صراط: رحیمپور ازغدی گفت: بنده زمان روحانی استعفا ندادم. من زمان احمدینژاد استعفا دادم.بحث بنده، سیاسی و جناحی نبوده، من با آقای احمدینژاد چند بار در شورا درگیر شدم. بعد هم آمدم بیرون استعفا دادم. بعد هم رهبری تشخیص دادند دوباره باید باشیم، ما به وظیفهمان عمل میکنیم و الّا بنده به مکانیزم تصمیمگیری در شورا، موافقتها و مخالفتها و به بعضی از اعضای شورا انتقاد دارم..
به گزارش فارس، در چند روز گذشته، کانالها و سایتهای روزنامه ایران، آمدنیوز، انتخاب، جماران و... صوت دستکاریشدهای را از استاد حسن رحیمپور ازغدی منتشر کردهاند که برشخورده و با حذف کلمات و جملاتی، دوباره آن را به هم چسباندهاند، جملاتی از میانه حذف شده و معنای عبارات را تحریف کردهاند. متن صوت جعلی و قیچیخوردهای که به نقل از استاد حسن رحیمپور ازغدی پخش کردهاند، چنین است:
«یعنی اگر یک رئیسجمهوری بیاید تمام ملت بهش رأی بدهند، میخواهد احمدینژاد باشد، خاتمی باشد، روحانی باشد، من تشخیص بدهم این کارش غلط است والله توی رویش میایستم و هرطور تشخیص بدهم حرف میزنم. ذرهای از هیچ کدام از رؤسای رئیسجمهورها و اینها، ذرهای باک ندارم و هیچ کدامشان را هم از خودم فهمیدهتر نمیدانم. ما به کسی بدهکار نیستیم. اصلاً کی میخواهد رئیسجمهور بشود، کی نشود. بنده خودم را کوچکتر از اینها نمیدانم از نظر شأن علمی و اینها، که من بخواهم کار کنم که یک زیدی یا عمری بیاید رئیسجمهور بشود یا برود رئیسجمهور بشود. من کار خودم را از همه اینها مهمتر میدانم. برای من به اندازه پشیزی فرق نمیکند کی رئیسجمهور بشود! هرکی باشد جلویش میایستم؛ یعنی در این چهار سال آینده، وظیفهام ایستادن جلوی روحانی است.»
حال آنکه سخنان ایشان در پایان یک جلسه دو ساعته با استادان دانشگاه و در پاسخ به یکی از حضار ادا شده که پرسیده است آیا اعتراض به تصویب ۲۰۳۰ در دولت آقای روحانی در سال گذشته و بدون اطلاع نهادهای مسئول، یک موضع انتخاباتی بوده است؟ متن پیادهشده و بدون تحریف سخنان استاد حسن رحیمپور ازغدی به شرح زیر است:
یکی از حضار: بحث من بحث دیگری است. بحث من این است که من میگویم مستقیماً شخص شما و دوستان شما کوتاهی کردند، مجلس کوتاهی کرد، باید میگفتید.
رحیمپور: نه دیگر، به ما نگفتند، دارم میگویم که نگفتند. باید قبلش بگویی که آقا ما میخواهیم یک چنین تعهد جهانی بدهیم. ما طبق این تعهد، نظام آموزشوپرورشمان زیرورو میشود. این را اول باید بررسی کنیم. قانون اساسی میگوید هیچ تعهد جهانی که خلاف قانون اساسی باشد، اصلاً تصویب آن ممنوع است. چرا رفتند تصویب کردند؟ سؤال این است! قانون اساسی یک اصل دارد، طبق این اصل حق هیچ نوع تعهد بینالمللی، دقت میکنید، الزامآور در هیچ موردی ندارد، قانون اساسی است، الّا این که باید در مجلس تصویب بشود. حالا این که این اشکال به رئیس مجلس مربوط است، یک بحث دیگری است.
یکی از حضار: خب آقای لاریجانی احتمالاً نفهمیده. من میگویم شاید خود آن آقایی هم که رفته این قانون را آنجا پذیرفته او هم نفهمیده!
