شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۷

تیغی به نام سنت بر بدن زنان/ قانونی تصویب شود

رایحه مظفریان، نویسنده کتاب «تیغ و سنت» درباره ناقص‌سازی جنسی زنان می‌گوید: لازم است این کار از نظر قانونی ممنوع شود چون حتی یک قربانی هم زیاد است.
کد خبر : ۳۵۳۱۷۳
صراط: رایحه مظفریان، نویسنده کتاب «تیغ و سنت» درباره ناقص‌سازی جنسی زنان می‌گوید: لازم است این کار از نظر قانونی ممنوع شود چون حتی یک قربانی هم زیاد است.

به گزارش خبرآنلاین، خیلی‌هایشان درست نمی‌دانند چه بر سرشان آمده. فقط این را می‌دانند كه روزها و لحظه‌هایی كه تجربه می‌كنند متفاوت است. بعضی‌ها هم كه بزرگتر بوده‌اند، آن لحظه را یادشان است، كه به مادرشان، به دایه‌شان، اعتماد كردند و بعد آنچه نصیبشان شد، درد بود و درد. به هوش كه آمدند، برای بعضی‌شان جشن گرفته شد و هدیه گرفتند؛ هدیه‌ای برای ختنه شدن! اینها تجربه زنان جنوب و غرب ایران است كه مثل بعضی از زنان كشورهای دیگر، این خاطرات را دارند. عده‌ای این لحظه‌ها را به عنوان جزئی از زندگی پذیرفته‌اند و دست دخترهایشان را می‌گیرند و آنها را می‌برند كه در سرنوشت خودشان شریك شوند و برخی دیگر، می‌خواهند كه این قصه تلخ، پایان داشته باشد. آنها با مبارزان توقف ناقص‌سازی جنسی همراه می‌شوند و در آگاهی‌رسانی به زنان دیگر تلاش می‌كنند؛ هرچند می‌دانند كه هنوز راه درازی در پیش است.

یكی از مبارزان توقف ناقص‌سازی جنسی زنان در ایران، رایحه مظفریان است. او كه به تازگی كتابش به نام «تیغ و سنت» از سوی نشر روشنگران به بازار كتاب عرضه شده، در این پژوهش هشت ساله، به زنان 15 تا 49 ساله جزیره قشم پرداخته و تلاش می‌كند با آگاهی بیشتر، تعداد قربانیان تیغی كه به نام سنت بر بدن زنان كشیده می‌شود، كمتر شود چون «حتی یك قربانی هم زیاد است.»

گفت‌وگو با رایحه مظفریان، فعال و پژوهشگر حقوق زنان و كودكان را در ادامه بخوانید؛

در یك نگاه كلی، ناقص‌سازی جنسی زنان چه تعریفی دارد؟

ناقص‌سازی جنسی زنان، مثله كردن اندام جنسی زنان يا ختنه زنان، عملی است که طی آن بخشي از اندام تناسلي زن يا تمام آن مورد آسيب قرار مي‌گيرد. ناقص‌سازی می‌تواند در زمان نوزادی یا طی دوران کودکی، نوجوانی یا در زمان ازدواج انجام شود. مطابق با آمار سازمان بهداشت جهانی، بین ۱۰۰ تا ۱۴۰ میلیون نفر از زنان و دختران سراسر جهان تحت این عمل قرار گرفته‌اند.

شما در كمپین «گام به گام تا توقف ناقص‌سازی جنسی زنان» برای منع این خشونت علیه زنان فعالیت می‌كنید و حالا هم كتاب «تیغ و سنت» در این زمینه منتشر شده. چرا این موضوع برای شما به یك دغدغه تبدیل شد؟

سال‌ها پیش مادرم كتابی به من داد به نام «گل صحرا» كه شامل خاطرات زنی است كه در كودكی ختنه شده و اتفاقات تلخ زندگی‌اش را بازگو كرده. این كتاب باعث شد فكر كنم شاید در ایران هم چنین اتفاقی باشد. در آن زمان پژوهش و تحقیق خاصی روی این موضوع در ایران انجام نشده بود و به جز چند گزارش محدود، درباره این موضوع حرف زیادی زده نمی‌شد. اینها باعث شد كه این موضوع را به عنوان پایان‌نامه انتخاب كنم، رفتم قشم و در آنجا تحقیقاتی را در این زمینه انجام دادم.

