صراط: روز گذشته تصویری از نظرات 6 وکیل و حقوقدان در فضای مجازی منتشر شد که نظرات خود را درخصوص عمد یا غیرعمد بودن قتل بنتیای 8 ماهه اعلام کرده بودند.
رحمتی دانشجوی دکترای حقوق جزا در نقد این اظهارنظرها، در کانال تلگرامی «فقه و حقوق» گفته است: به نظر بنده، هیچ کدام از این حقوقدانان، پاسخ درست و مناسبی به این مسئله ندادهاند. حتی آن دو حقوقدانی (آقای حسینی و خانم غیرت) که به درستی، قتل بنیتای عزیز را شبهعمد دانستهاند نیز، استدلال کافی و مناسبی برای نظر خود ارائه نکردهاند؛ زیرا آنها دلیل شبه عمدی دانستن قتل بنیتا را صرفاً این نکته دانستهاند که مرتکبان، سوءنیت (قصد قتل) نداشتهاند، در حالی که در این مورد بین کسی اختلافنظر نیست و حتی آن دسته از حقوقدانانی هم که این قتل را عمدی قلمداد کردهاند، به نوعاً کشنده بودن و یا اتفاقا کشنده بودنِ (نسبت به قربانی) اقدام مرتکبان استناد کردهاند، و نه قصد قتل داشتن آنها.
به عبارت دیگر، برای اثبات عمدی نبودن این قتل، صرف احراز این نکته که مرتکبان سوءنیت نداشتهاند، کفایت نمیکند؛ زیرا به موجب بندهای ب و پ مادۀ 290 قانون مجازات اسلامی 1392، میتوان مرتکب را به اعتبار نوعاً یا اتفاقاً کشنده بودن فعل ارتکابی (بدون اینکه مرتکب قصد قتل داشته باشد) نیز قاتل عمدی دانست. همچنین آن دسته از حقوقدانان هم که این قتل را مشمول بند ب مادۀ 290 دانستهاند به خطا رفتهاند. زیرا پر واضح است که قرار دادن انسان در یک ماشین با درهای بسته و همراه با سایر شرایط حاکم بر این پرونده، نسبت به یک انسان متعارف نوعاً کشنده نیست، بلکه ممکن است صرفاً نسبت به برخی از افراد با توجه به وضعیتشان از قبیل طفل بودن (مثل بنیتا)، کشنده باشد (دقیقاً آنچه که بند پ مادۀ 290 به آن اشاره می کند)؛ بنابراین، حتی اگر بخواهیم این قتل را عمدی بدانیم باید در مورد شمولیت بند پ مادۀ 290 نسبت به این قتل بحث کنیم و نه بند ب آن.
اما این که چرا بنده قتل بنیتا را مشمول بند پ نیز نمیدانم آن است که قسمت ذیل بند مذکور مقرر میدارد که مرتکب باید نسبت به کشنده بودن این وضعیت نسبت به قربانی «آگاه و متوجه» باشد. در حالی که متهمان این پرونده وقتی متوجه میشوند طفلی داخل ماشین است، به منظور نجات و بازگشت وی نزد خانواده، حتی قید سرقت ماشین (که قصد اولیۀ آنها بوده) را هم زده و آن را رها میسازند به امید اینکه رهگذران، مأموران و یا حتی والدین وی بتوانند ماشین و کودک را بیابند. در واقع متهمان پس از آگاهی از وجود کودک در ماشین، آنقدر هراسان میشوند که دیگر نمیتوان آنها را نسبت به کشنده بودن این وضعیت برای کودک «آگاه و متوجه» دانست. به علاوه آن که، بند ج مادۀ 206 قانون مجازات اسلامی 1370، تنها از واژۀ «آگاهی» استفاده کرده بود در حالی که مقنن در قانون فعلی، عالمانه و عامدانه واژۀ «متوجه» را هم در کنار آن آورده است؛ یعنی مرتکب هم باید از وضعیتِ قربانی «آگاه» باشد و هم «متوجهِ» کشنده بودن این وضعیت نسبت به قربانی باشد (حتی اگر این تحلیل را نپذیریم، حداقل می توان گفت مقنن با اضافه کردن واژۀ «متوجه»، آن هم با حرف «و»، به دنبال محدود کردن دایرۀ شمول این بند بوده است).
همچنین، لازم به یادآوری است که فقط یکی از مرتکبان را میتوان به قتل شبه عمد محکوم کرد؛ زیرا بنابر اظهارات هر دو متهم، یکی از آنها اساساً از قصد دیگری برای سرقت اتومبیل آگاهی نداشته است و در نتیجه، چون قصد فعل نیز نداشته، نمیتوان وی را مرتکب قتل شبه عمد دانست.