رحیمپور: بله؛ حتماً نفهمیده. اصلاً من عقیدهام همین است. من اتفاقاً شخصاً عقیدهام این است که اکثر این آقایون دولتی که رفتند، عقیدهام این است که اینها نفهمیدند. چنان که من عرض کردم، خوشبینانهاش همین است، من در صحبتهایم هیچ وقت نگفتم که اینها خائن هستند و طرفدار همجنسبازیاند و جاسوساند؛ ما اینها را نگفتیم که، الآن هم من اینجا یک چنین حرفی را نزدم.
من چه میگویم؟ بحث من این است که تعهد بینالمللی دادن بدون بررسی آن با قانون اساسی خلاف است. بله شما میگویید همه موارد را باید بروند. بله قانون اساسی میگوید همه موارد را باید بدهند؛ تمام مواردی که تعهد خارجی است باید بیاورند هیچ دولتی حق ندارد مستقلاً خودش برود و تعهد بدهد و امضاء کند. سؤال دوم این است که آیا اینها عمداً این کارها را کردند؟ به قصد خیانت کردند؟ یا نه، ناآگاهانه کردند؟
وجه حمل بر صحتش این است که خودشان هم متوجه نشدند. اتفاقاً من هم در شورا و هم در صحبتهایم همین را گفتم. من صریحاً گفتم که دوستان ما، چند ماه قبل از انتخابات مطرح کردم، منعکس نمیشد، کسی جواب نمیداد. حالا که دیگر انتخابات تمام شده، حالا که دیگر بحث انتخاباتی نیست؛ یک مسئله مهم ملی است. بنده در هیچ صحبتی هم نگفتم که اینها خائن بودند، جاسوس بودند یا فلان. حتی در شورا هم گفتم، هم وزیر امور خارجه و هم وزیر آموزش و پرورش، هم شما، هم آقای روحانی که همیشه مسئول امنیت کشور بوده ایشان، اصلاً کل تصمیمات امنیتی جمهوری اسلامی با امضای آقای روحانی بوده در دو دهه گذشته! اینها هرچه بوده خودتان کردید. اینها بحثهایی است که غیرانتخاباتی است ولی هر وقت مطرح کنید، میگویند انتخاباتی است!
چنان که بنده در زمان آقای احمدینژاد، اگر بحث سیاسی بود، بنده چرا آن زمان درگیر بشوم، من زمان آقای احمدینژاد از شورای عالی انقلاب فرهنگی استعفا دادم! برای این که با روش مدیریتی در شورا موافق نبودم. من زمان روحانی استعفا ندادم. من زمان احمدینژاد استعفا دادم. بحث بنده، سیاسی و جناحی نبوده، من با آقای احمدینژاد چند بار در شورا درگیر شدم. بعد هم آمدم بیرون استعفا دادم. بعد هم رهبری تشخیص دادند دوباره باید باشیم، ما به وظیفهمان عمل میکنیم و الّا بنده به مکانیزم تصمیمگیری در شورا، موافقتها و مخالفتها و به بعضی از اعضای شورا انتقاد دارم.
بعضیها هم هیچ وقت در هیچ موضوعی، هیچ موضعی نگرفته اند. برای این که با هیچ کس درگیر نشوند. خب من اینها را قبول ندارم، [من با این نوع تیپها مخالفم] روحانی بینشان هست، دانشگاهی بینشان هست، چپ بینشان هست، راست بینشان هست. گفتم آقا بحث چپ و راست سیاسی نیست، دین است، مسئولیت کشور است. سرنوشت ملت است. ما را اینجا گذاشتند سر گردنۀ فرهنگی و آموزشی، گردنۀ احد، اینجا مسئولیت ما حفظ اینهاست، ملت به اعتماد ما خانوادههایشان را میفرستند مدرسه و دانشگاه و پای تلویزیون و اینها.
