صراط: رئیس جمهور منتخب با حمایت از شجریان خیلی سعی کرد ژست انتخاباتی با کلاسی بگیرد اما در سفر انتخاباتیاش به مشهد اطرافیان گل درشت وی حسین فرحبخش و سعید سهیلی استادان فیلم های مبتذل مدرن دوران کنونی بودند
اینکه اغلب هنرمندان به روزنامه کیهان در مورد مواضع فرهنگی اش، مستقل از هر قضاوتی حمله میکنند به نوعی تجلی جهل و ناآگاهی آنان از چهارچوب های مدیریتی در روزنامه کیهان است. اما هجوم و عتاب هنرمندان به سوی شریعتمداری کیهان، طبیعی است. در شرایط کنونی حمله به حسین شریعتمداری موجب افزایش غلظت گلوبولهای سبز یا بنفش هنرمندان می شود و طبیعی است که رانت معنوی یا مادی بیشتری از دولت می توانند بگیرند.
اما نکته جالب این است که مد حمله به سردبیر روزنامه کیهان، عمدتا با اعتنایی شریعتمداری مواجه می شود.او به هیچ عنوان به حوزه فرهنگ ورود نمیکند و به این نامه نگاری ها و عتاب های رسانه ای هیچ اعتنایی نمیکند. حداقل کسانی که حسین شریعتمداری را می شناسند میدانند اگر او به صورت متمرکز امروز در حوزه فرهنگ ورور میکرد و مطالب صفحه نخست کیهان را به تحلیل آثار سینمایی از جنس تولیدات خیلی مفرح حسین فرحبخش اختصاص میداد، قطعا در دوران پیش رو، آثار کم ارزشی، مثل نهنگ ۲، گشت ۲، و تولیدات سخیف بنگاه خیلی شاداب و اروتیک حسین فرحبخش ، روی پرده سینما ظاهر نمی شدند و مردم را به زیر خط فقر فرهنگی نمیکشاندند.
این تحلیل سبب نمیشود که تصور کنیم حسین شریعتمداری، نسبت به این لاتاعلات سینمایی بی تفاوت است. شریعتمداری بخش فرهنگی کیهان را به افراد با کفایت و مورد اعتمادی سپرده است و اغلب واکنش های فرهنگی کیهان برخواسته از جریان مورد اعتمادی است که در متن روزنامه کیهان فعالیت می کند. برای اینکه این چرخه را بیشتر بشناسیم به نمونه شاخص جریان فرهنگی کیهان اشاره می کنیم.
منتقد، معلم و کارشناس سینما، محمد تقی فهیم سالها مسئولیت صفحات فرهنگی این روزنامه را بر عهده دار بود، یکی از همان افراد امینی است که سالها در این روزنامه قلم زده و مسئولیت سنگینی را در این روزنامه بر عهده داشت. منتقدی که پس از خروج از روزنامه کیهان از جانب دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب، مورد وثوق است و آرا و نظراتش حداقل در حوزه سینما را بسیاری از رسانه های هر طرف قبول دارند.
شریعتمداری در هدایت مجموعه فرهنگی کیهان دخالتی چندانی ندارد، او ساعت های متمادی به رصد و تحلیل اخبار سیاسی می پردازد و کلیه امور فرهنگی در ید افراد مورد اعتماد و امین او قرار دارد. برخی هنرمندان به بهانه مختلف، هر چند وقت یکبار برای بیعت با دولت مستقر، واکنش های تندی را نسبت به شریعتمداری و کیهان منتشر میکنند، این گعده بسیار کوچک باید برای بیعت با دولت مستقر هدف دیگری را برای حمله انتخاب کنند و یقین داشته باشند اگر شریعتمداری، وارد گود زورآزمایی با آنان شود قطعا بساط هرزه نگاری در حوزه فرهنگ تعطیل خواهد شد. مشخص است که سردبیر روزنامه کیهان حوصله این مگسهای مزاحم را ندارد، او اهداف متعالی تری را دنبال میکند، اگر شریعتمداری حوزه سیاست را رها کند ، چند صباح دیگر همین هنرمندانی که ذوق زدگی بنفش آنان بر ما هویداست، ابوعمر الشیشانی، دکا عمرف، رمضان قدیرف، ابوعلی الانباری، شاکر وهیب،و... بسیاری از فرماندهان داعش را باید «آق دایی» صدا میکردند.
