صراط: شهرداد روحانی گفت: به نظرم اگر خواروبارفروشی هم در تالار دایر شود دیگر تکمیل میشود. واقعیت این است که تفکیک نشدن برنامهها در تالار وحدت غمانگیز است.
به گزارش فرهیختگان، شهرداد روحانی، چهرهای شناخته شده برای آن دسته از مخاطبانی است که به موسیقی، خاصه موسیقی ارکسترال علاقهمندند. او طی سالهای اخیر به ایران بازگشته تا در کشورش فعالیتهای موسیقی را ادامه دهد. او در این سالها مسئولیت مدیریت هنری و رهبری ارکستر سمفونیک تهران را نیز به دوش گرفته است. برگزاری کنسرتهای متعدد ارکستر سمفونیک و پیشفروش بلیتهای کنسرت به خوبی گواه این ادعاست که ارکستر سمفونیک در سالهای اخیر توانسته بیش از پیش از جایگاه مطلوبی نزد مردم برخوردار شود. ارکستر سمفونیک تهران در برنامههای اخیر خود قرار است در روزهای 26 و 27 مرداد به برگزاری کنسرتی برای کودکان ونوجوانان بپردازد. به دلیل استقبال مردم این کنسرت اول شهریور نیز برگزار میشود. همه این موضوعات دلیلی برای گفتوگو با شهرداد روحانی شد تا حرفهایش را درباره وضعیت ارکستر سمفونیک تهران و دیگر مسائل حوزه موسیقی کشور بشنویم.
شما در ماههای گذشته به فراخور گفتوگوهایی که با رسانهها انجام دادهاید به این مساله اشاره کردید که ارکستر سمفونیک تهران در سالهای اخیر سفیر فرهنگی ایران بوده است. درحال حاضر این ارکستر چقدر توانسته از دستاوردهای این مساله بهره ببرد؟
البته منظور من این بوده که ارکستر سمفونیک تهران میتواند یکی از سفرای فرهنگی ایران باشد، مثل ارکستر فیلارمونیک وین که بهنوعی سفیر فرهنگی کشور اتریش است یا ارکسترهای دیگر. ما هم از این قاعده مستثنی نیستیم. بههر حال یکی از سفیرهایی که میتواند در انتقال مفاهیم فرهنگی یک کشور مثمرثمر باشد، ارکستر سمفونیک آن است. ارکستر سمفونیک دراین سالها بهصورت حرفهای و تماموقت کار میکند. برای مثال باید بگویم، ماه گذشته از ارکستر سمفونیک دعوت شد تا بهعنوان سفیر فرهنگی ایران در فستیوال «راونا» که یکی از مهمترین فستیوالهای موسیقی دنیا به شمار میرود، به همراه نوازندگان ایتالیایی به اجرای برنامه بپردازد. این اجرای ارکستر سمفونیک به خوبی حرف مرا درباره اینکه این ارکستر سفیر فرهنگی ایران است، اثبات میکند. نهتنها حضور ارکستر سمفونیک در برنامههای بینالمللی که در اجراهای شهرستانهای ایران نیز کیفیت به اندازهای بالا بوده است که این نکته را اثبات میکند.
در ماههای اخیر حضور ریکاردو موتی، یکی از برجستهترین رهبران ارکستر جهان اتفاق مهمی را در عرصه موسیقی ما رقم زد، خود او چه دیدگاهی نسبت به موسیقی ایران داشت؟
همانطور که اشاره کردید او یکی از مهمترین رهبران ارکستر دنیا به شمار میرود. وقتی او به ایران آمد، نیمی از نوازندگانی که از ایتالیا با خود آورده بود، نوازندگانی دستچین شده بودند که از اپراهاوسهای مختلف ایتالیا آمده بودند. از ایتالیا، 52 نوازنده و از ایران، 54 نوازنده در این رویداد حضور داشتند. 106 نوازنده روی سن به اجرای برنامه پرداختند. بعد از تمرین، موتی به من گفت: «در ابتدا من یک ارکستر ایرانی داشتم و یک ارکستر ایتالیایی، ولی بعد از گذشت زمان کوتاهی فقط یک ارکستر داشتم.» این بهترین حرف از طرف او بود که شنیدم و بسیار به دلم نشست.
