صراط: تُل آجری دروازهای است که پیش از تختجمشید و برای کاخ فیروزی که امروز به طور کامل تخریب شده، در محوطه شهر باستانی پارسه ساخته شدهاست. بنایی که در 4 کیلومتری تختجمشید واقع شده اما قدیمیتر از تختگاه (مجموعهٔ تخت جمشید) ساخته شدهاست. باستانشناسان یافتند که تُل آجری، دروازهای از دوران هخامنشیان و احتمالا زمان کوروش بزرگ است که در ساخت آن از هنر و فرهنگ بابلی هم استفاده شدهاست، براین اساس روابطعمومی پایگاه جهانی تختجمشید، توضیحی در خصوص سازههای کار گذاشتهشده در تل آجری ارائه کرده است.
به گزارش تسنیم تل آجری پارسه واقع در 4 کیلومتری تختگاه تختجمشید بنایی از خشت و آجر است که ابعاد سازهای آن 30 در 40 متر است. از ارتفاع این بنا در بسیاری از قسمتها کمتر از یک متر باقی مانده است. در حقیقت، پس از 6 سال کار تحقیقاتی هیئت ایرانی و ایتالیایی مشخص شد این سازه خشتی بزرگ میتواند دروازهای شبیه به بنای دروازه ایشتار در بابل قدیم باشد.
به مرور با روشن شدن اهمیت این بنا شورای فنی و شورای راهبردی تختجمشید دغدغه حفاظت از بقایای این سازه خشتی و آجری و مصون ماندن آن از باران را داشت. چراکه ضخامت دیوارههای 10 تا 12 متری این بنا در بخش نما تا دو متر از آجر و پنج تا شش متر بخش داخلی دیوارها از خشت ساخته شده بود.
با مشورت از متخصصان متعدد داخلی و استفاده از تجربه محوطههای باستانی مهمی نظیر سقف پلکان شرقی تختجمشید با ارتفاع 10 متر که در دوره زنده یاد دکتر باقر آیتالله زاده شیرازی بهعنوان ممتازترین چهره ماندگار میراث فرهنگی کشور، در دهه 1370 نصب شده بود یا محوطههای مهم دیگری نظیر پوشش سقف سازه فلزی محوطه هگمتانه همدان، بندیان درگز در خراسان، محوطه باستانی 6 هزار ساله زاغه در دشت قزوین که در دوره زنده یاد دکتر نگهبان معروف به پدر باستانشناسی ایران و هم محوطه باستانی قلی درویش در قم ایجاد شده بود در تمام موارد تجربه نشان داده بود که بهترین راه حفاظت از محوطههای باستانی پس از کاوش، ایجاد پوشش سازههای فلزی برای جلوگیری از تخریب بنا در مقابل باد و باران است.
این تجربه حتی برای بناهای سنگی نظیر تختجمشید هم بکار گرفته شد و امروزه مقایسه پلکان شرقی و کاخ شورا تختجمشید که زیر پوشش سقف محفوظ مانده در مقایسه با پلکان شمالی کاخ آپادانا که در معرض باد و باران بوده است نشان میدهد که استفاده از پوشش فلزی برای حفاظت تا چه حدود اهمیت دارد.
در حقیقت این یک تجربه جهانی است و در ایتالیا بهعنوان مهمترین کشور حفاظتگر و متولی مرمت و تدوینگر مبانی حفاظت و مرمت آثار تاریخی جهان هم در بیشتر محوطه باستانی از همین پوشش سقف فلزی برای حفاظت از بناهای باستانی پس از کاوش استفاده شده است.
باستانشناسان پس از کاوش محوطه باستانی باید به فکر حفاظت پس از کاوش باشند به همین دلیل صدها محوطه باستانی پس از کاوش با همان خاک پر میشوند اما محوطههایی که بیشتر قابلیت بازدید دارند و امکان حضور گردشگر در آن آثار وجود دارد باید بهعنوان سایتموزه باز بمانند و امکان بازدید وجود داشته باشد.