چرا قشم؟

قشم یكی از بالاترین آمارها را درباره ناقص‌سازی جنسی زنان در ایران دارد؛ البته در نقاط دیگر كشورمان هم این اتفاق می‌افتد و در كردستان هم آمار این اتفاق زیاد است. وقتي به آنجا رفتم و در تحقيقاتي كه داشتم، متوجه شدم چقدر آمار ختنه زنان در آنجا زياد است، تصميم گرفتم كمپینی برای منع این كار شكل بگیرد و كتاب «تیغ و سنت» هم بر مبنای پایان‌نامه‌ و تحقیقاتی است كه انجام داده‌ام.

چه زمانی به قشم رفتید؟ طبيعتا اين موضوع يك خط قرمز بوده، برخوردهایی كه انجام می‌گرفت چطور بود؟

همانطور كه اشاره كردم، قشم بالاترین آمار ختنه زنان در ایران را دارد، حدود 83 درصد قربانی كه البته بیشترشان اهل تسنن هستند. بله؛ این موضوع مثل یك خط قرمز بود و البته همچنان هم همینطور است چون فضای زیادی برای آموزش وجود ندارد. حتي فرصت كافي براي كار تحقيقاتي هم نبوده. یك سال بعد یكی از دانشجویان مطالعات زنان كه در منطقه كردنشین زندگی می‌كرد، تصمیم گرفت این موضوع را به عنوان پایان‌نامه انتخاب كند اما با او مخالفت شد و بعد از آن هم در جریان قرار گرفتم كه چند نفر دیگر كه می‌خواستند روی این موضوع كار كنند با مخالفت مواجه شدند. با همه اینها، امروز حول و حوش 10 پایان‌نامه در ایران وجود دارد كه یكی از آنها این كتاب است. ما كمپین توقف ناقص‌سازي جنسي زنان را برای همين پر كردن خلاءهای آموزشی راه انداختیم چون حمایتی از هیچ ارگانی وجود ندارد و احساس كردیم باید خودمان برای آموزش مردم دست به كار شویم. ما خودمان می‌رویم با دایه‌ها و اهالی محله‌ها حرف می‌زنیم و آنها را نسبت به عواقب این موضوع آگاه می‌كنیم.

در پژوهشي كه در قشم داشتيد به چه نتايجي رسيديد؟

نتايج زيادي حاصل شد كه بعضي از آنها شامل اين است كه مادران و پدران پاسخ دهندگان بیشتر بیسواد و شوهران آنها هم بی‌سواد یا داراي تحصيلات ابتدایی بودند. در اغلب آمارهای ارائه شده در این پژوهش درصد کوچکی از پاسخ دهندگان چیزی به یاد نمی‌آوردند یا پاسخ نمی‌دادند. در همه موارد، ختنه‌کننده یا ختّان دایه محلی بوده که ختنه‌کردن را به صورت موروثی یاد گرفته و هیچ آموزش حرفه‌ای ندیده است. از میان ختنه‌شدگان، حدود 56 درصد بدون هیچ ترفندی تحت جراحی قرار گرفته‌اند و  درصد كمي با نوعی ترفند یا حُقّه به محل ختنه برده شده‌اند. در اين تحقیق مشخص شد 62 درصد از پرسش‌شوندگان در این جزیره علاقمند به ختنه دخترانشان هستند كه این موضوع زنگ خطری برای افزایش این نوع خشونت در صورت اقدام نكردن برای تغییرات فرهنگی و قانون‌های بازدارنده موثر است.