در داخل کشور چطور؟ دیدگاه مردم نسبت به ارکستر سمفونیک تهران چطور است؟
به محض اینکه مردم متوجه میشوند ارکستر سمفونیک تهران قرار است کنسرت برگزار کند، در طول چند شب، تمام بلیتها به فروش میرسد. این موضوع نشان میدهد که در جامعه، فرهنگسازی مطلوبی نسبت به موسیقی صورت گرفته است. دیدگاهها نسبت به ارکستر سمفونیک تهران ارتقا یافته و اساسا موسیقی توانسته در جامعه از جایگاه خوبی برخوردار شود.
به نظر شما نسبت به موسیقی کلاسیک در جامعه چقدر شناخت حاصل شده است؟ منظورم از سوی مخاطبان است؟
من خیلی در این مورد خوشبین هستم. دلیل خوشبینی من این است که رشد دانشجویان و به تبع آن فارغالتحصیلان رشته موسیقی نسبت به گذشته افزایش داشته است. البته هنوز به جایگاه مطلوب نرسیدهایم و طبعا راه طولانی در پیش داریم. همین که پدر و مادرها، فرزندانشان را به کلاس موسیقی میفرستند چشمانداز امیدوارکنندهای است. تا همین چند سال پیش ما در ارکستر با مشکل جدی کمبود نوازنده ساز هارپ مواجه بودیم. گاهی هنگام برگزاری کنسرت ناچار میشدم کمبود نوازنده هارپ را با ساز پیانو پر کنم. با این حال در کنسرتهایی که در ماههای تیر و مرداد اجرا کردیم چهار نوازنده هارپ حضور داشتند. نوازندگانی که نوجوانانی از سن 11 تا 14 ساله هستند. همه اینها نشانگر نکات مثبتی در عرصه موسیقی معاصر است که باید بیشتر به آنها توجه کرد. درنتیجه من همیشه نیمهپر لیوان را میبینم. بیتردید اگر دولت حمایت بیشتری انجام دهد میتوانیم شاهد نتایج بهتری باشیم.
یکی از فعالیتهایی که شما در کنار رهبری ارکستر سمفونیک تهران بهعهده گرفتهاید برگزاری مسترکلاسهایی در تهران و شهرستانهاست. اگر ممکن است درباره خروجی این طرح نیز توضیح دهید؟
برآیند چنین حرکتی مطلوب بوده است. بهخصوص اجرای برنامههایی از این دست در شهرستانها که خودم به همراه یک ساز پیانو به شهرستان میروم و برنامه اجرا میکنم. در آنجا میبینم چقدر نسبت به این رویدادها استقبال صورت میگیرد. بردن ارکستر سمفونیک به شهرستانها هم میتواند در فرهنگسازی در حوزه موسیقی موثر باشد. واقعیت این است که بردن ارکستر سمفونیک به شهرستانها نیازمند امکانات مالی و هزینههای زیادی است. صرفنظر از مصائب مالی، سالنهای استانداردی در سطح کشور برای اجرای ارکستر سمفونیک وجود ندارد. به جز یک سالن در گرگان و یک سالن در شیراز و یکی دو شهر دیگر، سالن استانداردی برای اجرای کنسرت ارکستر سمفونیک وجود ندارد. با اینحال در سفرهایی که خودم به همراه پیانو میروم با بازخوردهای خوبی از سوی مردم مواجه میشوم. همین که مردم نزدیک به دو ساعت مینشینند و موسیقی بدون کلام گوش میدهند نشانگر این است که سلیقهها نسبت به موسیقی تغییر کرده و بهتر شده و سلیقه مردم فقط به سمتوسوی یک نوع موسیقی نیست.
