رونوشت: حسن غلامی در کانال تلگرامی ستون آزاد نوشت:
خودتحمیقی عمدی!
یقینا اگر پشتِ سخنان #مهدی_مهدویکیا تنها سرِ سوزنی آگاهی و دانایی نهفتهبود، یا حتی نه، تنها سرِ سوزنی سادهلوحی و ناآگاهی در آن حس میشد، و یا تنها یک نظرِ شخصی بود که از تفکرِ وی حاصل شدهبود، خودِ من جزو اولین کسانی بودم که از گفتهاش دفاع میکردم و در دفاعش مطلب مینوشتم؛ اما این جملات مهدویکیا نه حاصل از آگاهی بود و نه سادهلوحی و نه تفکر. به نظر من هیچ عبارتی برازندهی آن نیست جز خودتحمیقی عمدی!
خود تحمیقی عمدی آنجایی است که فکر کنی مسئولِ زیرساختهای ورزش، ساختِ چند ورزشگاه آبرومند، توجه به ورزشهای پایه، از بین بردنِ فقر، اعتیاد، بیکاری و شاید مسئولِ تمامِ بدبختیها و مشکلاتِ جامعه، آن دهدرصد بودجهی نظامی است که هرسال به تامین امنیت و افزایش توان دفاعی کشور تعلق میگیرد و احتمالا آن نود درصد بودجهی دیگرِ زیر دستِ رئیسجمهور و باقی وزارتخانهها، فقط مسئولِ رفعِ حصر، برداشتنِ فیلترینگِ توییتر، برگزاری کنسرت و نیز آزادی قرِ کمر پس از پیروزی در انتخابات! است.
آنجا که داعش و حمله به مجلس و هشتگهای ما با همیم و ما در کنار همیم را فراموش کنی و تهدیدهای پنهان و آشکار اسراییل و داعش و تکفیریها را نبینی و فکر کنی اگر کاری به اتفاقاتِ لبنان و سوریه و عراق نداشته نباشیم، اتفاقاتِ لبنان و سوریه و عراق هم کاری به کشور ما و امنیت مردممان ندارد. و فکر کنی مشکل اسرائیل و داعش و باقی متحدانش با ایران تنها به حضور ایران در کشورهای همسایه مربوط میشود و نه استقلال ایران و نظام سیاسی اسلامی آن و نه سودای حکومتِ قومِ یهود بر جهانی که ایران هم جزو آن باشد و نه هیچ چیزِ دیگری!
خودتحمیقی عمدی یعنی خودت سالِ هشتادوهشت فوتبال را با سیاست آلوده کنی و با دستبندِ سبز در مسابقه حاضر شوی، با حکمِ سیاسی از سربازی معاف شوی، با خاتمی دیدار داشته باشی و اعتبار کسب شده از توجه مردم را خرجِ تمامِ اصلاحات کنی و آنگاه آرزو داشته باشی که روزی سیاست دست از سرِ ورزش بردارد! و ...
باور دارم اصلیترین مشکلِ ما نه سخن گفتنِ نادانهاست و نه سکوتِ دانایان. مشکلِ ما خودتحمیقی عمدی است و لاغیر!
خودتحمیقی عمدی!
یقینا اگر پشتِ سخنان #مهدی_مهدویکیا تنها سرِ سوزنی آگاهی و دانایی نهفتهبود، یا حتی نه، تنها سرِ سوزنی سادهلوحی و ناآگاهی در آن حس میشد، و یا تنها یک نظرِ شخصی بود که از تفکرِ وی حاصل شدهبود، خودِ من جزو اولین کسانی بودم که از گفتهاش دفاع میکردم و در دفاعش مطلب مینوشتم؛ اما این جملات مهدویکیا نه حاصل از آگاهی بود و نه سادهلوحی و نه تفکر. به نظر من هیچ عبارتی برازندهی آن نیست جز خودتحمیقی عمدی!
خود تحمیقی عمدی آنجایی است که فکر کنی مسئولِ زیرساختهای ورزش، ساختِ چند ورزشگاه آبرومند، توجه به ورزشهای پایه، از بین بردنِ فقر، اعتیاد، بیکاری و شاید مسئولِ تمامِ بدبختیها و مشکلاتِ جامعه، آن دهدرصد بودجهی نظامی است که هرسال به تامین امنیت و افزایش توان دفاعی کشور تعلق میگیرد و احتمالا آن نود درصد بودجهی دیگرِ زیر دستِ رئیسجمهور و باقی وزارتخانهها، فقط مسئولِ رفعِ حصر، برداشتنِ فیلترینگِ توییتر، برگزاری کنسرت و نیز آزادی قرِ کمر پس از پیروزی در انتخابات! است.
آنجا که داعش و حمله به مجلس و هشتگهای ما با همیم و ما در کنار همیم را فراموش کنی و تهدیدهای پنهان و آشکار اسراییل و داعش و تکفیریها را نبینی و فکر کنی اگر کاری به اتفاقاتِ لبنان و سوریه و عراق نداشته نباشیم، اتفاقاتِ لبنان و سوریه و عراق هم کاری به کشور ما و امنیت مردممان ندارد. و فکر کنی مشکل اسرائیل و داعش و باقی متحدانش با ایران تنها به حضور ایران در کشورهای همسایه مربوط میشود و نه استقلال ایران و نظام سیاسی اسلامی آن و نه سودای حکومتِ قومِ یهود بر جهانی که ایران هم جزو آن باشد و نه هیچ چیزِ دیگری!
خودتحمیقی عمدی یعنی خودت سالِ هشتادوهشت فوتبال را با سیاست آلوده کنی و با دستبندِ سبز در مسابقه حاضر شوی، با حکمِ سیاسی از سربازی معاف شوی، با خاتمی دیدار داشته باشی و اعتبار کسب شده از توجه مردم را خرجِ تمامِ اصلاحات کنی و آنگاه آرزو داشته باشی که روزی سیاست دست از سرِ ورزش بردارد! و ...
باور دارم اصلیترین مشکلِ ما نه سخن گفتنِ نادانهاست و نه سکوتِ دانایان. مشکلِ ما خودتحمیقی عمدی است و لاغیر!