دلیل افرادی كه این كار را انجام می‌دهند چیست؟

به طور دقیق مشخص نیست كه این كار از كجا نشات گرفته و بعضی می‌گویند ناقص‌سازی در دوران فراعنه در مصر باستان آغاز شده است. اینکه اين كار ریشه آفریقایی دارد واضح است و فرضیه‌های مختلفی وجود دارد ولی درمورد ایران باید بگويم که مهاجرت برده‌داری آفریقا به منطقه جنوب ایران یکی از فرضیه‌های رواج این سنت است. در هر حال آنچه مشخص است این است كه ناقص‌سازی عملی وابسته به فرهنگ است که موجب آسیب می‌شود. در جوامع مختلف، بیش از یک دلیل برای ناقص‌سازی جنسی ارائه می‌شود. بیشترِ دلایل بر پایه‌ افسانه‌ها و اخبار نادرست قرار دارند. همچنین در جوامع گوناگون افراد برای اقدام به ناقص‌سازی جنسی تحت فشار هستند. آنچه به عنوان پژوهشگر در این سال‌ها شاهد بودم قربانی شدن دخترانی بود که توسط مادران برای انجام عمل به دایه ها سپرده می‌شدند. مردان کمترین دخالت را در ایجاد چرخه رواج این سنت داشتند. مادران ترس دارند که بخت از سر دختران ختنه نشده بپرد و مادر شوهرها دخترانی برای پسرانشان انتخاب می‌کنند که ختنه شده باشند. بنابراین آن چیزی كه باید در جوامع محروم تغییر کند سواد و آگاهی و روشنگری زنان است.

زن‌ها چطور حاضر می‌شوند این خشونت را برای فرزندانشان انجام دهند؟

خانواده‌ها فکر می‌کنند ناقص‌سازی به نفع کودک دختر است. بسیاری از دختران به گونه‌ای تربیت می‌شوند که باور کنند ناقص‌سازی امری پذیرفته شده است و در بزرگسالی، این كار را در حق فرزندان دخترشان انجام می‌دهند. در تحقيقاتي كه داشتم اين نتيجه به دست آمد كه بین تمایل زنان به ختنه دخترانشان و رضایتشان از ختنه خودشان رابطه مستقیم وجود دارد، به این معنا که مادران ختنه شده بیشتر تمایل دارند که دخترانشان ختنه شوند. درواقع بیشتر زنان فکر می‌کنند که دختران ختنه نشده در آینده با عدم شایستگی و مشكلات جنسی رو به رو خواهند شد.

آگاهی‌رسانی‌هايي كه انجام داده‌ايد، در كاهش ختنه زنان موفقیت‌آمیز بوده؟

به دلیل این كه آماری از گذشته وجود نداشته خیلی نمی‌توانیم به طور مستند بگوییم چه مقداري تاثیر داشته اما چیزی كه واضح است این است كه آگاهی‌ها افزایش داشته. در غرب كشور به دلیل فعالیت‌های بیشتری كه انجام شده، ختنه زنان كاهش داشته اما در جنوب ایران هنوز موفقیتی برای كاهش قربانی شدن جنسی زنان حاصل نشده.

عده‌ای برای ناقص‌سازی جنسی زنان، دلایل مذهبی هم ارائه می‌كنند!