شما مساله کمبود سالن در شهرستانها را درحالی مطرح میکنید که اهالی موسیقی در خود پایتخت نیز با چنین مشکلی مواجه هستند. بهعنوان مثال برخی هنرمندان تراز اول به این مساله اشاره میکنند که برای اجرا در تالار وحدت باید مدتهای طولانی در نوبت بمانند؟
ما خیلی از این نظر در مضیقه و تنگنا هستیم. زمانی که تالار وحدت ساخته شد، جمعیت تهران حدود سه میلیون نفر بود. الان جمعیت تهران بنا به گفتهها، بین 12 تا 15 میلیون نفر است ولی هنوز همان یک سالن را داریم. درعینحال مشکل دیگری که دراین زمینه وجود دارد، حضور تئاتریها در تالار وحدت است. خانه اصلی آنها تئاترشهر است ولی همچنان تمایل دارند در تالار وحدت به اجرای تئاتر بپردازند. نکته دیگری که باعث تاسف است برگزاری مراسم خاکسپاری هنرمندان در تالار وحدت است. کم مانده مراسم شستوشوی درگذشتگان نیز در تالار انجام شود. تالار وحدت برای اهالی هنر حکم کیمیا را دارد. همانطور که گفتید برای اجرا باید ماهها در نوبت ماند. متاسفم که بگویم در تالار وحدت، برنامههایی اضافه بر سازمان و بیربط هم انجام میشود که اصلا خوب نیست. با وجود آنکه خود من از طرفداران پروپاقرص تئاتر هستم. بهخصوص که در سالهای اخیر، ورود بخش خصوصی به تئاتر باعث شده تا شاهد احداث سالنهای بیشتری در سطح شهر باشیم. تئاتریها مشکل کمبود سالن ندارند ولی همچنان شاهد حضور آنها در تالار وحدت هستیم. در کشورهای دیگر مثل اتریش که مهد موسیقی دنیاست، هر سالن برای یک نوع موسیقی ساخته شده است. یک سالن مخصوص اپراست، یک سالن مخصوص اجراهای ارکستر فیلارمونیک و... ولی در تالار وحدت همهجور برنامه فرهنگی هنری اجرا میشود. به نظرم اگر خواروبارفروشی هم در تالار دایر شود دیگر تکمیل میشود. واقعیت این است که تفکیک نشدن برنامهها در تالار وحدت غمانگیز است.
یکی از فعالیتهای خوبی که بعد از ورود شما به ارکستر پررنگ شد اجرای آثار آهنگسازان پیشکسوت ایرانی است. درباره این روند هم توضیح دهید؟
از وقتی من به ارکستر سمفونیک آمدهام، آثار آهنگسازان ایرانی را اجرا کردهایم. در ضمن آثار چهار آهنگساز ایرانی را علاوه بر اجرا، ضبط تصویری هم کردهایم. اکنون هم یکسری کار از آهنگسازان جوان در دست دارم که مشغول مطالعه روی آنها هستم. میخواهم یکسری را جدا و برای اجرا در ارکستر سمفونیک انتخاب کنم. ارکستر سمفونیک، به سهم خودش در این زمینه قدمهای زیادی برداشته است، هم از رهبر ارکستر ایرانی مهمان دعوت کرده، هم از رهبر ارکستر غیرایرانی. در این مدت آثاری از آهنگسازانی چون احمد پژمان، حسین دهلوی، مصطفی کمالپورتراب، شاهین فرهت و... را اجرا کردهایم و قصد داریم در برنامههای آتی، آثار علیرضا مشایخی را هم اجرا کنیم. درعینحال فراموش نکنیم من بهعنوان مدیر هنری و رهبر ارکستر وظیفه دارم طوری برنامهریزی کنم که مردم با موسیقی کلاسیک و ارکسترسمفونیک نیز بیشتر آشنا شوند. قطعا در این بین به جز اجرای آثار آهنگسازان ایرانی به اجرای آثار نوابغ موسیقی دنیا هم خواهیم پرداخت.
یکی از قطعاتی که در کنسرت روزهای اخیر اجرا شده قطعه «پیتر و گرگ» است که به شکل متفاوت و با کمک گرفتن از عنصر روایت نمایشی اجرا میشود.