به بنده هرچه بچسبد بحثهای سیاسی و انتخاباتی نمیچسبد! من هیچ وقت در این بحثها نبودم و در زمان هر دولتی که آمده، من همیشه منتقد بودم. برخلاف بعضی از دوستان ما که هر دولتی که میآید، طرفدارش حرف میزنند! ما آدمهایی داریم در شورا که زمان آقای خاتمی، خاتمیچی بودند! بعد احمدینژاد آمده، احمدینژادچی شدند! به خاتمی متلک میگفتند. بعد روحانی آمده، یکسره به احمدینژاد متلک میگویند! یک بار به یکی از اینها گفتم که شما نمیشود برعکس عمل کنید؟ هرکی میآید سر کار، اشکالات خودش را به خودش در چشمش نگاه کنی و بگویی؟ بعد وقتی که او رفت باز بهش متلک نگویی؟ خب بعضیها اینطوری هستند و توضیح هم دارند!
بنده اصلاً برایم هیچ دولت و هیچ رئیسجمهوری ذرهای اهمیت ندارد. آنی که مهم است خون 300 هزار شهید است و حرکت و نهضت انقلابی امام است. هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد؛ یعنی اگر یک رئیسجمهوری بیاید و تمام ملت به او رأی بدهند، میخواهد احمدینژاد باشد، خاتمی باشد، روحانی باشد، تشخیص بدهم این کارش غلط است، والله توی رویش میایستم و هرطور تشخیص بدهم حرف میزنم. برای چی؟ برای این که، بقیه را نمیدانم، ولی بنده دنبال هیچ دکانی نیستم، هیچ مسئولیت حکومتی نداشتم و نخواهم داشت. فقط در شوراست آنجا باید به وظیفهام عمل کنم. ذرهای از هیچ کدام از رؤسای جمهور و اینها، ذرهای باکی ندارم و هیچ کدامشان را هم از خودم فهمیدهتر نمیدانم. برای این که با همه اینها من بحث کردم در مسائل مختلف، همهشان را من دیدم مایهشان تا چه اندازه است!
ما به کسی بدهکار نیستیم. اصلاً کی میخواهد رئیسجمهور بشود و کی نشود که من بخواهم کار کنم که یک زیدی یا عمری بیاید رئیسجمهور بشود یا برود رئیسجمهور بشود. من کار خودم را از همه اینها مهمتر میدانم. لذا به من که این حرفها نمیچسبد که آقا شما برای این که سیاست... برای این که انتخابات... برای من به اندازه پشیزی فرق نمیکند که چه کسی رئیسجمهور بشود! هرکی باشد جلویش میایستم؛ یعنی در این 4 سال آینده وظیفهام ایستادن جلوی روحانی است.
زمان احمدینژاد وظیفهام این بود که جلوی احمدینژاد بایستم و میایستادم. زمان خاتمی هم همینطور. هر جا احساس کنیم که خلاف قانون اساسی و خلاف ارزشهای امام و انقلاب میروند، من اصلاً کار ندارم که چه کسی است، جلویش میایستم. آقای احمدینژاد که بیشترین رأی تاریخ جمهوری اسلامی را آورده، از اول انقلاب تا الآن هیچ رئیسجمهوری به اندازه احمدینژاد رأی نیاورده، 25 میلیون رأی، معلوم هم نیست کسی دیگر هم بیاورد. خب الآن با این که 7- 8 میلیون رأیدهنده هم زیاد شد باز هم کمتر از او رأی آورد! ولی فرقی نمیکرد. آقای روحانی آن دفعه 51 درصد و این دفعه 57 درصد رأی آورد، احمدینژاد آنقدر رأی آورد. از نظر ما فرقی نمیکند. ما به رأیشان نگاه نمیکنیم ما به کارشان نگاه میکنیم.