بدیهی است که پرکردن گمانههای کاوش پس از مطالعات باستانشناسی آسانترین روش حفاظت است اما محروم کردن جامعه از مشاهده آثار تاریخی خود با پنهان کردن مجدد آثار در زیر خاک شاید الگویی مربوط به 50 سال پیش به قبل باشد که امروزه در جهان این شیوه حفاظت بهعنوان ابتداییترین روش حفاظت آثار باستانی مطرح است.
در تمام کشورهای توسعه یافته تلاش میکنند با ایجاد سایت موزه و انجام پوشش حفاظتی سازههای فلزی روی اثر تاریخی مکشوفه از دل محوطه باستانی آن را به نمایش بگذارند و بهرهبردار اثر تاریخی سرزمین خود باشند. درست، همین روشی که در جهان مرسوم است در حفاظت بنای خشتی و آجری مکشوفه در تل آجری پارسه بکار گرفته شده است.
با این تجربه و این دیدگاه، سازه پوششی تل آجری پارسه اکنون در حال انجام است و پس از ایجاد سازه مجدد عملیات حفاظت و مرمت سازههای معماری خشتی و آجری این محوطه انجام خواهد شد.
به واقع حفاریهای علمی باستانشناسی که خود نوعی از عمل جراحی زمین محسوب میشود مستلزم شکافتن تپه باستانی است که بدون تردید این عمل برای بهبود وضع بیمار انجام میشود اما عکسبرداری از بدن شکافته شده در اتاق عمل و ارائه تصویر آن به عموم جامعه بهعنوان عکس جلوه دادن کار جراح و اینکه جراح بدن یک انسان را شکافته است بیشتر درگیر کردن افکار عمومی جامعه با بدن شکافته شده است نه بهبود بیمار پس از عمل.
در خصوص کاوش تل آجری هم باید به نتایج پس از عمل اندیشید و اینکه اثر باستانی دروازه تل آجری میتواند با پوشش حفاظتی سقف برای سالیان متمادی از گزند باد و باران مصون بماند. باید توجه داشت از آن دروازه باشکوه و بزرگ دوره هخامنشی امروز کمتر از یک متر و تنها در برخی موارد تا 2 متر باقی مانده است که این حداقل هم اگر به سرعت زیر پوشش سقف قرار نگیرد از بین خواهد رفت.
به همه دلائل فوق، و پس از ارائه طرح به پژوهشگاه میراث فرهنگی مجوز ایجاد فونداسیون به روش کاوش برای پی کنی پایههای سقف پیرامون بنای دروازه صادر شد.
در حقیقت بررسیهای متعدد مغناطیس سنجی و پس از 6 سال کاوش بنای تل آجری در محدوده بنا نقشه راه برای گروه کاوش کاملاً روشن بود که ایجاد پایههای سقف در دور تا دور بنا در فاصله سه تا پنج متری از سازه اصلی باید انجام گیرد زیرا در بخشهای پیرامونی اثر تاریخی وجود نداشت. یعنی ابعاد بنای تحت پوشش 30 در 40 متر و ابعاد پلان پایههای فونداسیون حفاظتی دور تا دور محوطه 50 در 60 متر پیشنهاد شد تا هر نوع سازه الحاقی احتمالی هم تحت پوشش سقف قرار گیرد.
کاوش در آوارهای پیرامون بنا طی 8 ماه انجام شد و به جز دو دیوار الحاقی که از قبل پیشبینی میشد هیچ اثر معماری دیگر بدست نیامد. پایه فونداسیون در خاک بکر و پائینتر از سطح زمینهای کشاوری ایجاد شد زیرا محدوده بزرگ تحت پوشش این سقف بدون ایجاد و یا قرار گرفتن حتی یک پایه روی اثر تاریخی باید ایجاد میشد.
در حالیکه در آثار تاریخی ایتالیا و بسیاری از محوطههای دیگر بهصورت معمول بدلیل بزرگی محدوده تحت پوشش باید در این محوطه نیز یک ردیف پایه فونداسیون روی اثر قرار میگرفت که خوشبختانه در تل آجری این کار انجام نشد.