ما از راوی در این اثر استفاده کردیم چون میخواستیم این قطعه برای کودکان و نوجوانان و همچنین جوانان قابللمستر باشد. این کار را انجام دادیم تا جوانان و مردم بیشتر با موسیقی کلاسیک آشنا شوند. برای این کار از روایتگری یک بازیگر زن که لیندا کیانی است، استفاده کردیم. تجربه برگزاری کنسرت در روزهای اخیر، نتیجه خوبی داشته است. از نظر من بخش اعظمی از فعالیتهای ارکستر سمفونیک تهران مبتنی بر برنامههای آموزشی و فرهنگسازی است. اگر در جریان برگزاری یک کنسرت، فقط چند نفر هم با موسیقی کلاسیک آشنا شوند ما به هدفمان رسیدهایم.
یکبار در گفتوگویی که با هم داشتیم به این مساله اشاره کردید که دلتان میخواهد در تختجمشید به اجرای کنسرت بپردازید. امروز در این دهه از عمر ارزشمندتان تمایل دارید در عرصه موسیقی چه کاری انجام بدهید؟
البته تختجمشید را از این نظر مطرح کرده بودم که براین باورم ما برخلاف کشورهای دیگر، پیشینه پرقدمت و غنی از نظر فرهنگی تاریخی داریم. چه بهتر است که بتوانیم به مدد برگزاری کنسرت، این اماکن تاریخی فرهنگی را به جهانیان معرفی کنیم. در پاسخ به سوال شما باید بگویم همیشه در موسیقی یک مسیر را ادامه دادهام، چه دیروز و چه امروز هدفم خوشنام کردن مملکتم و مردمم بوده است.چون یک موسیقیدان هستم فقط از راه موسیقی میتوانم این رسالت را انجام دهم.
ارکستر سمفونیک تهران از نظر منابع مالی چقدر دراین سالها تامین شده است؟
تامین که هیچوقت به شکل ایدهآل نبوده و نیست. ولی باید بگویم خوشبختانه همکاریهای زیادی از طرف بنیاد رودکی و وزارت ارشاد با ما انجام میشود و همین مهم است. ضمن اینکه میخواهم دراین گفتوگو تشکر ویژهای از گروه فنی تالار وحدت انجام دهم چون در کمترین زمان ممکن و بعد از اجرای یک تئاتر، سالن را برای اجرای کنسرت آماده میکنند. من گاهی از این مساله متعجب میشوم که چطور به سرعت میتوانند این کار را انجام بدهند. تالار وحدت در حال حاضر سه نوبت در روز کار میکند و من امیدوارم کار به جایی نرسد که این تالار با این قدمت 50 ساله بر سر هنرمندان خراب شود. باید به این سالن رسیدگی و اشکالات و نواقص آن برطرف شود، ولی وقتی سه نوبت در شبانهروز از آن کار میکشند این تعمیرات چطور باید انجام شود؟! به همین دلیل است که دراین گفتوگو از اهالی تئاتر خواهش میکنم به خانه خودشان تئاترشهر برگردند و اجازه دهند این سالن فقط مختص اجرای موسیقی باشد. آن هم موسیقیای که واقعا در شأن تالار وحدت باشد.
سوال پایانی من درباره قطعاتی است که قرار است در کنسرتهای پیشرو اجرا کنید.
همانطور که پیشتر هم اشاره کردم هدف ارکستر سمفونیک تهران آشنا کردن مردم بهویژه جوانان با موسیقی کلاسیک و سازهای ارکستر سمفونیک است که خوشبختانه این کار پلهپله به واسطه برگزاری کنسرتها انجام شده است. درواقع آهنگسازی قطعات دراین کنسرتها بهگونهای است که مردم با این سازها آشنا شوند. در اجراهای اخیر چهار نوازنده نوجوان هارپ داریم که بیتردید مخاطبان را شگفتزده میکنند. فتانه شاهین که استاد هارپ و معلم این نوازندگان نوجوان است، قطعهای را برای اجرا دراین کنسرت آماده کرده است. من این قطعه را برای ارکستر تنظیم کردهام. بهطور کلی به جز دو قطعه، باقی قطعات جدید هستند و برای مخاطبان تازگی خواهند داشت.