لذا اینکه میگویند حرفهای شما در زمان انتخابات سیاسی بوده و اینها، ما قبل از انتخابات هم گفتیم اما سخنان ما را پخش نکردند. اینها سانسور میکنند. جالب است سایتهای اینطرفی به نفع خودشان سانسور میکنند و سایتهای آنطرفی هم به نفع خودشان سانسور میکنند. حرفی که خودت میزنی تقریباً در هیچ سایت و خبرگزاریای نمیآورند، این هم یکی از بیماریهای رسانهای عصر ماست.
به گزارش فارس، در چند روز گذشته، کانالها و سایتهای روزنامه ایران، آمدنیوز، انتخاب، جماران و... صوت دستکاریشدهای را از استاد حسن رحیمپور ازغدی منتشر کردهاند که برشخورده و با حذف کلمات و جملاتی، دوباره آن را به هم چسباندهاند، جملاتی از میانه حذف شده و معنای عبارات را تحریف کردهاند. متن صوت جعلی و قیچیخوردهای که به نقل از استاد حسن رحیمپور ازغدی پخش کردهاند، چنین است:
«یعنی اگر یک رئیسجمهوری بیاید تمام ملت بهش رأی بدهند، میخواهد احمدینژاد باشد، خاتمی باشد، روحانی باشد، من تشخیص بدهم این کارش غلط است والله توی رویش میایستم و هرطور تشخیص بدهم حرف میزنم. ذرهای از هیچ کدام از رؤسای رئیسجمهورها و اینها، ذرهای باک ندارم و هیچ کدامشان را هم از خودم فهمیدهتر نمیدانم. ما به کسی بدهکار نیستیم. اصلاً کی میخواهد رئیسجمهور بشود، کی نشود. بنده خودم را کوچکتر از اینها نمیدانم از نظر شأن علمی و اینها، که من بخواهم کار کنم که یک زیدی یا عمری بیاید رئیسجمهور بشود یا برود رئیسجمهور بشود. من کار خودم را از همه اینها مهمتر میدانم. برای من به اندازه پشیزی فرق نمیکند کی رئیسجمهور بشود! هرکی باشد جلویش میایستم؛ یعنی در این چهار سال آینده، وظیفهام ایستادن جلوی روحانی است.»
حال آنکه سخنان ایشان در پایان یک جلسه دو ساعته با استادان دانشگاه و در پاسخ به یکی از حضار ادا شده که پرسیده است آیا اعتراض به تصویب ۲۰۳۰ در دولت آقای روحانی در سال گذشته و بدون اطلاع نهادهای مسئول، یک موضع انتخاباتی بوده است؟ متن پیادهشده و بدون تحریف سخنان استاد حسن رحیمپور ازغدی به شرح زیر است:
یکی از حضار: بحث من بحث دیگری است. بحث من این است که من میگویم مستقیماً شخص شما و دوستان شما کوتاهی کردند، مجلس کوتاهی کرد، باید میگفتید.
رحیمپور: نه دیگر، به ما نگفتند، دارم میگویم که نگفتند. باید قبلش بگویی که آقا ما میخواهیم یک چنین تعهد جهانی بدهیم. ما طبق این تعهد، نظام آموزشوپرورشمان زیرورو میشود. این را اول باید بررسی کنیم. قانون اساسی میگوید هیچ تعهد جهانی که خلاف قانون اساسی باشد، اصلاً تصویب آن ممنوع است. چرا رفتند تصویب کردند؟ سؤال این است! قانون اساسی یک اصل دارد، طبق این اصل حق هیچ نوع تعهد بینالمللی، دقت میکنید، الزامآور در هیچ موردی ندارد، قانون اساسی است، الّا این که باید در مجلس تصویب بشود. حالا این که این اشکال به رئیس مجلس مربوط است، یک بحث دیگری است.
یکی از حضار: خب آقای لاریجانی احتمالاً نفهمیده. من میگویم شاید خود آن آقایی هم که رفته این قانون را آنجا پذیرفته او هم نفهمیده!