رحمتی دانشجوی دکترای حقوق جزا در نقد این اظهارنظرها، در کانال تلگرامی «فقه و حقوق» گفته است: به نظر بنده، هیچ کدام از این حقوقدانان، پاسخ درست و مناسبی به این مسئله ندادهاند. حتی آن دو حقوقدانی (آقای حسینی و خانم غیرت) که به درستی، قتل بنیتای عزیز را شبهعمد دانستهاند نیز، استدلال کافی و مناسبی برای نظر خود ارائه نکردهاند؛ زیرا آنها دلیل شبه عمدی دانستن قتل بنیتا را صرفاً این نکته دانستهاند که مرتکبان، سوءنیت (قصد قتل) نداشتهاند، در حالی که در این مورد بین کسی اختلافنظر نیست و حتی آن دسته از حقوقدانانی هم که این قتل را عمدی قلمداد کردهاند، به نوعاً کشنده بودن و یا اتفاقا کشنده بودنِ (نسبت به قربانی) اقدام مرتکبان استناد کردهاند، و نه قصد قتل داشتن آنها.
به عبارت دیگر، برای اثبات عمدی نبودن این قتل، صرف احراز این نکته که مرتکبان سوءنیت نداشتهاند، کفایت نمیکند؛ زیرا به موجب بندهای ب و پ مادۀ 290 قانون مجازات اسلامی 1392، میتوان مرتکب را به اعتبار نوعاً یا اتفاقاً کشنده بودن فعل ارتکابی (بدون اینکه مرتکب قصد قتل داشته باشد) نیز قاتل عمدی دانست. همچنین آن دسته از حقوقدانان هم که این قتل را مشمول بند ب مادۀ 290 دانستهاند به خطا رفتهاند. زیرا پر واضح است که قرار دادن انسان در یک ماشین با درهای بسته و همراه با سایر شرایط حاکم بر این پرونده، نسبت به یک انسان متعارف نوعاً کشنده نیست، بلکه ممکن است صرفاً نسبت به برخی از افراد با توجه به وضعیتشان از قبیل طفل بودن (مثل بنیتا)، کشنده باشد (دقیقاً آنچه که بند پ مادۀ 290 به آن اشاره می کند)؛ بنابراین، حتی اگر بخواهیم این قتل را عمدی بدانیم باید در مورد شمولیت بند پ مادۀ 290 نسبت به این قتل بحث کنیم و نه بند ب آن.
اما این که چرا بنده قتل بنیتا را مشمول بند پ نیز نمیدانم آن است که قسمت ذیل بند مذکور مقرر میدارد که مرتکب باید نسبت به کشنده بودن این وضعیت نسبت به قربانی «آگاه و متوجه» باشد. در حالی که متهمان این پرونده وقتی متوجه میشوند طفلی داخل ماشین است، به منظور نجات و بازگشت وی نزد خانواده، حتی قید سرقت ماشین (که قصد اولیۀ آنها بوده) را هم زده و آن را رها میسازند به امید اینکه رهگذران، مأموران و یا حتی والدین وی بتوانند ماشین و کودک را بیابند. در واقع متهمان پس از آگاهی از وجود کودک در ماشین، آنقدر هراسان میشوند که دیگر نمیتوان آنها را نسبت به کشنده بودن این وضعیت برای کودک «آگاه و متوجه» دانست. به علاوه آن که، بند ج مادۀ 206 قانون مجازات اسلامی 1370، تنها از واژۀ «آگاهی» استفاده کرده بود در حالی که مقنن در قانون فعلی، عالمانه و عامدانه واژۀ «متوجه» را هم در کنار آن آورده است؛ یعنی مرتکب هم باید از وضعیتِ قربانی «آگاه» باشد و هم «متوجهِ» کشنده بودن این وضعیت نسبت به قربانی باشد (حتی اگر این تحلیل را نپذیریم، حداقل می توان گفت مقنن با اضافه کردن واژۀ «متوجه»، آن هم با حرف «و»، به دنبال محدود کردن دایرۀ شمول این بند بوده است).
همچنین، لازم به یادآوری است که فقط یکی از مرتکبان را میتوان به قتل شبه عمد محکوم کرد؛ زیرا بنابر اظهارات هر دو متهم، یکی از آنها اساساً از قصد دیگری برای سرقت اتومبیل آگاهی نداشته است و در نتیجه، چون قصد فعل نیز نداشته، نمیتوان وی را مرتکب قتل شبه عمد دانست.