به دلیل بزرگی ابعاد سقف و هم لزوم استحکام آن و مهمتر رعایت ارتفاع آن از سطح محوطه حداکثر 3 متر ارتفاع با رعایت حفاظت از منظر تختجمشید آن هم در فاصله چهار کیلومتری تختجمشید، ایجاد چنین پوشش حفاظتی نیازمند استفاده از بستری محکم داشت که بتواند با ایجاد لولههای فلزی سبک که در اصطلاح سازه فضایی سبک خوانده میشوند، ایجاد پوشش سقف ایجاد شود. این پروژه در حال انجام است و ضمن ارائه گزارش در این خصوص و همچنین بازدید دهها متخصص ایرانی و اروپایی، پروژه تل آجری بهزودی به یکی از دستاوردهای مهم میراثفرهنگی کشور در چگونگی حفاظت و مرمت تپههای باستانی تبدیل میشود.
این پروژه مشترک بینالمللی هر ساله گزارش کاوش و برنامه حفاظت و مرمت خود را در کنگره باستانشناسی ایران و در دانشگاههای اروپایی ارائه میدهد و تاکنون علاوه بر انتشار و ارائه سمینار در دانشگاه شیراز، پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، موزه ملی ایران باستان گزارش این پروژه مهم در دانشگاه بولونیا، در دانشگاههای کانادا، فرانسه و آلمان ارائه شد و مورد تأیید قرار گرفت.
در این پروژه مهم باستانشناسی کشور علاوه بر حضور مرمتگران و باستانشناسان متعدد ایرانی مهمترین مرکز بینالمللی مطالعات باستانشناسی و حفاظت و مرمت شناخته شده ایتالیایی معروف به "ایزمیو" حضور مستقیم دارد.
همپچنین متخصصان ایتالیایی مرمتگران بدون مرز ایتالیا در چارچوب تفاهمنامه منعقده در فصل آینده برای مرمت سازههای معماری خشتی و آجری این بنای ارزشمند حضور خواهند یافت. مطالعات مشترک بینالمللی طی هفت سال انجام شده است و بهزودی کتاب تل آجری بهعنوان دروازه یادمانی پارسه منتشر خواهد شد.
ضوابط عرصه و حریم محوطههای باستانی برای حفاظت از اثر باستانی بسیار متفاوت از ساخت سیلو و میزان ارتفاع آن در حریم اثر تاریخی است و مقایسه این دو غلط است. ارتفاع پوشش سازه فلزی تل آجری با ارتفاع سه متر در فاصله چهار کیلومتری تختجمشید در مقایسه با ارتفاع 10 متری پوشش سقف پلکان شرقی آپادانا در تختگاه تختجمشید نشان میدهد که ضوابط حریم در امر حفاظت برای تل آجری از منظر بصری کاملا رعایت شده است.
اما نکته مهمتر اینکه موضوع میزان اهمیت حفاظت اثر تاریخی مطرح است یعنی اینکه برای حفاظت از اثر باستانی دخالت در اثر برای حفاظت حتی اگر در تختجمشید هم باشد همانند پوشش فلزی پلکان شرقی آپادانا میزان ارتفاع قابلیت اجرا دارد. پوشش حفاظتی تل آجری سازه فلزی سبکی است که برای حفاظت محوطه با ویژگیهای فوق ایجاد شده است. پی کنی فونداسیون دور تا دور محوطه تل آجری به روش باستانشناسی انجام شده است که پس از برداشتن آوارهای پراکنده پیرامون بنا و نمایان شدن خاک بکر چاله فونداسیون حفر شد.
برداشتن آوار پیرامون محوطه در عرصه بنا برای حفاظت از اثر تاریخی انجام میشود زیرا این کار به روش باستانشناسی در آوار و نه در بنا انجام شده است.
بهصورت معمول کاوش باستانشناسی در عرصه محوطههای باستانی و نه در بیرون از عرصه انجام میشود و کاوشهای باستانشناسی دخالت در اثر باستانی نیست بلکه شناخت اثر و حفاظت از اثر تاریخی است.
تشخیص تمایز بین سازه، آوار، نوع آوار، مواد باستانشناسی و رسوب، سطوح سکونتی و خاک بکر همه ازجمله مواردی است که باستانشناس و مسئول کاوش با تفسیر کانتکسهای متفاوت خاک آن را تشخیص میدهد.