بله بعضی از مردم فکر می‌کنند ناقص‌سازی بخش مهمی از مذهب‌شان است اما در تحقیقاتی كه انجام دادم ارتباطی بین مذهب و این كار پیدا نكردم. هیچ مدرکی دال بر این ادعا که ناقص‌سازی جنسی از ملزومات اسلام، مسیحیت، یهودیت یا دیگر مذاهب سنتی است، وجود ندارد. حتی بسیاری از محققان اسلامی در سراسر دنیا، ناقص‌سازی جنسی را محکوم و به صراحت اعلام کرده‌اند که این عمل، یک التزام اسلامی نیست. محققان اسلامی و روحانیون تاکید کرده‌اند که اسلام، مردم را از آسیب رساندن به دیگران منع کرده است و افرادی که عمل ناقص‌سازی را درمورد دختران‌شان انجام می‌دهد، بر خلاف آموزه‌های اسلامی قدم برمی‌دارند. هرچند، برخی محققان استدلال می‌کنند که ناقص‌سازی جنسی از ملزومات اسلامی است. ما حتی استفتائاتی گرفته‌ایم و نتایج علمای دینی را درباره این موضوع پرسیده‌ایم. خيلي مهم است كه مراجع ديني اين كار را نهي كنند.

به این استفتاها اشاره می‌كنید؟

به عنوان مثال، مراجع تقلیدی چون آیت‌الله مکارم شیرازی و آیت‌الله صافی گلپایگانی به پرسش درباره ختنه دختران پاسخ گفتند. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی فتوا دادند: درعصر و زمان ما ختنه زنان و دختران سفارش نمی‌شود و احتیاط واجب در ترک آن است. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی هم فرمودند ختنه دختران واجب نیست.

قوانینی هم برای منع ختنه زنان در كشورمان داریم؟

این عمل در ایران از نظر قانونی ممنوع اعلام نشده اما قوانینی وجود دارند که برای قطع هر بخش از اندام جنسی زن مجازات تعیین کرده‌اند. در ماده ۶۶۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ آمده است: «قطع و از بین بردن هر یک از دو طرف اندام تناسلی زن، موجب نصف دیه کامل زن است و قطع و از بین بردن بخشی از آن، به همان نسبت دیه دارد...». ماده ۷۰۶ هم می‌گوید: «از بین بردن لذت مقاربت مرد یا زن موجب ارش است.»

این قوانین توانسته‌اند مانع اجرای این كار شوند؟

متاسفانه نه، ما نیازمند این هستیم كه قوانین جامع‌تری برای منع ناقص‌سازی جنسی زنان تصویب شود چون اين كار نمادی از خشونت جسمی، جنسی و تبعیض جنسی است. كمپینی هم كه راه افتاده در همین زمینه فعالیت می‌كند. تلاش کمپین «گام به گام تا توقف ناقص‌سازی جنسی زنان» در ایران همین است که علاوه بر آگاهی بخشی به مردم بتواند ممنوعیت‌های قانونی را در این زمینه محکم‌تر کند. تلاش می‌كنیم با توجه به قوانین ملی موجود در ایران و کنوانسیون‌های بین‌المللی دولت را در دو جنبه قانع کنیم.

در چه مواردی؟

یكی این که دولت باید با پذیرش مرسوم بودن این عمل در برخی مناطق ایران برای دریافت کمک‌های جهانی و اتمام شیوع این عمل در کنار سایر کشورها قرار گیرد و درواقع رسما به یونیسف اعلام آمادگی کند. ضمن اين كه مطالب مربوط به ختنه دختران در دروس رشته‌های پزشکی و پیراپزشکی گنجانده شود تا دانش‌آموختگان این رشته‌ها با آگاهی بیشتر با این سنّت مقابله کنند. مورد دیگر هم این است كه برای تغییرات جدی در قوانین ملی گام‌های بلندتری بردارد. تا زمانی که قانون از ممنوعیت این عمل پشتیبانی نکند همچنان حریم خانگی قربانی‌های بیشتری خواهد گرفت. این افراد در حالی قربانی می‌شوند كه اعضای بدن انسان بدون هدف و بطور اتفاقی به وجود نیامده است. گرچه مرتکبین ناقص‌سازی جنسی زنان آن را اقدامی برای محدود کردن میل جنسی زنان می‌دانند ولی این عمل درواقع مانع ارضای جنسی است در حالی که میل هم‌چنان باقی است.