صراط: ایران نوشت: اسفند سال گذشته، زن معتادی به نام میترا پسرش را به یکی از دوستانش به نام المیرا سپرد.مادر، اعتیاد شدید به مواد مخدر داشت به همین خاطر حوصله شیطنتهای پسرش را نداشت.
چند روز بعد از این ماجرا بود که میترا در جریان یک سرقت، همراه مرد جوانی دستگیر و به زندان منتقل شد. بعد از آن هم هیچ خبری از پسرش پرهام و دوستش المیرا نداشت.او با این تصور که پسرش نزد المیرا است و از او مراقبت میکند، خیالش راحت بود.
اما چندی قبل او در زندان زنان، المیرا را دید که به جرم دزدی بازداشت شده بود. میترا همان موقع سراغ پسرش را گرفت و زن جوان به او اطمینان داد که حال پرهام خوب است و خانوادهاش از او بخوبی مراقبت میکنند. اما میترا که احساس کرده بود دوستش به او دروغ گفته است به پیگیری ماجرا پرداخت.تا اینکه المیرا لب به سخن گشود و مدعی شد پرهام را به خانوادهای ثروتمند فروخته و پول خوبی از این معامله بهدست آورده است.
میترا نیز به محض اطلاع از ماجرا، بلافاصله از زن جوان شکایت کرد. به دنبال این شکایت پروندهای در این خصوص تشکیل شد و برای رسیدگی، با نیابت قضایی به شعبه نهم بازپرسی دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع شد.
بدین ترتیب بازپرس سهرابی دستور انتقال المیرا را از زندان به دادسرا صادر کرد. متهم دیروز پس از حضور در دادسرا به بازپرس گفت: قبول دارم که میترا پسرش را برای مراقبت و نگهداری به من سپرده است اما فروش او را قبول ندارم. چون شرایط زندگیام خوب نبود، پرهام را به خانواده ثروتمندی سپردم تا از او مراقبت کنند. هر زمان که شما بخواهید با آن خانواده تماس میگیرم و میخواهم که پرهام را برای دیدن مادرش به زندان ببرند.با توجه به اظهارات متهم جوان، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران دستور تحقیقات تخصصی در این خصوص را صادر کرد تا پس از مشخص شدن سرنوشت مبهم پسرک در این باره تصمیم گرفته شود.
چند روز بعد از این ماجرا بود که میترا در جریان یک سرقت، همراه مرد جوانی دستگیر و به زندان منتقل شد. بعد از آن هم هیچ خبری از پسرش پرهام و دوستش المیرا نداشت.او با این تصور که پسرش نزد المیرا است و از او مراقبت میکند، خیالش راحت بود.
اما چندی قبل او در زندان زنان، المیرا را دید که به جرم دزدی بازداشت شده بود. میترا همان موقع سراغ پسرش را گرفت و زن جوان به او اطمینان داد که حال پرهام خوب است و خانوادهاش از او بخوبی مراقبت میکنند. اما میترا که احساس کرده بود دوستش به او دروغ گفته است به پیگیری ماجرا پرداخت.تا اینکه المیرا لب به سخن گشود و مدعی شد پرهام را به خانوادهای ثروتمند فروخته و پول خوبی از این معامله بهدست آورده است.
میترا نیز به محض اطلاع از ماجرا، بلافاصله از زن جوان شکایت کرد. به دنبال این شکایت پروندهای در این خصوص تشکیل شد و برای رسیدگی، با نیابت قضایی به شعبه نهم بازپرسی دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع شد.
بدین ترتیب بازپرس سهرابی دستور انتقال المیرا را از زندان به دادسرا صادر کرد. متهم دیروز پس از حضور در دادسرا به بازپرس گفت: قبول دارم که میترا پسرش را برای مراقبت و نگهداری به من سپرده است اما فروش او را قبول ندارم. چون شرایط زندگیام خوب نبود، پرهام را به خانواده ثروتمندی سپردم تا از او مراقبت کنند. هر زمان که شما بخواهید با آن خانواده تماس میگیرم و میخواهم که پرهام را برای دیدن مادرش به زندان ببرند.با توجه به اظهارات متهم جوان، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران دستور تحقیقات تخصصی در این خصوص را صادر کرد تا پس از مشخص شدن سرنوشت مبهم پسرک در این باره تصمیم گرفته شود.