادان، فارغالتخصیلان پزشکی، متخصصان و افرادی که در دانشگاهها اقدامات تحقیقاتی سطح بالا را انجام میدهند، هستند و بدیهی است که محدودیتی که برای ایرانیان ایجاد شده، به ضرر جامعه علمی و اقتصادی آمریکا خواهد بود. بنابراین متاسفیم که اخیرا بیتدبیری و حرکات نسنجیده بیشتری را در آمریکا شاهدیم.