گروه سیاسی صراط - باشگاه «نفت و نیروی ایرانیان» کلوپی راهاندازی شده از سوی زنگنه برای ایجاد انحصار در خدمت افراد خاص نفتی است.
ژنرال زنگنه انگار خیال ندارد به این زودیها از صحنه مدیریت نفت و گاز ایران کنار رود. سال 1391 بود که او در اقدامی جالب و تعجب برانگیز، آن هم درست پیش از آنکه به عنوان وزیر نفت، از سوی دکترحسن روحانی در کابینه اولش انتخاب شود، به تأسیس باشگاه «نفت و نیروی ایرانیان» به عنوان یک موسسه غیرانتفاعی اقدام کرد و هرجا هم که از آن سخن به میان آمد و انتقادی مطرح شد، سریع به این بهانه که این باشگاه غیردولتی است، دست رد به سینه همه منتقدان زد.
زنگنه میگفت که میخواهد از پراكنده شدن نیروهای باسابقه نفتی و مدیرانی که سالهای سال، صنعت نفت نامشان را یدک میکشید، جلوگیری كند و از سوی دیگر همه تجربه ممكن را در زمینه فعالیتهای كلان مدیریتی نفت و نیرو دور هم جمع کند تا در جای خود، از آن بهره گیری شود. آن روزها هم تیمیهای زنگنه میگفتند که از هیچ منبع دولتی استفاده نکرده و میخواهند فشاری را هم به دولت وارد نکنند. از سوی دیگر، ملاحظات دولتی هم دامن گیر آنها نشود و به راحتی بتوانند اظهار نظر کنند؛ اما تمام این حرفها درست پیش از وزیر شدن زنگنه بود.
تمام اینها در شرایطی است که باشگاه نفت و نیرو، در دفاعیات زنگنه، مؤسسهای غیرانتفاعی معرفی میشود که او نه عضو هیئتمدیره آن است و نه مدیرعامل آن؛ بلکه خود را تنها یک عضو هیئت مؤسس میداند و معتقد است که در خواب هم نمیدیده که روحانی رئیسجمهور شود. اکنون اما هدایت الله خادمی، نماینده مجلس در گفتوگو با «صبح نو» میگوید که باشگاه نفت و نیرو تشکیل شده، بیژن نامدار زنگنه مؤسس آن است و سایر اعضای آن افرادی هستند که فرآورده از نفت میخرند و میفروشند و شاید هم پیمانکاران صنعت نفت هستند.
او میافزاید: «برخی مدیران سطح بالای نفت هم در این باشگاه حضور دارند که اگر جزو هیئتمدیره نباشند، در جلسات حضور دارند و اظهارنظر میکنند و نمیتوان این طور تصور کرد فردی که پیمانکار نفت است، در باشگاهی حضور داشته باشد که خط و مشی وزارت نفت را تعیین کند چون از همه نوع اطلاعات محرمانه آگاهی دارد.»
وی میافزاید: « باشگاه نفت و نیرو تشکیل شده است که شرکتهایی را به عنوان زیرمجموعه انتخاب کند و هدایت پروژهها را بر عهده بگیرد و کارهایی را در وزارت گیرند و اینگونه، درآینده کسانی هستند که روی همه پروژههای نفتی دست میگذارند و تلاش میکنند رقبا را که عضو این گروه نیستند، از مدار خارج کنند؛ به هرحال اکنون تعدادی که در باشگاه هستند دسترسی به اطلاعات و قراردادها دارند.»
خادمی میگوید که این باشگاه، فساد و رانت ایجاد میکند و بحث ما این است که وزارتخانه نفت دولتی است و اگر مشکل دارد که اهدافش را تعیین کند، شرکت مشاور خارجی بیاورد اگرهم نمیتواند، نباید سازمانی بزنند به نام نفت و نیروی ایرانیان که هیچ کس حاضر نیست شفاف سازی کند.
این عضو کمیسیون انرژی مجلس معتقد است که باشگاه نفت زنگنه، در تعیین الگوی قراردادهای نفتی دخالت دارد و میگوید: «اعضای این باشگاه در قراردادهایی مانند IPC اظهارنظر میکنند و حتی یکی از اعضای این باشگاه در جلسات مذاکره IPC در لندن حضور داشت.»
صحت و سقم سخنان آقای نماینده را میتوان با جستوجویی در سوابق کلوب نفت و نیرو بررسی کرد.در نیمه دوم سال 94 بود که این باشگاه تصمیم به برگزاری نخستین کنگره راهبردی نفت و نیروی کشور گرفت، کنگرهای که قرار بود راهبردهای کلان کشور را در دو بخش مهم اقتصاد ایران یعنی نفت و نیرو بررسی و اعلام کند. نکته جالب ماجرا اما این است که این کنگره ظاهراً توسط بخش خصوصی اجرا میشود اما تمامی اسپانسرهای این کنگره با هدایت و هماهنگی دفتر وزارتی از این رویداد حمایت مالی کردهاند.
این اتفاق در شرایطی رخ داده که برخی شرکتهای دولتی مجموعه وزارت نفت برای رفع نیازهای یومیه خود نیز گرفتار بیپولی بودند اما در نهایت مجبور شدند ارقامی بین 50 تا 250 میلیون تومان برای حمایت از این کنفرانس هزینه کنند.
البته نگاهی دقیقتر به کارنامه و سوابق هیئتمدیره این کلوپ ظاهراً غیردولتی نشان میدهد این محفل قدرت احتمالاً اهدافی فراتر از تشکیل اتاق فکر دارد و آن انحصاری کردن حوزه نفت کشور است.
البته نگاهی دقیقتر به کارنامه و سوابق هیئتمدیره این کلوپ ظاهراً غیردولتی نشان میدهد این محفل قدرت احتمالاً اهدافی فراتر از تشکیل اتاق فکر دارد و آن انحصاری کردن حوزه نفت کشور است.