رحیمپور: بله؛ حتماً نفهمیده. اصلاً من عقیدهام همین است. من اتفاقاً شخصاً عقیدهام این است که اکثر این آقایون دولتی که رفتند، عقیدهام این است که اینها نفهمیدند. چنان که من عرض کردم، خوشبینانهاش همین است، من در صحبتهایم هیچ وقت نگفتم که اینها خائن هستند و طرفدار همجنسبازیاند و جاسوساند؛ ما اینها را نگفتیم که، الآن هم من اینجا یک چنین حرفی را نزدم.
من چه میگویم؟ بحث من این است که تعهد بینالمللی دادن بدون بررسی آن با قانون اساسی خلاف است. بله شما میگویید همه موارد را باید بروند. بله قانون اساسی میگوید همه موارد را باید بدهند؛ تمام مواردی که تعهد خارجی است باید بیاورند هیچ دولتی حق ندارد مستقلاً خودش برود و تعهد بدهد و امضاء کند. سؤال دوم این است که آیا اینها عمداً این کارها را کردند؟ به قصد خیانت کردند؟ یا نه، ناآگاهانه کردند؟
وجه حمل بر صحتش این است که خودشان هم متوجه نشدند. اتفاقاً من هم در شورا و هم در صحبتهایم همین را گفتم. من صریحاً گفتم که دوستان ما، چند ماه قبل از انتخابات مطرح کردم، منعکس نمیشد، کسی جواب نمیداد. حالا که دیگر انتخابات تمام شده، حالا که دیگر بحث انتخاباتی نیست؛ یک مسئله مهم ملی است. بنده در هیچ صحبتی هم نگفتم که اینها خائن بودند، جاسوس بودند یا فلان. حتی در شورا هم گفتم، هم وزیر امور خارجه و هم وزیر آموزش و پرورش، هم شما، هم آقای روحانی که همیشه مسئول امنیت کشور بوده ایشان، اصلاً کل تصمیمات امنیتی جمهوری اسلامی با امضای آقای روحانی بوده در دو دهه گذشته! اینها هرچه بوده خودتان کردید. اینها بحثهایی است که غیرانتخاباتی است ولی هر وقت مطرح کنید، میگویند انتخاباتی است!
چنان که بنده در زمان آقای احمدینژاد، اگر بحث سیاسی بود، بنده چرا آن زمان درگیر بشوم، من زمان آقای احمدینژاد از شورای عالی انقلاب فرهنگی استعفا دادم! برای این که با روش مدیریتی در شورا موافق نبودم. من زمان روحانی استعفا ندادم. من زمان احمدینژاد استعفا دادم. بحث بنده، سیاسی و جناحی نبوده، من با آقای احمدینژاد چند بار در شورا درگیر شدم. بعد هم آمدم بیرون استعفا دادم. بعد هم رهبری تشخیص دادند دوباره باید باشیم، ما به وظیفهمان عمل میکنیم و الّا بنده به مکانیزم تصمیمگیری در شورا، موافقتها و مخالفتها و به بعضی از اعضای شورا انتقاد دارم.
بعضیها هم هیچ وقت در هیچ موضوعی، هیچ موضعی نگرفته اند. برای این که با هیچ کس درگیر نشوند. خب من اینها را قبول ندارم، [من با این نوع تیپها مخالفم] روحانی بینشان هست، دانشگاهی بینشان هست، چپ بینشان هست، راست بینشان هست. گفتم آقا بحث چپ و راست سیاسی نیست، دین است، مسئولیت کشور است. سرنوشت ملت است. ما را اینجا گذاشتند سر گردنۀ فرهنگی و آموزشی، گردنۀ احد، اینجا مسئولیت ما حفظ اینهاست، ملت به اعتماد ما خانوادههایشان را میفرستند مدرسه و دانشگاه و پای تلویزیون و اینها.
