جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۷:۳۰

ماجرای رخنه یک انقلابی در دفتر بنی‌صدر

یک شب با چمدانی خدمت آقای آیت رفتم و مدارک را تحویل دادم و گفتم: «این امانت دست شما باشد. از تمام بودجه‌هایی که صرف فعالیت‌های بنی‌صدر شده است، یک کپی گرفتم تا شما جهت اعلام خیانت‌های بنی صدر، مستند داشته باشید.»
کد خبر : ۳۶۸۵۳۲
صراط: یک شب با چمدانی خدمت آقای آیت رفتم و مدارک را تحویل دادم و گفتم: «این امانت دست شما باشد. از تمام بودجه‌هایی که صرف فعالیت‌های بنی‌صدر شده است، یک کپی گرفتم تا شما جهت اعلام خیانت‌های بنی صدر، مستند داشته باشید.»

به گزارش دفاع پرس، «مصطفی مهذب» ذی حساب و مدیرکل ریاست جمهوری که در طی یک سال و نیم مسئولیت بنی صدر شاهد خیانت وی به انقلاب اسلامی و انقلابیان بود، سرانجام مهر سکوت را شکسته و اسنادی را در اختیار مرحوم آقای آیت قرار می‌دهد. دو روز بعد مرحوم آیت با یک چمدان مدارک علیه بنی صدر وارد صحن مجلس شد و اعلام کرد که مدارکی دال بر خیانت رئیس جمهور وقت را در اختیار دارد. آن زمان تمام نگاه‌ها به سمت مهذب کشانده شد.

خبرنگار دفاع‌پرس جهت بازخوانی خیانت‌های بنی صدر از زبان شاهد عینی ماجرا، به گفت‌وگو با «مصطفی مهذب» پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

از چگونگی ورودتان به دفتر ریاست جمهوری برایمان بگویید.

مهذب: سال 58 ذی حساب وزارت دفاع بودم. در همان زمان اولین ذی حساب جمهوری اسلامی در قانون تصویب شد و حکم آغاز فعالیت را دادند. من از سوی دیوان محاسبات کشور به سمت ذی حساب ریاست جمهوری انتخاب شدم. روزی با لباس اتوکشیده و مرتب وارد دفتر ریاست جمهوری شدم. در آن‌جا دکتر تقوی من را نپذیرفت و گفت که قرار نیست ما ذی حسابی را قبول کنیم که او را نمی‌شناسیم. من را نپذیرفتند و برگشتم. دو ماه و نیم از این ماجرا گذشت و دیوان محاسبات کشور، بودجه دفتر ریاست جمهوری را به جهت رد ذی‌حساب، از خزانه دولت حذف کرد. از آن‌جایی که مخارج دفتر ریاست جمهوری در دوران بنی صدر زیاد بود، پس از حدود دو ماه با من تماس گرفتند و گفتند که مجبوریم شما را بپذیریم.

پس از ورود به دفتر ریاست جمهوری شاهد چه وقایعی بودید؟

مهذب: غائله 14 اسفند ماه در دانشگاه تهران، حضور زنان بی‌حجاب در خیابان پاستور، اعزام افرادی به آمریکا و... از جمله فعالیت‌هایی بود که بنی صدر انجام می‌داد. این در حالی است که بنی صدر این امور را تکذیب می‌کرد اما من تنها کسی هستم که از این ماجرا باخبر می‌شدم، زیرا حکم تامین مالی این امر را امضا می‌کردم. برخی مسائلی که سیاسی بوده و نمی‌خواستند هیچ‌کس مطلع شود، هزینه‌های آن را از منابع دیگری حتی آمریکا و صهیونیست‌ها تامین می‌کردند.

چگونه مدارکی علیه بنی صدر جمع آوری کردید؟

مهذب: در ذی حسابی، شش نفر فعالیت می‌کردند. این افراد را خودم انتخاب کردم تا معتمد باشند. تمام اسناد و مدارک فعالیت‌های بنی‌صدر بعد از بخش اداری، به دفتر ذی حساب می‌آمد. من هم از تمام مدارک یک کپی گرفتم. شماره‌های دفتر که ارجاع داده شده بود را لاک‌های کاغذی می‌گرفتم.

اعتماد بنی صدر و اطرافیان را چگونه به دست آوردید؟

مهذب: در وزارت دفاع و دفتر ریاست جمهوری فعالیت داشتم. تمام تلاشم را بر جلب اعتماد اطرافیان بنی صدر انجام دادم تا آنجایی که من را در برخی جلسات با خودشان همراه می‌کردند.

یک جلسه 18 نفره‌ای در دفتر رییس جمهور در زمان بنی صدر برگزار می‌شد. برخی از آن‌ها در دولت مسئولیت داشتند و برخی دیگر ناشناس و به عنوان مشاور آمده بودند. تصمیمات مهم کشوری در این جلسات گرفته می‌شد. در این جلسات به گونه‌ای برخورد می‌کردم که آن‌ها گمان کنند، پشتیبان بنی صدر هستم. با وجود اینکه طرفدار شهید بهشتی بودم اما پشتیبانی از وی در آن محفل امکان پذیر نبود.

آن‌ها بسیار محتاطانه نسبت به اطرافیان برخورد می‌کردند و کسی را در خصوص مسایل سیاسی دخالت نمی‌دادند اما از آن‌جایی مسائل مالی به من مربوط می‌شد، توانستم اعتمادشان را جلب کنم.

در میان نمایندگان مجلس چرا به آقای آیت اعتماد کردید؟

مهذب: چند نماینده را تحت نظر داشتم اما از ترس لو رفتن، با چند نفر مشورت کرده و در نهایت آقای آیت را انتخاب کردم. آقای آیت را از نظر مذهبی می‌شناختم ولی ارتباطی با وی نداشتم. یک شب با چمدانی خدمت آقای آیت رفتم و مدارک را تحویل دادم و گفتم: «این امانت دست شما باشد. از تمام بودجه‌های که صرف فعالیت های بنی صدر شده است یک کپی گرفتم تا شما جهت اعلام خیانت‌های بنی صدر، مستند داشته باشید.»

آقای آیت چطور به شما اعتماد کرد؟

مهذب: آقای صدقیانی نماینده سلماس در مجلس، دکتر نمازی از وزارتخانه و آقای آشنا کارشناس لوایح، من را تایید کردند و آقای آیت اینگونه به من اعتماد کرد. آقای آیت هم به دنبال اسنادی بود که بتواند خیانت‌های بنی صدر را برملا کند و این اسناد می‌توانست راهگشا باشد که دو روز بعد آقای آیت با یک کیف سامسونت به صحن مجلس آمد و اعلام کرد که مدارکی دال بر خیانت بنی صدر را در اختیار دارد.

اعضای دفتر بنی صدر به من شک کردند. جلسه‌ای متشکل از آن 18 نفر تشکیل دادند و به من گفتند که طی بررسی‌های صورت گرفته این مدارک تنها می‌تواند از دفتر من خارج شده باشد.

چنین احضاری را پیش‌بینی می‌کردم، از این رو با آقای اسرافیلیان نزد مرحوم آیت رفتم و توضیح دادم که در صورت اعلام حقایق لو می‌رویم و تنها راه برای تبرئه، اهانت به آقای آیت بود. ایشان اجازه دادند که هر چه می‌خواهم بگویم.