به گزارش تسنیم تل آجری پارسه واقع در 4 کیلومتری تختگاه تختجمشید بنایی از خشت و آجر است که ابعاد سازهای آن 30 در 40 متر است. از ارتفاع این بنا در بسیاری از قسمتها کمتر از یک متر باقی مانده است. در حقیقت، پس از 6 سال کار تحقیقاتی هیئت ایرانی و ایتالیایی مشخص شد این سازه خشتی بزرگ میتواند دروازهای شبیه به بنای دروازه ایشتار در بابل قدیم باشد.
به مرور با روشن شدن اهمیت این بنا شورای فنی و شورای راهبردی تختجمشید دغدغه حفاظت از بقایای این سازه خشتی و آجری و مصون ماندن آن از باران را داشت. چراکه ضخامت دیوارههای 10 تا 12 متری این بنا در بخش نما تا دو متر از آجر و پنج تا شش متر بخش داخلی دیوارها از خشت ساخته شده بود.
با مشورت از متخصصان متعدد داخلی و استفاده از تجربه محوطههای باستانی مهمی نظیر سقف پلکان شرقی تختجمشید با ارتفاع 10 متر که در دوره زنده یاد دکتر باقر آیتالله زاده شیرازی بهعنوان ممتازترین چهره ماندگار میراث فرهنگی کشور، در دهه 1370 نصب شده بود یا محوطههای مهم دیگری نظیر پوشش سقف سازه فلزی محوطه هگمتانه همدان، بندیان درگز در خراسان، محوطه باستانی 6 هزار ساله زاغه در دشت قزوین که در دوره زنده یاد دکتر نگهبان معروف به پدر باستانشناسی ایران و هم محوطه باستانی قلی درویش در قم ایجاد شده بود در تمام موارد تجربه نشان داده بود که بهترین راه حفاظت از محوطههای باستانی پس از کاوش، ایجاد پوشش سازههای فلزی برای جلوگیری از تخریب بنا در مقابل باد و باران است.
این تجربه حتی برای بناهای سنگی نظیر تختجمشید هم بکار گرفته شد و امروزه مقایسه پلکان شرقی و کاخ شورا تختجمشید که زیر پوشش سقف محفوظ مانده در مقایسه با پلکان شمالی کاخ آپادانا که در معرض باد و باران بوده است نشان میدهد که استفاده از پوشش فلزی برای حفاظت تا چه حدود اهمیت دارد.
در حقیقت این یک تجربه جهانی است و در ایتالیا بهعنوان مهمترین کشور حفاظتگر و متولی مرمت و تدوینگر مبانی حفاظت و مرمت آثار تاریخی جهان هم در بیشتر محوطه باستانی از همین پوشش سقف فلزی برای حفاظت از بناهای باستانی پس از کاوش استفاده شده است.
باستانشناسان پس از کاوش محوطه باستانی باید به فکر حفاظت پس از کاوش باشند به همین دلیل صدها محوطه باستانی پس از کاوش با همان خاک پر میشوند اما محوطههایی که بیشتر قابلیت بازدید دارند و امکان حضور گردشگر در آن آثار وجود دارد باید بهعنوان سایتموزه باز بمانند و امکان بازدید وجود داشته باشد.
بدیهی است که پرکردن گمانههای کاوش پس از مطالعات باستانشناسی آسانترین روش حفاظت است اما محروم کردن جامعه از مشاهده آثار تاریخی خود با پنهان کردن مجدد آثار در زیر خاک شاید الگویی مربوط به 50 سال پیش به قبل باشد که امروزه در جهان این شیوه حفاظت بهعنوان ابتداییترین روش حفاظت آثار باستانی مطرح است.
در تمام کشورهای توسعه یافته تلاش میکنند با ایجاد سایت موزه و انجام پوشش حفاظتی سازههای فلزی روی اثر تاریخی مکشوفه از دل محوطه باستانی آن را به نمایش بگذارند و بهرهبردار اثر تاریخی سرزمین خود باشند. درست، همین روشی که در جهان مرسوم است در حفاظت بنای خشتی و آجری مکشوفه در تل آجری پارسه بکار گرفته شده است.