به گزارش فرهیختگان، شهرداد روحانی، چهرهای شناخته شده برای آن دسته از مخاطبانی است که به موسیقی، خاصه موسیقی ارکسترال علاقهمندند. او طی سالهای اخیر به ایران بازگشته تا در کشورش فعالیتهای موسیقی را ادامه دهد. او در این سالها مسئولیت مدیریت هنری و رهبری ارکستر سمفونیک تهران را نیز به دوش گرفته است. برگزاری کنسرتهای متعدد ارکستر سمفونیک و پیشفروش بلیتهای کنسرت به خوبی گواه این ادعاست که ارکستر سمفونیک در سالهای اخیر توانسته بیش از پیش از جایگاه مطلوبی نزد مردم برخوردار شود. ارکستر سمفونیک تهران در برنامههای اخیر خود قرار است در روزهای 26 و 27 مرداد به برگزاری کنسرتی برای کودکان ونوجوانان بپردازد. به دلیل استقبال مردم این کنسرت اول شهریور نیز برگزار میشود. همه این موضوعات دلیلی برای گفتوگو با شهرداد روحانی شد تا حرفهایش را درباره وضعیت ارکستر سمفونیک تهران و دیگر مسائل حوزه موسیقی کشور بشنویم.
شما در ماههای گذشته به فراخور گفتوگوهایی که با رسانهها انجام دادهاید به این مساله اشاره کردید که ارکستر سمفونیک تهران در سالهای اخیر سفیر فرهنگی ایران بوده است. درحال حاضر این ارکستر چقدر توانسته از دستاوردهای این مساله بهره ببرد؟
البته منظور من این بوده که ارکستر سمفونیک تهران میتواند یکی از سفرای فرهنگی ایران باشد، مثل ارکستر فیلارمونیک وین که بهنوعی سفیر فرهنگی کشور اتریش است یا ارکسترهای دیگر. ما هم از این قاعده مستثنی نیستیم. بههر حال یکی از سفیرهایی که میتواند در انتقال مفاهیم فرهنگی یک کشور مثمرثمر باشد، ارکستر سمفونیک آن است. ارکستر سمفونیک دراین سالها بهصورت حرفهای و تماموقت کار میکند. برای مثال باید بگویم، ماه گذشته از ارکستر سمفونیک دعوت شد تا بهعنوان سفیر فرهنگی ایران در فستیوال «راونا» که یکی از مهمترین فستیوالهای موسیقی دنیا به شمار میرود، به همراه نوازندگان ایتالیایی به اجرای برنامه بپردازد. این اجرای ارکستر سمفونیک به خوبی حرف مرا درباره اینکه این ارکستر سفیر فرهنگی ایران است، اثبات میکند. نهتنها حضور ارکستر سمفونیک در برنامههای بینالمللی که در اجراهای شهرستانهای ایران نیز کیفیت به اندازهای بالا بوده است که این نکته را اثبات میکند.
در ماههای اخیر حضور ریکاردو موتی، یکی از برجستهترین رهبران ارکستر جهان اتفاق مهمی را در عرصه موسیقی ما رقم زد، خود او چه دیدگاهی نسبت به موسیقی ایران داشت؟
همانطور که اشاره کردید او یکی از مهمترین رهبران ارکستر دنیا به شمار میرود. وقتی او به ایران آمد، نیمی از نوازندگانی که از ایتالیا با خود آورده بود، نوازندگانی دستچین شده بودند که از اپراهاوسهای مختلف ایتالیا آمده بودند. از ایتالیا، 52 نوازنده و از ایران، 54 نوازنده در این رویداد حضور داشتند. 106 نوازنده روی سن به اجرای برنامه پرداختند. بعد از تمرین، موتی به من گفت: «در ابتدا من یک ارکستر ایرانی داشتم و یک ارکستر ایتالیایی، ولی بعد از گذشت زمان کوتاهی فقط یک ارکستر داشتم.» این بهترین حرف از طرف او بود که شنیدم و بسیار به دلم نشست.
