دراین جنایت که صبح شنبه 23 بهمن رخ داد زن جوان، دختر و پسر خردسالش را خفه کرد و بعد هم سعی کرد به زندگیاش پایان دهد. اما خواهرش سررسید و با انتقال پیکرنیمه جانش به بیمارستان ازمرگ نجات یافت.
«ناهید» پس از بهبود حالش و در نخستین بازجوییها به بازپرس «احمدی نژاد» گفت: «میخواستم بمیرم اما نمیدانم چرا زنده ماندهام. من نمیخواستم بچههایم بیپدر، بزرگ شوند. همسر اولم اعتیاد داشت. به همین دلیل مجبور به جدایی شدم و بعد از مدتی با شوهر دومم ازدواج کردم. اوایل زندگی خوبی داشتیم اما پس از مدتی فرزندان شوهرم که از همسر قبلیاش هستند وارد زندگیمان شدند و بعد از آن بدبختی و آوارگی من شروع شد. شوهرم نیز هربار بهانهای میگرفت و دعوا راه میانداخت. او نمیخواست دخترم که ازشوهرقبلیام است، با ما زندگی کند. بچههایش هم مخالف ازدواج ما بودند تا اینکه به خواسته شان رسیدند. آنها باعث جدایی پدرشان از من شدند و او بار دیگر نزد همسر سابقش برگشت و من و دو فرزندم را ترک کرد. این مرد فقط برای ما خانهای اجاره کرد و مهریهام را داد. با اینکه خیاطی میکردم اما نبود سرپرستی بالای سرمن و دختر و پسرم برایم زجرآور بود. به همین خاطر نمیخواستم دختر و پسرم بیپدر بزرگ شوند و سرنوشتی مثل من پیدا کنند. آن شب تنها به خواهرم پیام دادم تا حلالم کند چرا که خواهر خوبی برایش نبودم. بعد هم طبق نقشه پس از خوراندن قرص خواب به بچهها آنها را خفه کردم و رگ دستم را هم زدم و دیگر هیچ چیزی به یاد ندارم تا اینکه چشم باز کردم و دیدم در بیمارستان بستری هستم.»
در ادامه تحقیقات، مرد میانسالی که از اقوام قاتل است، به دادسرا رفت و به بازپرس جنایی گفت: «ناهید سالها قبل دختر یک سال و نیمهای داشت که او را هم به قتل رسانده است.»با اطلاعاتی که این مرد در اختیار بازپرس قرار داد، تحقیقات در این باره آغاز شد. بررسیهای مقدماتی هم نشان داد ناهید سالها قبل دختری یک سال و نیمه داشته اما سرنوشتش هنوز مشخص نیست. بنابراین بازپرس پرونده دستور داد کارآگاهان درباره سرنوشت این دختر بچه نیز تحقیقات لازم را انجام دهند.