با این تجربه و این دیدگاه، سازه پوششی تل آجری پارسه اکنون در حال انجام است و پس از ایجاد سازه مجدد عملیات حفاظت و مرمت سازههای معماری خشتی و آجری این محوطه انجام خواهد شد.
به واقع حفاریهای علمی باستانشناسی که خود نوعی از عمل جراحی زمین محسوب میشود مستلزم شکافتن تپه باستانی است که بدون تردید این عمل برای بهبود وضع بیمار انجام میشود اما عکسبرداری از بدن شکافته شده در اتاق عمل و ارائه تصویر آن به عموم جامعه بهعنوان عکس جلوه دادن کار جراح و اینکه جراح بدن یک انسان را شکافته است بیشتر درگیر کردن افکار عمومی جامعه با بدن شکافته شده است نه بهبود بیمار پس از عمل.
در خصوص کاوش تل آجری هم باید به نتایج پس از عمل اندیشید و اینکه اثر باستانی دروازه تل آجری میتواند با پوشش حفاظتی سقف برای سالیان متمادی از گزند باد و باران مصون بماند. باید توجه داشت از آن دروازه باشکوه و بزرگ دوره هخامنشی امروز کمتر از یک متر و تنها در برخی موارد تا 2 متر باقی مانده است که این حداقل هم اگر به سرعت زیر پوشش سقف قرار نگیرد از بین خواهد رفت.
به همه دلائل فوق، و پس از ارائه طرح به پژوهشگاه میراث فرهنگی مجوز ایجاد فونداسیون به روش کاوش برای پی کنی پایههای سقف پیرامون بنای دروازه صادر شد.
در حقیقت بررسیهای متعدد مغناطیس سنجی و پس از 6 سال کاوش بنای تل آجری در محدوده بنا نقشه راه برای گروه کاوش کاملاً روشن بود که ایجاد پایههای سقف در دور تا دور بنا در فاصله سه تا پنج متری از سازه اصلی باید انجام گیرد زیرا در بخشهای پیرامونی اثر تاریخی وجود نداشت. یعنی ابعاد بنای تحت پوشش 30 در 40 متر و ابعاد پلان پایههای فونداسیون حفاظتی دور تا دور محوطه 50 در 60 متر پیشنهاد شد تا هر نوع سازه الحاقی احتمالی هم تحت پوشش سقف قرار گیرد.
کاوش در آوارهای پیرامون بنا طی 8 ماه انجام شد و به جز دو دیوار الحاقی که از قبل پیشبینی میشد هیچ اثر معماری دیگر بدست نیامد. پایه فونداسیون در خاک بکر و پائینتر از سطح زمینهای کشاوری ایجاد شد زیرا محدوده بزرگ تحت پوشش این سقف بدون ایجاد و یا قرار گرفتن حتی یک پایه روی اثر تاریخی باید ایجاد میشد.
در حالیکه در آثار تاریخی ایتالیا و بسیاری از محوطههای دیگر بهصورت معمول بدلیل بزرگی محدوده تحت پوشش باید در این محوطه نیز یک ردیف پایه فونداسیون روی اثر قرار میگرفت که خوشبختانه در تل آجری این کار انجام نشد.
به دلیل بزرگی ابعاد سقف و هم لزوم استحکام آن و مهمتر رعایت ارتفاع آن از سطح محوطه حداکثر 3 متر ارتفاع با رعایت حفاظت از منظر تختجمشید آن هم در فاصله چهار کیلومتری تختجمشید، ایجاد چنین پوشش حفاظتی نیازمند استفاده از بستری محکم داشت که بتواند با ایجاد لولههای فلزی سبک که در اصطلاح سازه فضایی سبک خوانده میشوند، ایجاد پوشش سقف ایجاد شود. این پروژه در حال انجام است و ضمن ارائه گزارش در این خصوص و همچنین بازدید دهها متخصص ایرانی و اروپایی، پروژه تل آجری بهزودی به یکی از دستاوردهای مهم میراثفرهنگی کشور در چگونگی حفاظت و مرمت تپههای باستانی تبدیل میشود.