در داخل کشور چطور؟ دیدگاه مردم نسبت به ارکستر سمفونیک تهران چطور است؟
به محض اینکه مردم متوجه میشوند ارکستر سمفونیک تهران قرار است کنسرت برگزار کند، در طول چند شب، تمام بلیتها به فروش میرسد. این موضوع نشان میدهد که در جامعه، فرهنگسازی مطلوبی نسبت به موسیقی صورت گرفته است. دیدگاهها نسبت به ارکستر سمفونیک تهران ارتقا یافته و اساسا موسیقی توانسته در جامعه از جایگاه خوبی برخوردار شود.
به نظر شما نسبت به موسیقی کلاسیک در جامعه چقدر شناخت حاصل شده است؟ منظورم از سوی مخاطبان است؟
من خیلی در این مورد خوشبین هستم. دلیل خوشبینی من این است که رشد دانشجویان و به تبع آن فارغالتحصیلان رشته موسیقی نسبت به گذشته افزایش داشته است. البته هنوز به جایگاه مطلوب نرسیدهایم و طبعا راه طولانی در پیش داریم. همین که پدر و مادرها، فرزندانشان را به کلاس موسیقی میفرستند چشمانداز امیدوارکنندهای است. تا همین چند سال پیش ما در ارکستر با مشکل جدی کمبود نوازنده ساز هارپ مواجه بودیم. گاهی هنگام برگزاری کنسرت ناچار میشدم کمبود نوازنده هارپ را با ساز پیانو پر کنم. با این حال در کنسرتهایی که در ماههای تیر و مرداد اجرا کردیم چهار نوازنده هارپ حضور داشتند. نوازندگانی که نوجوانانی از سن 11 تا 14 ساله هستند. همه اینها نشانگر نکات مثبتی در عرصه موسیقی معاصر است که باید بیشتر به آنها توجه کرد. درنتیجه من همیشه نیمهپر لیوان را میبینم. بیتردید اگر دولت حمایت بیشتری انجام دهد میتوانیم شاهد نتایج بهتری باشیم.
یکی از فعالیتهایی که شما در کنار رهبری ارکستر سمفونیک تهران بهعهده گرفتهاید برگزاری مسترکلاسهایی در تهران و شهرستانهاست. اگر ممکن است درباره خروجی این طرح نیز توضیح دهید؟
برآیند چنین حرکتی مطلوب بوده است. بهخصوص اجرای برنامههایی از این دست در شهرستانها که خودم به همراه یک ساز پیانو به شهرستان میروم و برنامه اجرا میکنم. در آنجا میبینم چقدر نسبت به این رویدادها استقبال صورت میگیرد. بردن ارکستر سمفونیک به شهرستانها هم میتواند در فرهنگسازی در حوزه موسیقی موثر باشد. واقعیت این است که بردن ارکستر سمفونیک به شهرستانها نیازمند امکانات مالی و هزینههای زیادی است. صرفنظر از مصائب مالی، سالنهای استانداردی در سطح کشور برای اجرای ارکستر سمفونیک وجود ندارد. به جز یک سالن در گرگان و یک سالن در شیراز و یکی دو شهر دیگر، سالن استانداردی برای اجرای کنسرت ارکستر سمفونیک وجود ندارد. با اینحال در سفرهایی که خودم به همراه پیانو میروم با بازخوردهای خوبی از سوی مردم مواجه میشوم. همین که مردم نزدیک به دو ساعت مینشینند و موسیقی بدون کلام گوش میدهند نشانگر این است که سلیقهها نسبت به موسیقی تغییر کرده و بهتر شده و سلیقه مردم فقط به سمتوسوی یک نوع موسیقی نیست.