اما نکته دوم که حائز اهمیت این است که هنرمندانی که در صف هواداران جناب روحانی ایستادند، جملگی مدعی آزادی بیان هستند. این حملات پی در پی هنرمندان به روزنامه کیهان ، از جمله جناب فرحبخش، چه تناسبی با گفتمان رئیس جمهور منتخب دارد؟ این حمله و اتهام ناروا زدن به مدیر مسئول یک روزنامه، شبیه همان گفتمان دیوار کشی است که رئیس جمهور منتخب به عنوان دستاویزی برای پیروزی استفاده کرد. اگر امثال آقای فرحبخش به آزادی بیان اعتقاد دارند روزنامه کیهان مختار است در چهارچوب قانون اساسی هر انتقادی را که در حوزه ای مد نظر دارد را منتشر کند و اتفاق کسانی امروز تاب آزادی بیان را ندارند، به سردبیر روزنامه کیهان میتازند.
نکته مهم و قابل تحلیل این است که هجوم هواداران آقای روحانی به روزنامه کیهان و سردبیر محترم این روزنامه قطعا ادامه پروژه دیوارکشی است. دیوارکشی فرهنگی میان جناح های سیاسی و ادامه ژست آزادی.
محمد حسین فرحبخش در اغلب جوامع سینمایی و غیر سینمایی سع می کند چهره مذهبی و معتقدی از خود به انقلاب نشان دهد و در متن نامه مورد نظر ، اشاراتی از این دست دارد اما این چهره مذهبی که فیلم های زیبای تجاری خوبی هم در دهه شصت ساخته است با افزایش گلبولهای بنفش خونش، به ورطه ابتذال افتاده است. او در این نامه خطاب به حسین شربیعتمداری اشاره می کند که تو محبوب ترین فرد نزد رژیم صهیونیستی و منفورترین فرد نزد مردم ایران هستی .
برای واکاوی این جمله باید به یک تحلیل اساسی رسید. نکته مهم این است که گفتمان صهیونیست ها در حوزه فرهنگ مبتنی بر ترویج فرهنگ پورن و ترویج سکسوالیسم است . کافیست که محتوای سه فیلم اخیر جناب فرحبخش را با شناسایی پیرنگ اثر بررسی کنیم.
فیلم خصوصی به کارگردانی آقای فرحبخش همچون نامه منتشره ایشان، هتاکی ها و حرمت شکنی های فراوانی نسبت به مدیر مسئول کیهان در محتوایش گنجانده شده است، درباره خیانت و رابطه شبه متشرعانه روزنامه نگاری با پیشینه انقلابی است. فیلم مستانه راجع به مردی است که دیوانه وار به زنان تجاوز میکند و فیلم آبنبات چوبی ایشان درباره تجاوز یک مرد به خواهر زن خویش است.
یعنی محتوای اغلب آثار ایشان مبتنی بر سکسوالیسم و ترویج پورن نمایشی است. از منظری خدمات داخلی آقای فرح بخش به رژیم صهیونیستی خیلی جامع و قابل اعتنا است. شریعتمداری در قامت یک روزنامه نگار کدام نقطه مشابهی را در کارنامه اش ثبت کرده است که جناب فرحبخش با فیلم های مفرح بخش جنسی اش چنین ادعایی را دارد؟
همین امروز خبرگزاری فارس با انتشار متنی خبر از ۵۰ کیلو آلبالوی دیگر در سینمای ایران داد. که احتمالا از تولیدات اخیر جناب فرحبخش است و بزودی مایه رسوایی دولت و رئیس جمهور منتخب خواهد شد. اما نکته جالب این است که رئیس
جمهور منتخب با حمایت از شجریان خیلی سعی کرد ژست انتخاباتی با کلاسی
بگیرد اما در سفر انتخاباتیاش به مشهد اطرافیان گل درشت وی حسین فرحبخش و
سعید سهیلی استادان فیلم های مبتذل مدرن دوران کنونی بودند.