این پروژه مشترک بینالمللی هر ساله گزارش کاوش و برنامه حفاظت و مرمت خود را در کنگره باستانشناسی ایران و در دانشگاههای اروپایی ارائه میدهد و تاکنون علاوه بر انتشار و ارائه سمینار در دانشگاه شیراز، پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، موزه ملی ایران باستان گزارش این پروژه مهم در دانشگاه بولونیا، در دانشگاههای کانادا، فرانسه و آلمان ارائه شد و مورد تأیید قرار گرفت.
در این پروژه مهم باستانشناسی کشور علاوه بر حضور مرمتگران و باستانشناسان متعدد ایرانی مهمترین مرکز بینالمللی مطالعات باستانشناسی و حفاظت و مرمت شناخته شده ایتالیایی معروف به "ایزمیو" حضور مستقیم دارد.
همپچنین متخصصان ایتالیایی مرمتگران بدون مرز ایتالیا در چارچوب تفاهمنامه منعقده در فصل آینده برای مرمت سازههای معماری خشتی و آجری این بنای ارزشمند حضور خواهند یافت. مطالعات مشترک بینالمللی طی هفت سال انجام شده است و بهزودی کتاب تل آجری بهعنوان دروازه یادمانی پارسه منتشر خواهد شد.
ضوابط عرصه و حریم محوطههای باستانی برای حفاظت از اثر باستانی بسیار متفاوت از ساخت سیلو و میزان ارتفاع آن در حریم اثر تاریخی است و مقایسه این دو غلط است. ارتفاع پوشش سازه فلزی تل آجری با ارتفاع سه متر در فاصله چهار کیلومتری تختجمشید در مقایسه با ارتفاع 10 متری پوشش سقف پلکان شرقی آپادانا در تختگاه تختجمشید نشان میدهد که ضوابط حریم در امر حفاظت برای تل آجری از منظر بصری کاملا رعایت شده است.
اما نکته مهمتر اینکه موضوع میزان اهمیت حفاظت اثر تاریخی مطرح است یعنی اینکه برای حفاظت از اثر باستانی دخالت در اثر برای حفاظت حتی اگر در تختجمشید هم باشد همانند پوشش فلزی پلکان شرقی آپادانا میزان ارتفاع قابلیت اجرا دارد. پوشش حفاظتی تل آجری سازه فلزی سبکی است که برای حفاظت محوطه با ویژگیهای فوق ایجاد شده است. پی کنی فونداسیون دور تا دور محوطه تل آجری به روش باستانشناسی انجام شده است که پس از برداشتن آوارهای پراکنده پیرامون بنا و نمایان شدن خاک بکر چاله فونداسیون حفر شد.
برداشتن آوار پیرامون محوطه در عرصه بنا برای حفاظت از اثر تاریخی انجام میشود زیرا این کار به روش باستانشناسی در آوار و نه در بنا انجام شده است.
بهصورت معمول کاوش باستانشناسی در عرصه محوطههای باستانی و نه در بیرون از عرصه انجام میشود و کاوشهای باستانشناسی دخالت در اثر باستانی نیست بلکه شناخت اثر و حفاظت از اثر تاریخی است.
تشخیص تمایز بین سازه، آوار، نوع آوار، مواد باستانشناسی و رسوب، سطوح سکونتی و خاک بکر همه ازجمله مواردی است که باستانشناس و مسئول کاوش با تفسیر کانتکسهای متفاوت خاک آن را تشخیص میدهد.
در حقیقت برداشت ماهوی و علمی باستانشناس از کاوش باستانشناسی درکی بسیار متفاوت از برداشت ظاهری و سطحی است.
خوشبختانه در کاوش باستانشناسی تل آجری دو نفر از با تجربهترین باستانشناسان با مهارت فراوان در شیوههای کاوش و انتشار مقالات تخصصی هخامنشی حضور دارند که اعمال ضوابط حفاظت در عرصه و حریم محوطههای باستانی بهعنوان مقدماتیترین اصل در کارنامه خود همواره رعایت و خود از صاحبنظران حوزه میراث فرهنگی ایران و ایتالیا هستند.»