شما مساله کمبود سالن در شهرستانها را درحالی مطرح میکنید که اهالی موسیقی در خود پایتخت نیز با چنین مشکلی مواجه هستند. بهعنوان مثال برخی هنرمندان تراز اول به این مساله اشاره میکنند که برای اجرا در تالار وحدت باید مدتهای طولانی در نوبت بمانند؟
ما خیلی از این نظر در مضیقه و تنگنا هستیم. زمانی که تالار وحدت ساخته شد، جمعیت تهران حدود سه میلیون نفر بود. الان جمعیت تهران بنا به گفتهها، بین 12 تا 15 میلیون نفر است ولی هنوز همان یک سالن را داریم. درعینحال مشکل دیگری که دراین زمینه وجود دارد، حضور تئاتریها در تالار وحدت است. خانه اصلی آنها تئاترشهر است ولی همچنان تمایل دارند در تالار وحدت به اجرای تئاتر بپردازند. نکته دیگری که باعث تاسف است برگزاری مراسم خاکسپاری هنرمندان در تالار وحدت است. کم مانده مراسم شستوشوی درگذشتگان نیز در تالار انجام شود. تالار وحدت برای اهالی هنر حکم کیمیا را دارد. همانطور که گفتید برای اجرا باید ماهها در نوبت ماند. متاسفم که بگویم در تالار وحدت، برنامههایی اضافه بر سازمان و بیربط هم انجام میشود که اصلا خوب نیست. با وجود آنکه خود من از طرفداران پروپاقرص تئاتر هستم. بهخصوص که در سالهای اخیر، ورود بخش خصوصی به تئاتر باعث شده تا شاهد احداث سالنهای بیشتری در سطح شهر باشیم. تئاتریها مشکل کمبود سالن ندارند ولی همچنان شاهد حضور آنها در تالار وحدت هستیم. در کشورهای دیگر مثل اتریش که مهد موسیقی دنیاست، هر سالن برای یک نوع موسیقی ساخته شده است. یک سالن مخصوص اپراست، یک سالن مخصوص اجراهای ارکستر فیلارمونیک و... ولی در تالار وحدت همهجور برنامه فرهنگی هنری اجرا میشود. به نظرم اگر خواروبارفروشی هم در تالار دایر شود دیگر تکمیل میشود. واقعیت این است که تفکیک نشدن برنامهها در تالار وحدت غمانگیز است.
یکی از فعالیتهای خوبی که بعد از ورود شما به ارکستر پررنگ شد اجرای آثار آهنگسازان پیشکسوت ایرانی است. درباره این روند هم توضیح دهید؟
از وقتی من به ارکستر سمفونیک آمدهام، آثار آهنگسازان ایرانی را اجرا کردهایم. در ضمن آثار چهار آهنگساز ایرانی را علاوه بر اجرا، ضبط تصویری هم کردهایم. اکنون هم یکسری کار از آهنگسازان جوان در دست دارم که مشغول مطالعه روی آنها هستم. میخواهم یکسری را جدا و برای اجرا در ارکستر سمفونیک انتخاب کنم. ارکستر سمفونیک، به سهم خودش در این زمینه قدمهای زیادی برداشته است، هم از رهبر ارکستر ایرانی مهمان دعوت کرده، هم از رهبر ارکستر غیرایرانی. در این مدت آثاری از آهنگسازانی چون احمد پژمان، حسین دهلوی، مصطفی کمالپورتراب، شاهین فرهت و... را اجرا کردهایم و قصد داریم در برنامههای آتی، آثار علیرضا مشایخی را هم اجرا کنیم. درعینحال فراموش نکنیم من بهعنوان مدیر هنری و رهبر ارکستر وظیفه دارم طوری برنامهریزی کنم که مردم با موسیقی کلاسیک و ارکسترسمفونیک نیز بیشتر آشنا شوند. قطعا در این بین به جز اجرای آثار آهنگسازان ایرانی به اجرای آثار نوابغ موسیقی دنیا هم خواهیم پرداخت.
یکی از قطعاتی که در کنسرت روزهای اخیر اجرا شده قطعه «پیتر و گرگ» است که به شکل متفاوت و با کمک گرفتن از عنصر روایت نمایشی اجرا میشود.
