صراط: ۱۰۹ سال پیش در چنین روزی نخستین چاه نفت ایران به ثمر نشست و «طلای سیاه» از مسجدسلیمان بیرون زد. اما این اتفاق به ظاهر فرخنده، جز مزاحمت برای ایرانیان و منفعت برای انگلیسیها، عایدی دیگری نداشت.
به گزارش فارس، در پنجم خردادماه ۱۲۸۷ در حالی که عملیات اکتشاف نفت به یأس تبدیل شده بود، نخستین چاه نفت ایران در «مسجد سلیمان» از شهرهای استان خوزستان در عمق ۶۰۰ متری زمین به نفت رسید و نفت تا ارتفاع ۲۵ متر از سطح زمین فوران کرد.
این واقعه، باعث شد که امپراتوری انگلیس، جهت حفظ منابع نفتی، اقدام به احداث و گسترش تأسیسات عظیم استخراج، تصفیه، صدور نفت و تولیدات نفتی در جنوب ایران نماید. یک سال بعد ساخت پالایشگاهی در این منطقه آغاز و به بنا نهادن شهر آبادان منجر شد و پالایشگاه آبادان، برای مدتهای طولانی بزرگترین پالایشگاه جهان به شمار میرفت.
یکی از نویسندگان انگلیسی در اینباره نوشته است: «به این ترتیب، صنعتی آغاز شد که در طی دو جنگ جهانی، نیروی دریایی انگلستان را نجات داد ولی برای ایران زحمتی ایجاد کرد که از مجموع مزاحمتهای دولتهای دیگر، بیشتر بود.»
رهبر معظم انقلاب در یکی از خطبههای نمازجمعه سال ۱۳۷۳ درباره این موضوع فرمودند: هر فرد وطندوستی از اینکه ببیند فرضاً دولت انگلیس آمده است و نفت ایران را به غارت میبرد، ناراضی است و احساس ناراحتی میکند. این امری معلوم و آشکار است.
ایشان یادآور شدند: در این مملکت، منبع ثروتی به نام «نفت» کشف شد. کشف نفت به منزله این بود که ملتی گنجی پیدا کند. تا این گنج در این مملکت کشف و پیدا شد، یک عده از خارجیها و عمدتاً انگلیسیها - که گناه این کار به گردن انگلیسیهاست - به ایران آمدند، بر سر این گنج نشستند، سالهای متمادی این گنج را استخراج کردند و خوردند؛ بی آنکه به روی مبارکشان بیاورند که این غصب مال ملت ایران است! آیا این غصه ندارد؟! واقعاً مسأله نفت، یکی از مسائل فوقالعاده تلخِ ملتِ ایران است که هنوز درست باز نشده است.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: انگلیسیها در زمان قاجاریه به ایران آمدند و با رجال خائن آن روز، برای بردن نفت مملکت قراردادی شصت ساله بستند! (ظاهراً قرارداد دارسیِ اوّل، یک قرارداد شصت ساله بود.) قرارداد شصت ساله بسته شد تا انگلیس بیاید و نفتی را که آن روز مثل آب خوردن به آن نیاز داشت، ببرد. واقعاً برای انگلیس، نفت ارزشمندترین کالا محسوب میشد؛ چون به کارهای استعماری مشغول بود و سرزمینها را میگرفت؛ لذا و به پول احتیاج داشت. پول هم با فعالیت کارخانهها به دست میآمد و کارخانهها نیز با نفت میگشت. انگلیس به ایران آمد و نفت گرانقیمت و ارزشمندِ این مملکت را به قیمتی ارزانتر از آب برمیداشت و میبرد! اگر میخواستند به جای نفت در بشکهها آب بریزند و ببرند، شاید برایشان گرانتر تمام میشد!
به گزارش فارس، در پنجم خردادماه ۱۲۸۷ در حالی که عملیات اکتشاف نفت به یأس تبدیل شده بود، نخستین چاه نفت ایران در «مسجد سلیمان» از شهرهای استان خوزستان در عمق ۶۰۰ متری زمین به نفت رسید و نفت تا ارتفاع ۲۵ متر از سطح زمین فوران کرد.
این واقعه، باعث شد که امپراتوری انگلیس، جهت حفظ منابع نفتی، اقدام به احداث و گسترش تأسیسات عظیم استخراج، تصفیه، صدور نفت و تولیدات نفتی در جنوب ایران نماید. یک سال بعد ساخت پالایشگاهی در این منطقه آغاز و به بنا نهادن شهر آبادان منجر شد و پالایشگاه آبادان، برای مدتهای طولانی بزرگترین پالایشگاه جهان به شمار میرفت.
یکی از نویسندگان انگلیسی در اینباره نوشته است: «به این ترتیب، صنعتی آغاز شد که در طی دو جنگ جهانی، نیروی دریایی انگلستان را نجات داد ولی برای ایران زحمتی ایجاد کرد که از مجموع مزاحمتهای دولتهای دیگر، بیشتر بود.»
رهبر معظم انقلاب در یکی از خطبههای نمازجمعه سال ۱۳۷۳ درباره این موضوع فرمودند: هر فرد وطندوستی از اینکه ببیند فرضاً دولت انگلیس آمده است و نفت ایران را به غارت میبرد، ناراضی است و احساس ناراحتی میکند. این امری معلوم و آشکار است.
ایشان یادآور شدند: در این مملکت، منبع ثروتی به نام «نفت» کشف شد. کشف نفت به منزله این بود که ملتی گنجی پیدا کند. تا این گنج در این مملکت کشف و پیدا شد، یک عده از خارجیها و عمدتاً انگلیسیها - که گناه این کار به گردن انگلیسیهاست - به ایران آمدند، بر سر این گنج نشستند، سالهای متمادی این گنج را استخراج کردند و خوردند؛ بی آنکه به روی مبارکشان بیاورند که این غصب مال ملت ایران است! آیا این غصه ندارد؟! واقعاً مسأله نفت، یکی از مسائل فوقالعاده تلخِ ملتِ ایران است که هنوز درست باز نشده است.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: انگلیسیها در زمان قاجاریه به ایران آمدند و با رجال خائن آن روز، برای بردن نفت مملکت قراردادی شصت ساله بستند! (ظاهراً قرارداد دارسیِ اوّل، یک قرارداد شصت ساله بود.) قرارداد شصت ساله بسته شد تا انگلیس بیاید و نفتی را که آن روز مثل آب خوردن به آن نیاز داشت، ببرد. واقعاً برای انگلیس، نفت ارزشمندترین کالا محسوب میشد؛ چون به کارهای استعماری مشغول بود و سرزمینها را میگرفت؛ لذا و به پول احتیاج داشت. پول هم با فعالیت کارخانهها به دست میآمد و کارخانهها نیز با نفت میگشت. انگلیس به ایران آمد و نفت گرانقیمت و ارزشمندِ این مملکت را به قیمتی ارزانتر از آب برمیداشت و میبرد! اگر میخواستند به جای نفت در بشکهها آب بریزند و ببرند، شاید برایشان گرانتر تمام میشد!