به بنده هرچه بچسبد بحثهای سیاسی و انتخاباتی نمیچسبد! من هیچ وقت در این بحثها نبودم و در زمان هر دولتی که آمده، من همیشه منتقد بودم. برخلاف بعضی از دوستان ما که هر دولتی که میآید، طرفدارش حرف میزنند! ما آدمهایی داریم در شورا که زمان آقای خاتمی، خاتمیچی بودند! بعد احمدینژاد آمده، احمدینژادچی شدند! به خاتمی متلک میگفتند. بعد روحانی آمده، یکسره به احمدینژاد متلک میگویند! یک بار به یکی از اینها گفتم که شما نمیشود برعکس عمل کنید؟ هرکی میآید سر کار، اشکالات خودش را به خودش در چشمش نگاه کنی و بگویی؟ بعد وقتی که او رفت باز بهش متلک نگویی؟ خب بعضیها اینطوری هستند و توضیح هم دارند!
بنده اصلاً برایم هیچ دولت و هیچ رئیسجمهوری ذرهای اهمیت ندارد. آنی که مهم است خون 300 هزار شهید است و حرکت و نهضت انقلابی امام است. هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد؛ یعنی اگر یک رئیسجمهوری بیاید و تمام ملت به او رأی بدهند، میخواهد احمدینژاد باشد، خاتمی باشد، روحانی باشد، تشخیص بدهم این کارش غلط است، والله توی رویش میایستم و هرطور تشخیص بدهم حرف میزنم. برای چی؟ برای این که، بقیه را نمیدانم، ولی بنده دنبال هیچ دکانی نیستم، هیچ مسئولیت حکومتی نداشتم و نخواهم داشت. فقط در شوراست آنجا باید به وظیفهام عمل کنم. ذرهای از هیچ کدام از رؤسای جمهور و اینها، ذرهای باکی ندارم و هیچ کدامشان را هم از خودم فهمیدهتر نمیدانم. برای این که با همه اینها من بحث کردم در مسائل مختلف، همهشان را من دیدم مایهشان تا چه اندازه است!
ما به کسی بدهکار نیستیم. اصلاً کی میخواهد رئیسجمهور بشود و کی نشود که من بخواهم کار کنم که یک زیدی یا عمری بیاید رئیسجمهور بشود یا برود رئیسجمهور بشود. من کار خودم را از همه اینها مهمتر میدانم. لذا به من که این حرفها نمیچسبد که آقا شما برای این که سیاست... برای این که انتخابات... برای من به اندازه پشیزی فرق نمیکند که چه کسی رئیسجمهور بشود! هرکی باشد جلویش میایستم؛ یعنی در این 4 سال آینده وظیفهام ایستادن جلوی روحانی است.
زمان احمدینژاد وظیفهام این بود که جلوی احمدینژاد بایستم و میایستادم. زمان خاتمی هم همینطور. هر جا احساس کنیم که خلاف قانون اساسی و خلاف ارزشهای امام و انقلاب میروند، من اصلاً کار ندارم که چه کسی است، جلویش میایستم. آقای احمدینژاد که بیشترین رأی تاریخ جمهوری اسلامی را آورده، از اول انقلاب تا الآن هیچ رئیسجمهوری به اندازه احمدینژاد رأی نیاورده، 25 میلیون رأی، معلوم هم نیست کسی دیگر هم بیاورد. خب الآن با این که 7- 8 میلیون رأیدهنده هم زیاد شد باز هم کمتر از او رأی آورد! ولی فرقی نمیکرد. آقای روحانی آن دفعه 51 درصد و این دفعه 57 درصد رأی آورد، احمدینژاد آنقدر رأی آورد. از نظر ما فرقی نمیکند. ما به رأیشان نگاه نمیکنیم ما به کارشان نگاه میکنیم.
لذا اینکه میگویند حرفهای شما در زمان انتخابات سیاسی بوده و اینها، ما قبل از انتخابات هم گفتیم اما سخنان ما را پخش نکردند. اینها سانسور میکنند. جالب است سایتهای اینطرفی به نفع خودشان سانسور میکنند و سایتهای آنطرفی هم به نفع خودشان سانسور میکنند. حرفی که خودت میزنی تقریباً در هیچ سایت و خبرگزاریای نمیآورند، این هم یکی از بیماریهای رسانهای عصر ماست.