ما از راوی در این اثر استفاده کردیم چون میخواستیم این قطعه برای کودکان و نوجوانان و همچنین جوانان قابللمستر باشد. این کار را انجام دادیم تا جوانان و مردم بیشتر با موسیقی کلاسیک آشنا شوند. برای این کار از روایتگری یک بازیگر زن که لیندا کیانی است، استفاده کردیم. تجربه برگزاری کنسرت در روزهای اخیر، نتیجه خوبی داشته است. از نظر من بخش اعظمی از فعالیتهای ارکستر سمفونیک تهران مبتنی بر برنامههای آموزشی و فرهنگسازی است. اگر در جریان برگزاری یک کنسرت، فقط چند نفر هم با موسیقی کلاسیک آشنا شوند ما به هدفمان رسیدهایم.
یکبار در گفتوگویی که با هم داشتیم به این مساله اشاره کردید که دلتان میخواهد در تختجمشید به اجرای کنسرت بپردازید. امروز در این دهه از عمر ارزشمندتان تمایل دارید در عرصه موسیقی چه کاری انجام بدهید؟
البته تختجمشید را از این نظر مطرح کرده بودم که براین باورم ما برخلاف کشورهای دیگر، پیشینه پرقدمت و غنی از نظر فرهنگی تاریخی داریم. چه بهتر است که بتوانیم به مدد برگزاری کنسرت، این اماکن تاریخی فرهنگی را به جهانیان معرفی کنیم. در پاسخ به سوال شما باید بگویم همیشه در موسیقی یک مسیر را ادامه دادهام، چه دیروز و چه امروز هدفم خوشنام کردن مملکتم و مردمم بوده است.چون یک موسیقیدان هستم فقط از راه موسیقی میتوانم این رسالت را انجام دهم.
ارکستر سمفونیک تهران از نظر منابع مالی چقدر دراین سالها تامین شده است؟
تامین که هیچوقت به شکل ایدهآل نبوده و نیست. ولی باید بگویم خوشبختانه همکاریهای زیادی از طرف بنیاد رودکی و وزارت ارشاد با ما انجام میشود و همین مهم است. ضمن اینکه میخواهم دراین گفتوگو تشکر ویژهای از گروه فنی تالار وحدت انجام دهم چون در کمترین زمان ممکن و بعد از اجرای یک تئاتر، سالن را برای اجرای کنسرت آماده میکنند. من گاهی از این مساله متعجب میشوم که چطور به سرعت میتوانند این کار را انجام بدهند. تالار وحدت در حال حاضر سه نوبت در روز کار میکند و من امیدوارم کار به جایی نرسد که این تالار با این قدمت 50 ساله بر سر هنرمندان خراب شود. باید به این سالن رسیدگی و اشکالات و نواقص آن برطرف شود، ولی وقتی سه نوبت در شبانهروز از آن کار میکشند این تعمیرات چطور باید انجام شود؟! به همین دلیل است که دراین گفتوگو از اهالی تئاتر خواهش میکنم به خانه خودشان تئاترشهر برگردند و اجازه دهند این سالن فقط مختص اجرای موسیقی باشد. آن هم موسیقیای که واقعا در شأن تالار وحدت باشد.
سوال پایانی من درباره قطعاتی است که قرار است در کنسرتهای پیشرو اجرا کنید.
همانطور که پیشتر هم اشاره کردم هدف ارکستر سمفونیک تهران آشنا کردن مردم بهویژه جوانان با موسیقی کلاسیک و سازهای ارکستر سمفونیک است که خوشبختانه این کار پلهپله به واسطه برگزاری کنسرتها انجام شده است. درواقع آهنگسازی قطعات دراین کنسرتها بهگونهای است که مردم با این سازها آشنا شوند. در اجراهای اخیر چهار نوازنده نوجوان هارپ داریم که بیتردید مخاطبان را شگفتزده میکنند. فتانه شاهین که استاد هارپ و معلم این نوازندگان نوجوان است، قطعهای را برای اجرا دراین کنسرت آماده کرده است. من این قطعه را برای ارکستر تنظیم کردهام. بهطور کلی به جز دو قطعه، باقی قطعات جدید هستند و برای مخاطبان تازگی خواهند داشت.